فاطمه گودرزی: خانوادهها از بازیگر شدن فرزندانشان هراس دارند
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۶۶۶۷۹
به گزارش تسنیم، جریانِ امنیتبخشی به بانوان سینمای ایران به تشکیل شورای اخلاق حرفهای سینما رسید. تشکیل این شورا در واکنش به بیانیه سینماگران زن در اعتراض به خشونت و باجخواهی جنسی در پشتِ صحنه سینما اتفاق افتاد. محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در جدیدترین اظهارنظر خود به این نکته اشاره کرده که "قطعاً سازمان سینمایی، دولت و وزارت ارشاد اگر کوچکترین مسألهای پیش بیاید قاطعانه با آن برخورد خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
(او به این نکته اشاره کرده که در این زمینه با خانه سینما صحبت کرده و شورای صیانت را مجدداً فعال کرده است)- خزاعی همچنین تأکید کرد: در کنار شکایتهای فردی ممکن است شکل دومی هم وجود داشته باشد بر این اساس که جریانی صنفی بوده که شکل گرفته و دوستان قصد دارند بداخلاقیها و آزارها و خشونتهایی را که ممکن است در جریان یک پروژه سینمایی و سر صحنه وجود داشته باشند، پیگیری کنند چون ممکن است به دلیل فشار کاری به برخی از عوامل صحنه توهین یا جسارت شود که این مسائل هم باید پیگیری شود.
رئیس سازمان سینمایی همچنین به این نکته اشاره کرده که سازمان سینمایی با تمام راهکارهای قانونیاش آماده است شکایات هرکدام از این دوستان شورای 5 نفره یا هرکدام از عزیزانی که این بیانیه را امضا کرده و یا حتی جزو این 300 نفر نیستند، پیگیری قانونی کند تا به نتیجه برسد اما اگر این جریان یک جریان صنفی نیست و قرار است به یک جریان دیگری مانند یک جنبش اجتماعی یا سیاسی در کشور تبدیل شود من در جریانش نیستم و تحلیلی از این اتفاقات ندارم اما اگر جریان صنفی مطرح باشد ما در هر شرایطی از هنرمندانمان صیانت میکنیم.
روزِ گذشته گفتوگویی با سحر زکریا در این باره منتشر شد و امروز با فاطمه گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون همکلام شدیم و او درباره این موضوع و جریانِ امنیتبخشی به بانوان سینمای ایران گفتوگویی با خبرنگار تسنیم انجام داد که مشروح آن را در ادامه بخوانید:
شرایط سخت ایجاد شده برای ورود تازهواردها
نخستین بازی فاطمه گودرزی در تلویزیون مجموعه «آیینه» بود. با «ماه منیر»، «ترانه مادری» و «دردسرهای والدین» بیشتر شناخته شد. «میخواهم زنده بمانم» ایرج قادری فصلِ جدیدی از بازیگری او را در سینمای ایران رقم زد. او درباره جریانِ امنیتبخشی به بانوان در سینمای ایران، تأکید کرد: همه این مطالبی که گفته میشود را به چشم ندیدم اما خیلی شنیدم. متأسفانه شرایط برای حضور کسانی که قرار است واردِ این حرفه بشوند، بسیار سخت شده است. شرایطی که باعث شده به خیلی از کارها تَن دهند. مشکلی است شاید خیلی سال وجود داشته و در سالهای اخیر، ظاهراً بیشتر هم شده است.
نباید دنبال مقصر بگردیم
او با اشاره به اینکه نباید دنبال مقصر بگردیم، گفت: به نظر میرسد همهچیز باید قانونمند و قانونی دنبال شود تا این مسائل حل شود. ما نیاز داریم قوانینی گذاشته شود که به هنگامِ بروز هر تخلفی با صراحت پیگیری و اقدام کند. حالا این آقا و یا این خانم، پارتی و نفوذی دارند میتوانند مسائلشان را پیش ببرند؛ اینطور نباید باشد. البته فقط هم به حرفه ما برنمیگردد در شغلهای دیگر هم شاهدِ این اتفاقات هستیم. اما چون ما جلوی دوربینیم و هر اتفاقی بیفتد رسانهها روی آن متمرکز میشوند بیشتر نمایان است.
با نوشتنِ اسمها در خوبها و بدها، راهی به جایی نمیبرد
گودرزی در پاسخ به این سؤال که فضای سینما و نمایشی کشور در گذشته بهتر از امروز بوده است، تأکید کرد: من فکر میکنم در دورههای مختلف کم و بیش شاهدِ این اتفاقات بودهایم اما این سالها شدتِ بیشتری پیدا کرده است. حریمهایی که باید حفظ میشده به آن توجه نشده است. به مسائل دیگری توجه کردهاند؛ صرفاً با فرستادن آدمها سر پروژهها و مثلِ بچههای کلاس اول تنبیه و توبیخ کردن (اسمها در خوبها و بدها نوشتن) راهی به جایی نمیبرد. درستترین شکل آن با همکارها به راهکاری رسیدن است. باید بزرگان این حرفه و هنرمندان در جلساتی گردهم آیند و به راهحل و راهکار برسند. شاید این مسائل در کشورهای دیگر باشد اما چون ما مدعی اخلاقِ اسلامی هستیم یک مقداری بیشتر فشار میآورد.
آیا سرمنشاء این اتفاقات به میهمانیهای شبانه و تقسیم نقشها برمیگردد؟
او درباره اینکه آیا سرمنشأ بیشتر این اتفاقات در میهمانیهای شبانه و تقسیم نقشها به این صورت و اشکالِ غیرمرسوم دیگر برمیگردد، گفت: من هیچوقت در این میهمانیها نبودهام. ممکن است در این میهمانیها هم نقش انتخاب کنند. چنین ارتباطاتی وجود داشته باشد. اما فضای کشورمان آلوده است. آنقدر در کشور این مشکلات ایجاد شده که به فقر فرهنگی و اجتماعی برمیگردد. به نظرمن این موضوع باید شکلِ قانونمندی پیدا کند و طی جلساتی صحبت کنند؛ نه اینکه دو دستگی و تقسیمبندیها باعث شود دور یک میز ننشینند. باید کنارِ هم و با اصول و منطق به راهکارِ درستی دست پیدا کنند.
محیط بیرون از سینما آلوده شد و این آلودگیها به داخل سینما نفوذ کرد
این بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به این سؤال که همین ناامنیها باعث شده برخی از خانوادهها هراس دارند فرزندانشان واردِ این حرفه بشوند، توضیح داد: من از سن کمتر کار میکردم در همان دوره پدرها و مادرها پیگیرِ محیط امن و ناامن در این حوزه بودند، چون علاقهمندان به این حرفه بسیار است. بخشی از این امنیت به خودِ آدمها برمیگردد؛ من 35 سال است در این حرفه فعالیت دارم. در دورهای فضا تمیزتر، پاکتر و ارتباطات درستتر بود. کسی که استعداد داشت به عنوان بازیگر و هنرمند استفاده میکردند و آرام آرام محیط بیرون از سینما آلوده شد و این آلودگیها به داخل سینما نفوذ کرد.
فکر میکنند همهچیز در شهرت خلاصه میشود
وی تأکید کرد: یادم است آن موقع برای ما خیلی خانواده و لطمه نخوردن به زندگیهایمان اهمیت داشت و الان برخی اوقات این اتفاق نمیافتد؛ همه خانواده و زندگی فدایِ حرفه میشود. فکر میکنند همهچیز در شهرت خلاصه شده است. همه این اتفاقات باید با شکلِ درست و سیستماتیک پیش برود. در این صورت هیچ ناراحتی و هراسی خانوادهها نداشته باشند و با طیبِ خاطر اجازه بدهند فرزندانشان وارد این حرفه و فضای نمایشی کشور بشوند.
گودرزی در پایانِ صحبتهایش از حضور در سریالِ تلویزیونی خبر داد که به دلیل رسانهای نشدنِ توسط عوامل و سازندگان نخواست نامی از این مجموعه ببرد.
منبع: الف
کلیدواژه: سازمان سینمایی سینمای ایران میهمانی ها وجود داشته برمی گردد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۶۶۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام