اعلام گذشت از همسر خطاکار
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۱۷۷۷۳
زن جوان که پس از مرگ غمانگیز نوزاد سه ماههاش با جسد طفل راهی شمال کشور شده و یکهفته با او زندگی کرده بود از سوی شوهرش بخشیده شد.
اواخر آذرماه امسال بود که مرد ۵۶سالهای به اداره پلیس تهران رفت و از ناپدید شدن ناگهانی همسر جوانش و نوزاد سهماههاش خبر داد.
وی در توضیح ماجرا گفت: سه ماه قبل همسرم زایمان کرد و دخترم به دنیا آمد در این مدت همسرم در خانه از نوزادمان نگهداری میکرد و من به محل کارم میرفتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با طرح این شکایت تیمی از مأموران پلیس تهران برای پیدا کردن زن جوان و نوزاد سهماههاش وارد عمل شدند.
در حالی که یک هفته از ماجرای گمشدن گذشتهبود به مأموران پلیس خبر رسید زن جوانی در یکی از شهرهای شمالی کشور به اداره پلیس رفته و اعلام کرده نوزاد سهماههاش فوت کردهاست. زن جوان همچنین گفته بود در تهران زندگی میکند و نوزادش هم در تهران فوت کردهاست، اما با جسد دختر سهماههاش به شمال آمده و یک هفته با جسد او زندگی کردهاست.
بررسی مأموران پلیس نشان داد زنی که در شمال ایران به اداره پلیس مراجعه کرده همان زن گمشدهای است که شوهرش یک هفته قبل گمشدن او و نوزاد سهماههاش را به پلیس خبر دادهبود. از سوی دیگر شاکی وقتی فهمید نوزادش فوت کردهاست از همسرش به اتهام قتل شکایت کرد.
بدین ترتیب مأموران پلیس راهی شمال شدند و زن جوان را به تهران منتقل کردند.
حادثه عمدی نبود
متهم وقتی در دادسرای امور جنایی تهران به اتهام قتل نوزادش پیش روی قاضی محمد تقی شعبانی بازپرس ویژ قتل قرار گرفت با انکار جرم خود ادعا کرد نوزادش در حمام از دستش سر خورده و داخل تشت آب افتاده و خفه شده است.
وی گفت: دوسال قبل با شوهرم آشنا شدم و بعد با یکدیگر ازدواج کردیم تا اینکه یکسال قبل باردار شدم و سه ماه قبل هم دخترم به دنیا آمد. من نوزادم را دوست داشتم و در این سهماهه به تنهایی از او مراقبت کردم، چون که از خانواده دور بودم، اما چند روز قبل اتفاق تلخی رخ داد و نوزادم در حمام خفه شد.
وی ادامه داد: آن روز دخترم را به حمام بردم و در حال شستن او بودم که ناگهان تعادلم را از دست دادم و نوزادم از دستم سر خورد و داخل تشت آب افتاد.
شوک بزرگی به من وارد شد به طوری که لحظاتی گیج و مبهوت بودم و فقط به نوزادم نگاه میکردم تا اینکه متوجه شدم او نفس نمیکشد و فوت کردهاست. دقایقی برای نوزادم گریه کردم و در حالی که حالم به شدت بد بود به او لباس پوشاندم و تصمیم گرفتم همراه دخترم مدتی در مکانی تنها زندگی کنم به همین دلیل ساکم را بستم و با جسد نوزادم به ترمینال شرق رفتم و خودروی دربستی کرایه کردم و به یکی از شهرهای شمالی ایران رفتم.
یک هفته در هتل با جسد دخترم زندگی کردم و در این مدت بارها تصمیم گرفتم به زندگیام پایان دهم، اما نتوانستم. میخواستم خودم را در دریا غرق کنم و چند باری هم به داخل دریا رفتم، اما دوباره پشیمان شدم و به هتل برگشتم تا اینکه در نهایت تصمیم گرفتم به اداره پلیس بروم و واقعیت را بگویم.
وی در پایان گفت: من وابستگی عاطفی زیادی به نوزادم داشتم و الان هم از این حادثه هنوز در شوک هستم و نمیدانم چطور این اتفاق افتاد. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه متهم راهی زندان شد تا اینکه یکروز قبل شوهر وی به دادسرای امور جنایی تهران آمد و اعلام کرد همسرش را بخشیده است.
با اعلام بخشش تحقیقات در این باره ادامه دارد.
منبع: روزنامه جوان
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: همسر ظریف همسر آزاری همسر کشی همسر نوزاد سه ماهه اش اداره پلیس مأموران پلیس فوت کرده یک هفته زن جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۱۷۷۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نداشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه پیدا کرد. اینداستاننویس سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید. او سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
با فرارسیدن سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفته او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد