Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر روز شنبه، ۲۰ فروردین، جمع بزرگی از خانواده تئاتر به‌ویژه تئاتر عروسکی در تالار هنر گرد هم آمدند و در غم از دست دادن دوست و همکار جوان‌شان مهرنوش شریعتی شریک شدند.

خانواده تئاتر عروسکی، روز اول فروردین، ناباورانه با خبر درگذشت مهرنوش شریعتی، بازیگر و عروسک‌گردان و صداپیشه نمایش عروسکی روبه‌رو شد.

این هنرمند جوان، روز اول فروردین، هم‌زمان با روز نمایش عروسکی و در روز تولدش به دلیل عوارض ناشی از کرونا درگذشت و حالا دوستان او برایش مراسم یادبودی برگزار کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنان در این مراسم از خاطره‌های شیرین خود از دوره دانشجویی، جشنواره‌های پر تب و تاب نمایش عروسکی و دلتنگی برای همه آن خاطره‌های خوب سخن گفتند و با دوست قدیمی‌شان بهرام بهبهانی که همسر مهرنوش شریعتی بوده است، ابراز همدردی کردند. مانند اغلب برنامه‌های عروسکی، امیر سلطان‌احمدی ترانه‌ای سروده بود که با نواختن ساز اجرا شد ولی این قطعه برخلاف ترانه‌های طنزآمیز همیشگی او در غم از دست دادن مهرنوش شریعتی سروده شده بود.

هادی حجازی‌فر، بنفشه بدیعی و وحید آقاپور، سخنان کوتاهی بیان کردند ولی محمد بحرانی شرایط صحبت کردن را نداشت.

در آغاز این برنامه که به کوشش انجمن نمایشگران عروسکی خانه تئاتر برگزار شد، ایرج راد، رییس هیات مدیره خانه تئاتر، درگذشت این هنرمند جوان را تسلیت گفت.

در ادامه، بهرام بهبهانی دیگر هنرمند نمایش عروسکی و همسر مهرنوش شریعتی از همدردی و همراهی دوستان دیرین خود قدردانی کرد و خطاب به حاضران گفت: «قدر لحظه‌ها را بدانید که هیج اعتباری به لحظه دیگری نیست. از همه کسانی که در این چند روز در کنار من و آبتین بوده‌اند، قدردانی می‌کنم.»

بهبهانی از دیگر هنرمندان درگذشته تئاتر عروسکی همچون جواد ذوالفقاری، کامبیز صمیمی مفخم، بیژن نعمتی شریف و ... نیز یاد کرد.

سپس هادی حجازی‌فر، با تسلیت‌گویی به همه کسانی که هنوز درگذشت مهرنوش شریعتی را باور نکرده‌اند، گفت: «قبلا پای ثابت دورهمی‌ها و بزرگداشت‌ها بودم و همیشه دستور بزرگ‌ترهایی مانند هما جدیکار و مرضیه برومند را برای حضور در جلسات اجابت می‌کردم ولی آن‌چنان تعداد این از دست دادن‌ها زیاد شد که دیگر توان حضور در این مجالس را ندارم.»

او با ابراز تاسف فراوان از افزایش مرگ در سال‌های اخیر افزود: «چقدر مرگ دیده‌ایم و همواره به خود نهیب می‌زنم که از پای ننشینم و تسلیم نشوم ولی شمار دوستان از دست‌رفته‌مان بسیار زیادتر از تحمل است.»

این کارگردان که خاطره‌های شیرین نمایش‌های عروسکی‌اش همچنان زنده است، ادامه داد: «روزهای پایانی سال چندین عزیز را از دست دادیم ولی تلاش می‌کنم به این اتفاق ها فکر نکنم زیرا وقتی به حجم اندوه بهرام و این‌که چه پاسخی قرار است به پسر کوچکش بدهد، می‌اندیشم، تاب و توان خود را از دست می‌دهم.»

حجازی‌فر با ابراز تاسف از این‌که بهرام بهبهانی تعداد زیادی از عزیزان خود را از دست داده است، افزود: «وقتی بهرام، پدر و مادر و خواهر و برادرش را از دست داد، در کنارش بودیم ولی این بار توان رویارویی با پسر کوچکش را نداشتم و اگر همراهی وحید آقاپور نبود، توان رویارویی با بهرام را هم نداشتم.»

در ادامه، منصوره آذری، همسر جواد ذوالفقاری نیز گفت: «از درد گفتن بسیار سخت است. هرگز روزی را که شاهد پیوند این دو عزیز بودم، فراموش نمی‌کنم. روزهای زیبایی کنار هم بودیم و برای خانواده او آرزوی شکیبایی می‌کنم.»

بنفشه بدیعی که ۲۰ سال پیش دبیری جشنواره تئاتر عروسکی را بر عهده داشته است، با یادآوری خاطرات خوش آن دوران گفت: «از دست دادن مهرنوش بسیار باورنکردنی است، آن‌قدر که زندگی در او جاری بود. او واقعا نامش را زندگی کرد چرا که همواره پر از مهر و محبت بود. رفتنش برای همه ما به‌ویژه برای خانواده‌اش سخت است.»

نازیلا نوریشاد، دیگر هنرمند تئاتر عروسکی در سخنانی گفت : «متاسفانه سال ۱۴۰۰ برای بسیاری عزیزان سال سختی بود.»

او از آشنایی خود با گروهی از بچه‌های عروسکی همچون هادی حجازی‌فر، فرهاد تفرشی، بهرام بهبهانی گفت و اولین همکاری خود را با مهرنوش شریعتی یادآوری کرد.

او خطاب به دوست از دست رفته‌اش گفت: «ممنونم که اجازه دادی کنارت باشم، با هم کار کنیم و دوست باشیم.»

اجرای ترانه‌ای توسط امیر سلطان‌احمدی، دیگر هنرمند تئاتر و از دوستان نزدیک بهرام بهبهانی و مهرنوش شریعتی، از دیگر بخش‌های این برنامه بود.

وحید آقاپور، دیگر دانش‌آموخته تئاتر دانشکده هنرهای زیبا با ابراز همدردی با بهرام بهبهانی، یادآوری کرد که مهرنوش یک هفته پیش از درگذشت خود در تدارک برنامه‌ای برای تولد همسرش بوده تا او را غافل‌گیر کند ولی روز پیش از برنامه به دلیل حال نامساعدش، برنامه را لغو کرده است.

این بازیگر، خاطره‌ای از کودکی خود بیان کرد که به دلیل بستری شدن مادرش در بیمارستان دلتنگ او بوده و این خاطره همیشه با او بوده است. او افزود: «حالا یاد آبتین هستم و از ذهنم بیرون نمی‌رود. بزرگ‌ترین غم دنیا این است که کودکی خردسال، پدر یا مادر خود را از دست بدهد.»

غزل اسکندرنژاد، دیگر هنرمند و مدرس تئاتر هم با چشمانی اشکبار گفت: «دلم می‌خواهد مهرنوش را جور دیگری به یاد بیاورم. او جزو کسانی است که در قلب آدم می‌نشیند.»

او خاطره هایی از همکاری های مشترک‌شان گفت و افزود: «مهرنوش انعطاف خیلی زیادی داشت و این ویژگی بسیار خوب او بود. برایم دوست و همکاری بود که هرگز کسی را نرنجاند و آرزو می‌کنم از من هم این چنین یاد شود.»

مادر مهرنوش شریعتی اما توان حضور روی صحنه را نداشت و از همراهی همه دوستان و یاران او قدردانی و ابراز امیدواری کرد که خداوند به او و دیگر اعضای خانواده‌اش صبر بدهد.

برادر بهرام بهبهانی هم گفت: «بعد از درگذشت مادر و پدرمان فکر می‌کردیم بدتر از این نیست، ولی دیدیم که هست.»

امین بهروزی، همکلاس مهرنوش شریعتی نیز خطاب به دوست از دست رفته‌اش گفت: «این‌جا آمده‌ام که گریه کنم. قرارمان نبود مهرنوش که این‌گونه بروی. کاش صدای ما را بشنوی و بدانی که چقدر دلتنگت هستیم و چقدر غم داریم.»

هنگامه مفید، هنرمند پیشکسوت تئاتر هم در سخنانی کوتاه گفت: «حرف‌های خوب را زدیم، شکایت‌هایمان را کردیم و خاطره‌های خوب را زنده کردیم. بعد از دست دادن هر عزیز کهنسالی برای خودمان آرزوی آرامش می‌کنیم ولی با سفری چنین بی‌موقع، فکر نمی‌کنم قرار به ما برگردد.»

او ادامه داد: «مهرنوش همانند دخترکان زیبای تابلوهای نقاشی بود. فرشته زیبای ما می‌داند جایش سبز است چون یادگاری زیبایی از خود بر جای گذاشته و جوان دردکشیده‌ای مانند بهرام می‌داند چگونه از این یادگار ارزشمند مراقبت کند.»

پخش چند کلیپ و چند قطعه موسیقی از دیگر بخش‌های این برنامه بود که با حضور هنرمندانی همچون عادل بزدوده، شیوا مسعودی، هما جدیکار، روشنک کریمی، مریم کاظمی، آناهیتا غنی‌زاده، امیر عابدی، شراره طیار، امیرحسین حریری، حبیب دانش، احسان فلاحت‌پیشه و ... برگزار شد.

۵۷۵۷

کد خبر 308606

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تئاتر عروسکی دانشگاه تهران محمد بحرانی هادی حجازی فر هادی حجازی فر تئاتر عروسکی نمایش عروسکی دیگر هنرمند دست دادن دست رفته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۴۹۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟

همه انسان‌ها از استعداد لازم برای منفی فکرکردن برخوردارند. گرچه ممکن است بیماران مبتلا به بیماری‌های روان‌پزشکی یا کسانی که افسردگی، خشم، اضطراب، ترس وعشق را تجربه می‌کنند، در مقایسه با افراد عادی افکارغیرمنطقی و منفی بیشتری داشته باشند. 

افراد به‌هنجار و عادی نیز در موقعیت‌های خاص مانند زمانی که هیجان خاصی را تجربه می‌کنند، آمادگی تولید افکار منفی را دارند. بنابراین یکی از راه‌های به دام کشیدن افکار منفی، توجه به هیجانات است.

وقتی برانگیخته هستید یا زمانی که در حال گذر از مرحله‌ پیش از خشم به مرحله‌ خشم و پرخاشگری هستید، بدانید که «افکار برانگیزاننده» نقش کلیدی را بازی می‌کنند و کنترل خشم بدون مهار این افکار امکان پذیر نیست. از طرفی برانگیختگی و هیجان، در فرآیند پردازش اطلاعات تداخل ایجاد می‌کنند و سبب می‌شوند که فرد به گونه‌ای خاص فکر کند. سوگیری در پردازش اطلاعات که تحت تأثیر خطاهای شناختی است، نه تنها به خشم دامن می‌زند، بلکه فرد را از دسترسی به اطلاعات ناب نیز محروم می‌کند. اولین گام شناسایی خطاهای شناختی در فکر است. این خطاها عبارتند از:

۱- برچسب‌ها:

برچسب‌هایی مانند بی انصاف، گستاخ، احمق، سوء استفاده‌گر، رذل و... می‌توانند شما را خشمگین‌تر کنند و به همین دلیل واکنش‌های پرخاشگرانه‌ شدیدتری از خود نشان دهید. زیرا برچسب‌هایی که به دیگران می‌زنید، سبب می‌شود که دیگران را تحقیر یا سرزنش کنید و دقیقاً به خاطر همین برچسب‌ها، حق مسلم خود می‌دانید که آنها را بکوبید یا زیر سؤال ببرید. شما ممکن است حتی به خودتان برچسب‌هایی مانند از بدشانسی من است، آدمی ابله‌تر از من پیدا نکردند ، از بس ملاحظه کار هستم چنین دردسرهایی برای من پیش می‌آید بزنید.

حال وقتی به خود یا دیگری برچسب می‌زنید از خود بپرسید آیا کلی قضاوت نمی‌کنم؟ این برچسب مرا بیشتر عصبانی می‌کند یا آرام می‌کند؟ پاسخ دادن به این سؤالات می‌تواند به شما کمک کند تا برچسب زدن را متوقف کنید و برچسب ها را زیر سؤال ببرید. برای مثال ممکن است فردی در بسیاری از زمینه ها مسئولانه عمل کند اما در زمینه‌ی خاصی غیرمسئول باشد پس نمی‌توان به او برچسب کلی زد.

۲- قصد و عمد:

اگر کسی به شما وعده‌ای دهد و نتواند در زمان مقرر شده به وعده‌ی خود عمل کند، ممکن است دلایل زیادی برای این خلف وعده وجود داشته باشد اما اگر پیش خود فکر کنید که حتماً قصدی در کار بوده و فرد از روی عمد دست به چنین کاری زده است، خشمگین می‌شوید؛ زیرا احساس می‌کنید از شما سوء استفاده شده است. در این حالت نمره‌ی برانگیختگی شما در چند ثانیه از ۳ به ۱۰ می‌رسد و به سرعت به مرحله‌ی خشم و پرخاشگری می‌رسید، زیرا وقتی احساس کنید قربانی هستید و طرف به عمد خواسته است برای شما مشکلی ایجاد کند، تنها با تنبیه و حمله به طرف مقابل آتش خشم درون‌تان خاموش می‌شود. برای مثال، کسی گوشی تلفن را برنمی‌دارد و شما پیش خود می‌گویید: «عمداً گوشی را برنمی‌دارد و پاسخ تلفن مرا نمی‌دهد.»

۳- ذهن خوانی:

خواندن ذهن دیگران، عادت بیمارگونه‌ی بسیاری از انسان هاست. زمانی که هیجان خاصی را تجربه می‌کنیم، بیشتر از مواقع دیگر به ذهن خوانی دست می‌زنیم. وقتی اندکی برانگیخته هستید و میزان برانگیختگی شما به نمره‌ی ۳ یا ۴ رسیده است، تنها یک یا دو ذهن خوانی کافی است که به نقطه‌ی انفجار برسید. وقتی ذهن‌خوانی می‌کنید در مورد این که دیگران چه فکرهایی درباره شما دارند، پیش خودتان حدس‌هایی می‌زنید و سپس فرض را بر این می‌گذارید که این فرض‌ها درست است و دیگران در مورد شما این گونه فکر می‌کنند.

۴- فاجعه سازی:

فاجعه سازی از اتفاق پیش آمده یا عملکرد طرف مقابل می‌تواند شما را از نقطه‌ ۰ به نقطه  ۱۰ در مقیاس برانگیختگی برساند. فاجعه‌سازی اغلب در قالب جملات این وحشتناک است، فاجعه است و  غیرممکن است، می‌باشد.

نوع دیگری از فاجعه‌سازی «مطلق نگری» است. مطلق نگری در برابر نسبی‌نگری قرار دارد و با واژه‌هایی مانند «او همیشه... او هیچ وقت..... او هرگز...» همراه است.

طبیعی است که وقتی احساس قربانی شدن کنید، یا احساس کنید دیگری نسبت به شما ظلم کرده است و حق شما را تضییع نموده است، احساس خشم کنید و دست به پرخاشگری بزنید. برای مقابله با بزرگ‌نمایی و فاجعه‌سازی از فنون همدلی، پرس وجو، کاوش و بررسی سود و زیان استفاده کنید.

۵- دنبال مقصر گشتن:

در صورتی که با مشاهده‌ی یک رویداد ناخوشایند، درصدد یافتن یک فرد مقصر یا گناه کار باشید تا همه‌ی تقصیرها را به گردن او بیندازید، خشمگین‌تر خواهید شد و ممکن است دست به پرخاشگری بزنید. برای مثال: همه اش تقصیر اوست. اگر او دیر نمی‌کرد این اتفاق نمی افتاد.

به جمله‌ی بالا نگاه کنید و تأثیر آن را در ایجاد خشم ببینید.

۶- نتیجه‌گیری شتاب‌زده:

از یک رویداد یا اتفاق خاص، سریع نتیجه گیری می‌کنید و بر اساس آن واکنش نشان می‌دهید. برای مثال، اگر کسی به موقع سر قرار حاضر نشود، بلافاصله نتیجه می‌گیرید که شما را عمدا معطل کرده و سر کار گذاشته است. با این نتیجه‌گیری زودرس، به سرعت خشمگین می‌شوید و واکنش منفی نشان می‌دهید.

۷- پیش‌بینی منفی:

پیش‌بینی منفی رفتارهای احتمالی دیگران، می‌تواند برانگیزاننده خشم باشد. برای مثال کسی از شما کتابی امانت می‌گیرد و به موقع به شما نمی‌رساند با خود می‌گویید: «اگر با او برخورد نکنم و به اصطلاح او را سر جایش ننشانم دفعه‌ بعد هم این کار را خواهد کرد.» «اگر از من حساب نبرد به این رفتارها ادامه خواهد داد.» همان طور که می‌بینید پیش‌بینی منفی برای رفتار دیگران می‌تواند برانگیزاننده‌ی خشم باشد و سبب می‌شود واکنش منفی شدیدی از خود نشان دهید.

۸- تعمیم:

در تعمیم فرد با استفاده از کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچوقت» یک رویداد را تعمیم می‌دهد. برای مثال: «دیر کردن کار همیشگی‌اش است.»

الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس

دیگر خبرها

  • «نوبت لیلی» نامزد جشنواره سریال آلمان شد
  • عکس| تازه‌ترین عکس بهرام رادان با ظاهری جدید
  • کمبود انسولین در بریتانیا بحرانی شد
  • اکران مردمی «تمساح خونی» در اکومال کرج
  • برنامه ریزی برای برگزاری یادواره ملی شهدای ترور خراسان رضوی
  • ۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
  • دومین جشنواره «عروسک خونه» پایان یافت
  • اختتامیه دومین جشنواره نمایش عروسکی تلویزیونی «عروسک‌خونه»
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • فیلم| اوضاع فوق بحرانی در بیمارستان های غزه