جهنم در فروغ جاویدان؛ روایت شهید صیاد شیرازی از روزی که منافقین تار و مار شدند
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۵۳۶۱۲
شهید صیاد شیرازی در خاطرات دفاع مقدس خود درباره عملیات مرصاد مینویسد: در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 21 فروردین ماه سالروز شهادت صیاد دلها، امیر سپهبد علی صیاد شیرازی است که سحرگاه 21 فروردین سال 78 بهدست گروهک منافقین به درجه شهادت نائل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صیاد شیرازی کابوس منافقین بود. مرداد ماه 67 و پس از امضای قطعنامه 598، خبرهایی از اقدام منافقین برای تصرف شهرهای غربی کشور به گوش میرسید. سوم مردادماه سال 67 منافقین حمله خود را برای تصرف کرند و اسلامآباد و سپس حرکت به سوی کرمانشاه آغاز کردند. شهید صیادشیرازی در آن زمان نمایندگی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع را به عهده داشت و با توجه به شناختی که از ضدانقلاب و منافقین داشت، راهی کرمانشاه شد.
سپهبد صیاد شیرازی با یک فروند بالگرد 214 که دو فروند بالگرد هجومی کبرا آن را اسکورت میکردند، برای شناسایی دشمن روی محور کرمانشاه - قصرشیرین پرواز کرد. این فرمانده، با تدابیر لازم پس از حضور در منطقه تمامی محورهای هجوم منافقین را شناسایی و ابتکار عمل را از آنها گرفت و با این کار عملاً حرکت ستون نظامی منافقین را متوقف کرد.
شهید صیاد شیرازی در بخشی از خاطرات خود درباره عملیات مرصاد نوشته است: «چنان جوّ پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. نیمه شب چهارم مرداد بود و تا ساعت یک و نیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همینطور در حال پیشروی است؟ ساعت پنج به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان، تأکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چارهای نداریم هلیکوپترهای کبری باید آماده باشند. صبح روز پنج مرداد عملیات با رمز یا علی (ع) آغاز شد. در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. عملیات که تمام شد، در جاده کرمانشاه - اسلامآباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.»
ضربه سنگین صیاد به فروغ جاویدان سبب کینهای عمیق در دل منافقین شد. در طول سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی و عملیات موفقآمیز مرصاد، منافقین درصدد به شهادت رساندن عامل شکستشان بودند، عملیات شهادت صیاد دلها را زنی بر عهده گرفت که در سال 65 خود را جزو توابین نشان داد و از زندان آزاد شد.
زهره قائمی، فرماندهی به شهادت رساندن سرلشکر صیاد شیرازی را بر عهده گرفت تا کینه چندین ساله منافقین را از این فرمانده دلیر بگیرد. صیاد دلها، سحرگاه 21 فروردین سال 78 هنگام خروج از منزل توسط مردی در لباس رفتگر ترور و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. سخنگوی گروهک منافقین ساعتی پس از این اقدام کینهورزانه، در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای فرانسه مسئولیت این جنایت خونبار را بر عهده گرفتند.
اما عملیات مرصاد و ضربه به منافقین تنها گوشهای از فعالیتهای این فرمانده عالیمقام بود. اقدامات، رشادتها، جهادها و از خودگذشتگیهایهای صیاد دلها در دوران هشت سال جنگ تحمیلی و سالهای پس از جنگ، مورد توجه نویسندگان قرار گرفته و در همین ارتباط کتابهای بسیاری به چاپ رسیده است. انتشارات سوره مهر نیز در همین رابطه کتابهایی چون «ناگفتههای جنگ»، «در کمین گل سرخ»، «آزادی خرمشهر» و «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» را به چاپ رسانده که بعضی از این عناوین مانند «در کمین گل سرخ» مزین به تقریظ مقام معظم رهبری نیز شده است.
روایت داستانی جنگ تحمیلی از زبان صیاد دلها
کتاب «ناگفتههای جنگ» حرفها و خاطراتی از زبان شهید علی صیاد شیرازی است. این خاطرات سالهای پیش و در روزهای پایانی جنگ تحمیلی توسط حجتالاسلام سعید فخرزاده ضبط شده و سپس از سوی احمد دهقان، از نویسندگان موفق عرصه جنگ تحمیلی، تدوین و با تجربههایی در داستاننویسی حوزه دفاع مقدس به خوبی آمیخته شدهاند.
میتوان گفت این کتاب دربردارنده فعالیتها و اقدامات درخشان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در روزگار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین زمان جنگ تحمیلی است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «چند روز مانده به 22 بهمن، در پادگان نگهبان بودم. شب رفتم داخل آسایشگاهها سری بزنم و ببینم روحیهها چطور است. بیشتر برای آن حالت خودم رفتم، نه برای بازدید. یک سیستم آموزشی داشتیم که متعلق به نوجوانان بود؛ نوجوانان ارتشی. آسایشگاه این نوجوانان خیلی پُرشور و حال بود. آنان، هماهنگ با مردم، از بیرون شعارهایی یاد گرفته و داخل آسایشگاه گفته بودند.
شبکه ضد اطلاعات کارکرده بود. دژبانها آمده بودند و آنها را کتک زده بودند. بعضیها را با باتوم برقی زده بودند. رفتم و دیدم خیلی ناراحت هستند. بد و بیراه میگفتند. روحیهشان را تقویت کردم که این برنامهها خیلی خوب است و من فردا سر و صدا میکنم که چرا شما را زدهاند. اینها یک خرده تحریک شدند.»
خوانشی متفاوت از زندگی شهید صیاد شیرازی
کتاب «در کمین گل سرخ» نیز روایتی متفاوت از زندگی صیاد دلهاست که به قلم محسن مؤمنی شریف، داستاننویس، به رشته تحریر درآمده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «علی آن شب همراه خواهر بزرگش که از درهگز آمده بود، به حرم رفت. اینکه در آن شب در آنجا چه گذشت و علی چه گفت و چه شنید، تنها خدا میداند و بس. اما همان شب در تهران، خیابان دیباجی، همسایگان او چند مورد رفت و آمد مشکوک دیده بودند. پیکانی در آن نیمهشب چندبار طول خیابان را پیموده بود. رفتگر شهرداری را دیده بودند که ناشیانه خیابان را جارو میکرده و حرکات و نگاههایش غیر عادی بوده و... اما در مشهد، علی هنگامی از حرم برگشت که آفتاب صبح جمعه تابیده بود.
او سر راهش نان سنگک و پنیر و خامه گرفته بود. مانند همیشه خود بساط صبحانه را پهن کرده و بعد پدر و مادرش را دعوت به صبحانه کرده بود. بعد گویی که عجله داشته باشد، به سراغ بستگانش رفته بود و تا ظهر به خانه اغلب آنها سرکشیده بود. حتی آنها میگویند انگار از سرنوشت خود خبر داشته که آنها را نسبت به انجام فرایض دینی و وظایف فردی و اجتماعیاشان سفارش میکرده است. سرانجام حدود ظهر به سوی تهران پرواز کرد...».
تقریظ امام خامنهای بر کتاب «در کمین گل سرخ» منتشر شدخاطرات صیاد از روزهای آزادی خرمشهر
کتاب «آزادی خرمشهر» هم حاصل مصاحبه سعید فخرزاده با شهید صیاد شیرازی با تدوین احمد دهقان است. این کتاب دربردارنده خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی پیرامون روزهای در آستانه آزادسازی خرمشهر است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «بعد از عملیات فتحالمبین، روحیه عالی بر رزمندگان اسلام حاکم بود. قوت و اطمینان برای ادامه نبرد داشتیم و پیروزی را حتمی میدانستیم. میتوانم بگویم یکی از دلایلی که موجب شد بعد از عملیات فتحالمبین، دست به یک اقدام جسورانه بزنیم و منطقهای را طراحی بکنیم که حدود شش هزار کیلومتر مربع وسعت داشت، دلیلش این بود که از هر نظر احساس قوت و قدرت میکردیم. البته تحلیلگران تاریخ جنگ و کسانی که میخواهند تحلیل دقیق داشته باشند، جالب است بدانند که چه دلایلی باعث شد یکدفعه توان رزمی ما افزایش پیدا کرد، در حالی که به امکانات رزمی ما افزوده نمیشد.»
تلاش امیر صیاد شیرازی برای نگارش تاریخ دفاع مقدس
کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» درباره فعالیتهای صیاد دلها پس از دوران جنگ تحمیلی است. وی در سال 1373 برای انتقال دانش و تجربیات جبهه و جنگش به دانشگاه افسری امام علی (ع) دعوت شد و در نقش معلمی بود که احساس میکرد برای برجسته نمودن نقاط و نکات آموزشی و علمی جنگ و تسهیل راه نگارش تاریخ هشت ساله دفاع مقدس، تشکیلاتی نیاز است؛ از این رو هیئتی را بانام «معارف جنگ» که تشکیلاتی افتخاری بود، ایجاد کرد تا خاطرات و مطالب رزمندگان اسلام را در مأموریتهای میدانی و تحقیقاتی در صحنهها، مناطق عملیاتی و عوارض باقیمانده از جبهههای جنگ، ضبط و ثبت صوتی و تصویری نماید تا در تهران کار تکمیلی آن پی گرفته شود.
14سال اسارت در اردوگاه اشرف بهروایت یک عضو جداشده/ رجوی با انقلابهایش در سازمان ارزشهای اخلاقی را زیر پا میگذاشتمحسن کاظمی در سال 1374 فرصت یافت تا بهعنوان وقایعنگار سفرهای میدانی با این هیئت پیوند بخورد و در 9 سفر میدانی، حوادث را بهصورت لحظهبهلحظه به ثبت برساند. وی علاوه بر این، با تیزبینیهای خود تمام فعالیتها، سخنرانیها، گفتارها، خاطرات، روشهای مدیریتی و حتی مناجاتهای شبانه شهید صیاد شیرازی را ثبت کرد تا بعدها اثری که عرضه میکند، بر محور شخصیت شهید شیرازی استوار باشد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «چهارشنبه یکم شهریور 1374 فرودگاه مهرآباد، پایگاه هوایی هوانیروز هوای داخل سالن انتظار، از گرمای تابستان پر شده و همه را کلافه کرده است. تشنگی، امانم را گرفته. از بد حادثه کلمن آب را هم در مقابل چشمانم گذاشتهاند. خیلی با خود کلنجار میروم تا آب ننوشم، این مقاومت چندان دوام نمیآورد و سرانجام به سمت آب میروم. «السلام علیک یا اباعبدالله». با خود میگویم آیا میتوانم وظیفه سنگینی که بر عهدهام گذاشتهاند، به خوبی انجام دهم؟ و آیا میتوانم پا به پای همراهان حرکت کرده، لحظهها را شکار کنم و وقایع را آنطور که هست به بند قلم بکشم؟»
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سوره مهر منافقین خاطرات دفاع مقدس کتاب سوره مهر منافقین خاطرات دفاع مقدس کتاب شهید صیاد شیرازی علی صیاد شیرازی کمین گل سرخ جنگ تحمیلی صیاد دل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۵۳۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بود
یک اصفهان شناس گفت: علامه درچهای به شدت به روضهخوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضهخوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام علی محزونیه استاد حوزه و دانشگاه در دومین نشست بررسی ابعاد کلامی و اعتقادی آیت الله سید محمدباقر درچهای با اشاره به سه منش در مقام شناخت و وصف ولایت اهل بیت اظهار کرد: توصیه اهل بیت به طریق اعتدال است به این نحو که از غلو پرهیز شود و از طرف دیگر هم کسی در این زمینه عقب نماند و مرحوم آیت الله سید محمدباقر درچهای در دعوت به ولایت، منشی اعتدالی داشتند.
وی درباره شئون غلو افزود: یکی از مراتب غلو آن است که اهل بیت را جای خدا بنشانیم، مرتبه دیگر آنکه تدبیر و اداره جهان به جای خدا، به اهل بیت سپرده شود البته تعاریف غلو در مکاتب کلامی شیعه متفاوت است که ریشه آن به مبانی هستی شناسی و انسان شناسی میرسد. اگر فضائل اهل بیت را به دانههای یک تسبیح تشبیه کنیم، نخ اتصال آن باور به مجرای فیض بودن اهل بیت است که فهم این مطلب ما را از گرفتار شدن به غلو و تقصیر باز میدارد.
سخنران دیگر این مراسم محمدحسین ریاحی استاد تاریخ و اصفهانشناس بود که در وصف عظمت آیتالله درچهای اظهار کرد: آیتالله درچهای منشأ تحول بزرگی شد و شاگردان فراوانی از وی کسب فیض کردند؛ شخصیتهایی مانند شهید مدرس، آقا ضیا عراقی، سید جمال گلپایگانی، سید عبدالحسین طیب، میرزا علی آقا شیرازی، عالم نجف آبادی، محمدعلی مبارکه، شیخ محمود انصاری، حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، استاد همایی و بسیاری از فضلای دیگر از محضر ایشان بهرهها بردند و تحت تأثیر مسلک عملی استاد خود هم بودهاند، ذکر دو شاگرد او یعنی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله سید حسین بروجردی کافی است تا ما به جایگاه وی پی ببریم.
وی در ادامه افزود: مرحوم همایی ذکر میکند که سیل وجوهات به سمت او میآمد اما آقای درچهای هیچ چشمداشتی به آنها و هیچ تعلقی به دنیا نداشت؛ بسیار اهل مراقبه و رعایت و تقوا بود و شخصیت این عالم، جامعیت بالایی داشته است.
این اصفهان شناس بیان کرد: علامه درچهای به شدت به روضه خوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضه خوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
سخنران پایانی این نشست تخصصی، حجتالاسلام سید محمدعلی موسوی امام جمعه شهر درچه بود که اشاره به حساسیت آیتالله درچهای نسبت به روضهخوانیِ صحیح اظهار کرد: سالها قبل کتابی با عنوان تخت فولاد، بدون ذکر نویسنده، که سراسر جعل و نسبتهای ناروا به آیتالله درچهای است منتشر شد. در دوران جوانی آیتالله مکارم شیرازی فرمودند این کتاب کار علی دشتی است و از من خواستند که در جواب این نوشتار، مقالهای بنویسم و بر این اساس با استناد به بزرگترهای فامیل، تحقیقاتم را کامل کردم و مقالهای نوشتم.
وی در ادامه با اشاره به وامداری آیتالله بروجردی به آیت الله درچهای افزود: آیتالله بروجردی در جوانی در زمینه وضو گرفتن وسواس داشت و آقای درچهای به او میگوید که پیش چشمش وضویی بگیرد، او هم بدون وسواس وضو میگیرد سپس دستور میدهد که با همین وضو نماز بخواند و آیت الله بروجردی بیان میکند با این قوت قلب، وسواس از سر من افتاد؛ آیتالله بروجردی میگفت هنگامی که از اصفهان به نجف رفتم، مجتهد شده بودم و درس آخوند خراسانی در نجف هم مبانی من را که نزد آیتالله درچهای فراگرفته بودم را تغییر نداد.
امام جمعه درچه با اشاره به همت آیتالله درچهای توضیح داد: وی در زمان مرجعیت روزانه ٧ ساعت مطالعه میکرد و دلیل این همه مطالعه پاسخ میداد که از من درخواست فتوا میشود، اگر روز قیامت به من بگویند فتوایی که دادی غلط است و چرا چنین کردی، من در پاسخ خواهم گفت خدایا من آن میزان که در توانم بود، تحقیق کردم و بیش از این دیگر نمیتوانستم.
حجتالاسلام موسوی افزود: آقای درچهای اگر میدید کسی بالای منبر مطلب خلافی میگوید همانجا به او تذکر میداد چرا که معتقد بود چون آن شخص انحراف را در جمع در دل مردم انداخته باید در همان میان مردم، اشتباهش بیان شود تا آن انحراف در ذهن مردم نماند و همین مطلب موجب میشد که بیماردلان با او دشمنی کنند.
وی گفت: شهید مدرس با حضورش در پای درس آیتالله درچهای، توانسته بود چندین جلد کتاب تقریرات بنویسد که هنوز چاپ نشده و ما نیز تا به امروز با بخشی از دستنوشتههای آیتالله درچهای توانستهایم ٢۶ جلد کتاب با عنوان میزان الفقاهه چاپ کنیم این در حالی است که مجلدات فقهی و اصولی آیتالله درچهای بسیار بیشتر از اینها است و هنوز چاپ نشده است.
امام جمعه درچه در پایان سخنانش درباره طرز وفات آیتالله درچهای بیان کرد: برادر مرحوم من آقای سید تقی درچهای در کتاب ستارهای از شرق، ١۶ دلیل نوشتهاند که علامه درچهای را شهید کردند همچنین حاج آقای صهری از علمای اصفهان بالای منبر فریاد میزدند که والله والله ایشان را شهید کردند.
کد خبر 748061