برایم افتخار است رهبرم ورزش را میشناسد/زمانی در نوجوانی حجازی الگویم بود/ در المپیک اسیر غرور شدم
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۲۶۴۴۷
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان گفت: زمانی که رهبری بعد از مسابقات جهانی پیام دادند بسیار خوشحال شدم و برایم افتخار است که رهبر کشورم ورزش را میشناسد.
به گزارش مشرق، خیلیها او را به اسم "آقای خاص" میشناسند؛ مربی توانمند که بارها همراه با شاگردانش افتخارآفرینی کرده است. روزهای تلخ و شیرین زیادی داشته، روزهای شیرین در المپیک لندن و تلخ در ریو.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* مقاطعی که قهر کردم باید دلیل آن را بدانید
* در المپیک ریو مغرور شده بودم
* المپیک لندن و توکیو قابل قیاس نیستند
* بچهها بیرون از تشک همه برایم مثل هم هستند
* خودم را پولدار و خوشبخت میبینم
* با باخت سوریان در المپیک قافیه را باختم
* برایم افتخار است رهبرم ورزش را میشناسد
* برخی میگویند بنا حاضری خور است
* ویلموتس شخصی کلاهبردار بود که قرارداد ترکمنچای بست
* سالها رفتن مهماندوست برای تکواندو جبران نمیشود
* در نوجوانی ناصر حجازی الگویم بود
* شاکله پرسپولیس از محله ما بود
* شخصیت کریم باقری را دوست دارم
محمد بنا گفتوگویی تفصیلی انجام داده که مشروح آن را در زیر میخوانید:
* "پرافتخارترین مربی کشتی فرنگی ایران" این عنوان را چطور میبینید؟
لطف آنهایی است که این نام را گذاشتند اما من خودم را مانند همه مربیان دیگر میبینم. اگر کارهای بزرگی که انجام شد همکاران خوب و مربیان سراسر کشور نبودند، هیچ وقت محمد بنا به این جایگاه نمیرسید و این را از ته قلبم میگویم.
* شما رفت و برگشت زیادی به تیم ملی داشتید. بدترین زمانی که از تیم ملی رفتید و اگر بخواهید از آن به عنوان بدترین لحظه زندگیتان نام ببرید، چه زمانی است؟
بحثی که همیشه مطرح است اینکه محمد بنا زود قهر میکند اما من در مقاطعی که قهر کردم باید دلیل قهر من را بدانید، چون مسئله شخصی نبود که بگویم مثلا به من فلان چیز را بدهید. هر مشکلی که پیش آمده در تناقض با تفکراتم بوده است. خدا آقای یزدانیخرم را بیامرزد، او خیلی به من لطف داشت و شروع نتایج خوب در آن دوران بود، البته از زمان آقای طالقانی شروع شد و به آقای یزدانیخرم رسید. مقطعی در سال ۲۰۰۶ جدا شدم؛ برنامهریزی که با کادر و نفرات جوانان شروع کرده بودیم برای رسیدن به موفقیت در المپیک پکن بود که بعد این جدایی باعث شد تا این جریان ۴ سال عقب بیفتد یعنی جای ریو با لندن عوض شد. ما میتوانستیم در پکن با نتیجه نسبتا خوب با طلای سوریان و یکی دو برنز شروع خوبی داشته باشیم و بعد در لندن بهتر شویم اما یکسری مسائل به وجود آمد که من مستقیم با آقای یزدانیخرم ریاست فدراسیون مشکل داشتم.
* بعد از بازیهای آسیایی ۲۰۰۶ دوحه قطع همکاری کردید؟
بله همان موقع آقای یزدانی خرم هم گفت عیبی ندارد. من سال ۲۰۰۷ نبودم و آقای سیمخواه آمد و تیم هم یک طلا و ۲ برنز گرفت. بعد هم المپیک ۲۰۰۸ پکن بود که تیم نتیجه خوبی نگرفت. ۲۰۰۹ دوباره آقای یزدانی خرم سراغ من آمد و کار را دوباره شروع کردم که تا سال ۲۰۱۲ طول کشید. میشد در المپیک پکن نتیجه خوبی گرفت تا استارت بهتری باشد اما ۲۰۱۲ که تمام شد خودم تمایلی برای ادامه کار نداشتم اما باز خودم را هیچ وقت نمیبخشم چون از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ شاید میتوانستیم ۳ سال روی یکی از ۳ سکوی دنیا باشیم و هم اینکه تیم را ۳ سال قهرمان دنیا کنیم چون تیمی بسیار قوی داشتیم و میتوانستیم بهتر به المپیک ۲۰۱۶ ریو برسیم که متاسفانه نشد.
* المپیک ریو یکی از تلخترین اتفاقات بود و شما هم بسیار ناراحت بودید. از طلاهای لندن تا گریههای ریو، این سالها چطور بر محمد بنا گذشت؟
همه در این المپیک اذیت شدند و من هم همین طور. کار سرمربیگری بسیار سخت است و مسیری که به المپیک لندن ختم شد، روزها و شبهای بسیار سختی را با همکاران گذراندیم که شکر خدا خوب شد. در ریو به خاطر فاصله کمی که داشتیم و ۳ سهمیهای که میخواستیم، به خاطر یکسری مشکلات ۲ برنز به دست آمد که برای کشتی فرنگی آن زمان خوب بود اما چون ۳ طلای لندن را داشتیم، وقتی من ورود کردم مردم که به من محبت داشتند وقتی مرا میدیدند میگفتند تعداد طلاها در ریو ۴ تا میشود؟ چون شاکله تیم تقریبا همان بود اما ۴ سال پیرتر شده بودند. ما خواستیم اما نشد. البته من همیشه این را روی قدرت خدا میگذارم که کاری میکند تا آدمها غره نشوند.
* یعنی شما و کشتیگیران بعد از طلاهای لندن مغرور شده بودید؟
بله، من هم مغرور شده بودم؛ در لندن عظمت خدا بود اما فکر کنی خودت این کارها را کردهای. البته ما کاری که لازم بود را انجام دادیم و لطف خدا هم شامل حالمان بود تا آن بالا قرار بگیریم. آن وقت ۴ سال بعد زمین زده شدیم، میلهها را گرفتم و گریه کردم. باید همه از بالا و پایین زندگی درس بگیرند و من هم درس گرفتم همین باعث شد تا برای المپیک توکیو زمانی که کار را شروع کردیم و یکسالی هم که بازیها عقب افتاد، از این کارها نکنم. نه مغرور، نه زیادهخواه باشم و نه با قهر خداحافظی کنم.
* بعد از المپیک ریو هم خداحافظی کردید و گفتید میخواهید به کارهای شخصیتان برسید، چه شد که دوباره برگشتید؟
بعد از ۲۰۱۲ هم واقعا فکر نمیکردم برگردم چون آن موقع خودم خداحافظی کردم اما بعد از ۲۰۱۶ با آن شرایطی که از نظر روحی برایم به وجود آمد واقعا گفتم برنمیگردم اما خدا آقای بنیتمیم را حفظ کند! حتی وقتی در خانه من آمد در را باز نکردم. او خیلی اصرار کرد و گفتم به عنوان میهمان مخلص شما هم هستم. او داخل خانه شد اما من شرایط سختی گذاشتم باز هم همه آنها را قبول کرد و مرا مجبور کردند که برگردم.
* خیلیها المپیک ۲۰۱۲ و ۲۰۲۰ توکیو را باهم مقایسه میکردند و میگفتند این افتخار تکرار میشود. نظر شما چیست؟
میشد این طور باشد. حق علی گرایی را فینال المپیک میدانم و یا مثلا لوپز که سال قبل که او را در نورسلطان کشیدم ۱۵۴ کیلو بود با خودم میگفتم با این وزن او نمیآید که اگر اینطور بود میرزازاده حداقل در المپیک سوم میشد. یا مثلا فکر نمیکردیم مریضی نجاتی ۱۰ روز قبل از اعزام و پنی سلینی که زد او را ناتوان کند که همان دور اول اوت شود اما نمیتوان تیم المپیک توکیو را با لندن مقایسه کرد. در لندن حمید سوریانی به عنوان سردار بود که ۵ طلای جهانی داشت، امید نوروزی و سعید عبدولی بودند که سال قبل طلای جهانی را گرفته بودند. من خیلی زمان داشتم با آن تیم کار کنم اما تیمی که با آن المپیک توکیو رفتم همیشه خدا را شکر میکنم یکسال بازیها عقب افتاد و ما زمان داشتیم که ساروی در ۹۷ کیلو جا بیفتد و کشتیگیر خوبی شود چون سال قبل نفر سوم ۸۷ کیلو بود.
* در طول سالهایی که سرمربی بودید در انتخابیهای زیادی هم شرکت داشتهاید، مسابقهای بوده که دلتان بخواهد ورزشکار خاصی پیروز شود؟
الان در اردو ۳۸ کشتیگیر دارم و مراحل انتخابی هم انجام شده، حالا تیمی که میخواهد به قهرمانی آسیا برود نفرات اول جام تختی هستند اما ۱۰ نفر هستند. بقیه نفرات دوم و سوم هم ته قلبشان دوست دارند که اعزام شوند بنابراین شما نمیتوانید کسی را راضی کنید. من هیچ موقع آنها را به عنوان مربی نگاه نکردم و مانند بچههایم به آنها نگاه میکنم. با هیچ کسی خصومت شخصی نداشتم، مصاحبهای هست که با سوریان در دایره طلایی انجام دادیم و از مسابقات جهانی آمده بودیم. آن موقع گفتم اگر کسی را پیدا کنم که ۵۰-۵۰ یا یک نمره از او بالا بزند، او را انتخاب میکنم چون مسئله دید فنی است. بچهها وقتی بیرون تشک کشتی هستند مانند بچههایم هستند و هیچ فرقی برایم ندارند اما وقتی روی تشک میروند، هر مربی دیدگاه خود را دارد. برای خیلیها محمد بنا قابل هضم نیست. زمانی هست که برخی میگویند بنا فقط راه میورد یا میگویند حاضری خور است. من که نمیتوانم کشتیگیر را از نوجوانی بسازم و به بزرگسالان بیاورم. من خودم تصویرسازی و نگاهی دارم، با مربیان و کارشناسان هم مشورت میکنم و سعی من انتخاب اصلح است. زمانی که بچهها روی تشک هستند برای من پیروزی و موفقیت تیم ملی کشورم، مهمترین اولویت است اما وقتی بیرون میآیند برایم مثل هم هستند.
* شما گفتید کشتیگیران برایتان مانند بچههایتان هستند و بارها دیدهایم قبل از مسابقات مهم پول توجیبی به آنها میدهید.
الان در این دورهای که آمدم مثل گذشته نیست. به خاطر امکانات کم در ۱۵ سال گذشته که شروع کردیم شرایط سخت تر بود. آن موقع سعی میکردم هدایایی برای بچهها بگیرم. زمانی که خارج از کشور میرفتیم به ما ۲۰۰-۳۰۰ دلار پول توجیبی میدادند. زمانی که جوانان را به مسابقه میبردم برای اینکه انگیزه آنها بالا برود میگفتم ۵۰ دلار میدهم. آن زمان خیلی بود و از همان پول توجیبیها میدادم. یک پدر حاضر است جیب خودش خالی باشد اما بچهاش را خوشحال کند. من این سعی را کردهام و الان مثل قبل آن چنان پدری نکردهام.
* الان آقای بنا با این افتخاراتی که داشته فرد پولداری است؟
خیلی. خودم را خیلی پولدار و خوشبخت میبینم. شاید من خیلی از زندگی شخصیام زدم، وقتم را اینجا گذاشتم اما وقتم را برای کاری گذاشتم که عاشقانه دوست داشتم. مثالی هست که میگویند در ۸۵ سالگی از ادیسون پرسیدند چند سال از عمرت را کار کردی؟ گفت هیچی. یعنی با آن همه اختراع و کارهایی که کرده، آنها را عشق میداند. من هم همین طور، با عشق کنار بچهها کار کردم آن هم در رشتهای که عاشقانه دوست دارم. هیچ توقعی نداشتم، در قبال کاری که کردم هم حقوق گرفتم هم پاداش، منتی هم سر کسی ندارم. خودم را پولدارترین آدم روی زمین میدانم و با هر طلایی که بچهها میگیرند فکر میکنم ۱۰۰ میلیارد گرفتهام. رضا گرایی طلا و ساروی یک برنز گرفتند انگار من ۲ میلیون دلار گرفتهام.
* در طول این سالهای مسابقهای بوده که از برد آن خیلی خوشحال شده باشید یا شکستی بوده که شما را آزار داده باشد؟
خیلی پیروزیها من را خوشحال کرد. زمانی بود که کشتی فرنگی لیاقت فنی داشت، لیاقت نیروی انسانی و مربیان خوبی داشت اما خودباوری لازم را نداشت. مثلا هر ۵ - ۶ سال یک بار چهرهای میآمد و یک مدالی میگرفت اما بعدها با کاری که همه مربیان انجام دادند، طلای آسیا دیگر آنقدر مهم نبود. در خاطرم هست داود عابدینزاده در آسیا قهرمان شد آنقدر همه خوشحال بودند اما بعدها در جهانی آنقدر مدال گرفتیم که وقتی کسی برنز میگرفت دیگر او را نگاه نمیکردیم. زمانی پنجم المپیک خیلی برایمان مهم بود اما در توکیو ۲ پنجمی داشتیم و کسی به آنها نگاه نمیکند. مسابقات زیادی بوده که خوشحال بودم.
* به هر حال ممکن است یک شکست یا بردی بوده که تاثیر زیادی روی شما داشته...
باخت بوده مثلا باخت سوریان در ریو تلخترین باخت زندگی من بود. من با باخت سوریان قافیه را باختم. بیشتر گریههای من روز اول بعد از باخت حمید در تنهایی بود چون او ژنرال ۷ ستاره من بود و این اتفاق را دوست نداشتم اما بردهای زیادی داشتیم. هر ۳ طلای لندن مرا خوشحال کرد، باخت عبدولی یا حبیب اخلاقی، یا سال ۲۰۰۶ در مسابقات جهانی چین عابدینزاده در یک لحظه بارانداز شد و باخت، اینها مرا ناراحت کرد. بردها زیاد و باختها کم بوده، دوران تلخ و شیرین زیادی داشتم اما خدا را شاکرم که لحظات شیرین زیاد بوده است.
* فن سالتو زدن به شما از کجا آمد؟
این اتفاق امسال رخ داد. در لندن رفتم تا امید را در آغوش بگیرم یک لحظه مکث کردم و او را بالا آوردم، به من گفت میخواهم به شما سالتو بزنم که در همان لحظه زد. امسال بچهها که در جهانی نروژ طلا گرفتند خودشان صدایم میزدند که سالتو بزنند.
* باتوجه به موفقیتهایی که شما در کشتی فرنگی داشتید، مقام معظم رهبری پیامی برای شما فرستادند.
این موضوع خیلی برایم مهم بود. بعد از نروژ که آمدیم باورم نمیشد، فکر میکردم مرا اذیت میکنند. به سوریان زنگ زدم گفتم آقایی با من تماس گرفت و گفته از بیت تماس میگیرد. سوریان گفت جواب بده و درست است. وقتی جواب دادم گفتند آقا چنین پیامی داده بسیار خوشحال بودم و برایم افتخار است که رهبر کشورم ورزش را میشناسد و پیگیر است.
* شما بارها در صفحه شخصی خود پستهایی گذاشتید که از مربیان داخلی حمایت کردید و انتقاداتی نیز به برخی مربیان خارجی داشتید. فکر میکنید مربیان داخلی در سطح شما به اندازه خارجی از سوی دولت حمایت میشوند؟ مربیان خارجی در هر حالتی دلار خود را میگیرند اما خیلی از مربیان ایرانی با عشق و علاقه کار میکنند.
متاسفانه این تفاوت هست و من اگر بخواهم حرف بزنم، ایراداتی به کمیته ملی المپیک و وزارت وارد میشود. من چند باری درباره مربیان خارجی بحث داشتم نه اینکه بگویم پرسپولیسی هستم و درباره استراماچونی صحبت میکنم اما خیلی حرف شنیدم. در مورد ویلتموس که مربی ملی ما بود شخصی کلاهبردار بود که با همسر وکیلش قرارداد ترکمنچای بست، پول یامفت گرفت و رفت. من حتی زمانی که اسکوچیچ انتخاب شد از او حمایت کردم و پستی را هم گذاشتم. مثالی در رابطه با قطر زدم که مربی از اسپانیا آوردند، با همان تیم را قهرمان کردنذ. یکسری از کارشناسان مرا مسخره کردند و گفتند بنا نظربده فوتبال شده است. ما با کمترین حقوق مربی صرب آوردیم و به راحتترین شکل جام جهانی رفتیم. میتوانیم از مربی خارجی استفاده کنیم و در خیلی از مواقع بچههای خودمان هم این دانش را دارند، استفاده هم میکنیم اما حق و حقوقی که برای خارجیها در نظر میگیریم در رابطه با مربیان داخلی انجام نمیدهیم. وضع کشتی در این مقاطع با آقای دبیر خوب است. زمانی گلایه کردم و گفتم کشتی امکانات ندارد و این چه وضع خانه کشتی است اما چندتا از بچههای بوکس را دیدم که گفتند دستکشهای ما پاره است. من آن موقع مصاحبه کردم که آقای ناطق نوری رئیس آن زمان بوکس از من تشکر کرد. یعنی باید توازن و تعادل داشته باشیم به صورتی که اگر مربی ایرانی خوب داریم به او رسیدگی کنیم. چرا مهماندوست باید سالها از ایران دور باشد؟ ما از این مسئله ضربه خوردیم آن هم به خطر ۵ میلیون تفاوت حقوق که ندهیم او را از دست دادیم و شاید این سالها هیچ وقت برای تکواندو جبران نشود. مخالف استفاده از دانش غرب نیستم.
* پسر ۳ سالهای دارید که شاید در این چند سال خیلی کم شما را دیده باشد و بیشتر از تلویزیون دیده است. دوست دارید او جا پای شما بگذارد؟
اگر من دوست نداشته باشم مادرش بیشتر تمایل دارد چون او کشتی را بیشتر دوست دارد اما در مجموع بله. ۲۳ اسفند تولد پسرم است و تقریبا از زمانی که متولد شده، ۶ ماه قبل از تولدش که کار را شروع کردیم و ادامه دارد، بیشتر از طریق واتساپ و به صورت تصویری با هم حرف میزدیم. زمانی که فرصت میشد به خانه میرفتم به من دست میزد ببیند من واقعی هستم یا در واتساپ! مادرش محبت کرد از او حفظ و نگهداری کرد. خدا را شکر میکنم زندگی خوبی دارم.
* شما جزو معدود افراد مشهوری هستید که راحت از پرسپولیسی بودنتان حرف میزنید. کری هم میخوانید؟
نه اصلا. آقای نصرالله عبدالهی بچه محل من است، چند تا از بچههای استقلال از دوستانم بودند. زمانی که دوست داشتم در نوجوانی دروازهبان شوم، ناصر حجازی الگویم بود. شخصیت و بزرگی منصور پورحیدری را واقعا دوست داشتم به خاطر همین کری ندارم اما نسبت به پرسپولیس تعصب دارم چون آن زمان نوجوانی علی پروین را دوست داشتم و او بچه محل من بود. قلیچ و امیر خانی هم همین طور، طبیعی است که این تیم را دوست دارم مثل این میماند شما از یک انزلی چی بخواهید ملوان را دوست نداشته باشد. شاکله پرسپولیس از منطقهای که من در آن زندگی میکردم شکل گرفت و من هم دوست داشتم.
* الان هم با بازیکنان و پیشکسوتان ارتباطی دارید؟
خیر، یکی دو بار که بچهها را پیست دوومیدانی برده بودم بچههای پرسپولیس تمرین داشتند، آقای برانکو را دیدم و سلام و علیک کردیم اما رابطه آن چنانی نداشتم. با آقای فراز کمالوند تلفنی صحبت میکنم، قدیم با آقای فرکی صحبت میکردم، با فرهاد کاظمی به صورت پیامکی ارتباط دارم. من تمام وقت و زندگیام زمانی که مجرد بودم اینجا بود و خانه یعنی از اینجا بیرون نمیرفتم. زمانی نگهبانان میگفتند آقای بنا آفتاب است، عینک بزن تا چشمانت درد نگیرد! من آدم گوشه گیری هستم و زیاد جایی نمیروم اما پیگیر هستم مثلا عاشقانه شخصیت آقای کریم باقری را دوست دارم و میدانم زمانی که برانکو با پرسپولیس موفق شد شخصی مانند کریم باقری کنارش بود. الان هم که تیم ملی آمده در کنار وحید هاشمیان به اسکوچیچ در تیم ملی کمک کردند. کریم باقری آدم بی حاشیهای است، هیچ وقت او را جلو نمیبینید اما خیلی کار برای پرسپولیس انجام داد.
* حرف پایانی؟
عید نوروز را به مردم عزیز تبریک میگویم، امیدوارم سالی داشته باشند که خانههایشان پر از میوه و آجیل و جیبهایشان پر از پول باشد، مخصوصا پولهای نو که بتوانند عیدی بدهند. برای همه مردم آرزوی سلامتی و صبر دارم. مملکتتان را دوست داشته باشید، دینتان را دوست داشته باشید و بدانید ما به عشق شما و با کمک خداوند کارهای خوبی انجام میدهیم که شما خوشحال شوید.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین راهنمای سفر نوروزی قیمت محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی کشتی فرنگی پرسپولیس حمید سوریان قهرمان المپیک خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت برایم افتخار ورزش را می شناسد کشتی فرنگی دوست داشتم کریم باقری دوست دارم محمد بنا هیچ وقت تیم ملی آن موقع آن زمان بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۲۶۴۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
به پرورش ورزشکار المپیکی بیتوجهی کردهاند/ روال برگزاری مجامع انتخاباتی قطع شدنی نیست
جواد محمدی سکاندار ورزش و جوانان استان اصفهان در گفتوگو با ایمنا از وضعیت امور هیئتهای ورزشی استان اصفهان تا وضعیت سهمیه و حضور ورزشکاران استان در المپیک پاریس میگوید همچنین از کم کاری مسئولین پیشین برای پرورش ورزشکاران المپیکی گلایه دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، جواد محمدی، مدیر کل ورزش و جوانان استان اصفهان، اردیبهشتماه ۱۴۰۱ به عنوان سکاندار ورزش استان انتخاب و معرفی شد و اکنون دو سال از حضورش در اداره کل ورزش و جوانان میگذرد. وی سابقه مدیریت در باشگاه ذوبآهن، اداره ورزش و جوانان شهرستان خمینیشهر و داوری در سطوح بالای فوتبال کشورمان را در کارنامه خود دارد.
محمدی که دوسالی است مدیریت ورزش و جوانان استان را در دست دار طی روزهای گذشته با حضور در خبرگزاری ایمنا پاسخگوی سوالات خبرنگاران بود. حمایت از ورزشکاران اصفهانی برای حضور موفقتر در آوردگاههای مختلف از جمله المپیک، وضعیت تخصیص اعتبار به هیئتهای ورزشی، تسهیلگری اداره کل ورزش و جوانان استان برای حمایت از باشگاههای بزرگ استان، آخرین وضعیت ساماندهی هیئتهای ورزشی استان اصفهان محورهای اصلی این گفتوگو بود و از قضا نیز مصاحبه در روز معلم انتشار یافت تا بیارتباط با سبقه فرهنگی محمدی نباشد.
ایمنا: وضعیت مجامع انتخاباتی هیئتهای ورزشی استان اصفهان چگونه است؟
محمدی: بنا بر برنامه ریزی صورت گرفته قرار بر این بود در پایان سال ۱۴۰۲ مجامع انتخاباتی هیئتهای ورزشی باقی مانده برگزار شود، اما با توجه به تعدد برنامهها و ترافیک کاری قبل از سال جدید نتوانستیم هدفی که داشتیم را محقق کنیم.
تعداد مجامع انتخاباتی هیئتهایی که تاکنون برگزار شده قابل توجه است. مجمع انتخابات رئیس هیئت کارگری، بیستوپنجمین مجمعی بود که از زمان حضور من در اداره کل، برگرار شد. اگر بخواهیم بر اساس میانگین روزشمار بگوییم هر ۲۴ روز یک مجمع برگزار شده است و قطع به یقین در روزهای آینده نیز چهار یاپنج مجمع دیگر برگزار خواهد شد تا بخش عمده کار مان در این حوزه سامان پیدا کند.
هرچند روال برگزاری مجامع انتخاباتی هیچ موقع قطع شدنی نیست زیرا عمدتاً دورهای چهارساله تمام میشود یا بنا به دلایل مختلف مجبور به برگزاری فرایند مجمع جدیدی میشویم. طبق جدولی که وجود داریم در سال ۱۴۰۳ نیز دورهای چهارساله چندین هیئت ورزشی به اتمام میرسد که باید در روند انتخابات قرار بگیرند.
قطعاً در یک ماه آینده مجوز و فراخوان ثبت نام این تعداد هیئت ورزشی با هماهنگی فدراسیون مربوطه پیگیری میشود. بعضاً سنوات مدیریت به شکل سرپرستی چند هیئت بیش از حد معمول شده است که در اولین فرصت جمع بندی میشوند.
برگزاری مجمع انتخاباتی صرفاً در اختیار اداره کل نیست. اداره کل در همه مجامع نائب رئیس بوده و رئیس مجمع رئیس فدراسیون است. گاهی اوقات رئیس مجمع در تاریخ پیشنهادی حضور ندارد تا جلسه برگزار شود یا هماهنگیهای لازم با تاخیر انجام میشود. تمام تلاش ما بر این است تا تحت هر شرایطی سریعاً به اوضاع هیئتها رسیدگی شود زیرا هر هیئتی که تکلیف رئیس و سکاندارش مشخص شود، برنامهریزی برای آن رشته ورزشی بهتر و نتیجه بخشتر صورت میگیرد.
زمانی که یک فرد بداند چهار سال مدیریت امور هیئت را در اختیار دارد قطعاً با برنامه جدی و مدونتر مسائل را دنبال کرده و تیم مدیرتی قوی را کنار خود نگه میدارد تا طبق برنامه پیش رود همچنین ورزشکاران، قهرمانان و اهالی آن رشته ورزشی تکلیف خود را بهتر میدانند.
ایمنا: با توجه به نزدیکی زمان المپیک پاریس، وضعیت نمایندگان استان اصفهان برای کسب سهمیه و مقام در المپیک چگونه است؟
محمدی: ستاد رسیدگی به امور ورزشکاران در المپیک و پارالمپیک مدتی پیش تاسیس شد. همه ورزشکاران و هیئتهای ورزشی که ورزشکار المپیکی یا کسب سهمیهای دارند، در حال فعالیت هستند و جلسات هماهنگی به طور منتظم برگزار میشود.
تقریباً تا به این لحظه ۳۲ ورزشکار در کشور کسب سهمیه قطعی حضور در المپیک ۲۰۲۴ را داشتهاند که سهم استان اصفهان دو نفر از این تعداد کل سهمیه های کسب شده یعنی دو برابر سرانه عدد استانها در کشور، است. تعدادی ورزشکار با شرایط خوب در دروازه کسب سهمیه هستند و قطعاً چهار ورزشکار المپیکی دیگر از استان اصفهان به کاروان اعزامی کشور اضافه میشوند که آمار خوبی برای استان محسوب میشود.
هرچند انتظار حضور ورزشکاران بیشتری از استان در تیم اعزامی به پاریس را داشتیم ولی چند تن از ورزشکاران با بدشانسی و مصدومیت مواجه شدند. به شخصه امید زیادی برای حضور رسول معتمدی، در المپیک داشتم و حتی رئیس فدراسیون نیز شانس زیادی برای وی قائل بود اما متاسفانه مصدومیت گریبان معتمدی را گرفت و نتوانست به سهمیه برسد.
تلاش ما بر این بوده است که ورزشکارانی که در شرایط کسب سهمیه هستند از همه ابعاد معنوی و مادی در بهترین شرایط مورد حمایت قرار گیرند. مرتباً با روسای فدراسیونهای در ارتباط هستیم. البته بخش عمده حضور در الپیک به آمادگی و تلاش ورزشکاران باز میگردد که در فرصت باقی مانده تا المپیک به چه شکل آمده شده و تمرین میکنند تا سهمیه ایشان قطعی شود.
بزرگترین آوردگاه ورزشی در دنیا المپیک و آرزوی هر ورزشکاری حضور در این میدان است. در استان باید در گذشته برای بعضی از رشتههای ورزشی سرمایه گذاری میشد تا امروز در المپیک نماینده داشته باشیم. اگر نگاهی به قبل داشته باشیم، متوجه میشویم ورزشهای کشتی و وزنه برداری، ورزشهای شانس کسب سهمیه و مدال آور کشورمان در ادوار مختلف المپیک است.
کاروان کشتی ایران همیشه در المپیک مدال آور بوده و در همه اوزان ورزشکار اعزامی داشته است. سالیان سال است کشتی استان اصفهان در شرایط و وضعیت مطلوبی قرار نداشته و اکنون در حال پیریزی برای سالهای آینده است پس نباید انتظار نماینده المپیک پاریس را از کشتی اصفهان داشت.
ایران در رشته تکواندو همیشه مدال آورد بوده و نماینده داشته. هادی ساعی رئیس فدراسیون تکواندو، یک مدال آور المپیکی است، اما ما در تکوانو چه کار کردیم؟ بذر پرورش ورزشکار برای حضور در المپیک باید در ادوار مختلف کاشته شود تا به مرور زمان به ثمر بنشیند و المپیکی پر بار داشته باشیم.
اینکه کجای کار ایراد داشته و چه موضوع و شخصی در گذشته کم کاری کرده است تا این نتایج کسب شود را نمیدانم. حضور یک ورزشکار در المپیک به یک سال یا دوسال حضور من یا شخص دیگر نیست بلکه برای حضور یک ورزشکار در این آوردگاه باید حداقل چهار یا پنج سال به طور جدی سرمایهگذاری کرد تا در آوردگاههای بین المللی، جهانی و آسیایی شرکت کند و ضمن محک خوردن و حضور در شرایط جدی حس درونی و امید انگیزه برای فتح بالاترین فله ورزش دنیا را پیدا کند.
در فاصله زمانی یک یا دو ساله مگر یک ورزشکار فوق العاده نخبه بتواند خود را به حد کمال برساند تا به المپیک راه پیدا کند. به شخصه حضور ذهن ندارم که حداقل در ورزش اصفهان چنین ورزشکاری راهی المپیک شده باشد.
اگر شورای بینالمللی المپیک موافقت کند برخی رشتهها همچون اسکیت و ووشو به المپیک اضافه شود، قطعاً تعداد ورزشکاران استان اصفهان از مجموع انگشتان دست فراتر میرود. در رشتههایی همچون دوومیدانی، وزنه برداری و تکواندو باید کارهای ویژه تری صورت بگیرد زیرا میتوانیم شانسهای بهتری در آینده داشته باشیم.
دغدغه اصلی من در این مدت دوساله که خدمت رسان جامعه جوانان و رزشکاران هستم، ایجاد و تزریق انگیزه در ورزشکاران بوده است. تلاش کرده ام ورزشکاران را ببینم و از نظر مادی و معنویی مورد حمایت قرار دهم. آمار و ارقام نیز نشان از این موضوع دارد.
ایمنا: نقش باشگاههای بزرگ سپاهان و ذوبآهن در اعتلای ورزش استان اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمدی: در کنار دو باشگاه سپاهان و ذوبآهن باید نام گیتیپسند را نیز قرار دهیم زیرا باشگاه کاملاً خصوصی و موفقی است که در چندین رشته تیم داری میکند. باشگاههای خصوصی دیگری در استان وجود دارد که در حال اضافه شدن به جرگه باشگاهای بزرگ خصوصی هستند. باشگاههای سپاهان، ذوبآهن و گیتیپسند نمود باشگاهداری در بخش ورزش حرفه ای و قهرمانی هستند.
شکل مدیریت و کاری در باشگاه سپاهان، در ایران منحصر به فرد است. هیچ باشگاهی در ایران وجود ندارد که همچون سپاهان این تعداد از رشته ورزشی، ورزشکار و تیم را پوشش دهد. باشگاه ذوبآهن نیز در گذشته چنین بود اما در حال حاضر تعدادی از رشتهها را حذف و تعدیل کرده است. باشگاههای خصوصی اصفهان نمونه باشگاهداری موفق در کشور هستند.
در ادارات کل بخشی به نام ورزش حرفهای تعریف نشده و ماموریت اصلی و اساسی ادارات کل توسعه ورزش همگانی است، اما در قاب ورزش قهرمانی هیئتهای ورزشی تحت نظارت اداره کل فعالیت میکنند. در قالب ورزش حرفهای نقش باشگاهها پررنگ بوده و نقش اصلی را ایفا میکنند.
در رشته کشتی باشگاه سپاهان در یکی دو سال گذشته ضمن تیمداری، قهرمانی لیگ کشور را کسب کرده است. نقش باشگاه سپاهان در رشته ووشو به خوبی پررنگ و قابل مشاهده است. در ورزش باستانی که نماد پر افتخار ورزش کشور است، باشگاه سپاهان تیم داری میکند.
باشگاههای ما در قالبی که باید نقش خودشان را ایفا کنند به خوبی فعالیت میکنند. باشگاهی همچون سپاهان در کشور نداریم. استقلال و پرسپولیس که در چند روز گذشته به بخش خصوصی واگذار شدهاند تنها در رشته فوتبال آقایان تیم داری میکنند. سپاهان در بیش از ۲۰ رشته ورزشی در دوبخش آقایان و بانوان تیم داری میکند. ذوبآهن نیز در چند رشته تیم فعال دارد. گیتیپسند در رشتههای والیبال، فوتسال و هندبال تیمداری میکند.
الگوی باشگاه داری استان اصفهان الگوی موفقی است. قبل از حضور در اداره کل در باشگاه ذوبآهن توفیق خدمتگذاری را داشتم و میدانم باشگاهها چه نیازهایی دارند و چه حمایتهایی لازم است تا بتواند فعالیت خود را به خوبی پیش ببرند. تلاش کردهام تا ضمن حضور در کنار باشگاهها حمایت لازم را داشته باشم تا مسائل را رفع و رجوع کنیم و مسیر کسب موفیتشان هموار و تسهیل شود. زمانی که باشگاهها دغدغهای از نظر حوزه مدیریتی و نظارتی نداشته باشند کارشان را بهتر پیش میبرند.
ایمنا: به عنوان سکاندار ورزش اصفهان استمرار موفقیتهای باشگاههای اصفهان را در چه موضوعی مبینید؟
محمدی: نقش اداره کل ورزش، نقش حمایتی است و نباید هیچ نقش دخالتی و اجرایی داشته باشیم، بنایی نیز برای ورود به این حوزه نداریم. باشگاههای ما در بخش مدیریت از ثبات نسبی خوبی برخوردار هستند. همان طور که معتقد هستیم هیئت ورزشی باید سکاندارش را به عنوان رئیس بشناسد تا برنامه ریزی و مدیریت امور را داشته باشد، قطعاً باشگاهها نیز زمانی که بدانند یک مدیر عامل دارند و این شخص با قدرت کارش را انجام میدهد شخص سکاندار میتواند تصمیمات خوبی بگیرد و ورزشکاران را به سمت ساحل موفقیت هدایت کند.
با وجود مدیر عامل باثبات و موفق در امور اجرایی، دغدغه های هواداران و مردم برطرف میشود و آرامش خاطر برای ورزشکاران و خانوادها ایجاد میشود. همه خواسته و تلاش ما در جهت کمک، حمایت و رفع مشکلات بوده است. مداوم از سوی اداره کل اعلام شده اگر نیاز که همراهی و یاری ما است، بدانند که ما پشتیبان آنان هستیم. سعی شده ارتباطمان را در این خصوص با مجموعه ها به شکلی قوی حفظ کنیم.
ایمنا: با توجه به سابقه حضور در باشگاه ذوبآهن، نظرتان در خصوص اتفاقات اخیر این باشگاه همچنین عملکرد نیما نکیسا چیست؟
محمدی: از وضعیت داخلی، شرایط و تراز مالی باشگاه ذوبآهن هیچ اطلاعی ندارم و نمیتوانم قضاوتی انجام دهم. آن چیزی که از قدیم و زمان حضورم در این باشگاه در ذهن دارم این است که اگر در ذوبآهن مدیریت و مجموعه تیم مدیریتی که مستقر و در حال فعالیت است در موقعیتها و بزنگاههای تصمیم گیری حوزه مالی، دقت نظر کافی را نداشته باشد با توجه به وضعیت مالی که سهام دار عمده این کارخانه دارد و شرایطی که حاکم است، قطعاً با مشکل مواجه میشود.
روزی که من در این باشگاه حضور داشتم میزان بدهی سنواتی و فصل جاری که در آن قرار داشتیم قابل توجه بود. بزرگترین هدف و تلاشمان حفظ مجموعه ذوبآهن بود و در کنار آن جراحی مالی سنگینی که انجام دادیم باعث شد خیلی مشکلات و مسائل مالی که انباشت چندساله داشت بر طرف شود و بدهی ها از بین رود.
امروزه نیز مدیر عامل وقت به همراه تیم مدیریتی باید به همان نحو ایفای نقش کند و مسائل مالی حال و آینده را در نظر بگیرند تا روال امور و ادامه حیات باشگاه با مشکل مواجه نشود.
در روزی که سکان باشگاه ذوبآهن را تحویل گرفتم ادامه حیات باشگاه با مخاطرات زیادی همراه بود. تلاشمان بر این بود که به دور از ایجاد هیجان مسائل را مدیریت کنیم. به واسطه هیجانی که در ورزش وجود دارد خیلی از مسائل اگر اطلاع رسانی عمومی شوند، نتیجه عکس دارد و روحیه ناامیدی بین تیم و ورزشکاران ایجاد میشود.
اگر چنین اتفاقی در ورزش رخ دهد، جمع کردن وضعیت و ادامه مسیر با مشکل روبه رو شده و غیر ممکن است. در آن زمان علیرغم مشکلاتی که وجود داشت و به سختی مسیر را طی میکردیم به نوعی با سیلی صورتمان را سرخ نگه داشته بودیم تا فضای روانی که در تیمها، ورزشکاران و پرسنل حاکم است یک فضای آرام و عادی باشد.
توصیه من به مجموعه مدیریتی باشگاه ذوبآهن این است تا مسائل فوق را مورد توجه قرار دهند. حال اینکه ما بتوانیم کارکرد مدیرعامل و تیم مدیرتی وی را مورد ارزیابی قرار دهیم، به این موضوع باز میگردد که ما اطلاعاتی دقیق و کافی از موضوعات درون باشگاه داشته باشیم. به حمدالله تیم فوتبال ذوبآهن با وضعیت خوبی در میانه جدول قرار دارد. هرچند چند هفتهای با مشکل مواجه بود و نتیجه خوبی کسب نشد، اما در چند هفته گذشته بازیهای حساسی را به سود خود تمام کردهاند. ثبات خوبی در تیم فوتبال ذوبآهن دیده میشود و با وجود اتفاقاتی که رخ داد ربیعی به کار خود ادامه داد و انصافاً نشان داد که مربی موفقی است.
کد خبر 749216