علم و تکنولوژی در ۱۴۰۰/ اما و اگرهای مربوط به اینترنت ماهوارهای و منظومههای ماهوارهای در کشور
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۵۰۴۱۰
"اینترنت ماهوارهای" نسل جدیدی از ارائه اینترنت به مردم جهان است که با سرعت بسیار زیادی درحال رشد است تاجایی که فقط پروژه استارلینک تاکنون نزدیک به ۲ هزارماهواره در مدار قرار داده است. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ "اینترنت ماهوارهای" یکی از انواع روشهای دسترسی به شبکه اینترنت است که از طریق ارتباطات ماهوارهای برقرار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماهوارههای مخابراتی فعلی در ارتفاع 36000 کیلومتری زمین قرار دارند، این ماهوارهها برای چرخش دور زمین، دقیقاً با همان سرعت چرخش زمین برنامهریزی شدهاند ( یک نقطه یا منطقه را پوشش میدهند) و این بدان معنی است که هر یک از این ماهوارهها همیشه یک محدوده خاص را پوشش میدهند.
اینترنت ماهوارهای یک اتصال بدون سیم است و دارای 3 ظرف اتصال است که یکی در هاب ارائهدهندگان خدمات اینترنتی یا ISP، یکی در فضا و دیگری به تجهیزات شما متصل خواهد شد و علاوه بر همه این موارد شما به یک مودم و کابلهای برقراری ارتباط میان ظرف ماهواره و مودم نیاز خواهید داشت.
نحوه عملکرد اینترنتهای ماهوارهای اینگونه است که اگر قصد دارید از طریق ماهواره به اینترنت متصل شوید و وسیله شما لپتاپ، گوشی یا هر وسیله دیگری است، ابتدا باید از لپتاپ یا تلفن بخواهید تا سیگنال خود را از دستگاه ارسال کند.
این سیگنال توسط مودم ( که در خانه یا … شما وجود دارد ) دریافت میشود و آن را به دیش ماهواره میفرستد، دیش سیگنال ارسالی شما را دریافت کرده و به ماهواره در فضا ارسال میکند و این روند برای پاسخ معکوس نیز پیش میرود. به این ترتیب ، ابتدا سیگنال پاسخ از یک ماهواره در فضا به دیش ماهوارهای، سپس مودم و در نهایت تلفن یا لپتاپ شما میرسد.
طبق آخرین آمار، در حال حاضر حدود 3.5 میلیارد نفر در جهان به اینترنت باکیفیت دسترسی ندارند و به همین دلیل دسترسی این افراد در سراسر دنیا به اینترنت سریع با قیمت مناسب به یکی از اهداف مهم شرکتهای این حوزه تبدیل شده است.
شاید یکی از مهمترین دلایل استفاده از اینترنت ماهوارهای، عدم دسترسی به سایر گزینههای اتصالات مانند کابل یا Dial-up باشد، ضمن اینکه این سرویس اینترنتی، سرعت بسیار بالاتری را نسبت به روشهای دیگر در اختیار کاربران قرار خواهد داد، برخی از کارشناسان معتقدند که سرعت اینترنت ماهوارهای 10 تا 35 برابر سریعتر از سرویس Dial-up است.
از دیگر مزایای اینترنت ماهوارهای این است که مصارف بالای پهنای باند را کنترل میکند و این یکی از نکات کلیدی است که سرعت و کیفیت اینترنت ماهوارهای تحت تاثیر تعداد زیاد کاربران قرار نخواهد گرفت؛ اما همه چیز همانطور که ما فکر میکنیم عالی نیست چراکه اینترنت ماهوارهای به دلیل اینکه در رفت و برگشت باید از جو زمین عبور کند و 23 هزار مایل از زمین دورتر است، شرایط بد آب و هوایی کاملاً بر روی کیفیت اینترنت اثرگذار خواهد بود.
اما مهمترین پروژه اینترنت ماهوارهای در جهان مربوط به "استارلینک" است، استارلینک یک پروژه ماهوارهای است که از سال 2015 توسط شرکت فضایی "اسپیسایکس" برای دسترسی مردم جهان به اینترنت پرسرعت ماهوارهای توسعه داده شده است و هدف خود را رساندن اینترنت به مکانهایی با دسترسی ناپایدار، غیرممکن و گران اعلام کرده است و البته تنها در برخی از کشورها از جمله نیوزلند، آلمان، بریتانیا، ایالات متحده و کانادا در دسترس کاربران است.
استارلینک توسعه خود را از سال 2015 آغاز کرد و دو ماهواره آزمایشی را در فوریه 2018 به فضا پرتاب کرد و در سال 2020 ماهوارههای آزمایشیِ اضافی به فضا پرتاب شدند و امروز استارلینک بیش از2000 ماهواره برای این هدف به فضا پرتاب کرده است که این ماهوارهها با لیزرهای فضایی به یکدیگر متصل خواهند شد. وزن هر کدام از این ماهوارهها حدود 260 کیلوگرم و قیمت هر کدام از آنها نیز 250 هزار دلار است و از جدیدترین تکنولوژی روز دنیا برای ساخت آن استفاده شده است. این ماهوارهها در ارتفاع 550 کیلومتری از سطح زمین قرار میگیرند و استارلینک اعلام کرده است که تا پایان سال 2021 بیشتر نقاط دنیا را تحت پوشش اینترنت قرار خواهد داد. استارلینک هدف نهایی خود را قرار دادن بیش از 42 هزار ماهواره در مدار تعیین کرده است که کل کره زمین را تحت پوشش این نوع اینترنت قرار خواهد داد.
شاید سادهترین نوع نگاه به اینترنت ماهوارهای در بین عموم مردم این است که با روشن کردن یک وایفای ساده میتوانیم به اینترنت دسترسی پیدا کنیم در حالی که برای استفاده از اینترنتهای ماهوارهای به تجهیزات خاصی از جمله یک دیش، آدابتور برق، چندین متر کابل و یک روتر وایرلس احتیاج داریم؛ محتویات کیت استارلینک برای مشتریان، شامل آنتن ماهوارهای، پایه، منبع تغذیه و روتر وایفای است.
"ایلانماسک" بنیانگذار اسپیسایکس گفته است که راهاندازی اینترنت ماهوارهای برای کاربران کمتر از 3 دقیقه طول خواهد کشید؛ طبق ادعای ایلانماسک و مدیران پروژه استارلینک، سرعت اینترنت ماهوارهای در این پروژه بین 50 تا 150 مگابیت بر ثانیه است که البته همانطور که گفته شد شرایط آب و هوایی و ... میتواند برای این سرعت تاثیرگذار باشد و حتی مشاهده شده است که سرعت اینترنت ماهوارهای استارلینک تا 35 مگابیت بر ثانیه نیز کاهش پیدا کرده است.
نکته جالب این است که که ایلان ماسک به عنوان یکی از ثروتمندترین افراد دنیا اعلام کرده است که از درآمد اینترنت استارلینک میخواهد برای تامین هزینه پروژه سکونت در مریخ و بقیه پروژههای بلندپروازانه خود استفاده کند و پیشبینی خودش نیز از درآمد استارلینک سالانه 30 میلیارد دلار است.
شبکه سیانبیسی یک پرسشنامهای را از کاربران اینترنت ماهوارهای استارلینک گرفته است و از آنها درباره میزان رضایتشان از این نوع اینترنت سوال کرده است؛ هزینههای اولیه این کاربران از 550 دلار تا 800 دلار متغیر بوده است و براساس مالیات پرداختی، هزینه حمل و نقل، تجهیزات اضافی مورد نیاز متفاوت است اما بیشتر کاربران قیمت ماهانه 99 دلار را عادلانه میدانند.
شرکت اسپیسایکس در ماه فوریه به کمیسیون ارتباطات فدرال اعلام کرده است که سرویس اینترنت ماهوارهای بیش از 100 مگابیت بر ثانیه سرعت بارگیری، 20 مگابیت بر ثانیه سرعت بارگذاری و تاخیر 31 میلیثانیهای دارد که این تاخیر شامل زمان از دست رفته برای رفت و برگشت از مبدا تا مقصد است.
ایلانماسک اخیراً نیز اعلام کرده است که عملکرد و سرعت اینترنت ماهوارهای این شرکت با پرتاب ماهوارههای بیشتر بهبود پیدا خواهد کرد و سرعت آن به 300 مگابیت بر ثانیه و تاخیر 20 میلیثانیهای خواهد رسید.
اما فعالیتهای جاهطلبانه اینترنتی ایلانماسک در فضا، موجی از ترس در میان رقبا و کارشناسان ایجاد کرده است چراکه آنها معتقدند این میلیاردر آفریقایی_آمریکایی در حال ساخت یک انحصار قوی در فضا است که میتواند امنیت فضا و حتی محیط زیست را تهدید کند چراکه در حال حاضر ایلانماسک مجوز پرتاب 12 هزار ماهواره به فضا را گرفته و برای 30 هزار ماهواره دیگر نیز درخواست مجوز کرده است.
شرکتهای مطرحِ رقیب اسپیسایکس نیز از عملکرد این شرکت ناراضی هستند و انتقادات فراوانی را به نوع فعالیتهای استارلینک مطرح کردند؛ بسیاری از این شرکتها مدعی هستند ماهوارههای استارلینک، سیگنالهای دستگاههای آنها را مسدود کرده و حتی باعث به خطر افتادن ناوگانهای آنها خواهد شد. تلاش ایلانماسک در حال حاضر در وضعیت بتا قرار دارد اما کارشناسان معتقدند این صنعت را با اختلال روبهرو کرده است و حتی باعث تحریک اتحادیه اروپا برای توسعه یک پروژه اینترنتی رقابتی مبتنی بر فضا شده است که احتمالاً جزئیات آن تا پایان سال جاری میلادی رونمایی خواهد شد.
رقبای دیگری نیز در این حوزه درحال فعالیت هستند که از جمله آنها "جف بزوس" مالک سابق آمازون است که از فعالیت این شرکت غول بر روی یک پروژه اینترنت ماهوارهای مشابه با نام "Project Jupiter" خبر داده بود و مدیران این شرکت مدعی هستند سرعت بسیار بالاتری نسبت به استارلینک دارد و چیزی حدود 400 گیگابیت بر ثانیه را ارائه خواهند کرد، شرکت آمازون نیز مجوز ارسال 3200 ماهواره را از کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا دریافت کرده است.
استارلینک هماکنون بیش از 2000 ماهواره را در مدار پایین زمین اداره میکند و ماهانه نزدیک به 120 ماهواره به این آمار اضافه میشود؛ بعد از درخواست اسپیسایکس از کمیسیون ارتباطات فدرال ایالات متحده برای قرار دادن ماهوارههای بیشتر، شرکتهای مختلف درخواست کاهش ماهوارههای ایلانماسک را داشتند که هنوز جوابی به این اعتراضات و درخواستها داده نشده است.
اسپیسایکس در 5 مارس برای اتصال اینترنت ماهوارهای پروژه استارلینک به اتومبیلها، کامیونها، کشتیهای باربری و هواپیماها از کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا (FCC) درخواست مجوز کرده است که در صورت موافقت با این درخواست، تحول بزرگی در صنعت حملو نقل جهان برداشته خواهد شد.
ایلانماسک در توییتی گفته بود که ترمینال استارلینک بسیار بزرگ است و برای برای نصب روی هواپیما، کشتی، کامیون و اتومبیلهای RV در نظرگرفته شده است و در جایی دیگر از اتصال استارلینک به خودروهای تسلا در سالهای آینده خبر داده بود.
اما در ایران رئیس مرکز ملی فضای مجازی درباره وجود اینترنت ماهوارهای و ضرورت مواجهه با آن گفته بود که کارگروهی برای مواجهه با خدمات اینترنت ماهوارهای تشکیل خواهد شد برای آنکه با ورود این فناوری، حکمرانی فضای مجازی خدشهدار نشود، باید تدابیری صورت داد؛ وی همچنین خبر از قانونگذاری در حوزه اینترنت ماهوارهای برای کاربران و لزوم دریافت مجوز برای ارائهدهندگان این نوع اینترنت داده بود.
"سید ابوالحسن فیروزآبادی"، دبیر شورایعالی فضای مجازی، میگوید: "منظومههای ماهوارهای در حال آمدن هستند و با آمدن آنها، ممکن است که به یکباره کل شبکه ملی اطلاعات زیر سوال برود؛ اگر شبکه ملی اطلاعات نتواند خدمات بهتر، ارزانتر و با سرعت بیشتر و با تنوع بیشتر ارائه دهد، عملاً شبکه ملی، تحتالشعاع شبکههای جهانی اینترنت ماهوارهای که عمدتاً آمریکایی هستند قرار خواهد گرفت. برای آنکه با ورود این فناوری، حکمرانی فضای مجازی خدشهدار نشود، باید شبکه اینترنت ثابت کشور را تقویت کرد. کارگروهی در مرکز ملی فضای مجازی برای مواجهه با خدمات اینترنت ماهوارهای تشکیل شده و باید برای شرکتهایی که خدمات منظومههای ماهوارهای را ارائه میکنند، مقررات تدوین شود و برای کسانی که در کشور از آن استفاده میکنند، مجوز صادر شود".
مرکز ملی فضای مجازی مهمترین چالشهای پیشروی ایران در حوزه اینترنت ماهوارهای را "بهره برداری از فرصتها و پیشگیری از آسیبها"، "ظرفیتها و نیاز کشور"، "لزوم فعالیت اپراتورهای ماهوارهای در چارچوب قانون" و " تعیین راهبرد و تدوین طرحهای کلان در کارگروه منظومههای ماهوارهای" میداند. این مرکز تاکید کرده است که بومیسازی چرخه کامل زنجیره ارزش ماهواره و راهاندازی منظومههای ماهوارهای میتواند جان تازهای به صنعت فضایی ایران ببخشد.
در بیانیه مرکز ملی فضای مجازی ضمن اینکه پذیرفته است که منظومههای ماهوارهای، ارتباطات آینده را شکل میدهند، اعلام کرده است که کارگروه منظومههای ماهوارهای را با رویکرد بهرهمندی از فرصتهای جهانی و همچنین مواجهه با تهدیدهای این فناوری، ایجاد کرده است؛ این کارگروه در بالاترین سطح با حضور همه نمایندگان و نقشآفرینان صنعت فضایی، حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، تنظیم مقررات ارتباطات و کسب و کار به منظور تدوین چارچوب مدیریت هوشمند حوزه منظومههای ماهوارهای از منظر فضای مجازی تشکیل شده است و آنطور که به نظر میرسد این کارگروهها مسئولیت تدوین راهبردها، طرحهای کلان ملی، مقررات، دستورالعملها و استانداردهای بهرهمندی از فرصتها و پیشگیری از آسیبهای احتمالی را از ابعاد مختلف فنی و توسعه زیرساخت، رگولاتوری، کسب و کار، حقوقی، ارتباطات بینالملل و دفاعی و امنیتی بر عهده دارند.
مرکز ملی فضای مجازی با اشاره به اهداف پیدا و پنهان پروژه اینترنت ماهوارهای در جهان تاکید کرده است: "پوشیده نیست که مدیریت هوشمند فرصتها و چالشهای کارکرد منظومههای ماهوارهای برای تمام حاکمیتها حتی کشورهای پیشرو در این زمینه از اولویت بالایی برخوردار است. از دامنه تأثیر فراگیر خدمات منظومهای میتوان به حوزههای فضای مجازی، ارتباطات و دسترسی به اینترنت، داده و محتوا، شبکههای زیرساختی در معماری ارتباطات، کیفیت دسترسی به خدمات اپراتوری، اقتصاد دیجیتال، امنیت و حاکمیت اشاره کرد".
"محمدحسن انتظاری" عضو شورای عالی فضای مجازی میگوید: یک سال پیش قرار شد یک گروه تحقیقاتی داخلی، درباره موضوع اینترنت ماهوارهای یک کار تحقیقاتی انجام دهند. در این پروژه قرار بود این فناوریها بررسی شود و تاثیر آنها بر ایران دیده شود که تا جایی که اطلاع دارم این پروژه هنوز انجام نشده است! انجام پروژه تحقیقاتی در این زمینه هنوز درگیر کش و قوس است و نهادهای دارای مسئولیت، هنوز تصمیم جدی درباره آن اتخاذ نکردهاند. اما لازم است که این مطالعات و پژوهشها با تمرکز بر بخش حاکمیتی و بخش مقرراتی کشور انجام شود تا این بخشها هم، زمان لازم را در اختیار داشته باشند که مدلهای خود را تعیین کنند.
مباحث مربوط به اینترنت ماهوارهای به سازمان فضایی ایران در زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و دولت مربوط میشود و سوال اینجاست که اساساً موضوع ما در قبال اینترنت ماهوارهای چیست و قانونگذاری که رئیس مرکز ملی فضای مجازی از آن خبر داده است، در کجا و توسط کدام نهادی صورت گرفته است؟ آیا با آمدن "اینترنت ماهوارهای"، شبکه ملی اطلاعات زیر سوال میرود؟
سرعت اینترنت در 82 کشور جهان بیشتر از ایران استانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اینترنت ملی اینترنت ملی سرعت اینترنت ماهواره ای کمیسیون ارتباطات فدرال منظومه های ماهواره ای اینترنت ماهواره ای مرکز ملی فضای مجازی اعلام کرده مگابیت بر ثانیه ماهواره ها پروژه اینترنت اسپیس ایکس ایلان ماسک قرار خواهد شبکه ملی خواهد شد فرصت ها شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۵۰۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی عمیق و موشکافانه به موضوع نگاه کنیم، خواهیم دید تاثیر نامطلوب این ماجرا در دراز مدت به مراتب بیشتر از سودی است که حاصل سینما میشود؛ از گسترش نفوذ تفکر سرمایهداری تا محدود شدن سینمای ایران به ژانر کمدی ارائه تصویر نامناسب از سینمای ایران دردنیا و... بخشی از نتایج تبلیغات گسترده فیلمها در شبکههای ماهواره است.
روزنامه اعتماد با محمدمهدی عسگرپور، رییس هیاتمدیره خانه سینما در همین باره گفتوگویی انجام داده و نظرش را درباره تبلیغ فیلمها در شبکههای ماهوارهای جویا شده است که ادامه میخوانید:
جناب عسگرپور! بحث درباره تبلیغات فیلمهای سینمای ایران در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، به امروز و دیروز و امسال و پارسال مربوط نمیشود و اصلا نکته جدیدی در سینمای ایران نیست، اما همانطور که میدانید این موضوع از سال گذشته رویکرد جدیدی پیدا کرده است، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
همانطور که اشاره کردید، بحث تبلیغات در شبکههای ماهوارهای قدمت دارد، قبلتر محدودیت زیادی روی این تبلیغات اعمال میشد اما در حال حاضر این محدودیتها ظاهرا کمتر شده است، این موضوع از جایی شروع شد که تهیهکنندگان، تولیدکنندهها و پخشکنندهها احساس کردند از کانالهای داخلی برای معرفی فیلمشان به جایی نمیرسند و نمیتوانند از امکانات داخلی که در گذشته کارایی داشت بهره ببرند، امکانات داخلی در گذشته کارایی داشت و محدودیت کمتر داشت اما در حال حاضر کارایی خیلی کمی دارد و در عوض محدودیت زیادی دارد، پس تصمیم گرفتند برای تبلیغات فیلمشان به دنبال امکاناتی باشند که کارایی داشته باشد. اگر نمودار این اتفاق را رسم کنید خودتان متوجه میشوید مجموعهای از عوامل
در کنار هم قرار میگیرد و دست به دست هم میدهد تا فیلمساز به شبکههای ماهوارهای پناه ببرد. رویکردی که قبلتر تجربه نشده در حال حاضر این است که سینماگران از صداوسیما به عنوان بازوی تبلیغاتی نمیتوانند بهره ببرند، ضمن اینکه اقبال به شبکههای صداوسیما هم کم است وازطرفی صدا وسیما عمدتا محصولات خاصی مدنظر دارد و برای همان فیلمها تبلیغ میکنند از امکانات شهری هم که هیچ کمکی به سینماگران نمی رسد، برای سینماگران تنها امکان معرفی فیلمشان کانالهای ماهوارهای باقی میماند.
انگار تبلیغ فیلمها برای یک تعداد فیلم است.
نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که تبلیغات ماهواره برای یک تعداد فیلم کاربرد دارد و برای دیگر فیلمها شاید موفقیتی نداشته باشد.انگار که در و تخته با هم جور شده باشند فیلمهای پرمخاطب در این شبکهها تبلیغ میشوند، البته بده و بستانی هم این وسط صورت میگیرد و راه برای تبلیغ فیلمهای کمدی بیشتر باز میشود، اینکه این مسیر تا کی ادامه دارد و در ادامه به چه شکلی صورت میگیرد، نمیشود پیشبینی کرد امافارغ از کیفیتی که فیلمها دارند که ماآنهارا د وست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم هراثری امکان تبلیغ باید داشته باشد. صاحب اثرباید مسیری را برای معرفی محصولش باز کند وقتی در داخل کشورمان بیشتر امکانات و درها به روی فیلمسازان بسته است و فضای تبلیغات فیلمها در خدمت یکسری محصولات مختص حاکمیت است راهچارهای برای فیلمسازان باقی نمیماند. بهرغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلساتشان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل میبینیم این تفاهمها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.
بحث خروج سرمایه از کشور و هزینهای که برای شبکههای ماهواره میشود دراین مسیر چقدر اهمیت دارد.
حتما موضوع مهمی است، حتما اگر تهیهکنندگان سینمای ایران امکانات داخلی کارآمد برایشان فراهم میشد، فضای داخل کشور را به تبلیغات در رسانههای خارج ترجیح میدادند. وقتی مجاری تبلیغ در داخل بسته و بیکیفیت میشود و از سوی دیگرتبلیغات در شبکههای ماهوارهای هزینه کمتر و کارایی بیشتر را متوجه صاحب اثر میکند، سینماگر خود به خود به خارج از کشور سوق داده میشود.
در لابهلای صحبتتان اشاره کردید که بده و بستانی بین تبلیغ فیلمها و ماهوارهها صورت میگیرد. بیشتر در این خصوص توضیح میدهید؟
به این معنی که تبلیغات فیلمهای ایرانی برای شبکههای ماهوارهای سود خوبی دارد، یعنی با افزایش مخاطب آنها همراه میشود، شما دقت کنید در چند سال اخیر صداوسیما که با افت مخاطب همراه بوده اما شبکههای ماهوارهای پرمخاطبتر شدند، کشور همسایه ما ترکیه در صادرات سریال رتبه بسیار بالایی دارد و این باعث میشود فعالیتها در این کشور گسترش پیدا کند یا در کشور کره، در ساخت سریالهای پرمخاطب موفق بوده. وقتی شبکههای ماهوارهای اقدام به پخش این سریالها میکنند با رشد مخاطب همراه میشوند. تقویت شبکههای ماهوارهای باعث میشود سینماگران ما هم به سمت آنها بیشتر گرایش پیدا کنند و این باعث میشود تبلیغات به سمت ماهوارهها بیشتر شود واین یعنی تعامل.
متاسفانه در داخل کشور نه تنها چنین تعاملی اصلا وجود ندارد که اصلا به گسترش فعالیت و تقویت رسانه ملی فکر نمیشود، اما آقای عسگرپور تا به اینجا بیشتر درباره سطح ماجرا صحبت کردیم، یعنی دریافتهای مستقیم از تبلیغات فیلمها در ماهوارهها را بررسی کردیم، اما اینجا بد نیست کمی زیربنایی به این ماجرا بپردازیم، شما اشاره کردید اگر نمودار رسم کنیم تمام راه های فیلمسازان به خارج میرسد، ولی ما هم برای شما از جنبه دیگر نمودار رسم میکنیم و از تناقضها و تبعیضها در این نمودار می گوییم. اگرچه در وهله اول این فروش قطعا برای بخشی از سینمای ایران مفید است اما پرسش اینجاست چرا مدیران سینما این فروش را به دوران مدیریت خود نسبت میدهند و این فروش را از عملکرد مطلوب خود ناشی میدانند؟ مگر سهم عمده فروش از تبلیغات ماهواره نیست؟ مگر ماهواره در معنای کلی کلمه امر مذمومی نیست؟ آیا این تناقض نیست؟
به عقیده من تبعاتی که این ماجرا دارد بسیار مهم است.
از سوی دیگر پرسشی که مطرح می شود اگر مدیران به دنبال گردش اقتصاد و فروش فیلمها در سینما هستند چرا از اکران و نمایش فیلمهای اجتماعی خوب مثل برادران لیلا و تفریق و... جلوگیری میکنند؟ اگر فروش خوب است چرا سینمای اجتماعی را محدود کردند؟ چرا قاطبه سینماگران شاخص اجتماعی امروز بیکار هستند و نمیتوانند کار کنند؟ این تناقض نگرانکننده نیست؟ به عنوان مثال اکران فیلم اجتماعی از رخشان بنیاعتماد یا اصغر فرهادی آنهم بدون تبلیغ در ماهواره، آیا پرفروش نخواهد شد؟ چرا این فیلمسازان نباید امروز فیلم بسازند؟ اصلا اگر فروش خوب است چرا تبلیغ در ماهوارهها را رسما اعلام نمیکنند؟
اتفاقا معتقدم در دورهای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی ازسینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یاناخواسته همجهت شدهاند. به بیانی دیگر مجموعهای از حاکمیت نظری دارد و بیشتر اوقات درحدشعاراز ارزشها میگوید بدون اینکه توان توضیح درست داشته باشد با سینمای متفکر که غالبا دیدگاه انتقادی دارد مقابله میکنند، در خارج از کشور هم طی چندسال گذشته جریانهایی شکل گرفته که مایل است سینمای تفکربرانگیز ایران حضوررسمی نداشته وحالا این دو جریان در کنار هم به سینمای ایران لطمات جدی میزنندهرچند در ظاهر با هم مخالفند اما در عمل کنار هم هستند، در پاسخ به سوال شما باید بگویم که بله فعلا بخش مهمی از سینمای ایران فعال نیست. عده ای از فروش فیلمها سودهایی میبرند که اتفاقا نوش جانشان، در شرایطی قرار گرفتیم که اگر نقد میکنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحینگر به منتقدان وضع موجود حمله میشود که شما با موفقیت همکارانتان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم میاندازند، به همین دلیل لابهلای صحبتم میگویم که باور کنید از فروش فیلمهای همکاران خوشحالم اما وقتی حرف از رونق میزنیم این واقعا مربوط به بخش نسبتا کم سینمای ایران میشود. مفهوم و واژه رونق گستردگی دارد و ما وقتی از رونق صحبت میکنیم از یک صنعت حرف میزنیم. از رونق صحبت میکنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند. این کجایش اسم رونق دارد؟ البته تعداد زیادی از سالنهای سینما به واسطه بعضی فیلمها پرمخاطب میشود که این میشود سود صاحبان سالن ولی تعداد کمی از کارگردانان و تهیهکنندگان ما کار میکنند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار میکنند. شما به فیلمها و سریالها نگاه کنید، چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
این اسمش را میتوانیم رونق بگذاریم؟
رونق بخشی ازسینماست ونه سینما به مفهوم کلی، به نظر من مسوولان لطف کنند واژه رونق را اینقدر به کار نبرند.این اعداد و فروش سالن های سینما بخش کمی از کل مجموعه سینما را شامل میشود، در صورتیکه در حال حاضر میبینیم به جای آنکه زمینهای ایجاد شود تا کورسوی امید ایجاد شود تا بقیه اهالی سینما هم بتوانند کار کنند اما جریان نظارتی به گونهای عمل میکنند که تنها بخشی از سینما فعال است و بخش زیاد دیگری غیرفعال، اینکه اسمش رونق نیست، درحالی که مزیت نسبی فرهنگی و هنری سینمای ایران با سینمای جدی و تفکربرانگیز بوده است که من معتقدم این بخش را در حال حاضر به مقدار بسیار زیادی از دست دادیم، مگر اینکه فیلمسازان با شرایط اقتصادی و روحیات خودشان فیلمی تولید کنند و در دنیا منتشر کنند که آن قسمت از سینما کارکرد خودش را دارد، ولی درخصوص فیلمسازان صاحب اصول وسبک عملازمینهای برای فعالیتشان وجود ندارد و اگر هم بخواهند فعالیت کنند، نمیتوانند چون قواعدی که در سینمای ایران در حال حاضر وجود دارد با قواعدی که آنها به آن پایبند هستند فاصله دارد و به آن تن نمیدهند.
اینجا همان جایی است که همان دو جریانی که گفتم برای از بین بردن بخش مهمی از سینمای ایران که حضورشان مزیت نسبی است همگام میشوند.امیدوارم سازندگان فیلمهای پرفروش فراموش نکنند که بخشی از امکان فعالیت مستمری که برای آنها به وجود آمده مرهون فعالیت درخشان فیلمسازان روشنفکر و متفکر است که مسیررابرای سینمای پرآوازه ایران شکل داده تا برای جریانهای مختلف محترم شمرده شود، تصور اینکه به تدریج سینمای متفکر از زیست بوم سینمای ایران حذف شود و بقیه این زیست بوم که فعلا مترادف شده با فیلمهای کمدی بتواند بار فرهنگی سینما را به دوش بکشد بسیار سادهانگارانه است.
جالب، سکوت مدیران در این باره است.
مدیران که فعلا تلاششان روی فروش بالا به هر قیمتی است و ظاهرا آنقدر پروانه ساخت فیلم کمدی صادر شده یا درخواست شده که خودشان به این موضوع پی بردند.
حتی اعلام کردند که دیگر فیلم کمدی در اولویت ما نیست و گفتند درخواست پروانه ساخت برای فیلم کمدی ندهید.
الان سینما یک مدل خاص رواج پیدا کرده است، قبل از انقلاب میگفتند مرحوم بیک ایمانوردی درسال چند فیلم همزمان با هم کار میکرد طوری که ممکن بودبا همان لباس فیلم اول سر فیلم دوم و سوم هم حاضر میشد، الان شما نگاه کنید اکثر پلان فیلمهای پرفروش خیلی شبیه هم شدهاند، (باز اینجا تاکید میکنم که این نوع فیلمها باید ساخته شود و فروش داشته باشند) ولی کیفیت هم باید داشته باشند یا نه؟ البته من بیشتراین مشکلات را از نگاه وعملکردمدیران می بینم که نگاه بلندنظرانه به اداره سینما ندارند تا زمینه ایجاد شود که فیلمسازانی که مزیت نسبی برای سینما هستند هم فعالیت کنند. غمانگیزتر آنجاست که امروز بخش رسمی سینما که تریبون دارند به بخش دیگر و ارزشمند سینما حمله میکنند. شما به فهرست چهل ساله سینمای ایران و فیلمهایی که در سینمای ایران ساخته شده، نگاه کنید ببینید از کجا به کجا رسیدیم.
اتفاقا به نکتهای اشاره کردید که مدنظر ما بود. دورهای بود که عباس کیارستمی پرچمدار سینمای ایران بود، درحالی که الان سینمای کمدی فاقد کیفیت پرفروش میشوند و مدیران از این فروش فخر میفروشند و فیلمهای کمدی پرچمدار سینمای ایران شده و جهان هم ما را با این فیلمهای کمدی رسمی میشناسد. جناب عسگرپور! نیک میدانید اگر ما به تبلیغات فیلمها در ماهوارهها ایراد میگیریم بخشهای مختلف دارد. یک بخش هم همین نگاهی است که جهان به سینمای ایران از طریق ماهوارهها دارد.
در دهه شصت زمانی که جنگ بود مدیران ما تلاش کردند ارتباطات بینالمللی برقرار کنند درحالی که ایران درگیر جنگ با عراق بود بخش فرهنگی کار خودش را بکند و ایران با فیلمهایش در جهان شناخته شود و نگاهها به سمت ایران باشد. اواخر دهه شصت بود که هفته فیلم ایران در امریکا برگزار شد و تعداد زیادی از فیلمسازان شناخته شده و معتبر فیلمهایشان در این رویداد شرکت کرد. همان زمان که مخالفان تظاهرات به راه انداخته بودند وخاطره معروف عباس کیارستمی با پرویز صیاد هست که به او گفت من بیرون سالن با پلاکارد میایستم تو به سالن برو و فیلم ببین.
میخواهم بگویم آن زمان اینگونه از سینمای روشنفکر دفاع میکردند شما درنظر بگیرید که الان هفته فیلم دراروپاوامریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثارموردعلاقهشان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلمهای پرفروش میشوند نماینده سینمای ایران؟ البته من معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که میتوانند پرچمهای سینمای ایران در دنیا راهمچنان بالا ببرند اما یازمینه کار برایشان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند ودرچرخه کمدیسازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است. زمانی بود که در جشنوارههای مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلمها بدون مجوز در جشنوارههای خارجی شرکت میکنندو وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلمها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلمها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند. قبلا رنگآمیزی تنوع فیلمسازان در سینمای ایران زیاد بود ولی در حال حاضر بخش زیادی از سینماگران دیگر امکان فعالیت ندارند. ازطرفی غلبه نگاه امنیتی رایج دردستگاههای امنیتی برنگاه فرهنگی مدیران روزگار ناخوشایندی رابرای سینما رقم زده است.
جناب عسگرپور! نکتهای که در آخر به آن اشاره کنیم، آیا تبلیغات ماهوارهای که فروش هرچه بالای فیلمهای سینمای ایران آنهم به صورت تبعیضآمیر به دنبال دارد، باعث نفوذ تفکر سرمایهداری در سینما میشود؟ چون در حال حاضر در سینما همه چیز به پول خلاصه شده، تهیهکنندهها فیلم کمدی میسازند چون بازگشت سرمایه دارد و حرف پول در میان آنهاست، سینماداران فیلم کمدی اکران میکنند چون بازگشت سرمایه دارد، جالب اینکه فیلمسازان مدعی تفکر هم سمت ساخت فیلم کمدی رفتند، آیا رواج چنین تفکری درست است؟ نکته مهمتر اینکه آیا وقتی تهیهکنندهای از نمایش فیلمی سود هنگفت میکند آیا این دریافت هزینه نباید در سینما منتشر شود؟ یا اینکه فقط مختص به تهیهکننده است؟ از این منظر که در کشورهای خارج از سودهای کلان حاصل از فیلمهای پرفروش تهیهکننده باید دو، سه فیلم تجربی هنری بسازد و دست فیلمسازان جوان را بگیرد... در ایران انگار اوضاع فرق میکند. نظر شما در این مورد چیست؟
با توصیههای اخلاقی نمیتوان یک زیست بوم را اداره کرد، تهیهکننده و سرمایهگذار ما هم حاصل شرایط کشور هستند، با مجموعهای از دولت مواجهیم که از راههای گوناگون از مردم عوارض و مالیات و... میگیرد، هزینههای زندگی را به شدت بالا میبرد، ارزش پول ملی را به بدترین حالت میرساند و بعد توقع فرزندآوری و حال خوب و نشاط از مردم دارند. واقعا نمیدانم با چه رویی چنین توقعاتی از جامعه دارند؟ دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است.
تهیهکننده و سرمایهگذارونهایتا تولیدفیلم هم محصول همین شرایط است (همینجا بگویم که اغلب با سرمایهگذار در سینما مواجه هستیم تا تهیهکننده). شما به صنعت خودروسازی نگاه کنید. همین چند وقت پیش بود که رسما اعلام شد که یک شرکت خودروساز نزدیک به چند هزار میلیارد از مردم زیادی گرفته است با خودم گفتم اگر فقط همین یک مورد مدیران خودروسازی مجبور شوند پول زیاد گرفته شده از مردم را به آنها پس دهند مردم به این نتیجه میرسند که با نظامی مواجه هستند که با عدالت با آنها رفتار میکند و حقوق آنها را رعایت میکند ولی نتیجه چه شد میفهمید در یک جریانی این تبلیغات باید اتفاق میافتاد، همین و بس، اصلا مگر سابقهای از پس دادن وجود داشته که این دومیاش باشد؟ در چنین زیست بومی دیگر به سختی میشود از تعهد و اخلاق و سلامت فرهنگی گفت. وقتی هم به دستاندرکاران جدیدی که سود زیادی بردهاند از مسوولیت اجتماعی میگویی در ظاهر تایید میکنند ولی در دل پوزخند میزنند، به نظرم خیلی تقصیر آنها نیست، چراکه بیشترشان در زیست بومی که شالودهاش در عملکرد مسوولین مشخص است، رشد کردهاند.
آقای عسگرپور! به عنوان پرسش آخر با تبلیغات فیلمها در ماهواره موافق هستید یا مخالف؟
مخالفم اما به تهیهکنندهها حق میدهم وقتی در داخل با بیمهری مواجه میشوند برای بازگشت سرمایه به ماهواره متوسل شوند. وقتی صحنه کشور ما از نخبگان خالی شده، وقتی مدیران ما فهم دقیقی از اداره حوزههای فرهنگ و هنر را ندارند، وقتی میگوییم فروش بالای چند فیلم رونق کل سینما به شمار نمیرود، تازه از آنجا مساله ما با آنها شروع میشود و آنها سینماگران را به جان هم میاندازند که شما از فروش فیلم همکارانتان راضی نیستید و مساله را سخیف جلوه میدهند.
در دورهای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی از سینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یا ناخواسته همجهت شدهاند.
اگر نقد میکنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحینگر به منتقدان وضع موجود، حمله میشود که شما با موفقیت همکارانتان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم میاندازند.
از رونق صحبت میکنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار میکنند، شما به فیلمها و سریالها نگاه کنید چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
الان هفته فیلم در اروپا و امریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثار مورد علاقهشان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلمهای پرفروش میشوند نماینده سینمای ایران؟
معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که میتوانند پرچمهای سینمای ایران در دنیا را همچنان بالا ببرند، اما یا زمینه کار برایشان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند و در چرخه کمدیسازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است.
زمانی بود که در جشنوارههای مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلمها بدون مجوز در جشنوارههای خارجی شرکت میکنند و وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلمها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلمها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند.
دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است. تهیهکننده و سرمایهگذار و نهایتا تولید فیلم هم محصول همین شرایط است.
بهرغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلساتشان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل میبینیم این تفاهم ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900028