تراژدی نژادپرستی در سینمای غرب
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۳۹۴۷۴
یکی از پدیدههای زشتی که بشر، سالیان دراز با آن دست به گریبان بوده، نژادپرستی و در نوع مشخص آن برتری نژاد سفید بر سیاهان است.
به گزارش مشرق، محمدحسن شاهنگی عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی طی یادداشتی نوشت:
یکی از پدیدههای زشتی که بشر، سالیان دراز با آن دست به گریبان بوده، نژادپرستی و در نوع مشخص آن برتری نژاد سفید بر سیاهان است؛ نادیده گرفتن تمام حقوق انسانی سیاهان و محروم ساختن آنها از همه مراتب اجتماعی در این خصوص اتفاق می افتد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخستین فیلمی که به موضوع نژادپرستی(برتری سفید بر سیاه) پرداخت فیلم مشهور«تولد یک ملت» (ساخته دیوید وارک گریفیث)بود. فیلم به دلیل طرفداری از کوکلس کلانها مورد نکوهش قرار گرفت. نمایش فیلم در بسیاری از شهرهای آمریکا با اعتراض و آشوب روبهرو شد. امروزه هم سازمان مخوف کلانها، اگر نتواند سیاهان را لینچ [مقطعه قطعه] کند،در مراکز و جاهایی که صاحب قدرتند، از ورود و نفوذ سیاهان جلوگیری میکنند. تا مدتها، حتی فیلمسازانی که بردهداری و تبعیض نژادی را رد میکردند، در فیلمهای خود هرگز نقش اصلی را به سیاهان واگذار نمیکردند.سیاهان در فیلمهای آنها تبدیل میشدند به خدمتکارانی خوب و باوفا در قبال سیاهپوستانی که دست به جنایت میزدند. در ابتدای فیلم «تولد یک ملت» آمده براساس یک داستان واقعی! اما داستان واقعیاش چیست؟در سال ۱۸۳۱مرد سیاهپوست و موعظهگری به نام «نت ترنر» که کاسه صبرش از رفتارهای خشونتآمیز و غیرانسانی با بردههای سیاهپوست لبریز شده بود دست به قیام خونینی میزند که در آن بیش از ۶۰ سفید پوست را با لشگر ۲۰نفره خود به قتل میرساند. این شورش که در شهر ساوتهمپتون ایالت ویرجینیا انجام شد چند روز بیشتر طول نکشید و پس از دستگیری ترنر و یارانش و اعدام کردن آنها، به پایان رسید. اما این فقط ظاهر ماجرا بود، بسیاری معتقدند این اقدام متهورانه تأثیرات فراوانی در جامعه آمریکا گذاشت. هر چند در ابتدا باعث شد قوانین سختگیرانهتری علیه بردهها و سیاهپوستان اعمال شود اما تنها با گذشت ۳۰ سال پس از این شورش قانون لغو بردهداری در آمریکا به تصویب رسید. در فیلم«ستیزهجویان» (ساخته استانلی کریمر)برتری سفید بر سیاه انکار می شود؛ داستان فیلم از دو زندانی سفید و سیاه میگوید که با زنجیری به هم متصل هستند در حالی که از زندان گریختهاند. دو زندانی در طول فیلم به هم نزدیک می شوند و روابط انسانی بر رنگ پوست و تبعیض نژادی غالب میگردد،به گونهای که رنگ پوست را از یاد میبرند.
بیشتر بخوانید: دجال سینما روی تل فریب رفتفیلم«جانگوی از بند رها شده» داستان بردهای به نام جانگو است که یک شب در حال انتقال با بردههای دیگر توسط دندانپزشکی سفیدپوست به نام دکتر شولتز آزاد میشود. جانگو بلافاصله میفهمد شولتز جایزه بگیر است و شولتز هم که خبردار میشود جانگو آدم باهوش و با انگیزهای است از او میخواهد در به دام انداختن چند نفر، او را کمک کند و در عوض قول میدهد برای آزاد کردن همسر جانگو که در اسارت اربابی بیرحم به نام کالوین کندی است به او کمک کند. این آغاز سفر پرماجرای مردی سفیدپوست با برده آزاد شده سیاهپوست آن هم در جامعه مملو از نژادپرستیهای رفتاری و ذهنی است. انتقام جانگو از کسانی است که او و همنوعانش را بهخاطر رنگ پوستشان تحقیر کردهاند و به اسارت بردهاند.
در فیلم«۱۲ سال بردگی»، سالومون نورثاب فرزند بردهای از بند آزاد شده بود که با داشتن همسر و سه فرزند در قرن ۱۹و در نیویورک زندگی میکرد. همه چیز در اوج دوران بردهداری برای او که در کار موسیقی بود آرام میگذشت تا اینکه یک شب توسط دو تاجر برده ربوده و با کشتی به ایالت نیواورلئان منتقل شد. از اینجا به بعد زندگی روی جهنمی خود را نشان سالومون می دهد. کسی در نیواورلئان باور نمیکرد او یک انسان آزاد است. او مدام در تلاش بود تا راه فراری پیدا کند و دوباره به زندگی سابقش برگردد. اتفاقی که آسان نبود و ۱۲ سال برای رسیدن به آن تلاش کرد و خود را زنده نگه داشت. او در این ۱۲ سال هم اربابان زیادی به چشم خود دید، یکی مهربانتر و یکی وحشیتر. او در این سالها طبیعتا با رنج و سختی سیاهپوستان بیشتری هم مواجه شد که دید او به زندگی را عوض کرد.
داستان فیلم«خدمتکاران»درباره چند خدمتکار زن سیاهپوست است که در خانههای سفیدپوستان مشغول به کارند؛زمان فیلم سال ۱۹۶۳ یعنی دورانی است که هنوز قوانین نژادپرستانه در آمریکا حکمفرمانی میکنند. دختر سفیدپوستی به نام اسکیتر تصمیم میگیرد پای درد دل خدمتکاران بنشیند و از حرفهای آنها کتابی منتشر کند ،او نام کتاب را «خدمتکاران»می گذارد.فیلم «توهم بزرگ» (ساخته ژان رنوار)که در دوران جنگ جهانی اول اتفاق میافتد به موضوع تساوی حقوق اسرای جنگی(فارغ از رنگ پوست شان) اشاره دارد .
مساله نژاد پرستی یا تبعیض نژادی دستمایه بسیاری از فیلمسازان قرار گرفته که در مقام دفاع! یا مقابله با آن فیلم بسازند. گاهی انسان ها، نژاد خود را برتر دانسته و به اذیت و آزار اقوام و نژاد های دیگر می پردازند و به جهت صفتی که در کسب آن، تلاش و لیاقتی به خرج نداده اند،بر آن می بالند و بر دیگران می کوبند. تبعیض نژادی در چهارگوشه جهان بروز کرده و بالتبع در آثارسینمایی منعکس شده است اما به جرات می توان نظام برده داری در غرب، نازیسم ،رژیم آپارتاید سیاه پوستان افریقا مهم ترین نماد های نژاد پرستی عنوان نمود هم چنین تاریخ هیچ گاه رنج و مصیبت سیاهان و کشتارها و شکنجههای قرون وسطایی و رفتارهای ضد بشری با آنها را فراموش نمی کند.از نظر یوزف گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی،سینما سلاحی قدرتمند و خطرناک به حساب میآمد. به همین خاطر او از کارگردانان و بازیگران میخواست که فیلمهای سرگرمکننده و داستانی ناسیونالسوسیالیستی بسازند؛ فیلمهایی که بتوان به وسیله آن به نحوی زیرکانه تماشاگر را تحت تاثیر قرار داد.در فیلمهای «بازگشت»و «اوهم کروگر» استراتژی کارگردانها به تصویر کشیدن جنایات لهستانیها در لهستان و بریتانیاییها در آفریقای جنوبی است. فیلم «بازگشت» محصول سال ۱۹۳۹ داستان آلمانیتبارهایی است که آن زمان در مناطقی از لهستان زندگی میکردند. کارگردان فیلم،یعنی گوستاو اوکیکی، در همان آغاز فیلم نشان میدهد که چگونه لهستانیها یک مدرسه آلمانی را تخلیه میکنند و نیمکتها را در میدان روستا جمع کرده و یکجا به آتش میکشند.فیلم «اوهم کروگر» یک اردوگاه مرگ را به تصویر می کشد و داستان فیلم در قرن ۱۹ و در آفریقای جنوبی و در خلال یک جنگ داخلی میگذرد و نشان میدهد که انگلیسیها چگونه مردم غیرنظامی را از شهر بیرون کرده و مانند چهارپایان در اردوگاههایی آغلمانند جای میدهند. این اردوگاهها در آن زمان و بعد از آن واقعا وجود داشت.هدف از ساخت این فیلم ها مظلوم نشان دادن دادن برتر و والای ژرمن بر سایر ملل بود.
در فیلم«سقوط» (ساخته الیور هرشبیگل)روایت می شود: نوامبر سال ۱۹۴۲ ترودل یونگ به عنوان منشی شخصی آدولف هیتلر رهبر حزب نازی انتخاب میشود. سه سال بعد نیروهای ارتش سرخ شوروی آلمانها را عقب راندهاند و برلین را محاصره کردهاند. در پنجاه و ششمین تولد هیتلر، ارتش سرخ شروع به بمباران برلین میکند. دوستان و مشاوران هیتلر سعی میکنند او را وادار کنند از برلین خارج شود اما هیتلر قبول نمیکند. هیتلر میگوید که در برلین یا میبرد یا میمیرد. داستان این فیلم روایتی است که ترودل یونگ از آخرین روزهای زندگی دیکتاتور بزرگ ارائه میدهد.
رژیم آپارتاید در افریقای جنوبی با مبارزات بیامان نلسون ماندلا(رهبر مخالفان تبعیض نژادی در افریقای جنوبی)فرو ریخت،یکی ازفیلم های مطرح ساخته شده درمورد آپارتاید در افریقا، فیلم«مالکوم ایکس»(ساخته اسپایک لی)است؛نلسون ماندلا در بخشی از فیلم بیان می کند: «اعلام می کنیم که حق داریم مانند دیگر انسان های زمین باشیم و باید به عنوان انسان مورد احترام قرار بگیریم و باید در این جامعه، روی این زمین و دراین دوره، از هرگونه حقوق انسانی که خواهان احیای آن هستیم، برخوردار بشویم…»
امروزه پلیس در آمریکا سیاهپوستان را به کرات مورد ضرب و شتم قرار می دهد.در حالی که بعد از انتخاب شدن اوباما به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا انتظار می رفت که فضای بهتری برای سیاه پوستان فراهم گردد اما آمار قتل، زندانی شدن بدون تفهیم اتهام و برگزاری دادگاه، دستگیریهای بیعلت و تضییع حقوق اجتماعی سیاهپوستان در دوران ریاست جمهوری اوباما،نه تنها کاهش نداشت؛بلکه بیشتر نیز شد.سابقه کشتار سیاهان به دست پلیس در آمریکا امر جدیدی نیست.البته این موضوع گوشه ای از ظلم و جنایت آمریکا در حق سیاه پوستان است. نمی شود از این مطلب گذشت که اکثریت جامعه ی فقیر آمریکا را سیاه پوستان تشکیل می دهند. یا قوانین بازرسی بدنی و ایست بازرسی ها برای سیاه پوستان بسیار منزجر کننده و سرسام آور است.به راستی چرا این موضوعات در فیلم های سینمایی هالیوود ظهورنمی یابد؟!
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین بورس قیمت نژادپرستی سینمای غرب هالیوود اوباما نلسون ماندلا آمریکا جنگ جهانی دوم آفریقای جنوبی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سفید بر سیاه سیاه پوستان تبعیض نژادی برده داری سیاه پوست رنگ پوست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۳۹۴۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تراژدی بنزما: غیبتهای پرتعداد، حضورهای متوسط!
به گزارش "ورزش سه"، کریم بنزما که قرار بود به ستاره بی چون و چرای الاتحاد تبدیل شده و در این تیم اهمیتی در حد اهمیت کریس رونالدو در النصر داشته باشد وضعیتی عجیب و بغرنج پیدا کرده است.
تا اینجا بنزما در این فصل در 17 بازی الاتحاد غایب بوده و انتظار میرود این عدد بیشتر هم بشود. کریم در بازی امشب مقابل الشباب هم غایب بود و الاتحاد در غیاب او شکست سختی خورد: 3-1 در بازیای که عربستانیها از آن به عنوان کلاسیکوی کوچک یاد میکنند.
الاتحاد دلیل غیبت بنزما را مصدومیت اعلام کرده و گفت او از ناحیه عضلات پای چپ مشکل دارد. این هشتمین غیبت بنزما در مسابقات الاتحاد در لیگ روشن بود ولی تعداد کل غیبتهای او در همه رقابتها به عدد 17 رسید!
یادتان هست بنزما در چه شرایطی به الاتحاد پیوست؟ درحالیکه کمی قبلتر توپ طلا برده و به عنوان بهترین مهاجم 2022 انتخاب شده بود. بعد از چهارده فصل بازی در رئال مادرید و تبدیل شدن به یکی از بهترین گلزنان تاریخ باشگاه.
غیبتهای بنزما در الاتحاد از هفته هفتم و هشتم لیگ آغاز شد و او در لیگ قهرمانان هم مقابل سپاهان و نیروی هوایی عراق به میدان نرفت. الاتحاد اعلام کرد علت غیبت کریم در دیدار مقابل سپاهان مشکل او از ناحیه کمر بوده است.
بنزما که بعد از وقفه لیگهای آسیایی به دلیل برگزاری جام ملتها با باشگاه وارد تنش شده بود در شروع دوباره لیگها با سرمربی جدید الاتحاد مارسلو گایاردو به مشکل خورد. او به دلیل مشکلاتی که با باشگاه داشت در کمپ طولانیمدت الاتحاد در شهر دبی حضور نداشت و به نظر میرسد گایاردو از همان اولین روزها از رفتار بنزما ناراحت شده بود.
بنزما در دیدار رفت با نوبهار در مرحله یکهشتم لیگ قهرمان هم حضور نداشت اما بدترین ماه برای کریم در عربستان بدون شک ماه مارس بود. او در این ماه پنج مسابقه الاتحاد را از دست داد! آن هم مسابقاتی مهم. بنزما در هر دو مسابقه الاتحاد مقابل حریف سنتی الهلال در لیگ قهرمانان آسیا غایب بود و بعد در لیگ روشن هم مقابل الفتح و الاخدود به میدان نرفت. غیبت کریم در بازی امشب مقابل الشباب تعداد کل غیبتهای او را به عدد 17 رساند.
الاتحاد از شروع فصل تا امروز در همه رقابتها 46 بازی انجام داده: 29 بازی در لیگ روشن، 10 بازی در لیگ قهرمانان اروپا، سه بازی در جام پادشاهی، دو بازی در سوپرجام و دو بازی در جام باشگاههای جهان. بنزما در این مدت در 29 مسابقه شرکت داشته و 17 بازی را از دست داده است. او 2461 دقیقه برای الاتحاد بازی کرده، 13 گل به ثمر رسانده و 8 پاس گل داده است.