داریوش کاردان و متلکی که مدیران اشتباه متوجه شدند!
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۶۵۶۴۰
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، داریوش کاردان درباره اینکه آیا اخیراً برای بازیگری از سوی تلویزیون پیشنهاد جدیدی به او شده است؟ پاسخ داد: چند پیشنهاد داشتم اما با شرایط زمانی من همخوانی نداشتند و نشد همکاری کنم. من چند سریال آماده پخش دارم اما نمی دانم چرا پخش نمی کنند. سریالی به نام «دنیای گمشده» برای شبکه دو سیما ساخته شد و خیلی وقت است که تصویربرداری اش به پایان رسیده اما نمیدانم چرا پخش نمی شود؟! گویا به آرشیو صداوسیما رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاردان سپس به ایفای نقش در سریال «۸۷ متر» به کارگردانی کیانوش عیاری اشاره کرد که آن هم پخش نشد و تصریح کرد که «نمی دانم چه اتفاقاتی برای این سریال افتاد.» او گفت: در این سریال هم نقش یکی از دو حقه بازی را داشتم که می خواهند خانه را از چنگ صاحبش دربیاورند.
کاردان که در زمینه اجرا برنامه هایی چون صندلی داغ، مسابقه ثانیه ها و نوروز ۷۵ و ۷۶ و ... را در کارنامه دارد، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اجرا و بازیگری همزمان، اظهار کرد: متاسفانه ما مجری بازیگرانی داریم که طی این سالها تلویزیون را تسخیر کرده اند. چندین سال پیش در همین زمینه از من سوال پرسیدند که توضیحاتی ارائه دادم و برخی دوستان خوششان نیامد. متاسفانه گویا نمی شود برخلاف برخی ها صحبت کرد. اعتقاد شخصی من این است که هرکسی اگر ۲۰ کار هم بلد است حق دارد که انجام بدهد. مثلا اگر کسی واقعاً مجری خوبی باشد، بازیگر خوبی هم باشد چه اشکالی دارد که هر دو کار را با هم انجام بدهد، این کار توانایی می خواهد؛ اما متاسفانه مشکل از جایی شروع میشود که برخی بلد نیستند و به زور به مردم تحمیل می کنند؛ بنابراین نهایت کارشان تعریف کردن جوک های تلگرامی و فضای مجازی است.
کنترلی در تلویزیون نیست
این کارگردان و دوبلور در ادامه صحبت های بالا تصریح کرد: کسانی هستند که در بخش اجرا تبحر دارند. برخی بازیگری را خوب انجام می دهند و بعضی دوستان در دوبله موفق هستند که هر یک می توانند در حوزه کاری خود فعال باشند. پس اجازه بدهید بقیه هم فعالیت کنند نه اینکه همه را از صحنه به در کنید! نه اینکه چهار الی پنج آدم داشته باشید و بگویید همین ها مجریان ما هستند. به نظر میرسد مدیریت و کنترلی روی تلویزیون نیست و انگار سفره ای پهن شده که برخی دوستان استفاده میکنند و کسی را هم راه نمیدهند. من عددی نیستم که بخواهم از خودم تعریف کنم اما اگر به سابقه من نگاه کنید می بینید که اجراهای خوبی داشتم اما چه می شود که آدمی مثل من دیگر نمی رود؟ وگرنه ما عاشق کارمان هستیم اما فضا را به گونهای طراحی کرده اند که منِ هنرمند نروم.
او خاطرنشان کرد: در حوزه بازیگری هم نام نمیبرم اما افرادی هستند که طی این سال ها کارگردان شدهاند و بارها از من خواستند که در کارهایشان بازی کنم اما وقتی سناریو را خواندم واقعا از تعجب وا ماندم. اتفاقاً پول خوبی هم می دادند اما من قبول نکردم و گفتم نمیآیم. من ۴۴ سال از عمرم را صرف کار هنری کرده ام و اندک آبرویی برای خودم جمع کرده ام. از نظر من یک کار باید بیارزد که آدم قبول کند.
حوزه طنز خطرناک است
بازیگر سریال های «سال های مشروطه»، «معمای شاه»، «کلاه پهلوی» و «وارش» در ادامه این گفت وگو درباره ارزیابیاش از سریال های تلویزیونی و اُفت مخاطبان به ویژه در حوزه طنز و اینکه چه پیشنهادی برای بهبود اوضاع دارد؟ اینگونه گفت: حوزه طنز، حوزه خطرناکی است و متاسفانه مسئولان این حوزه یا به این خطر واقف نیستند و یا اهمیت نمیدهند، چون بیشتر از یک متر جلوی پایشان را نمی بینند؛ به عنوان مثال سال ها پیش با من درباره سری اول سریال «زیر آسمان شهر» صحبت کردند که گفتم به نظرم سریال موفقی بود و من خوشم آمد و در کنار خانواده به این مجموعه خندیدیم اما وقتی گفتند میخواهند سری دوم را بسازند، من گفتم خواهش میکنم این کار را نکنید، بگذارید این مزه زیر دهن مردم بماند. من معتقدم اگر یک آدم توان دارد که سریال دیگری بسازد که همانقدر نمکین، جذاب و موفق باشد، خُب یکی دیگر بسازد و اگر ندارد پس میخواهد از آن اسمی که در گذشته در کرده، با یک کار آبکی راهش را ادامه بدهد. خیلی کم پیش می آید که سریال ها بعد از سری اول موفق شوند.
متلکی که مدیران اشتباه متوجه شدند
کاردان سپس در بحث انبوه سازی مجموعه های طنز تلویزیون به خاطره ای که مربوط به ۲۰ سال پیش بود اشاره و اظهار کرد: من بیش از ۲۰ سال پیش در نشستی شرکت کردم که چند تن از دوستان وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما هم حضور داشتند و از من خواستند پای تریبون بروم و صحبت کنم که من رفتم و با شوخی گفتم آقایان محترم! مدیران! بس کنید این خنداندن مردم را، ملت آنقدر خندیدند روده هایشان به دور گردنشان پیچید! هر شب یک عده از خنده به بیمارستان می روند، نکنید این کارها را، کاری کنید مردم بتوانند قرص آرامبخش بخورند، با خنده هایی که شما ایجاد کردید افسردگی ها از بین رفت. من آن زمان مَتَلک انداختم و حرفم را وارونه گفتم که چرا مردم را نمی خندانید؟ ولی آنها بر عکس متوجه شدند.
او تاکید کرد: به نظرم در بخش تولید طنز، لزومی به انبوه سازی نیست. شما اگر توانستید به عنوان مثال بعد از ۲۰ سال یک فیلم سینمایی مثل «اجاره نشین ها» را بسازید، اصلاً هر ۱۰ سال یک بار یک نمونه از آن را بسازید؛ چه کسی گفته مردم را هر شب به زور با کلمات زشت بخندانید؟!
کاردان با بیان اینکه «متاسفانه دوستان دیر فهمیدند که مردم به طنز احتیاج دارند و الان هم انبوه سازی می کنند»، تصریح کرد: کسی که نتواند مردم را بخنداند، قطعاً از حرکات و تکیه کلام های زشت استفاده می کند. در حوزه سینما که دیگر هیچ، هرچه از دهانشان درمیآید میگویند تا فقط مردم بخندند! چرا درست حرکت نمی کنید، نه افراط کنید و نه تفریط. در هالیوود و کشورهای دیگر شش ماه تمام سناریو می نویسند، سه ماه پیش تولیدشان زمان می برد و بعد وارد مرحله انتخاب بازیگر و ساخت می شوند و ادعایی هم ندارند. چه کسی گفته ما هر شب باید مردم را بخندانیم؟ ما نمیتوانیم، آن هم خنداندن مردم ایران که خودشان بسیار طناز هستند و وقتی اتفاقی در جامعه میافتد تا به فضای مجازی و جوک برسد، فقط سه ثانیه طول می کشد.
خوشحالم که به «جوکر» دعوت نشدم
داریوش کاردان سپس در پاسخ به اینکه آیا برای برنامه «جوکر» از شما شده است؟ تصریح کرد: خوشحالم که مرا دعوت نکردند. شخصا برنامه هایی که می گویند، جان من بخندید را اصلا دوست ندارم. فقط «جوکر» نیست، برنامههای دیگری هم در تلویزیون داریم که شاید برای هر کدام از آنها بالغ بر ۲۰ بار از من دعوت شد و گفتم نمی آیم. بیایم اسم و فامیلم را بگویم، بگویم کی به دنیا آمدم، چند بچه دارم، همه این ها در اینترنت موجود است. از من چه می خواهید؟
او در بخشی دیگر درباره اینکه خودتان بیشتر به مقوله طنز علاقه دارید یا کارهای جدی؟ خاطرنشان کرد: از نظر من طنز خیلی جدی است و تفاوتی میان طنز و جدی قائل نیستم و حتی طنز را سخت تر می دانم. گریاندن مردم خیلی آسان است، شما اگر در یک سریال، جوانی را نشان بدهید که خدایی ناکرده ماشینی از روی آن رد شود و بعد مراسم ختم نشان دهید به راحتی مردم گریه می کنند اما اگر توانستید مردم را بخندانید آن وقت است که موفق شده اید، آن هم نه با آفتابه و پیژامه بلکه طنز موقعیت و درست؛ بنابراین وقتی من خودم طنز را کاملاً جدی میبینم اصلا برایم کار جدی و طنز نفاوتی ندارد. مهم این است که بتوانم در کارهایم نقشم را در بیاورم. قصه که خوب باشد و بتوانم نقشم را در بیاورم، حتما قبول می کنم و فرقی ندارد.
این هنرمند با اعتقاد بر اینکه اساسا درآوردن نقش های منفی بسیار سخت است، یادآور شد: به عنوان مثال ما که آزارمان به یک مورچه هم نمی رسد، فکر کنید در سکانسی دستور قتل عام دادیم، وقتی نقش میرزا آقاخان نوری در سریال «سال های مشروطه» که طراح قتل امیرکبیر بود را بازی می کردم زمانی که کار پخش میشد، در خانه گریه می کردم و به خودم فحش می دادم. همین که احساس کنم در نقش منفی ام مردم از من متنفر شدند لذت می برم و می گویم پس خوب درآمده وگرنه نقش مثبت که هر کسی را زلف هایش را تمیز کنید و چهار جمله خوب به او بدهید می تواند در بیاورد. نقش منفی و مثبت کمدی و جدی فرقی ندارد، هرچه که بتوانیم وظیفه مان را انجام بدهیم خوب است و کسی که کُننده باشد همه کار می تواند انجام بدهد. من خودم مدتهاست طنز را کنار گذاشتم به دلیل اینکه اولاً به من میدان نمی دهند، ثانیاً احساس می کنم خنداندن مردم بسیار دشوار است و من حاضر نیستم به هر قیمتی مردم را بخندانم و پا روی ادب، شخصیت و فرهنگ جامعه بگذارم. شما مردم را اذیت نکنید، نان مردم دربیاید، لباس برای پوشیدن داشته باشند خودشان می خندند، احتیاجی به خنداندن شما نیست.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مذاکرات وین جهاد تبیین حقوق کارگران حمله نظامی روسیه به اوکراین مناجات شعبانیه داریوش کاردان کارگردان بازیگر طنز مذاکرات وین جهاد تبیین حقوق کارگران حمله نظامی روسیه به اوکراین مناجات شعبانیه سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۶۵۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.