Web Analytics Made Easy - Statcounter

در گوشه گوشه سیستان و بلوچستان می توان گنجینه‌ای از آیین های اصیل نوروزی را به تماشا نشست؛ سرزمینی کهن که این روزها مسافران نوروزی را به سمت خود فرامی خواند تا نظاره گر جشن هایی همچون بهارگاه و بهارچرانی باشند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصرهامون؛ در کشور پهناور و بزرگ ایران اقوام مختلفی زندگی می­ کنند که هرکدام از این اقوام دارای فرهنگ و آداب و رسوم خاصی هستند و زندگی هر قوم با دیگران تفاوت دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 
در استان کهن، زیبا و ناشناخته سیستان و بلوچستان سیستان و بلوچستان نیز از که دو قوم سیستانی و بلوچ تشکیل شده، هر کدام از اقوام آیین های خاص خود را دارند که این آداب و رسوم را می توان این روزها در برپایی جشن سال مشاهده کرد.

به واسطه همین آیین های متفاوت و قومیت های گوناگون است که از این سرزمین اساطیری به عنوان هندوستان کوچک یاد می شود کع در این میان مردم بلوچستان نیز همانند سایر نقاط کشور در ایام نوروز به جشن، پایکوبی و برپایی آیین­ های ویژه می پردازند، آن ها بهار را فصل تحول و دگرگونی روح انسان و طبیعت می دانند.

آیینی به جا مانده از ایران باستان
 

محمد علی ابراهیمی، پژوهشگر میراث فرهنگی در گفت و گو با خبرنگار ما بیان کرد: بلوچستان از دو منطقه وسیع تشکیل شده است که با وجود داشتن مشترکات زیاد در برخی موارد تفاوت هایی در فرهنگ عامه، زبان و گویش محلی، آداب و رسوم، موسیقی و حتی مسکن عشایری، آب و هوا و پوشش گیاهی دارند.
 
به گفته وی، این دو منطقه یعنی سرحد و مکران در بلوچستان ایران و پاکستان و افغانستان متناسب با محیط طبیعی و جغرافیایی از تنوع فراوان آب و هوا برخوردارند. "سرحد" شامل زاهدان، خاش و میرجاوه و "مکران" شامل شهرستان های سراوان، سیب وسوران، مهرستان، ایرانشهر، دلگان، نیکشهر، سرباز، چابهار و کنارک و... است.
 
این کارشناس اضافه کرد: یکی از آیین ها و مراسم به جا مانده از ایران باستان جشن عید نوروز است که در بین همه اقوام ایرانی به عنوان سنت کهن ملی و باستانی با اندک تفاوت هایی رواج دارد. بلوچ ها نیز همچون سایر اقوام بهار طبیعت و شکوفایی غنچه های بهاری را گرامی می دارند و در این ایام علاوه بر جشن، سرور و شادی و برپایی مراسم عید نوروز و عید طبیعت، آداب و رسوم ویژه و خاصی را خجسته برگزار می کنند.
 


بهارگاه و آماده شدن برای تحول
 
وی تصریح کرد: بهار را در اصطلاح محلی و به زبان بلوچی بهارگاه می­ گویند، در این فصل که گیاهان طبیعت از خواب زمستانی بیدار می­ شوند و شروع رویش گل­ ها و گیاهان است، مردم نیز خود را برای تحول تکراری هر ساله آماده می­ کنند.  
 
ابراهیمی ادامه داد: در این قسمت از خاک سرزمین ما که بلوچستان نام دارد و قدمت تاریخی آن به هزاران سال قبل می­رسد، در زمان هخامنش گدروزیا- گرویس نام داشت و ایالت چهار و نیم پادشاهی ماد بوده است که قوم این سرزمین را بلوچ می­گویند و از اصیل ترین اقوام آریایی هستند که در این قسمت از وطن سکونت کرده اند.
 
وی با بیان این که شغل اصلی این قوم بیشتر کشاورزی و دامداری است، گفت: کسانی که در دامنه رودها و شهرها زندگی می­کنند به کشاورزی و برخی در دشت­ها و کوه ها زندگی می­کنند و به دامداری مشغول هستند، در کتب مختلف تاریخی و سفرنامه­های زبانی از این قوم یاد شده، در شاهنامامه فردوسی هم اسنادی در مورد رشادت قوم بلوچ و کوچ است. 

بهترین فصل زندگی قوم بلوچ
 
این پژوهشگر افزود: قوم بلوچ دارای فرهنگی خاص است که از نیاکان و پدران به ارث رسیده، لباس و زیورآلات زنان و برخی از مراسم این استان هنوز با دیگر نقاط تفاوت دارد، بهار و بهارگاه در این قوم جایگاه خاصی دارد و آن را بهترین فصل زندگی خود می­دانند، این مراسم پس از اتمام فصل پاییز و خاتمه در چله بزرگ و کوچک فصل زمستان و نزدیک به عید نوروز شروع می­شود.
 
وی اضافه کرد: پس از اتمام فصل سرما، آخر زمستان درختان شکوفه می­زنند و زمین که در این فصل با ریزش آب باران نیرو بخش شده است، در بهار مورد بهربرداری دامداران قرار می­گیرد و کوه ها و تپه­ها پر از گل و علف می شوند و منظره ای خاص به وجود می­آورد.
 
به گفته ابراهیمی، در بهارگاه  دام ها چاق و چله می­ شوند، چراکه از مواد غذایی زیادی می توانند بهره مند شوند. دامداران در این فصل از شهرها کوچ و در دامنه کوها و دشت ها چادر برپا می کنند و دام و طیور خود را به صحرا می­برند. شیر، روغن و لبنیات در بهار فراوان است.

استقرار عشایر بلوچ در مناطق بهارگاهی
 
وی با بیان این که در اقوام دیگر در دو فصل سال ییلاق و قشلاق صورت می­گیرد، ادامه داد: در بلوچستان فقط در بهار ییلاق انجام می شود و این فصل بهارگاه است که حدود یک ماه طول می­کشد، در بهار بوته ای به نام بهار می ­روید که شبیه به بوته گندم است و ارتفاع آن به ۱۵۰ تا ۱۶۰ سانتی متر می ­رسد، بسیار مفید بوده و بهترین علفی است که مورد تغذیه دام ها قرار می­ گیرد، این بوته اگر زیاد باشد توسط دامداران جمع آوری و برای زمستان ذخیره می­ شود.
 
 این کارشناس مردم شناسی گفت: عشایر بلوچ نیز در مناطق بهارگاهی خود مستقر می­ شوند و در این ایام غذاهای محلی مخصوص بهار تهیه و از میهمانان نوروزی با این غذاها پذیرایی می­کنند. مردم بلوچ در طول تاریخ هر آنچه نیاز داشتند، با استفاده از امکانات موجود و آنچه در طبیعت خود بلوچستان یافت می­شده است، تهیه می­کردند.
 
وی با بیان این که بهترین فصل برای دامداران این استان بهار گاه و بهار است که دامدارن از آن به خوبی بهر برداری می کنند، اضافه کرد: اکثر مراسم مربوط به نوروز و بهار در سرحد مرتبط با چراگاه، دام و محصولات دامی از جمله شیر، کره، روغن حیوانی، کشک نوروزی و پشم گوسفندان و چرای دام است.
 
به گفته ابراهیمی، گوسفند نژاد بلوچی در سراسر کشور خصوصا بخش شرقی کشور پراکنده بوده و پرجمعیت ترین گوسفند کشور است که 10 درصد جمعیت گوسفندی کشور را شکل می دهد، دارای صفت برجسته ای از جمله تولید پشم مرغوب که مناسب برای قالی بافی بوده و توان مقاومت بالا در برابر تنش های گرمایی و کمبودات مواد غذایی و همچنین با مساعدشدن محیط دوقلوزایی دارد.
 


چیدن پشم گوسفندان و آراستن و رنگ کردن آن
 
وی اضافه کرد: یکی از  مراسم ویژه و مخصوص عید نوروز و جشن بهار در منطقه سرحد چیدن پشم گوسفندان و آراستن و رنگ کردن پشم و شاخ است، به این ترتیب که پس از شستن گوسفندان و چیدن پشم آنها، روی دو طرف شکم و دنبه گوسفندان مقداری از پشم دام را به صورت گل نوعی ازگیاهان دارویی منطقه سرحد، درآورده و با استفاده از حنا یاپوست انار رنگ می کنند.
 
این پژوهشگر میراث فرهنگی افزود: در این مراسم شاخ گوسفندان را نیز با حنارنگ می کنند و در روز اول بهار همه گوسفندانی را که این گونه آراسته اند، با بستن زنگوله در گردن و پای به چراگاه می برند و بهارچرانی را جشن می گیرند، در ایام قدیم هر طایفه منطقه جغرافیایی خاص خود را داشته و چراگاه دام هر یک از طوایف مشخص است.
 
وی ادامه داد: برای اینکه در ایام نوروز و بهار نیز دام های هر طایفه از یکدیگر تمایز داشته باشند و تعداد دام نیز که به عنوان یکی از عوامل برتری هرطایفه از  طایفه دیگر بوده مشخص شود، صدای زنگوله و نوع گل رنگ شده روی پشم گوسفندان مربوط به هر طایفه با طایفه دیگر تفاوت داشته است.

نوید جشن بهارچرانی و تحویل سال نو
 
ابراهیمی تصریح کرد: چنانچه رهگذری از نزدیک آن چراگاه عبور می کرد با شنیدن صدای دسته جمعی زنگوله های همه گوسفندان متوجه آمدن فصل بهار و روز اول آن و جشن عید نوروز می شد، زیرا در این روز جشن بهارچرانی برپا بود و هر طایفه تعداد گوسفند و وسعت چراگاه خودرا به نمایش می گذاشت.
 
وی افزود: با دیدن صحنه زیبای گوسفندان در چراگاه که همه یکدست آراسته و پشم آنها چیده شده و دوطرف شکم آنها گل های پشمی خاص که نماد هر طایفه است و با حنا رنگ شده، چشم هر بیننده ای را مجذوب خود می کند و پیام می دهد که این تعداد گوسفندان و این چراگاه متعلق به آن طایفه بوده و امروز نیز جشن بهار چرانی و تحویل سال و نوکین روچ عید یا عید نوروزاست.
 
 انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: پشم گوسفندان آداب و رسوم عید نوروز جشن بهار آیین ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۴۱۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینه‌ای عظیم که هنوز پیدا نشده است

گنج داریوش سوم هخامنشی که قرار بود برای جمع‌آوری لشکری انبوه توسط او صرف شود، یکی از بزرگترین گنج‌های گمشده ایران محسوب می‌شود.

به گزارش گجت نیوز، اسکندر مقدونی در زمان تسخیر سرزمین‌های پادشاهی هخامنشی و تصاحب غنایم شوش، ایسوس (شهری در ترکیه امروزی)، دمشق و پارسه (تخت جمشید)، بخش مهمی از گنجینه هخامنشیان را به دست آورد؛ اما آنچه که به‌عنوان گنجینه داریوش سوم مانند رازی در دل تاریخ گم شده است، می‌تواند یکی از بزرگترین و ارزشمندترین گنج‌های ایران باشد.

گنج داریوش سوم هخامنشی کجاست؟

اگر از خود می‌پرسید بزرگترین گنج گمشده ایران چیست و مربوط به کدام دوره است؟ یک پاسخ ممکن برای این سوال می‌تواند گنج رازآلود و گمشده داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی باشد.

تردیدی نیست که اگر داستان گنجینه آخرین پادشاه هخامنشی واقعیت داشته باشد، این گنج می‌تواند یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین گنج‌های ایران باشد.

گنجینه داریوش، ثروت تاریخی خاندان هخامنشیان بوده که در طول سال‌ها جمع‌آوری شده بود و اگرچه اسکندر بخش‌هایی از آن را تصاحب کرد، اما داریوش سوم در جریان فرار خود بخش عمده آن را با هدف تشکیل ارتشی بزرگ برای مقابله با اسکندر حمل می‌کرده است.

داریوش سوم کیست و چگونه به پادشاهی رسید؟

داریوش سوم معروف به دارا، آخرین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی محسوب می‌شود که از ۳۳۶ تا ۳۳۰ قبل از میلاد سلطنت کرد. او فرزند آرشام و سی‌سی گامبیس و آخرین پادشاه رسمی هخامنشی بود.

داستان داریوش سوم در زمان پادشاهی اردشیر سوم آغاز می‌شود. بنا بر اسناد تاریخی، در زمان آغاز سلطنت اردشیر سوم و تصمیم او برای حذف دیگر شاهزادگان رقیب، خبری از داریوش نبود و این می‌تواند حاکی از این باشد که نقش و رده داریوش در آن زمان چندان حائز اهمیت نبوده است.

با وجود این، شاهزاده جوان هخامنشی در نبرد با کادوسیان توانایی‌های خود را اثبات کرد؛ به‌نحوی که اردشیر سوم، داریوش را دلیرترین پارسیان نامید و به مقام ساتراپی ارمنستان برگزید.

بعدها اما، باگواس، وزیر بزرگ دربار هخامنشی، اردشیر سوم را مسموم کرد و پسرش ارشک را بر تخت نشاند. طولی نکشید که وزیر خائن ارشک را هم مسموم کرد و تصمیم گرفت ساتراپی ارمنستان یعنی داریوش را بر تخت بنشاند تا بتواند او را بازیچه کرده و کنترل کند. باگواس اما به خواسته خود نرسید و این داریوش سوم بود که وزیر خائن را به قتل رساند.

در سال ۳۳۰ پیش از میلاد و در شرایطی که پادشاهی هخامنشی بعد از دو شکست پیاپی در نبرد با اسکندر، در خطر سرنگونی توسط ارتش مقدونی قرار داشت، داریوش تصمیم گرفت در هگمتانه در ماد، ارتش بزرگ دیگری برای نبرد با اسکندر تشکیل دهد. اما حمله اسکندر به این سرزمین، نقشه داریوش را عقیم کرد و به همین دلیل شاهنشاه با برادرزاده‌اش به نام بسوس و جمعی از بزرگان هخامنشی از ری به سمت شرق حرکت کرد.

در مسیر و در حوالی دامغان، بسوس از ترس نزدیک بودن لشکر مقدونی به شاه خیانت کرده، او را زخمی کرد و به باختر رفت تا به عنوان اردشیر پنجم، پادشاه جدید هخامنشی حکومت کند.

از سوی دیگر و در همین شرایط، اسکندر به کاروان داریوش سوم رسید؛ اما در این زمان شاهنشاه فوت کرده بود. پس او برای مشروعیت بخشیدن به فتوحات خود، ابتدا جسد شاه را با احترام و تشریفات دفن کرد و سپس به تعقیب بسوس یا اردشیر پنجم رفت تا او را مجازات کند.

ماجرای گنج داریوش سوم چیست؟

بنا بر اسناد تاریخی، اسکندر در پارسه حدود ۹ هزار تالنت طلا و ۴۰ هزار تالنت نقره به دست آورد. تالنت در معیارهای وزنی امروزی، چیزی برابر با ۲.۲۶ کیلوگرم است و با این اوصاف باید گفت اسکندر از تنها یکی از شهرهای بزرگ پادشاهی هخامنشی، حدود ۱۰۰۰ تن جوهرات و غنیمت به‌دست آورد.

دیودور سیسیلی، مورخ مشهور یونانی در این‌باره نوشته که اسکندر بعد از تصرف پارسه، غنیمت‌ها را بر بیش از ۳ هزار شتر بارکش و ۱۰ هزار جفت قاطر (یعنی ۲۳ هزار حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد.

با وجود این، همه این‌ها تنها بخشی از ثروت بی‌کران پادشاهی هخامنشیان بود؛ چرا که داریوش سوم قبل از رسیدن اسکندر به پارسه، با کاروانی از گنجینه‌های مهم به پایتخت تابستانی قلمرو خود یعنی هگمتانه رفت.

گفته می‌شود داریوش سوم پیش از مرگ و در شرایطی که احساس خطر کرده بود، دستور داد تمام طلاها، نقره‌ها و اشیای قیمتی را در اطراف این شهر دفن کنند. این موضوع سبب شد تا اسکندر بعد از تصرف هگمتانه، هیچ اثری از گنج بزرگ داریوش سوم پیدا نکند.

به‌گفته پژوهشگران تاریخ، گنج داریوش سوم چیزی معادل نیمی از کل دارایی خاندان هخامنشی بوده و قرار بوده برای بازسازی ایران و جمع‌آوری یک لشکر بزرگ برای مقابله با اسکندر صرف شود.

لازم به ذکر است، تمام تلاش‌ها برای یافتن گنج داریوش سوم تا امروز بی‌نتیجه بوده و هیچ‌کس نتوانسته رد یا نشانی از آن پیدا کند.

دیگر خبرها

  • چرا شروع فصل بهار برای افراد آلرژی ایجاد می‌کند؟
  • ۶۹/۲ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می‌کنند
  • دست درازی صهیونیست‌ها به گنجینه ایران
  • ویدیو/ آیین بیل‌گردانی؛ سنتی ۲‌ هزار ساله برای قدردانی از آب
  • آئینی سنتی که همه ساله با اجرای آن باران می‌بارد
  • بیل گردانی نمادی از آیین‌های تمدنی کشور
  • طرز تهیه لوبیا پلوی اصیل شیرازی را اینجا بخوانید
  • گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینه‌ای عظیم که هنوز پیدا نشده است
  • «شیخ اجلّ» یکی از چهار عنصر ادبی ایران است
  • به تماشای بوستان‌های شهرکرد در بهار بنشینید + تصاویر