تغییر شکل نبرد ایران و اسرائیل | رسانههای اسرائیلی: چه چیزی در اربیل هدف قرار گرفت؟ | اسرائیلی ها همچنان در آماده باش؛ حساب هنوز باز است
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۱۴۹۸۰
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، پس از حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به یک هسته موساد در حومه اربیل در شمال عراق، بهرغم سکوت مطلق تلآویو درسطوح سیاسی، نظامی و امنیتی، توجه رسانههای عبری به هدفی که در شمال عراق مورد حمله قرار گرفت، معطوف شده است.
منابع رسانهای عراق، بامداد روز یکشنبه هفته جاری، از شنیدهشدن صدای انفجارهای مهیب در شهر اربیل منطقه کردستان عراق خبر دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ظهر روز یکشنبه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با انتشار اطلاعیهای، با اشاره به هدف قرار دادن مرکز راهبردی توطئه و شرارت صهیونیستها توسط موشکهای نقطهزن تاکید کرد: «تکرار هرگونه شرارت با پاسخ های سخت، قاطع و ویرانگر مواجه خواهد شد».
در این میان، بسیاری از رسانهها با طرح پرسشهایی پیرامون ماهیت هدف موردنظر و معنای حمله به آن در چنین زمانی گزارشهای متعددی را منتشر کردند.
پایگاه خبری شبکه «المیادین»، شامگاه چهارشنبه، در گزارشی به این مسئله پرداخت و اشاره کرد که نبرد میان ایران و تلآویو شکل دیگری به خود گرفته و در حال شدیدتر شدن است.
هدف «اسرائیلی بود»المیادین ابتدا به بیانیه سپاه اشاره میکند و مینویسد: «اعلام رسمی و علنی سپاه پاسداران انقلاب ایران مبنی بر حمله به یک هدف اسرائیلی در اربیل، با سکوت سطوح رسمی اسرائیل مواجه شد و تا این لحظه هیچ واکنشی در تأیید یا تکذیب این اعلام صادر نشده است».
این درحالی است که رسانههای عبری در ابتدا، اعلام ایران را به سخره گرفتند تا جایی که برخی از گزارشگران صهیونیست اظهار داشتند که آنها «زمانی که ایرانیها اعلام کردند به یک پایگاه موساد در عراق حمله کردهاند، خندیدهاند»؛ اما وضعیت پس از این اعلام «تغییر کرد» و تعدادی از کارشناسان و گزارشگران صهیونیست با اشاره به اظهارات مقامات آمریکایی و عراقی تا سرحد اظهاراتی صریح بیان کردند که «هدف اسرائیلی» بوده است.
«ایال بن رؤوین» از اعضای سابق کمیسیون امور خارجه و امنیت کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) و معاون فرمانده مناطق شمالی در ارتش رژیم صهیونیستی در این خصوص گفت: «درست نیست که خیلی به مسئله هدف اربیل پرداخته شود». او همچنین اضافه کرد: «در چنین زمانی، حمله به اهداف آمریکایی به نفع ایران نیست».
از سوی دیگر، «حاییم رامون» از وزیران سابق کابینه رژیم صهیونیستی در این باره اظهار داشت: «به نظر میرسد آنها (ایرانیها) عملا به یک هیئت اعزامی اسرائیلی و نه آمریکایی (در اربیل) حمله کردهاند». «طال لو رام» خبرنگار حوزه نظامی روزنامه عبریزبان «معاریو» نیز به همین مسئله پرداخت و بیان کرد: «هدف آمریکا نبوده است... یک رویداد بزرگتر در اینجا وجود دارد و حساب همچنان باز است».
«یوآف لیمور» گزارشگر مسائل نظامی روزنامه عبری «اسرائیل هیوم» نیز از جمله افرادی بود که به این مسئله پرداخت و اشاره کرد زمانی که ایران میگوید به علت «فعال بودن موساد» در شمال عراق، به «یک تأسیسات اسرائیلی سری» در این منطقه کُردنشین حمله کرده است، باید اعلام این کشور جدی گرفته شود.
«اور هیلر» خبرنگار نظامی کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی در این خصوص اظهار داشت: «میتوان برآورد کرد که پایگاه ثابتی برای اسرائیل در آن ساختمانی که ایرانیها در عراق به آن حمله کردند، وجود نداشته است».
المیادین در ادامه مینویسد: «گزارشگران اسرائیلی بسیار به آنچه در چند رسانه آمریکایی در خصوص اسرائیلی بودن اهداف منتشر شد، توجه نشان دادند و اشاره کردند که آمریکاییها نمیگویند این هدف وابسته به موساد بوده است؛ اما میگویند که [این حمله] علیه "یک هیأت اعزامی اسرائیلی" بود. برخی از گزارشگران اسرائیلی بر آن بخش از گزارش روزنامه آمریکایی "واشنگتنپست" متمرکز شدند که یک منبع آمریکایی در آن گفته بود یک منبع عراقی ارشد به او گفته: "حمله موشکی ایران علیه یکی از تأسیسات اسرائیل بوده است».
این رسانه لبنانی میافزاید که یکی از خبرنگاران روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در حساب کاربری خود در شبکه توئیتر نیز اضافه کرد که یک مقام آمریکایی بلندپایه اظهار داشته که از آن ساختمان به عنوان یک پایگاه آموزشی اسرائیل استفاده میشده و کنسولگری آمریکا که در نزدیکی این ساختمان قرار داشته، هدف حمله قرار نگرفته است.
حساب همچنان باز استنظرات خبرنگاران رسانههای عبری درباره علت حمله ایران به اربیل به دو دسته تقسیم شد که دسته اول بر این باور بودند ایران در پاسخ به شهادت نیروی خود در سوریه این حمله را انجام داده است؛ اما دسته دوم نظر دیگری داشتند و معتقد بودند که حمله اربیل ارتباطی با آنچه در سوریه رخ داد، نداشته، بلکه مربوط به یکی دیگر از حملات اسرائیل بوده است.
المیادین اضافه میکند که در فلسطین اشغالی درباره اینکه پاسخ ایران کامل شده است یا خیر، توافق نظر وجود ندارد؛ اما برخی از گزارشگران رسانههای عبری خبر دادهاند که آمادهباش نیروهای اسرائیل به علت هراس از احتمال حمله پهپادی ایران از شمال یا جنوب، ادامه خواهد داشت یا به عبارتی حساب همچنان باز است.
ببینید | نبرد ایران و اسرائیل بالا گرفت | اطلاعات محرمانه رئیس موساد افشا شد | هرگز چنین حملهای ندیده بودیم تغییر شکل نبرد میان ایران و تلآویواین شبکه لبنانی در بخش دیگری از این گزارش مینویسد: «سرعت گرفتن رویدادها و تنشها میان ایران و اسرائیل در برهه اخیر، باعث شده است که برخی از کارشناسان و خبرنگاران در اسرائیل از تشدید درگیریها میان ایران و اسرائیل در منطقه و همچنین از یک برآورد در اسرائیل سخن به میان آورند که میگوید جنگ با ایران شکل دیگری به خود گرفته تا در آینده علنی و تشدید شود».
المیادین در ادامه گفت که پژواک علنیشدن درگیری ایران و اسرائیل ،در خوانش برخی از خبرنگاران عبری پیچید، بهنحوی که برخی از آنها بر این باور بودند «این نبرد سر به سر» شده و در حال گرمتر شدن است.
تعداد دیگری از خبرنگاران رسانههای عبری نیز گفته بودند: «عراق، اسرائیل و ایران مثلثی هستند که به طور کلی خیلی به آن توجه نمیشود. اگر در سوریه مسائلی وجود دارد که در پشت پرده در جریان است و بسیار مبهم است، این مسائل بسیار در عراق مرموزتر است». این خبرنگاران همچنین بر این باور بودند که اگر اروپا درگیر جنگ نبود، اتفاقی که در اربیل رخ داد، به صورتی کامل غیر عادی، دراماتیک میشد، چراکه این حادثه، رخدادی بزرگ بود.
اما برخی دیگر از این خبرنگاران به تلآویو هشدار داده بودند که نباید هشدار ایران دست کم گرفته شود، زیرا ممکن است ساکنان اراضی اشغالی روزی بیدار شوند- بیآنکه بدانند تلآویو برای چه هدفی میجنگد- ببینند یک درگیری شدید و علنی درگرفته است.
در بخش پایانی این گزارش آمده است که خبرنگاران عبری با اشاره اینکه ایران این بار عملا مسئولیت حمله را برعهده گرفته، بیان کردهاند: «این تنها مقدمه چیزی است که پس از توافق هستهای از طرف ایران خواهیم دید، یعنی بعد از امضای توافق هستهای، ایران را با شهامت بیشتر و [اقداماتش را] به صورت آشکارتر خواهیم دید».
کد خبر 664940 برچسبها ایران و اسرائیل دفاع - سپاه پاسداران عراق - اقلیم کردستان ایران و عراقمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و اسرائیل دفاع سپاه پاسداران عراق اقلیم کردستان ایران و عراق ایران و اسرائیل رژیم صهیونیستی رسانه های عبری سپاه پاسداران شمال عراق میان ایران رسانه ها تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۱۴۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کردهاند، تلاشهایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بیسابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است.
حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.
با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد دادهاند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.
در ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.
بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه، به وضوح محاسبه کردهاند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.