سناریوی تکراری علمالهدی هراسی/ «جوان» پاسخ شیطنت رسانه ای روزنامه اصلاحطلب را داد
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۰۴۳۰۶
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، «قلمرو ممنوعه» روی تصویری بزرگ از آیتالله سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد، عکس و تیتری است که تقریباً تمام صفحه یک شماره دیروز روزنامه کارگزاران سازندگی را گرفته است. سازندگی، ارگان رسمی حزب کارگزاران دو مطلب در این موضوع منتشر کرده است؛ یکی با همین تیتر قلمرو ممنوعه که همه اتفاقات مربوط به مشهد، و از جمله وقایع مربوط به حاشیه بازی فوتبال ایران و لبنان را مرتبط با حضور آیتالله علم الهدی در این شهر میداند و مطلب بعدی هم با تیتر «غائله مشهد» و باز هم عکس علمالهدی، همین را میگوید؛ همه چیز به علم الهدی برمیگردد!
مطالبی به هم ریخته و آشفته که همه چیز را به هم میدوزد؛ واکنش رئیسی به اتفاقات مشهد را به نسبت فامیلی او با علم الهدی ربط میدهد و بارها به جای اسم یا عنوان رسمی علمالهدی از عبارت «پدرزن رئیسجمهور» استفاده میکند یا رئیسی را «داماد» مینامد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه سازندگی نخواسته استدلال بیاورد، تحلیل درست بنویسد یا حتی مشکلی را حل کند؛ مسئله این رسانه فقط ترساندن از علم الهدی و دولت جدید است. هم از این رو است که یکی از این نوشتهها اینگونه به پایان میرسد: «به نظر میرسد حالا دایره اختیارات امام جمعه مشهد در این شهر با حضور دامادش در رأس قوه اجرایی بیش از پیش شده است. شاید حتی از این پس، به جای اینکه از اجرای متفاوت قوانین در مشهد تعجب کنیم، شاهد اجرای قوانین مشهد در شهرهای دیگر باشیم!»
این مدل حدس و طعنه و شیطنت، یعنی اجرای بی رتوش یکی از سیاستهای اصلی اصلاحطلبان. اینکه مردم را باید از «علمالهدی» ترساند. مردم باید از او وحشت کنند و او را پس بزنند. امام جمعه مشهد هم البته در این مسیر بیشتر همراه با اصلاحطلبان است تا طیفی که خود متعلق به آن است. آیتالله علم الهدی هم در بازنمایی رسانهای صحیح از خودش و مواضع دینی مورد حمایتش نه تنها هیچ تلاشی ندارد، بلکه حتی خودش و نظراتش را به گونهای ارائه میدهد که بیشتر مردم بترسند! میتواند مهربانتر و با سیاستتر عمل کند و حرف بزند، اما گویی علاقه دارد همه را علیه خود کند!
شماره دیروز روزنامه سازندگی یک نمونهها از دهها و بلکهها صدها مطلبی است که طی یک دهه اخیر کوشیده علم الهدی را تخریب کند. با این حال هیچ کس هنوز به درستی نقش دقیق و مستقیم امام جمعه مشهد در وقایع اخیر مشهد را نمیداند. دفتر علمالهدی هم علاقه ندارد رسماً توضیح بدهد و صحت خبری را که غیررسمی در فضای مجازی پیچیده، اعلام کند؛ این خبر که او در هنگام بازی ایران و لبنان اصلاً در مشهد نبوده و به زیارت عتبات عالیات رفته بوده است.
یک فیلم از خطبههای نمازجمعه مشهد در اول بهمن ۱۴۰۰ (دو ماه قبل از بازی ایران و لبنان) دست به دست میشود که علم الهدی گفته که «عزیزان من مکان چمن فوتبال و بازی فوتبال جای هیجان است، شما مردان چقدر هیجان پیدا میکنید بعد بانوانی که به مراتب از نظر عاطفی و احساسی هیجانیتر هستند این هیجان را بروز و ظهورش را مراجع تقلید میگویند حرام است، صدای زن بلند شود و حرکات زن در مقام هیجان مردان را تحریک کند حرام است...»
و ادامه فیلم که نظر اصلی علم الهدی است، آورده نشده است و دفتر علمالهدی هم حداقل اکنون، فیلم نظر اصلی او را ارائه نکرده است. جایی که او پس از آن نظر حرام بودن هیجان زن در مقابل مرد نامحرم، طرح سؤال میکند که «حال زنان از تماشای فوتبال محروم باشند و تنها به تلویزیون اکتفا کنند؟» و جواب میدهد که «مسئولان فوتبال بیایند در ورزشگاهها مکانهایی را مخصوص بانوان فراهم کنند که صیانت داشته باشند و از هیجان او یک مرد هوسران و چشمچران سوءاستفاده نکند. زنان را باید صیانت کرد چه مانعی دارد از ورزشگاه فوتبال را ببیند، اما باید از او صیانت شود. دستگاهی که مسئول توسعه ورزش قهرمانی در کشور است مسئول ایجاد صیانت برای زنان در تماشای مستقیم فوتبال است و باید انجام دهد... ما وظیفه داریم برای زنان تمام تفریحات و ورزشها را فراهم کنیم با صیانت و حفاظت و در این نظام به وسیله عناصر متدین دولت و مجلس برنامه ریزی شود و خواهران و دختران ما با کمال صیانت از هرگونه جریان غیردینی و غیرشرعی بتوانند از انواع ورزشها و تفریحات لذت ببرند.»
آیا این سخنان غلط است؟ طبعاً خیر. جالب آنکه در یکی از این نوشتهها اذعان شده که نگاه امام جمعه مشهد نسبت به مشهد، «آرمانشهری» است. یعنی الزاماً این دیدگاهها نادرست نیستند و صرفاً خیلی آرمانی به نظر میآیند و تأکید شده که امام جمعه مشهد به دنبال تبدیل مشهد به «مدینه فاضله» است.
اصلاحطلبان علاقه ندارند دیدگاه منطقی علم الهدی دیده شود و معالاسف در دفتر آیتالله علم الهدی هم کسی کمک نمیکند تا این مواضع دیده شود.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اصلاح طلبان آیت الله علم الهدی روزنامه سازندگی امام جمعه مشهد علم الهدی هم آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۰۴۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/