رفتار یک مدافع حرم در برابر خانم بدکاره
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۱۵۰۵۵
بارها از منش و شیوه شهدا برای امر به معروف و نهی از منکر در زمان حیاتشان شنیدهایم. آنچه که در ادامه میخوانید گوشهای از رفتار جوانمردانه شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی است که در کتاب «بهار، آخرین فصل» به رشته تحریر درآمده است:
موتورش را کنار خیابان نگه داشت و بهطرف زن بدحجاب رفت! کم مانده بود چشمان علی از حدقه بیرون بزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
حکایتهایی از «برخوردهای حسابشده شهدا با زنان بیحجاب»صورت اسدالله سرخ شد، گفت: قیمتت چقدره! شبی چقدر کاسبی میکنی؟! با این حرف اسدالله نزدیک بود علی سکته کند. عقبعقب رفت و افتاد داخل جوی آب! زن گفت: بهبه... برادر شما هم بله! الکی ریش میذاری؟! رد گم کنیه مارمولک؟! حالا، چون پسر خوبی بودی و رفتی سر اصل مطلب امشب رو ارزون حساب میکنم! صد تومن خیرشو ببینی!
اسدالله دست در جیب لباسش کرد و مبلغی پول بیرون آورد، رفت سمت علی و گفت: سی تومن بده! علی داشت قبض روح میشد و زبانش بند آمده بود. به سختی گفت: آقااسدالله! جون مادرت ما رو بیخیالشو! من نون حلال خوردم توی عمرم از این کارها نکردم به امام حسین (ع).
اسدالله گفت: «چرا چرت و پرت میگی؟ پول داری یا نه؟!» بهزور پول را از علی گرفت و رفت طرف زن. علی بلند فریاد زد: من راضی نیستم! اسدالله هم گفت: مهم نیست! راضی میشی. اسدالله رفت طرف زن و پول را به او داد و گفت: بفرمایین! صد تومنه، این هم روزی امشب شما! حالا تشریف ببرید منزل، کنار خیابون خطرناکه. آمد طرف موتور و سوار شد، علی نگاهی به زن انداخت. حال او هم دستکمی از حال علی نداشت. هر دوی آنها از کار اسدالله شاخ درآورده بودند.
اسدالله گفت: سوار نمیشی برادر؟ علی با شرمندگی سوار شد و راه افتادند. برگشت به طرف زن، همچنان مات و مبهوت به آنها نگاه میکرد و بعد راهش را گرفت و رفت. علی را تا جلوی در خانه رساند؛ از شرمندگی در طول مسیر نتوانست کلمهای حرف بزند! جلوی در خانه خواست از رفتارش و فکرهایی که درباره اسدالله کرده معذرتخواهی کند که اسدالله دستش را جلوی دهان علی گرفت و گفت: هیس! داستان امشب رو فراموش کن، شتر دیدی ندیدی. خداحافظی کرد و رفت. فردا شب جلوی مسجد سی هزار تومن پول را گذاشت داخل جیب پیراهن علی. تا علی خواست حرفی بزند، اسدالله دستش را گرفت جلوی دهانش و گفت: هیس! شتر دیدی ندیدی.
درباره شهید بیشتر بدانید
اسدالله ابراهیمی سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد. ۱۶ سال بیشتر نداشت که برای حضور در دفاع مقدس با دستکاری شناسنامهاش راهی جبهه شد. سالها بعد وقتی که فهمید خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده و نیاز به پیوند کلیه دارد، یک کلیهاش را به خواهرش اهدا کرد.
پس از جنگ در برنامههای فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل (مهرآباد جنوبی؛ شهرک فردوس) بود. سال ۷۴ معاون فرهنگی پایگاه بسیج شد. سال ۱۳۸۱ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۲ فرزند به نامهای حسین و زینب است.
وی از جمله کسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد. اسدالله ابراهیمی تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس ادامه داده و کارشناسی حسابداری خوانده بود. او در کارخانه پارس خودرو مشغول به کار بود که با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور در سوریه کرد تا اینکه در بهمنماه سال ۹۴ به این کشور اعزام شد. او از فرماندهان لشکر فاطمیون در منطقه بود.
اسدالله ابراهیمی سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۱۳۹۵ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید؛ در حالی که پیکرش برای همیشه در منطقه ماند و تروریستهای جبهه النصره از تحویل پیکر مطهر شهید خودداری کردند. تنها مزار یادبودی به نام وی در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران اختصاص یافت.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهدای مدافع حرم خاطرات شهدا اسدالله ابراهیمی طرف زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۱۵۰۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
آنچه در ادامه میخوانید انتشار گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص «سبک زندگی اسلامی در بخش خانواده» است که در شماره های مختلف تقدیم علاقهمندان میشود.
بخش حقیقی تمدن نوین اسلامی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد که همان سبک زندگی است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است، مثل مسئلهی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلهی خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه.
همه اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است. «بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۱۳۹۱/۰۷/۲۳»
مسئلهی فرزندآوری خیلی مسئلهی مهمی است. چند سال ما این مسئله را مطرح کردیم و گفتیم؛ خب یک عده از دخترخانمهای خوب، خانمهای جوان قبول کردند و عمل کردند لکن در محیط عمومی جامعه اثری از این قضیه نیست. الان آمار فرزندآوری ما به قدر جانشینی هم نیست، یعنی کمتر از جانشینی است، الان اینجوری است. این معنایش این است که ما تا سی سال دیگر یک جامعهی پیر داشته باشیم.
خطر بزرگی است، این از همهی خطرات بزرگتر است. این خیلی مهم است. این احتیاج به تلاش و کار دارد. مسلّماً راههایی هم وجود دارد برای اینکه بشود این را درست کرد؛ باید بنشینید این راهها را پیدا کنید.
یک [مسئله] هم ازدواج مجرّدان است. «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ»(۱) این الان واقعاً [لازم است.] گاهی دخترهایی بدون آوردن نام یا گاهی هم با نام، به من نامه مینویسند که طالب ازدواجند و برایشان فراهم نمی شود. یکی از دعاهایی که بنده دائم میکنم برای ازدواج دخترها و پسرهایی است که مایل به ازدواجند و امکان ازدواج ندارند. فکر کنید ببینید چه کار باید کرد؟ همهی اینها قابل علاج است. بایستی این را [علاج کرد].
در مسائل خانواده به نظر من روی این چند موضوع بخصوص باید تکیه کرد و باید راههای عملی پیدا کرد. یکی از کارهای بسیار اساسی در این زمینه فرهنگسازی است؛ باید فرهنگسازی کنید. ببینید چگونه میشود فرهنگسازی کرد؛ بالاخره بروید افکار عمومی را درست کنید، یعنی یک کار بزرگ این است.
کار مردمی هم -که اشاره شد کارهای مردمی و اینها- کاملاً درست است. باید کار از دست مردم گرفته نشود، اگر چه دستگاه حکومت مسئولیت دارد، ما هم مسئولیت [داریم]، در مورد مسائل خانواده ما مسئولیت داریم، دولتها مسئولیت دارند، همهی دستگاههای مختلف حکومتی مسئولیت دارند و باید به وظایفشان عمل کنند لکن این پویش مردمی و حرکت عمومی مردمی نبایستی متوقف بشود؛ کار اساسی را این میکند و دولتها بایستی کمک کنند. «بیانات در دیدار با فعالان و کارشناسان خانواده، ۱۳۹۸/۰۵/۲۴»