ساخت قطعات الکترونیکی آرزوی کودک مبتکر اردبیلی/ بزرگمردی کوچک که هدفش خدمت به وطن است
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۱۰۹۷۶
خبرگزاری فارس- اردبیل|کبری عزیزی: «محمد اصغرپور» تازه وارد دنیای دوازده سالگی خود شده است. با سن و سال کم و علیرغم مشکلات بر سر راه تاکنون توانسته با تکیه بر علاقه و استعداد خارقالعاده و حمایتهای خانوادهاش معلومات زیادی را فرا بگیرد، وی تاکنون چندین ایده در حوزه الکترونیک مطرح کرده است.
دنیای محمد کمی متفاوتتر از دنیای همسن و سالانش است، چرا که دنیا را از دریچهای متفاوت میبیند و در تلاش است از همین الان برای پیشرفت جامعه و کشور خود در حوزه الکترونیک، رباتیک و حتی گیاهان دارویی گام بزرگ بردارد، از نظر او برای اینکه در آینده فردی موفق بود باید از کودکی شروع کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کودک خوش فکر و خلاق، نوآوریهای جالبی هم دارد و تاکنون ایدههای مختلفی داشته است. در کنار حوزه الکترونیک و رباتیک، گذری به گیاهان دارویی زده و به گفته خودش ایده چگونگی کاشت درخت انبه را به استان داده است، صحبتهای محمد با ادبیاتی قوی و دلنشین میتواند برای همه جذاب و لذتبخش باشد.
محمد از ابتدا به قدری فعال و کنجکاو بوده که همه نسبت بیش فعال بودن را به او دادند تا جایی که مادرش به توصیه اقوام و آشنایان، پسر ۱۰ سالهاش را پیش روانپزشک میبرد، البته در راه برگشت از مطب نمایشگاه علم و فناوری مسیر را به محمد و مادرش نشان میدهد تا این کودک فعال و خلاق ما زیرنظر مربیان و اساتید حوزه الکترونیک و رباتیک به کار خود ادامه دهد.
عمده فعالیتش در حوزه الکترونیک و رباتیک است و تاکنون چندین ایده در زمینههای مختلف را مطرح کرده است، آنچه در زیر خواهید خواند ماحصل گفت و گوی ما با «محمد اصغرپور»کودک اردبیلی و مادرش در دفتر خبرگزاری فارس استان اردبیل است.
رفتن نزد روانپزشک و نمایشگاهی که مسیر را نشان داد
فارس: از چه زمانی متوجه نبوغ محمد شدید؟
مادر محمد: از همان کودکی یعنی زمانی که راه رفتن و صحبت کردن را یاد گرفت بازیهای بچگانهاش کاملا با وسایل برقی بود و به جرات میتوانم بگویم از سن ۳-۴ سالگی دست به تعمیر وسایل خانه میزد. گاهی اوقات هم از سر کنجکاوی با وسیلهای کلنجار میرفت و همان وسیله را خراب میکرد.
با هر چیزی کار داشت مثلا کنترل تلویزیون را بررسی میکرد و در تلاش بود تا نحوه ساخت آن را یاد بگیرد، با وسایل دور ریختنی برای خودش اسباببازی مثل چراغقوه یا دریل دستی و... درست میکرد و با اشتیاق نحوه ساخت آن را به همه تعریف میکرد. زمانی که به سن هفت سالگی رسید علاقهاش به حوزه الکترونیک شدت گرفت، بهطوری که با پول توجیبیهایش باطری قلمی و گاه سیم برق میخرید و در خانه با همانها کلنجار میرفت.
کار به جایی رسید که همه از اینهمه فعالیت و کنجکاوی محمد به او نسبت بیش فعال بودن را دادند و توصیه کردند حتما پیش روانشناس یا روانپزشک ببرم، راستش را بخواهید من هم به خواست اقوام تصمیم گرفتم محمد را پیش روانپزشک ببرم و اینکار را بهمنماه سال ۱۳۹۹ انجام دادم، در واقع همین کار باعث شد تا مسیر برای محمد باز شود.
محمد با همان سن کم به تصمیم من اعتراض کرد و حتی در مطب به خود پزشک گفت که من قرصها را مصرف نمیکنم و اصلا نیازی به درمان زیر نظر پزشک ندارم. در راه برگشت به صورت اتفاقی در مسیر نمایشگاهی را دیدیم به اصرار خودش به نمایشگاه علم و فناوری که در مصلای اردبیل به مناسبت دهه فجر برپا شده بود سر زدیم ناگفته نماند که این نمایشگاه خیلی زیاد به ما کمک کرد.
برخلاف تفکرات اقوام و آشنایان در نمایشگاه همه از توانایی و استعداد محمد حرف میزدند و معتقد بودند که این کودک آینده درخشان و موفقی در حوزه الکترونیک و رباتیک خواهد داشت، حتی زمانی که متوجه شدند محمد در خانه از وسایل دور ریختنی ابزار مختلف درست کرده غرفهای جداگانه برای پسر من در نظر گرفتند و خواستند تمام وسایلهای دستساز خود را در نمایشگاه به نمایش بگذارد.
ایده جلوگیری از سقوط آسانسور تا صرفهجویی در مصرف برق
فارس: خُب، آقا محمد بقیه ماجرا را از زبان شما بشنویم در چه حوزههایی فعالیت دارید و چه اتفاقی در آن نمایشگاه افتاد؟
محمد: عمده فعالیت من در حوزه الکترونیک و رباتیک است و تاکنون چندین ایده در زمینههای مختلف مطرح کردم البته برخی از ایدههای من از قبل به مرحله تجاریسازی رسیده بودند، به عنوان مثال ایده تولید کفش ماساژور را مطرح کردم ولی این ایده قبلا ثبت شده بود. من خودم در خانه با استفاده از یک موتور کوچک و چند ابزار دور ریختنی طریقه ساخت کفش ماساژور را شبیهسازی کرده بودم.
درحال حاضر هم در مورد جلوگیری از سقوط آسانسور، طرحی دارم که روی آن فکرمیکنم، البته از اینکه این ایده تاکنون به ثبت رسیده یا نه اطلاعاتی ندارم. همانطور که گفتم از طریق این ایده خطر سقوط یا خرابی آسانسور به علت تحمل وزن بیش از ظرفیت به صفر میرسد چرا که ما در این روش با نصب ترازویی در زیر آسانسور از میزان وزن موجود در آسانسور مطلع خواهیم شد.
ایدههای من در پژوهشکده آیت الله مروج اردبیل توسط مربیان واساتید بررسی میشود، در کنار طرح ایده تاکنون چندین مورد مدار و ربات کار کردم و مهندسی معکوس هم میتوانم انجام دهم.
در مورد نمایشگاه علم و فناوری باید بگویم نمایشگاه کلا مسیر را به من نشان داد چونکه اساتید خوبی را توانستم در این نمایشگاه پیدا کنم. بعد از حضور در نمایشگاه وقتی غرفههای مختلف در حوزه رباتیک و الکترونیک و فناوری دیدم از ایدهها و ساخت محصولات مختلف با وسایل دور ریختنی گفتم و همینها باعث شد تا از من بخواهند در این نمایشگاه به عنوان غرفهدار حضور داشته باشم.
در همین نمایشگاه با معرفی خانم شکاری به عنوان میهمان در برنامه رادیوفناوری حضور پیدا کردم و دقیقا بعد از این اتفاقات به صورت حرفهای کار خود را زیر نظر اساتید آغاز کردم، چیزی که باعث شد در نمایشگاه توجهها به من جلب شود، ایدهای در خصوص صرفهجویی برق در تیربرقهای معابر و خیابانهای شهر بود.
تبدیل وسایل دور ریختنی به ابزار قابل استفاده/ ابزار دور ریختنی زباله نیستند
فارس: از چه زمانی آموزش را زیر نظر اساتید و به صورت جدی شروع کردید؟
محمد: البته من قبل از اینکه آموزشهای لازم را ببینم در خانه با وسایل و ابزار بیخطر کار میکردم و خیلی دوست داشتم تا وسایل برقی خراب شده را تعمیر کنم، یک بار خانه عموم که میهمان بودیم یکی از لامپها سوخت من هم از فرصت استفاده کردم و لامپ سوخته را به خانه آوردم، اطلاعات کاملی از لامپ و اجزای آن نداشتم برای همین از مادرم خواستم تا سر لامپ را برایم باز کند ولی مادرم چون میترسید این کار را نکرد و از من هم خواست تا لامپ را دور بیندازم.
من خودم توسط قیچی به صورت نیم دایره سر لامپ را بریدم و زمانی که دیدم یکی از اِلایدیها سوخته تصمیم گرفتم از طریق لحیم زدن آن را درست کنم. تعمیر اولیه من خیلی جواب نداد بنابراین آموزش لازم را از طریق فضای مجازی دیدم و بالاخره بعد از اینکه آموزشهای لازم را دیدم شروع به تعمیر لامپهای سوخته کردم.
در حال حاضر هم برای یادگیری بهتر مدتی را در یک مغازه تعمیر وسایل برقی کار کردم ولی چون کار برای سن من خطرناک بود، نتوانستم زیاد بمانم اما در همان مقطع کوتاه، آموزشهای خوبی را دیدم. همچنین در یک مقطعی هم در کارگاه جوجهکشی برای تعمیر لامپهای موجود کار کردم.
چون به حوزه رباتیک علاقه شدید داشتم اواخر سال ۹۸ کلاسهای آموزشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ثبت نام کردم ولی به خاطر شیوع ویروس کرونا کلاسها کنسل شد و من نتوانستم ادامه دهم، بعدها چون به شدت کلافه شده بود به خواست مادرم زیر نظر همان استاد از طریق پکهای آموزشی در خانه کار کردم.
تا اینکه بهمنماه سال ۹۹ بیست دومین نمایشگاه علم و فناوری فنِ بازار باعث شد با پارک علم فناروی و اساتید حوزه رباتیک آشنا شوم و زیر نظر اساتید به آموزش خود ادامه دهم، تاکنون چندین ربات ساختم و این اواخر در مسابقه مجازی داناکاپ ۱۴۰۰ که ماشینی را از وسایل دور ریختی ساخته بودم شرکت کردم.
در کنار الکترونیک، در حوزه گیاهان دارویی تحقیق میکنم
فارس: در حوزه گیاهان دارویی هم فعالیت دارید؟ از فعالیتها و جوایزی که کسب کردید بگوید؟
محمد: جوایز مختلفی را در حوزههای مختلف گرفتم و سعی میکنم از این به بعد زیر نظر اساتید فعالیتهای خود را بیشتر کنم تا بتوانم در مسابقات مختلف در زمینه رباتیک شرکت کنم.
بله در حوزه گیاهان دارویی هم فعالیت دارم، به واسطه ایده کاشت اولین گیاه انبه، تندیس و لوح تقدیرهای زیادی از ادارات مختلف دریافت کردم. درخت انبه با توجه به شرایط آب و هوایی در اردبیل میوه نمیدهد ولی در طب سنتی برگ این درخت در درمان سنگ کلیه میسر است.
در آینده تصمیم دارم مهندس برق شوم و در این حوزه برای پیشرفت کشورم تلاش کنم، همچنین دوست دارم در حوزه شیمی و سلولهای بنیادی نیز فعالیت داشته باشم.
آرزوی من ساخت قطعات الکترونیکی در کشور است/ ایران را دوست دارم
فارس: آقا محمد چه آرزویی دارید؟ اگر روزی از کشورهای خارجی پیشنهادی شد چیکار میکنید؟
محمد: آرزوی من این است که روزی در ایران بتوانم قطعات الکترونیکی خاص را تولید کنم و از این طریق کشورم را به خودکفایی برسانم. هر قطعه و وسیلهای درصورتیکه در داخل کشور تولید نشود به اجبار از کشورهای دیگر وارد میشود که اینکار باعث تحمیل هزینه به کشور است از طرفی چون این ابزار مسافت زیادی را طی میکند در مسیر دچار آسیب میشوند و بخشی از کارایی خود را از دست میدهند.
به عنوان کارآموزی، جهت دیدن آموزشهای لازم مدتی در کارگاه جوجهکشی مشغول بهکار بودم و در این مدت مدارهای موجود را لحیمکاری میکردیم و چون سر و کارمان با قطعات الکترونیک بود موقع استفاده از این قطعات میدیدم که تعدادی از سنسورها در مسیر خراب شدند برای همین به نظر من باید در هر زمینهای به خودکفایی برسیم.
قطعا با کمک خدا، مسیر و راه الان را ادامه خواهم داد و آرزویم این است که زمانی که بزرگ شدم فردی موفق و به درد بخور در جامعه و کشورم باشم، موفقیت من قطعا باعث پیشرفت کشورم خواهد شد و برای این که کشورم موفق باشد تمام تلاش خود را خواهم کرد در واقع بزرگترین آرزو و هدف من خدمت به کشورم جمهوری اسلامی ایران است.
دوست دارم در کشور و استان خودم بمانم و در کنار همه هموطنان برای توسعه و پیشرفت ایران در زمینههایی که توانایی آن را دارم تلاش کنم، برای من مهمتر از هرچیزی خانواده و کشورم است و ایران را به شدت دوست دارم.
هرچند در استان امکانات کم است و مسئولان خیلی ما را جدی نمیگیرند و گفتههایشان در حد حرف و وعده است ولی تصمیم دارم تا جایی که میتوانم روی پای خود بایستم و برای کسب موفقیتهای بیشتر تلاش کنم.
مسئولان به جای وعده، حمایت عملی کنند
فارس: در جایگاه مادرِ محمد حرف پایانی شما چیست؟
مادر محمد: کاش مسئولان به جای وعدههای تو خالی، کودکانی همچون محمد را فرزند خود میدانستند و برای پیشرفت و داشتن آیندهای روشن آنها را حمایت میکردند. کودکانی که از ابتدا به دنبال یادگیری و کارهای علمی و پژوهشی هستند نیاز به امکانات بیشتر دارند که این امکانات هزینههای سرسام آوری را به دوش خانوادهها میگذارد.
حداقل کاش مسئولان از طریق سنجش، نیازمندیهای دانشآموزان فعال را بسنجند و بعد از آن کلاسهای مورد نیاز را به صورت رایگان زیر نظر اساتید مجرب برگزار کنند و از این طریق ایدههای و طرحهای مطرح شده توسط کودکان را به در صورت امکان در مباحث علمی، پژوهشی و فناوری به کار بگیرند.
به مرور زمان نیازمندیهای محمد بالا میرود و با توجه به وضعیت اقتصادی موجود ما قادر به تامین تمام هزینهها نیستیم امیدوارم مسوولان استان استعداد محمد را نادیده نگیرند و برای موفقیت او کمک حال ما باشند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، آیندهنگری یعنی تفکر و برنامهریزی منظم که منجر به نتیجهدهی شود، قطعا آینده و کشوری موفق خود به خود خلق نمیشود بلکه باید آینده را ساخت و برای اینکار نیاز است که کودکان، نوجوانان و جوانان یک جامعه را جدی گرفت.
آیندهسازان جهموری اسلامی ایران همین کودکان امروزی هستند همه ما میدانیم که آینده به آنچه که امروز انجام میدهیم بستگی دارد اگر از همین امروز تربیت و نخبهپروری را شروع کنیم قطعا در فرداهای دور مشکلی نخواهیم نداشت و با اتکا به قدرت و توانایی نخبگان و جوانان خوش فکر مسیر پیشرفت را پیش خواهیم گرفت.
امیدواریم نهادها و ارگانهای مرتبط از الان برای پرورش کودکان و نوجوانان برنامهریزی کنند تا در آینده از ظرفیت و توانایی این کودکان نخبه بهره ببرند
انتهای پیام/۳۴۶۳/
منبع: فارس
کلیدواژه: کودکان خلاق پارک علم و فناوری اردبیل خلاقیت نمایشگاه علم و فناوری حوزه الکترونیک وسایل دور ریختنی قطعات الکترونیک زیر نظر اساتید گیاهان دارویی تاکنون چندین دوست دارم کار کردم ایده ها باعث شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۱۰۹۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آبهای نیلگون، روی پرده نقرهای
گرچه گذشته از معدود آثاری نظیر «جنگ نفتکشها» دست سینمای ایران از ساخت فیلمهایی با محوریت خلیج فارس خالیست، اما این دریای ناپیدا از کران، همواره بستر ساخت آثاری با مضامین گوناگون از جنگی تا تاریخی بوده است؛ یک موقعیت خاص جغرافیایی با جاذبههای چشمنواز دیداری که هر کارگردانی را برای بهره از بحر گرم و نیلگونش وسوسه میکند.
«ناخدا خورشید» از آثار دوستداشتنی سینمای ایران به کارگردانی ناصر تقوایی یکی از آن فیلمهاست که لنج ناخدایش در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس در گذر است. رسول ملاقلیپور نیز برای ثبت سکانسهای جنگی چهارمین فیلم بلند سینمایی خود با نام افق به آبهای گرم دریای جنوب متوسل شده است تا هجوم رزمندههای ایرانی به اسکله راداری عراق در جریان هشت سال دفاع مقدس را در چنین فضایی تصویر کرده باشد.
امیرو در «دونده» امیر نادری از دیگر شخصیتهاییست که یاد خلیج فارس را در اذهان سینمادوستان زنده میکند. گرچه نظیر سایر فیلمها پهنای بیکران آبهای آبی جنوب منظور مخاطب نمیشود، اما خلیج فارس، از مضامین اصلی داستان و عبور از آن دغدغه مهم «امیرو» است. «موج مرده» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا نیز راوی روزهای پایانی خدمت یکی از فرماندهان نیروی دریایی است که اتفاقات عجیبی را در دل دریای خلیج فارس پشت سر میگذارد.
اما سهم قابهای محمد بزرگنیا از آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس، بیش از هر کارگردان دیگری بوده است. «کشتی آنجلیکا» دومین تجربه فیلمسازی این کارگردان، به بهانه غرق شدن کشتی محمول طلا و نقره در آبهای جنوب میگذرد. همچنین محمد بزرگنیا به سال 1372، «جنگ نفتکشها» را کلید میزند، فیلمی که سهم خلیج فارس بهواسطه جنگ ایران و عراق که دامنهاش تا آبهای گرم جنوب کشیده شده، بیش از قاب و تصویر است.
«راه آبی ابریشم»، اثری پر بازیگر که به سفر طولانی یک ناخدا برای رساندن مالالتجارهای به چین میپردازد، سومین فیلم محمد بزرگنیا با نقشآفرینی پهنه بیکران دریای جنوب است. در این فیلم، سفر پرماجرای ناخدا از آبهای نیلگون خلیج فارس آغاز میشود.
خلیج فارس هنوز از سینمای ایران طلب دارد و باید خیلی بیشتر سهمش را از سینمای ایران بگیرد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر