روزنامه جوان: پادوهای داخلی امریکا توپ تعویق مذاکرات را در زمین ایران میاندازند
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۵۲۲۷۳
روزنامه جوان نوشت: بعد از گذشت هفتهها از آغاز مذاکرات هستهای میان ایران و ۱+۴ که به شکل متفاوتتر از گذشته در دولت سیزدهم میگذرد، یک جریان سیاسی تلاش میکند، تیم مذاکرهکننده ایرانی را مقصر طولانی شدن روند مذاکرات فیمابین جلوه دهد، بدون آنکه کمترین اشارهای به ترفندهای غیرمسالمتآمیز به کار گرفتهشده توسط ایالات متحده و کشورهای اروپایی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استتار این حقیقت که امریکا و اروپا اراده کافی برای دستیابی به یک متن مشترک ندارند و در مقابل تیم مذاکرهکننده کشورمان را مقصر وضع بلاتکلیفی موجود نشان دهند، از جمله روشهایی است که با هدف بیاعتمادسازی جامعه به دولت فعلی و کلیت نظام صورت میگیرد.
«وارونهنمایی حقایق» یکی از شیوههای مرسوم سیاسی برای جهتدهی به افکار عمومی به سمت منافع و مطامع حزبی است؛ موضوعی که یک طیف سیاسی به فراخور رخدادهای سیاسی- اجتماعی به کار گرفته است تا همراه با تخریب جریان سیاسی رقیب، فضای بدبینی و یأس را نیز نسبت به آینده کشور ایجاد کند.
بر اساس منطق این جریان اگر غرب در طول ۴۳ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی انواع و اقسام تحریمهای ضدانسانی را علیه جامعه ایرانی وضع کرده است، نظام و گفتمان انقلاب و مسئولان ارشدی که در جهت تحقق عناصر گفتمان انقلاب اسلامی تلاش میکنند، مقصرند! اگر غرب نگاه سلطهجویانه و ارباب رعیتی به جامعه ایرانی (همانند برخی از کشورهای جهان سومی) دارد، مقصر مسئولانی هستند که روحیه استکبارستیزی دارند و بر توسعه درونزا تأکید میکنند!
به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در مطلبی مینویسد: «میتوان گفت برجام لوث شده است. وقتی در زمان مناسب، موضوع برجام نهایی نشد، تحولات بیرونی باعث شد دستاوردهای کمتری از این سند نصیب ایران شود. در شرایط فعلی هم امریکاییها و هم ایرانیها با نوعی رخوت این پرونده را پیگیری میکنند.»
نویسنده در ادامه تلاش میکند ضمن مقصرنمایی دولت، اینگونه القا کند که احیانشدن برجام میتواند ضربات جبرانناپذیری برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد، آن هم در شرایطی که دولت سیزدهم برخلاف دولت مورد حمایت جریان غربگرا همه تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات قرار نداده است.
در بخش دیگری از مطلب آمده است: «حتی دموکراتها نیز قبول نکردهاند که سپاه را از لیست تحریمها کنار بگذارند. شاید بهتر بود در زمان دولت قبل و بعد از شش دور مذاکره، برجام نهایی میشد. در کنار برجام، مسائل منطقهای و بینالمللی فراوانی وجود دارد. ایران مذاکرات دامنهداری با کشورهای عربی منطقه دارد و بحث FATF در موضوعات پولی و بانکی جدی است. مجموعه این گزارهها بر ریسک اقتصاد ایران میافزاید و پیشبینیها را از دورنمای اقتصاد ایران دشوار میکند. وقتی اقتصادی پیشبینیناپذیر میشود، سرمایهگذار نیز حاضر به سرمایهگذاری نخواهد بود.»
در نمونهای دیگر میتوان به گزارش روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «جلیلی علیه رئیسی؟» در یکی از شمارههای اخیر اشاره کرد که در بخشی از آن تصریح میشود: «هنوز عمر حضور سیدابراهیم رئیسی و دولتش در ساختمان پاستور به یک سال نرسیده که نجواهای اختلاف بخشی از جریان پایداری و هواداران سعید جلیلی با سیاستهای رئیسجمهور با صدای بلند بیان میشود. هر چه خبرها از وقوع توافق هستهای در وین بیشتر میشود، دامنه اختلافات و افشای برخی خبرها از ناحیه پایداریها و دوستان سعید جلیلی نیز بیشتر میشود. سعید جلیلی پیش از این نیز تلویحاً بیان کرده بود با روند مذاکرات موافق نیست.»
این روزنامه در جهت تخریب رویکرد دولت سیزدهم و دستگاه سیاست خارجه آن در ادامه مینویسد: «گره اصلی، اما نه در وین که در تهران است. رئیسی و وزیر امور خارجهاش در روند احیای برجام در قلب پایتخت زیر تیغ قلم حسین شریعتمداری هستند و اتاقهای فکر پایداری برای کمیته پنج نفره ضدتوافق در مجلس برنامهریزی میکنند.»
ادعای مورد اشاره جریان غربگرا در حالی است که روزنامههای این طیف موضعگیری حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در همین باره را بسیار کمرنگ مورد پوشش قرار میدهند و تلاش میکنند جای آن موضعگیری امریکاییها مبنی بر اینکه طرف ایرانی عامل تطویل مذاکرات است را برجسته کنند. وزیر خارجه کشورمان در همین باره میگوید: «اگر مکثی در روند مذاکرات وین دیده میشود، به دلیل زیادهخواهی طرف امریکایی است. وزارت امور خارجه در جهت کسب عالی منافع ملت و رعایت خطوط قرمزها با قدرت و منطق عمل میکند. هرگز زیر بار زیادهخواهی امریکا نخواهیم رفت. اگر کاخ سفید واقعبینانه رفتار کند، توافق دستیافتنی است.»
یکی دیگر از روزنامههای طیف خوشبین به امریکا در شماره روز گذشته خود مینویسد: «برخی افراد و جریانات در درون دولت وجود دارند که مایل به احیای برجام نیستند. این گروهها، برای اینکه در برابر ملت نیز حرفی برای گفتن داشته باشند، تلاش میکنند این فضا را القا کنند که توافق به دلیل سنگاندازیهای امریکا، امکانپذیر نشد. باید روشن شود که وقتی مسئولان اعلام میکنند توپ در زمین امریکاست، یعنی چه؟ در این میان، هر اندازه که افکار عمومی با نگرانی و التهاب، چشمانداز پیش روی برجام را دنبال میکنند، مخالفان مذاکرات و کاسبان تحریم از به بنبست رسیدن برجام خوشحالند و لبخند میزنند.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: مذاکرات وین توافق هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۵۲۲۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه
آفتابنیوز :
روزنامه جوان نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.