حسین شریعتمداری؛ قرن پانزدهم غروب آمریکا و طلوع ما
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۹۵۴۷۸
حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان " قرن پانزدهم غروب آمریکا و طلوع ما " آورده است:
۱- اولین سال از قرن پانزدهم را در حالی آغاز میکنیم که یکی از بزرگترین و سرنوشتسازترین رخداد تاریخ را در میانه قرن گذشته شاهد بودهایم. انقلاب اسلامی بازگشت دوباره به اسلام ناب محمدی(ص) بود و به بیان دیگر، احیای بعثت و یا بعثت دوباره بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- اسلام ناب، ظلمستیز است و اسلامی که ظلمستیز نباشد، اسلام نیست، «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ / ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل) نازل کردیم تا مردم به عدل و داد قیام کنند» اسلامی که به پُرخوری مرفهان بیدرد و کلانسرمایهداران و ظلم و ستم آنان در کنار فقر محرومان و مستضعفان تن بدهد، اسلام نیست، نام آن به تعبیر حکیمانه حضرت امام، اسلام آمریکایی است. بدیهی است که وقتی نسخهای با این خصوصیت بر کرسی حاکمیت مینشیند و قرار است عملیاتی شود، اولین اتفاقی که خواهد افتاد - و دیدیم که اتفاق افتاد - آن است که نظام سلطه بینالملل در مقابل آن قد علم کرده و به دشمنی برمیخیزد. چرا که نظامی با این ویژگی، موجودیت نظام سلطه را به چالش میکشد. به بیان دیگر درگیری نظام اسلامی با نظام سلطه «ماهوی» است و از ماهیت طرفین ریشه میگیرد. این درگیری فقط هنگامی پایان مییابد که یکی از دو اتفاق رخ بدهد، یا ما از حضور اسلام ناب بر کرسی حاکمیت دست بکشیم و یا نظام سلطه (که آمریکا در راس آن است) خوی استکباری خود را رها کند! و مادام که یکی از این دو اتفاق رخ نداده باشد، درگیری ادامه خواهد داشت. میدانهای درگیری تغییر میکنند، ولی اصل درگیری باقی است.
۳- جانمایه انقلاب اسلامی و علت درگیری آن با قدرتهای استکباری را میتوان در پرسش خبرنگار مجله آمریکایي تایم (ماههای اول بعد از پیروزی انقلاب) از امام(ره) و پاسخ ایشان مشاهده کرد. خبرنگار تایم میگوید «شما یک زندگی جدا از دنیای جدید داشتهاید. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط بینالملل را مطالعه نکردهاید تحصیلات شما در علوم اسلامی و الهی بوده است. آیا احساس نمیکنید باید در راهی که انتخاب کردهاید، تجدیدنظر کنید»؟ امام خمینی(ره) در پاسخ میفرمایند: «ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی که تا به حال بهواسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده میشد را شکستهایم، ما خود چارچوب جدیدی آوردهایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفتهایم. از هر عادلی دفاع میکنیم و بر هر ظالمی میتازیم. حال شما اسمش را هرچه میخواهید بگذارید. ما این سنگ بنا را خواهیم گذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای ملل و شورای امنیت و سایر سازمانها را بر این پایه بنا کنند، نه بر پایه نفوذ سرمایهداران و قدرتمندان» و سپس میفرمایند «آری با ضوابط شما من هیچ نمیدانم و بهتر است ندانم».
خبرنگار تایم در مقدمه مصاحبه خود با لحنی کنایهآمیز، نوشته بود؛ «سخن از يک روحاني بزرگ شيعه در ميان است که به زعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ايران که در همه دنيا تغيير دهد و نظامي را جايگزين کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعي و معادلات سياسي با معيارهاي اسلامي تعريف ميشوند»!
کاش خبرنگار تایم زنده باشد و آنچه را ناممکن میدانست به وضوح ببیند و اگر هم از دنیا رفته است که به مصداق «فبصرک الیوم حدید» آن واقعه عظیم را دیده است.
۴- یک مقایسه ساده میان، جایگاه و شرایطی که ۴۳ سال قبل و در نقطه آغاز داشتیم و جایگاه و شرایطی که امروزه در آن قرار داریم، برای دیرفهمترین افراد نیز کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که طی ۴ دهه، ره چند صدساله را پیمودهایم و این همه در حالی است که در تمامی طول این ۴۳ سال با انواع دشمنیها و حملات پیدرپی نظام سلطه جهانی و دنبالههای داخلی آن روبهرو بودهایم. در متون رایج سیاسی و کلاسیک آمده است که برای ارزیابی یک نظام حکومتی تازه تاسیس، دستکم باید سه سال از عمر آن بگذرد ولی ما هنوز بسمالله نگفته با انواع دشمنیها و توطئهها دست و پنجه نرم کردهایم «تا آستین به قصد تو بالا زدیم شد... شمشیرهای تشنه به خون از کمر برون»! غائلههای منطقهای، تحریمها، طرح چند کودتا، غائله گروههای تروریست، جنگ تحمیلی، جنگ شهرها، شلیک موشک به مناطق مسکونی، بمباران شیمیایی، جنگ نفتکشها، نفوذ جاسوسها در مراکز حساس نظام، ساخت جریانات موازی نظیر طالبان، شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی، به میدان آوردن گروههای تکفیری نظیر داعش، بهکارگیری صد و بلکه هزاران رسانه صوتی و تصویری و مکتوب علیه جمهوری اسلامی و... برخی از توطئههایی که علیه ما تدارک دیده بودند به تنهایی برای سرنگونی یک کشور قدرتمند کافی بود.
به عنوان مثال در جریان جنگ تحمیلی همه قدرتهای ریز و درشت در دنیای بلوکبندیشده آن روزها، با تمامی تجهیزات و ماشینهای جنگی و سیاسی و تبلیغاتی خود به حمایت از صدام وارد کارزار شده بودند، تانکهای لئوپارد آلمانی، چیفتنهای انگلیسی، موشکهای اگزوسه و جنگندههای میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی، هواپیماهای میگ و موشکهای اسکادبی روسی، بمبهای شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشکهای سایدبایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، دلارهای سعودی و کویتی و اماراتی و... ولی ما به قول امام راحلمان(ره) تنهای تنها بودیم و...
۵- فرانتس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور آمریکایی در دکترین معروف خود با عنوان «پایان تاریخ» مدعی بود که آغاز هزاره سوم میلادی، آغاز هژمونی (سلطه و فراگیری) لیبرال دموکراسی آمریکاست و همه کشورها زیر این چتر قرار خواهند گرفت ! اما رخدادهایی که برای فوکویاما و امثال او قابل پیشبینی نبود، نشان داد، تاریخ برای آمریکا به پایان رسیده ولی برای انقلاب اسلامی به پرچمداری ایران اسلامی، تازه آغاز شده است. به قول «اوليوت كوهن»، آغاز هزاره سوم برخلاف انتظار «فرانتس فوكوياما» نقطه «پايان تاريخ» و آغاز دوران سلطه ليبرال دموكراسي غرب بر جهان نيست، بلكه دنيا شاهد تولد قطب قدرتمند اسلام به رهبري و پرچمداري خميني و خامنهای است. فوکویاما نظریه خود را پس گرفت و گفتنی است که چندی قبل او به اتفاق ۷ تن دیگر از اندیشمندان مطرح آمریکایی به نامهای کریستوفر لین، رابات پاتنیک، آلفرد مککوی، دیوید رانی، فرید زکریا، جیمز پتراس و نوام چامسکی با انتشار مقالهای افول آمریکا را پیشبینی کردهاند. ایمانوئل والرشتاین، جامعهشناس بلندآوازه آمریکایی با نگرانی میگوید؛ «مانع اصلی پیشروی ما برای استقرار نظم جهانی(بخوانید کدخدایی آمریکا) دکترین ولایت فقیه امام خمینی است... همه نظریهها در گذر زمان کمرنگ و کهنه شده و به تاریخ میپیوندند، ولی نظریه ولایت فقیه [امام] خمینی هر روز پررنگتر و سرزندهتر میشود و مسلمانان بسیاری را به خود جلب میکند».
بد نیست که سرنوشت انقلاب اسلامی را در قرن حاضر از دریچه چشم امام راحلمان که هرگز خطا ندیده است نیز، ببینید. میفرماید: «نهضت اسلامی ایران در اواخر این قرن، سرنوشت امت اسلام را در قرن آتی دگرگون خواهد نمود». (صحیفه امام، جلد ۱۰، ص ۳۶۴)
۶- و اما، اگرچه همه شواهد و قرائن حکایت از آن دارند که امروزه جمهوری اسلامی ایران در قله ایستاده است ولی دشمن از توطئه و خصومت دست نکشیده است و تقابل ما و نظام سلطه کماکان ادامه دارد. دشمن اما، طی ۴۳ سال گذشته همه اهرمهایی را که در اختیار داشته است علیه ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم، به کار گرفته و طرفی نبسته است. جنگ اقتصادی و جنگ نرم، تازهترین حربههای حریف و شاید آخرین آنهاست که در این آوردگاه، رسانهها نقش برجسته و تعیینکنندهای دارند.
۷- حالا در این بیان حکیمانه حضرت آقا که در پایان مراسم عزاداری اربعین و خطاب به جوانان فرمودهاند، دقت کنید: «به مسئله «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بهخصوص جوانها، «حرکت تبیین» خنثیکننده این توطئه دشمن و این حرکت دشمن است. میتوانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفاده از این امکان منتشر کنید و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید».
۸- ما و حریف دو نقطه ضعف و قوت داریم. نقطه قوت حریف رسانههای فراگیر آن است و از این لحاظ با حریف فاصله داریم (که خوشبختانه این فاصله به مرور زمان کم و کمتر شده است). اما نقطه قوت ما، پیام پُرجاذبه، عقلایی و انسانی اسلام و انقلاب است و به قول امام راحلمان: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى(ص) است». حریف از این نقطه نظر بسیار ضعیفتر از آن است که توان مقابله با گفتمان ما را داشته باشد و دقیقاًً به همین علت است که به جای مبادله افکار و تعامل آراء، به تقلب در پیام روی آورده است. به بیان دیگر با جرأت میتوان گفت که در آوردگاه جنگ نرم نیز دست حریف خالی است و از این روی با توسل به انواع شگردهای روانی نظیر شبههافکنی، شبیهسازی، دروغپردازی، تحریف حقایق، سیاهنمایی و مخصوصاًًً بهرهگیری از ستون پنجم و پادوهای خود در داخل کشور و... تلاش میکند تا خالی بودن دست خالی خود را جبران کند.
شاید این برداشت در نگاه اول تعجبآور به نظر برسد ولی تمامی شواهد و اسناد از واقعی بودن آن حکایت میکند که حمله آمریکا در عرصه جنگ نرم نیز از نوع تدافعی است و ضربه اول را انقلاب اسلامی بر بنیان آمریکا و متحدانش وارد آورده و اردوگاه استکبار جهانی را در هم ریخته است. ما در عرصه جنگ نرم و به تعبیر دقیقتر، «جهاد تبیین» نیز دست برتر و بالاتر را داریم فقط باید پاشنه آشیل حریف را بشناسیم و دقیقاًً به همان نقطه شلیک کنیم... و در اینباره گفتنیهایی هست.
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: انقلاب اسلامی امام راحل ما اسلام ناب نظام سلطه جنگ نرم ۴۳ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۹۵۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد دبیر کل حزب مجمع ایثارگران از حذف اندیشه و تصاویر امام
دبیرکل حزب مجمع ایثارگران نسبت به فعالیت جریان مرموزی هشدار داد که در سالهای اخیر نه تنها درصدد حذف اندیشههای امام بوده، بلکه سعی داشته تصاویر متعلق به ایشان را نیز از ادارات و نهادهای دولتی حذف کند.
به گزارش جماران، جواد امام به «صبح ما» گفت: بهطور کلی، پروژه امامزدایی سالهاست که کلید خورده است و نشانههایش را میتوان در کنار گذاشتن مردم از اداره امور یا اختلال در انتخابات آزاد دانست.
این فعال سیاسی تأکید کرد: جایگزین کردن تئوری آقای مصباح یزدی به جای اندیشههای بنیانگذار نظام، کار را برای بسیاری از صاحبان قدرت آسان کرده است، زیرا از نگاه آنها مردم، حق و نقشی در اداره کشور ندارند و این یعنی حرکت برخلاف آرمان جمهوریت.
وی در پاسخ به اینکه مسئولین از حذف تصاویر امام و جایگزینی آن با تصویر رئیس جمهور چه هدفی را دنبال میکنند، گفت: علت این نوع اقدامات را باید در رفتارهای زشتی جست و جو کرد که بوی قدرتطلبی و انحصار میدهند. شما ببینید اگر با درشتگوییهای یک معمم درباره پیامبر عظیم الشأن اسلام که خاتم پیغمبران را گوشت تلخ خطاب کرد، برخورد میشد، یک عده نیز که تمام موقعیت امروزشان مدیون کار بزرگ امام است، به خود اجازه نمیدادند تصویر ایشان را حذف کنند.
دبیرکل مجمع ایثارگران در تحلیل تازهترین اقدام، یعنی تغییر نام خیابان یادگار امام دماوند و جایگزین کردن نام مرحوم عسگراولادی به جای آن افزود: آنچه دارد به مردم مخابره میشود، این است که نیازی به نام و اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی نیست و گویا قرار است هر چیزی که منتسب به امام است، به مرور زمان کنار گذاشته شود. از تصاویر امام گرفته تا تابلوی خیابانها به نام ایشان، به تدریج در حال حذف شدن هستند تا ماهیت افراد مستقر در قدرت، بیشتر از گذشته نمایان شود.
جواد امام در پایان، با اشاره به تفاوتهای اندیشهای امام با آنچه امروز وجود دارد، اظهار داشت: امام هیچگاه، حکومت بر مردم را بدون مشارکت آنها جایز نمیدانست و همواره به کارگزاران نظام تشر میزد که مبادا در تصمیمگیریهای خود، مردم را لحاظ نکنند. اسلام مدنظر ایشان هم، رحمانی بود، اما متأسفانه اسلامی که امروز از سوی مدعیان حذف نام امام ترویج میشود، شباهت زیادی به اسلام طالبانی دارد.