جبران اغتشاش دیپلماتیک با تسخیرِ بی رحمانه یک باشگاه فوتبالی؛ داستان متشخص شدن ناگهانیِ کرکسها
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۲۱۵۳۲
در روزگاری که جیمی جامپ مَرد به خاطر ورودش به زمین فوتبال به زندان میرود و جیمیجامپ زن به خاطر همان حرکت مشابه و برهنگیاش تشویقی میگیرد، نباید از روشنفکریهای دنیای غرب انتظاری زیادی داشته باشیم و شعارهای رنگارنگ آنها را باور کنیم.
طرفداری | دنیا همینگونه است. تا وقتی به کسی نیاز داریم، به او جایگاه میدهیم، بزرگش میکنیم، عزیزش میکنیم، اما همینکه دیگر او قصد کرد هویتِ مستقلِ خودش را از ما سوا کند، به او تیپا میزنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از تصمیمات کاخ کریملین تا موشکهای پوتین، همه به رومن آبراموویچ ربط پیدا کرد. دولتمردان بریتانیا یک به یک روی صفحهی تلیوزیون ظاهر شدند و مانند شوالیهها، شعارهای بشر دوستانهاشان را نثار مردم مظلوم اوکراین کردند. از آن طرف به خاطر مسئله ملیت، شروع به توقیف اموال یک مالک فوتبالی کردند. اما هیچکس به آنها نگفت چطور زمانی که بوریس جانسون هنوز موهایش را شانه میزد، پولهای آبراموویچ نامشروع نبود؟
هرچه حملهی نظامی روسیه به خاک اوکراین شدت میابد، دولت بریتانیا بیشتر به سمت تسخیر کوبهام حرکت میکند. انگار با مصادرهی یک باشگاه فوتبال، آنهم باشگاهی از بطن خودِ انگلستان، جنایات جنگی خودشان در سایر نقاط دنیا را میتوانند از یادها ببرند، یا به آنها مشروعیت ببخشند. وقتی مسیر ایدئولوژیها از دومینوی سیاسیِ ساختمان «ام آی سیکس»، کاخ سفید و کاخ کریملین، کمانه کرد و به سمت فوتبال آمد، همه فهمیدند که شعارِ «ورزش، سیاسی نیست» چقدر میتواند گزارهی خوبی برای ساختن فیلمهای کمدی باشد. گزارهای که «ساشا بارون کوهن» میتواند با دست برداشتن از سر کشور قزاقستان، آن را به یک فیلم کمدی جذاب تبدیل کند. کمدی خندهداری که اینبار در کشورهای به اصطلاح جهان اول و مدعی روشنفکری و حقوق بشر، اتفاق می اُفتد.
به هیچ وجه هدف، توجیه تجاوز نظامی روسیه به خاک اوکراین نیست. به هیچ وجه کسی نمیخواهد به فعالیتهای خارج از فوتبال رومن آبراموویچ و ارتباط احتمالیاش با ولادیمیر پوتین، مشروعیت ببخشد. کسی نمیخواهد بگوید پولهای آبراموویچ کاملا پاک هستند. هدف اصلی، اشاره به تبعیض و ایدئولوژیهای سیاسی پنهانیست که فوتبال را تحت تاثیر قرار دادهاند. هدف اشاره به دروغها، پنهانیکاریها و سیاهنمایی هاست. به دلایل زیر میتوانیم رفتار دولت بریتانیا با باشگاه چلسی را محکوم کرده و زیر سوال ببریم. منشاً پول های آبراموویچ ربطی به باشگاه چلسی و هوادارانش ندارد
اینکه پولهای یک مالک از کجا تاًمین شود ارتباطی با یک باشگاه و هواداران آن ندارد. هر پولی که در یک باشگاه هزینه شود به مقاصد فوتبالیست و این ارتباطی با مسائل خارج از فوتبال ندارد. رومن آبراموویچ نیز هر هزینهای که در باشگاه چلسی انجام داده باشد، فقط به صرفِ پیشرفت یک باشگاه فوتبالی بوده است. رومن آبراموویچ در کوبهام برای دولت روسیه تانک تولید نکرده است. یا در استمفوردبریج برای تولیدات مخفیانه موشک، تونل حفر نکرده است. تا قبل از جنگ روسیه علیه اوکراین، چلسی و هوادارانش در امنیت کامل بودند و حالا باید تاوان روابط دیپلماتیکی که اصلا ربطی به آنها ندارد، را بپردازند. دولت بریتانیا برای اینکه اقتدار پوشالی خودش در مواضع بشردوستانه را به رخ جهانیان بکشید، در حالی نابودی یک باشگاه فوتبالی و احساسات هواداران آن است.
ثروت همه مالکان فوتبالی بحث برانگیز استهیچ انسان ثروتمند و قدرتمندی، تمام اسکناسهایش، مُهر مشروعیت نخوردهاند. اگر دولت بریتانیا بخواهد تمام مالکان فوتبالی را زیر ذرهبین و تجسس خودش قرار دهد، با مواردی مشکوک روبرو میشود که میتوان آنها را در آیینه رومن آبراموویچ تماشا کرد. مثلاً ثروت گلیزرها، مالکان آرسنال و لیورپول از کجا آمده؟ یعنی ثروت آنها ربطی به دولتشان ندارد؟ یعنی آنها لابی نکردهاند؟ یعنی آنها به دولتشان خدمات مالی نکردهاند؟ یعنی آنها در هزینهی تولید تسلیحات نظامی هیچ نقش مستقیم یا غیرمستقیمی نداشتهاند؟
مثلاً ممکن است طرفداری از بارسلونا مشتانش را گره کند و با فریاد بگوید که این باشگاه لندنی را منحل کنید زیرا از ثروت نامشروع آبراموویچ تغذیه کرده است، اما این در حالی است که او باید فکر کند که رابطهی پولهای بارتامئو با دولت اسرائیل چه بوده است و آیا آن پولهایی که در «فراتر از یک باشگاه» خرج شده، ربطی به ریخته شدن خون فلسطینیها دارد یا نه؟
طرفداران رئال مادرید که سیزده قهرمانی لیگ قهرمانان دارند، هرگز به منشاً پولهای فلورنتینو پرز و روابط او فکر نکردهاند، چون فعلا اسپانیا به همسایهای حمله نظامی نکرده است. منچستریها، پول مشروب گلیزرها را خرج خریدهای میلیاردی میکنند و حتی یکبار هم به خودشان زحمت ندادهاند در مورد سرچشمه پولهای مردان آمریکایی و رابطهی احتمالی آنها با کاخ سفید، فکر کنند، زیرا کسی بابت مواضع سیاسی و نظامیِ آمریکا در خاورمیانه آنها را تحریم نکرده است. هیچکس در مورد چگونگی ثروت و جایگاه مشکوکِ سیلیو برلوسکونی و رابطهی آن با باشگاه میلان و هوادارانش سخنی نگفته است. کسی در مورد رابطهی خانوادهی آنیلی، ماسیمو موراتی و بقیه رجال ثروتمندِ ایتالایی با مافیای سیسیل سخنی نمیگوید. کسی نمیپرسد چرا اولی هوینس مدیر ارشد بایرن مونیخ به زندان افتاد. حتی کسی در شرایط حاضر، کاری به ثروت مشکوکِ ناصرالخلیفی و شیخ منصور ندارد. چون اینها فقط احتمالات هستند. همانطور که رابطهی مستقیمِ آبراموویچ با پوتین و کریملین هم فقط یک احتمال است. پس چلسی و هوادارانش هم مثل سایرین، نباید بابت منشاً پولهای مالک خود، نقره داغ شوند. از این گذشته، این وسط فقط رومن آبراموویچ، شیطان نیست.
از زمان اجرای قانون فیرپلی مالی در فوتبال، باشگاه چلسی یکی از بهترین تیمها در زمینه رعایت این قانون بوده است. حتی یکبار یوفا، مانند رفتاری که با باشگاه منچسترسیتی و پاریسن ژرمن داشت، به چلسی مشکوک نشد. همهی اینها نشان میدهد که چلسی(به عنوان چهارمین تیم پرطرفدار دنیا) در زمینه تولید پولهای فوتبالی موفق بوده و همچنین رشد و موفقیتهایش فقط به پول آبراموویچ وابسته نبوده است. حتی با یک حساب سرانگشتی هم میشود متوجه شد که چلسی چه سطح استانداردی از لحاظ پرداخت دستمزدها دارد و هر سال چقدر از طریق فروش بازیکنانش درآمد کسب کرده است و این میتواند نشان دهد که هزینه خرید بازیکنان از کدام طریق وصول شده است. بعد از اتفاقات اخیر، کسانی که با باشگاه چلسی زاویه دارند بدشان نمیآید آخرین میخ را هم بر تابوت چلسی بکوبند. آنها با ارائهی اطلاعاتی نامشخص، سعی دارند به کل زیرساختهای مالی چلسی حمله کنند و همه چیز را به آبراموویچ ربط داده و به آن مُهر «نامشروع» بزنند. هرچند که چلسی با واگذاری به مالک جدید از این برهه سخت هم عبور خواهد کرد و نشان خواهد داد که «ریشهها در خاک است».
دنیای فوتبال چه انتظاراتی از هواداران چلسی دارد؟ دولت بریتانیا میخواهد طرفداران چلسی چگونه واکنش نشان دهند؟ آنها انتظار دارند هواداران چلسی پلاکارد به دست بگیرند و شعار «مرگ بر آبراموویچ» و «مرگ بر پوتین» سر داده و بگویند «بیایید باشگاه ما را مصادره کنید»؟ مگر جنگ روسیه و اوکراین به آنها ارتباطی دارد که باید تاوانش را بپردازند؟
همه این اتفاقات نشان داد که هرگز فوتبال و ورزش جدا از سیاست نیست و چلسی فقط به صرف روسی بودن مالکش دارد تاوان پس میدهد. از آنجایی که ثابت شده ورزش سیاسی است و هر مرد ثروتمند و قدرتمندی هم کاخ آرزوهایش را با کمک دولتمردان بنا کرده است، این اتفاق میتوانست برای هر باشگاه دیگری هم رخ دهد. چلسی و طرفدارانش مقصر و گناهکار نیستند. آنها نیز قربانی بمباران شده اند؛ قربانی بمبارانِ روابط دیپلماتیک.
اخبار داغ
پشت پرده اعتراض یحیی گل محمدی به داور دربی باشگاه استقلال: ما به این ها نمی بازیم آرسنال به دنبال خرید ادن هازارد؛ آرتتا به دنبال احیای ستاره بلژیکی؟ منچستریونایتد علاقه مند به توماس توخل؛ سرمربی آلمانی می خواهد در چلسی بماندمنبع: طرفداری
کلیدواژه: پول های آبراموویچ یک باشگاه فوتبال رومن آبراموویچ دولت بریتانیا باشگاه چلسی ی آبراموویچ رابطه ی ی آن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۲۱۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم جبران تأخیر ایجاد شده در اجرای سیاستهای تامین اجتماعی
مقام معظم رهبری با انتقاد از اجرا نشدن "سیاستهای کلی تأمیناجتماعی" متذکر شدند: "این سیاستها، مدتها پیش ابلاغ شد و رئیسجمهور هم دستور تهیه آئیننامه را داد اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاستها اجرا نشده است." - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبری در دیدار روز سهشنبه چهارم اردیبشهت ماه در آغاز هفته کارگر در کنار تأکید بر نقش کلیدی جامعه کارگری در جهش تولید و بهبود وضع اقتصادی کشور، به تبیین وظایف مسئولان برای حل مشکلات قشرِ قانع و نجیب کارگر پرداختند.
ایشان در این دیدار نقش و جایگاه بیمهها را برای جامعه کارگری مهم خواندند و با انتقاد از اجرا نشدن "سیاستهای کلی تأمیناجتماعی" متذکر شدند: "این سیاستها، مدتها پیش ابلاغ شد و رئیسجمهور هم دستور تهیه آئیننامه را داد اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاستها اجرا نشده است."
ابلاغ سیاستهای کلی تامین اجتماعی در جهت ایجاد رفاه و عدالت در کشور استسیاستهای کلی تأمیناجتماعی در 21 فروردین ماه 1401 از سوی مقام معظم رهبری برای اقدام به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد و در زمان برگزاری دیدار اخیر معظم له با کارگران که به سنت دیدارهای هر ساله ایشان با جامعه کارگری کشور برگزار شد، بیش از 2 سال از زمان ابلاغ این سیاستها میگذرد.
در این میان آنچه موجب انتقاد رهبری در این زمینه شده، این است که هر چند براساس دستور رهبری در زمان ابلاغ این سیاستها، قوه مجریه موظف شده بود "با کمک مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و با بسیج دستگاههای مسئول، برنامه جامع تحقق این سیاستها را شامل تقدیم لوایح، تصویب مقررات و اقدامات اجرایی لازم، در مدت 6 ماه ارائه کند" اما تا این تاریخ هنوز هیچ برنامه یا قانونی برای اجرایی کردن این سیاستها به تصویب نرسیده و این در حالی است که اگر قوانین و مقررات لازم تدوین و تصویب و اجرا شده و نظام رفاهی و تأمیناجتماعی متناسب با این سیاستها، بازمهندسی و طراحی مجدد شده بود، شاید امروز تا این حد شاهد آسیبپذیری ابعاد مختلف زندگی اقشار مختلف مردم از تکانههای اقتصادی و اجتماعی نبودیم.
اهمیت این سیاستها و قوانین مرتبط با آنها از آن روست که سیاستهای کلی تأمین اجتماعی و نظام کلان رفاه و تأمین اجتماعی کشور که باید بر اساس ترتیبات مصرح در این سیاستها و مشتمل بر لایههای مختلف حمایتی، بیمهای و تکمیلی طراحی و اجرایی شود، بر شئون مختلف زندگی همه اقشار مردم یعنی همه جمعیت بیش از 85 میلیون نفری کشور تأثیر خواهد گذارد و همانطور که در صدر این سیاستها آمده است "ایجاد رفاه عمومی، برطرف ساختن فقر و محرومیت، حمایت از اقشار و گروههای هدف خدمات اجتماعی از جمله بیسرپرستان، از کارافتادگان، معلولان و سالمندان و آنچه از اهداف رفاه و تأمیناجتماعی که در اصول 3، 21، 28، 29، 31 و 43 قانون اساسی آمده است، اقتضاء میکند نظامی کارآمد، توانمندساز، عدالتبنیان، کرامتبخش و جامع برای تأمیناجتماعی همگان که برگرفته از الگوهای اسلامی ـ ایرانی و مبتنی بر نظام اداری کارآمد، حذف تشکیلات غیرضرور و رفع تبعیضهای ناروا و بهرهگیری از مشارکتهای مردمی باشد، طراحی و اجرا شود."
آنگونه که از شنیدهها بر میآید وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که متولی بخش عمده این سیاستها است و بعد از ابلاغ این سیاستها در دورهای شاهد تلاطمهای سیاسی و سه نوبت تغییرات مدیریتی (استعفای حجتالله عبدالملکی در 24 خرداد 1401 و دو ماه بعد از ابلاغ سیاستهای کلی تأمیناجتماعی، دوره حدوداً سه ماهه سرپرستی محمدهادی زاهدیوفا و رأی اعتماد مجلس به سید صولت مرتضوی در 27 مهر 1401) بوده است، در اجرای مسئولیت قانونی خود در ابتدا 6 لایحه مجزا برای اجراییسازی این سیاستها تدوین و به هیئت دولت ارسال کرده بود که بعد از چندین بار رفت و برگشت بین کمیسیون فرهنگی، اجتماعی دولت و این وزارتخانه، در نیمه اول سال 1402 مقرر شد که لوایح ششگانه موصوف در قالب یک لایحه واحد یکپارچه و تلفیق شود.
گویا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در مرداد 1402 لایحه واحد اجرای سیاستهای کلی تأمیناجتماعی را به هیئتدولت ارسال کرده است که این بار برخلاف لوایح ششگانه قبلی که به کمیسون فرهنگی اجتماعی دولت ارجاع شده بود، به کمیسیون اقتصادی دولت ارجاع شده است.
با این تفاسیر و با یادآوری آنکه متأسفانه به اذعان کارشناسان این حوزه، گویا در تدوین برنامه هفتم توسعه، الزامات و راهبردهای طراحی شده در سیاستهای کلی تأمیناجتماعی آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است، به نظر میرسد تصویب نهایی این لایحه و اجرای مطالبه مقام معظم رهبری در زمینه سیاستهای کلی تأمیناجتماعی، نیازمند یک عزم جدی در دولت محترم است.
عزمی جدی برای آنکه این لایحه که میتواند بر زندگی همه اقشار جامعه از جمله بیمهشدگان و بازنشستگان صندوقهای مختلف بازنشستگی و افراد نیازمند حمایتهای اجتماعی مانند بیسرپرستان، ازکارافتادگان، معلولان و سالمندان تأثیرات جدی گذارد و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر اقشار آسیبپذیر را تا حد قابل توجهی مدیریت و کنترل کند، و از همین رو امید است با عزمی جدی و هماهنگی بیننهادی لوایح و قوانین مورد نیاز برای اجرای این سیاستها هر چه زودتر تصویب و اجرایی شود.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که برخی اخبار حکایت از آن دارند که پیش از این و در روزهای پایانی سال گذشته، مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت عالی نظارت بر سیاستهای کلی نظام نیز با توجه به روند طولانی تدوین قوانین مورد نیاز، مجدداً یک فرصت زمانی ششماهه برای انجام اقدامات تقنینی و اجرایی لازم در این زمینه اعلام کرده که امید است این بار در فرصت تعیین شده، شاهد اقدام جدی و مؤثر همه قوا و نهادها و دستگاههای متولی در این زمینه باشیم.
انتهای پیام/