ایرانگرا باشیم
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۰۱۲۶۵
عصر ایران؛ امید جهانشاهی- موج واکنشهای مردمی از آغاز جنگ اوکراین تا امروز که آن شور فروخفته است، مباحثی را در گفتوگوهای سیاسی در رسانههای اجتماعی دامن زد که پای آن به رسانههای رسمی هم کشید، از جمله تقسیم جامعه به غربگرایان و شرقگرایان.
مرور گفت وگوی سیاسی در رسانههای اجتماعی نشان میدهد هر کدام برای مشروعیت خود استدلالاتی هم دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گروهی، سرزنش و متجاوز خواندن روسیه را بزرگ نمایی میدانند و مدام جنایتهای آمریکا در جهان را آدرس میدهند و قدرت حال و آینده چین را برجسته میکنند و از سوی دیگر گروهی که غربگرا خوانده می شوند، طرف مقابل را به دفاع از مستعمره شدن ایران، اتکا به شرق و شرقگرایی یا روسگرایی متهم مینند و غرب را مدافع دموکراسی میدانند و گرایش به آن را ضامن حقوق بشر و همه چیزهای خوب میخوانند.
در این دوران کوتاه که جولان غربگرایی و شرقگرایی بود اما ایرانگرایی کم فروغ بوده است. چه، گوهری به نام «ایران» همیشه مظلوم و در حاشیه بوده است.
معمولاً در رسانههای رسمی بسیار در مورد جنایتهای آمریکا سخن گفته میشود و دوستی و همدستی با دیکتاتورها را ریشه آمریکاستیزی معرفی میکنند، گرچه ریشه را باید در اموری پایهایتر و ریشهایتر جست، همچون گفتمان چپ که میزان غلبهاش بر فضای آن سالها را در سایهای که بر شعر و شعارها انداخته بود کاملاً میتوان درک کرد. اما بههرروی، کمتر در مورد جنایتهای روسیه در ایران سخن گفته شده است که این هم خود دلیل دیگری بر قدرت گفتمان چپ در دهههای گذشته دارد (هر چند گاه یادآور می شوند روسیۀ تزای با اتحاد شوروی متفاوت است و هر دو با روسیۀ یلتسین و حالا روسیۀ پوتین.)
ملکالشعرای بهار در کتاب تاریخ احزاب سیاسی توضیح میدهد در روزهای مشروطیت و بعد از فتح تهران که دو حزب اعتدالیون و انقلابیون ایجاد شد، چگونه روسیه ضد انقلابیون بود و مخالفان دیکتاتوری شاه و طرفداران حکومت قانون را سرکوب میکرد.
همچنین در همین کتاب توضیح میدهد چگونه روسیه در تجاوز به ایران تا همدان و کرمانشاه و حتی اصفهان هم پیش تاخته بود و به دریغ و افسوس میپرسد که راستی «از مقابله دلاورانه روستاییان اصفهان در برابر متجاوزین چقدر مطلب مانده است». (ص52)
پر واضح است مراد این نیست که نتیجه بگیریم روسیه بد است و آمریکا خوب است. واقعیت این است که رفتار آمریکا در مقابل عربستان، مصر مبارک و دهها نمونه دیگر گواه بیصداقتی او در دموکراسی خواهی است. هرچند با وجود تبلیغات پر رنگ ضد آمریکایی رسانههای رسمی و نهادهای فرهنگی به نظر می رسد متاسفانه در بین برخی از دانشجویان و طبقه متوسط نگاه خوشبینانه و مثبتی به آمریکا شکل گرفته است.
به گمانم به جای غربگرایی که به خطا آنرا مترادف دموکراسیخواهی جا میزنند و به جای شرقگرایی که از بی آبرویی کارنامه روس میتوان مثنوی سرود، باید که ایرانگرا باشیم.
در درازنای این تاریخ، فرازمندیها و انحطاطاتی میتوان سراغ گرفت اما آنچه ماند و هست، هستهای است از نظم، ادبیات و ساختارهای نهادینه شده فرهنگی که پدیدهای به نام ایران را شکل بخشیده است. بدون درک این پدیدار تاریخی، نمیتوان راهی به آبادی جُست و بدون عشق و ارادت به این سامان ماندگار، نمیتوان امید به گرهگشایی برد.
آزادی بازار و حاکمیت رقابت و تجارت آزاد که ایده مشروع روز است و مقبول جوامع پیشرو امروز، یک فرمول ریاضی ثابت جاری در جایجای غرب نیست. سرمایه سالاری آمریکا با آنچه در آلمان است و آنچه در انگلستان می گذرد و چیزی که در فرانسه حاکم است، همه رنگین کمانی از تنوعاند و تفاوت دارند.
آزادی و آبادی در ایران هم جز با درک پدیدار تاریخی به نام ایران و از طریق نسخه ایرانی توسعه ممکن نیست.
فارغ از همه اینها، همانطور که پیشتر هم نوشته بودم در جهان شبکهای امروز، غربگرا بودن به معنای دلدادگی به غرب و بیزاری از شرق و یا شرقگرا بودن به معنای اتکا به شرق و بی اعتنایی به غرب معنا ندارد. در منطق شبکهای جهان امروز همه چیز مثل زنجیر به هم گره خورده و در هم تنیده است.
دنیای دو بلوک مجزا مرده است. حالا چین و آلمان و آمریکا، همه و همه در زنجیرهای از روابط شبکهای در پیوندند. خارج از این روابط شبکهای، تجارتی ممکن نیست که تولیدی رونق گیرد. باید با ایرانمداری خود را در این شبکه روابط جهانی تعریف و تنظیم کنیم و به جای شرقگرایی و غربگرایی، ایرانگرا باشیم.
ایرانگرایی مستلزم درکی عمیق و جامع از همه ابعاد و تنوع ایران زمین است. برای مثال، باستان گرایی، ایرانگرایی نیست، توهم است یا توطئهای برای دینزدایی. در شگفتم از دوستانی که تصاویری از معماری مساجد بزرگ و جامع را برای نمایش دلربایی و شکوه معماری ایرانی بازنشر میدهند اما کلمهای از آیین و ارزشهای اسلامی سخن نمیگویند. واقعیت تاریخ هزار سالهای که خود را در قلههای ادبیات کلاسیک و معماری و ابنسیناها و فارابیها نشان داده است، حاکی از آن است که برخلاف آنچه سعی شده القا شود، کارنامه اسلام در ایران نقاط درخشان کم نداشته است.
یکتاپرستی و آیینهای دینی جزئی از فرهنگ ایرانیان بوده است؛ در کنار اجزای دیگر که همه با هم منشوری رنگارنگ از تنوع هستند. راز ماندگاری هم در همین تنوع است.
ایرانگرایی را ارج بنهیم و قدر بدانیم که بدون آن مسیر مبهم و هویت مشوش است.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۰۱۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی گرایشهای ضد اسرائیلی «نسل زِد» در آمریکا
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: خیزش دانشگاههای سراسر آمریکا در حمایت از مقاومت فلسطین و مخالفت با لشکرکشی رژیم صهیونیستی برای حمله به رفح سبب شده است تا بار دیگر این سوال در محافل علمی و رسانهها مطرح شود که چرا نسل جوان یا به عبارت دقیقتر نسل «زد» برخلاف پدران خود حامی فلسطین بوده و هیچگونه همدلی با اشغالگران قدس ندارد؟ افراد یا نهادهای نزدیک به لابیهای اسرائیل یا همسو با سیاستهای کاخ سفید سعی دارند تا این تجمعات دانشجویی- خیابانی را ناشی از فریب و انحراف نسل جدید دانسته و خواهان برخورد نیروهای امنیتی با حامیان مقاومت شوند.
جامعهشناسان آمریکایی شکاف کنونی میان نسل جدید و قدیم آمریکاییها در حمایت از اسرائیل را ناشی از پیامدهای جنگ عراق- افغانستان، افزایش نفوذ جنبش سیاه پوستان، سیاستهای افراطی رژیم صهیونیستی، تغییرات جمعیتی و انتشار تصاویر غیرنظامیان فلسطینی در شبکههای اجتماعی میدانند. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا با توجه به آخرین تحولات جاری در دانشگاههای آمریکا به بررسی گرایشهای ضداسرائیلی نسل جوان در آمریکا بپردازیم.
امروز یکی از مهمترین جلوههای همبستگی نسل جدید آمریکاییها با مردم فلسطین، سلسله تظاهرات و اعتصابات دانشجویی در قلب ایالات متحده است. دانشجویان دانشگاههای کلمبیا، براون، امرسون، هاروارد، جرج واشنگتن، نیویورک، فلوریدا، اموری، اوهایو، رایس، ماساچوست، میشگیان، ییل، تگزاس و ... همصدا با سایر جامعه آمریکا خواستار توقف نسل کشی در غزه و خودداری رژیم صهیونیستی از لشکرکشی به رفح هستند. در میان افراد شرکت کننده در این تجمعات علاوه بر مسلمانان، عرب- آمریکاییها، سیاه پوستان؛ نسل جوان و سفیدپوست آمریکا نیز دیده میشود که بر خلاف پدران خود حقیقت را بدون واسطه دنبال کرده و مخالف آپارتاید حاکم در فلسطین اشغالی هستند.
نکته جالب توجه در این تجمعات دانشجویی تکرار موازین و شعارهای سنتی مانند «فلسطین؛ از نهر تا بحر» است. روی آوردن نسل «زد» در آمریکا به شعارهای اصلی مقاومت حاصل تجربه و درک آنها از قریب سه دهه شهرکسازیهای غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری، دستگیری بیدلیل شهروندان فلسطین و حمله های دورهای ارتش رژیم به باریکه غزه بوده است. چنین نسلی اساسا نمیتواند هیچ ذهنیتی درباره تلاشهای ریاکارانه و فریبنده صهیونیست در دهه نود قرن بیستم در مذاکرات صلح اسلو یا مادرید داشته باشد.
جوانانی که از سال ۱۹۹۶ به بعد دیده به جهان گشودند افرادی هستند که واقعیت را نه در میان سخنرانی سیاستمداران بلکه با مشاهده فیلمها و تصاویر مستند در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، ایکس (توییتر سابق) یا تیک تاک دنبال کردند. روزنامه واشنگتن پست در مطلبی به قلم فرانسیس وینال به این موضوع پرداخته است که اساسا چرا نسل جدید در مقایسه با آمریکاییهای میانسال حامی فلسطین هستند؟
در این مقاله با اشاره به نظرسنجی «YouGov» به این نکته پرداخته میشود که جوانان بین ۱۸ الی ۲۹ سال، برخلاف افراد بالای ۶۴ سال بیشتر با مردم فلسطین ابراز همدردی میکنند. مشاهده اجساد و پیکرهای زخمی زنان و کودکان غیرنظامی که از زیر میلیونها تن آوار برداشته میشود، موضوعی نیست که جوانان غربی به راحتی بتوانند از آن عبور کنند. در نظر سنجی دیگری شبکه «ان. بی. سی» از مخاطبان خود پرسید که چه احساسی نسبت به اسرائیل دارند و آیا اقدام نظامی رژیم علیه نوار غزه را موجه میدانند یا خیر؟ ۶۴ درصد شرکت کنندگان ۶۵ سال به بالا گفتند که احساس مثبتی نسبت به رژیم صهیونیستی دارند؛ در حالی این رقم در میان افراد بین ۱۸ تا ۳۴ سال به رقم ۲۶ درصد در کاهش پیدا میکند! علاوه بر این ۴۲ درصد افراد بین ۱۸ تا ۳۴ سال حمله اسرائیل به غزه را محکوم کرده و معتقدند که تلآویو اقدامی بیش از اندازه علیه فلسطینیها انجام داده است.
یکی از پایههای تغییر ایدهها و نظرات نسل جدید در آمریکا، جابهجایی مرجعیت اخبار و اطلاع رسانی از رسانههای جمعی به شبکههای اجتماعی است. پیش از این سرمایهداران و دولتهای بزرگ سعی میکردند تا با کنترل مطبوعات و رسانههای دیداری- شنیداری کنترل و هدایت افکار عمومی را در اختیار داشته باشند. شبکههای اجتماعی اما با از بین بردن محدودیتهای «زمان-مکان» و فیلترهای معمول بنگاههای قدرت و ثروت این فرصت را در اختیار نسل «زد» قرار داده اند تا با مشاهده و شنیدن روایتهای مختلف، آنچه را که به حقیقت نزدیکتر است را انتخاب کنند. براساس نظرسنجی صورت گرفته از سوی موسسه پیو در سال ۲۰۲۳ قریب به ۷۰ درصد آمریکاییهای بین ۱۸ الی ۲۹ سال برای آگاه شدن اخبار به شبکههای اجتماعی روی میآورند.
این جوانان که در قلب سرمایه داری با بمباران مصرف گرایی و زیست بیهدف محاصره شدند، با درک کوچکترین نشانهای از حقایق جاری در جهان سعی میکنند تا آن را پذیرفته و به سایر دوستان خود معرفی نمایند. شاید به همین دلیل قانونگذاران آمریکایی در واکنش به اقبال نسل جدید به شبکه اجتماعی «تیک تاک» به بهانه همکاری اطلاعاتی این کمپانی با دولت چین سعی دارند تا جلوی فعالیت رسمی آن را بگیرند. نمونه بارز شکل گیری این روند جدید همزاد پنداری جنبش «نمیتوانم نفس بکشم» با فلسطینیهای ساکن کرانه باختری و نوار غزه است که یکی از نشانههای درک عمیق نسل جوان آمریکایی نسبت به تحولات روز محسوب می شود. در نگاه افراد بین ۱۸ الی ۳۰ سال در آمریکا همانطور که واشنگتن حقوق سیاه پوستان را نادیده میگیرد و پلیس شدیدترین برخوردها را با سیاهپوستان انجام میدهد؛ در فلسطین اشغالی نیز با فلسطینیها مانند افراد «درجه دو» جامعه برخورد میشود و رژیم صهیونیستی هیچ ترسی برای زندانی کردن یا کشتن ساکنان بومی این منطقه ندارد.
بهره سخن
هنگامی که رهبر معظم انقلاب در نامههایشان وجدانهای بیدار جوانان غربی را خطاب قرار میدادند، کمتر کسی فکر میکرد که تنها چند سال بعد نوجوانان و جوانان آمریکایی از گروههای مختلف یکصدا آزادی فلسطین و رهایی غزه را فریاد بزنند. مقایسه فضای سیاسی معتبرترین دانشگاههای جهان با اتمسفر حاکم بر دانشگاههای آلمان نازی از سوی نخست رژیم صهیونیستی نشان دهنده میزان قدرت و تاثیرگذاری جوانان آزاده آمریکایی بر سیاستهای کاخ سفید و فضای سیاسی حاکم بر واشنگتن است. بایدن به خوبی میداند که اگر اراده جوانان حامی فلسطین از مرزهای دانشگاه عبور کرده و راهپیماییهای سراسری در آمریکا آغاز شود، سبد رای دموکراتها به شدت آسیب دیده و ممکن است مسیر پیروزی ترامپ هموار گردد.
محمد بیات؛ کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر 6092983