ماجرای زن جاعل و لقمه افطاری
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۶۸۹۰۴
در روایتها آمده است اگر یک مؤمن را افطار دهید مثل آن است که یک بنده را در راه خدا آزادکردهاید. حیف نیست. ماه رمضان بیاید و برود و این سنت نبوی را زمین بگذاریم و از ثواب اطعام بینصیب بمانیم؟! راستش قبول کنید این روزها تا حرف افطاری به میان میآید، تصویر ذهنی ما یک سفره است با چند نوع غذا از حلیم و آش تا کاسههای کوچک شلهزرد و حلوا و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ترویج فرهنگ افطاری ساده را از همین ماه رمضان شروع کنیم
ساده بگیرید و با دعوت اعضای بیشتری از فامیل ثواب بیشتری از افطاری ببرید. باور کنید یک مدل غذا برای افطاری کافی است. یا حلیم، آش، سوپ با نان و پنیر و سبزی. حتماً لازم نیست خودتان را به خرج بیندازید. حواستان باشد افطاریهای پرهزینه حتی اگر گناه هم نباشد، زمینه حسرت خوردن دیگران و اسراف را فراهم میکند. اما اگر افطاری شما ساده باشد نه خبری از چشم و همچشمی است نه اینکه جیب شما خالی میشود، یک جمع فامیلی در عین سادگی دورهم جمع میشوند و زمینه حل بسیاری از مشکلات در همین جمعهای ساده فامیلی ایجاد میشود. به هم قول بدهیم ترویج فرهنگ افطاری ساده را از همین ماه رمضان و از خانه خودمان شروع کنیم.
یک پیمانه برنج بیشتر، سحری برای رفتگر محله
برای اطعام در ماه رمضان حتماً لازم نیست یک دیگ برنج درست کنید و برای تعداد زیادی غذا درست کنید. همین امشب موقع خیس کردن برنج سحری یک پیمانه برنج بیشتر بردارید و نیت کنید. زمانبندی آماده کردن سحریتان را طوری پیش ببرید که وقتی صدای جاروی رفتگر را شنیدید غذایتان آماده باشد و این روایت را در گوشه ذهنتان داشته باشید. رسول خدا فرمودهاند: «اول کسانی که به بهشت وارد شوند و هم بر لب حوض کوثر نزد من آیند، احسان کنندگان خواهند بود.»
یک پیشنهاد برای آپارتماننشینها
حتماً مو سفید کردهها یادشان هست که قدیمها ماه رمضان که میشد یک پای پاتوقهای افطاری حیاط خانهها بود. سفره افطار از این سر تا آن سر حیاط پهن میشد. همسایهها دورهم جمع میشدند و گل میگفتند و گل میشنیدند. در همان حال و احوال بود که همسایهها از حال هم باخبر میشدند و میفهمیدند مثلاً همسایه سر کوچه تصادف کرده و مرد خانه که راننده تاکسی بوده خانهنشین شده و بدون درآمد؛ همه دستبهجیب میشدند و حواسشان را میدادند به اینکه کمکحال همسایهشان شوند. نگویید دیگر نمیشود از این کارها کرد. امسال خرق عادت کنید. همه آپارتمان نشین شدند؛ درست! حوض وسط حیاط و شمعدانی ندارید، اما حیاط که دارید؟ پارکینگ که دارید؟! یک سفره ساده در حیاط آپارتمان بیندازید. لقمههای ساده افطاری آماده کنید، اهالی ساختمان را هم خبر کنید به صرف افطاری دسته جمعی. مطمئن باشید آن شب، شب یه یاد ماندنی خواهد بود.
کوچه امشب پر از نور خداست
دست به دست هم دهید و یکی از شبهای ماه رمضان بساط افطاری را در کوچه پهن کنیم. نشد ندارد. همه ما تجربه نذری دادنهای محرم را داریم. بانیان هیات با دست خالی شروع میکردند و دست آخر صدها نفر پای سفره نذری مینشستند. سفره افطار که هزینه کمتری هم دارد، اما دورهم جمع شدن همسایه ها، بازی بچهها کنار سفره افطار حال خوب را به اهالی محله میدهد. این سفره افطار میتواند در نزدیکترین بوستان محله هم پهن شود وشبهای ماه رمضان را خاطره انگیز کند.
افطاری در مسجد
افطاری دادن در مسجد مثل همه لحظههای ماه رمضان، خدایی است؛ کسی نمیداند شغلت چیست و چقدر درآمد داری، پولدار باشی یا فقیر، همه کم یا زیاد یک جور غذا میگیرند و دور از تجمل و چشم و هم چشمی کنار هم مینشینند. خرج زیادی هم ندارد. از خادم مسجد بپرسید که معمولاً چند نفر برای خواندن نماز به مسجد میآیند. شما ۲۰ نفر اضافهتر حساب کنید و بساط افطاری را آماده کنید. اگر دستتان تنگ است حتماً لازم نیست پلو و خورش درست کنید. ساده بگیرید. لقمههای کوکو سیب زمینی با گوجه و خیار هم یک جور افطاری است. لطفش در آن است که افطاری در مسجد برکت دارد. هیچ کس گرسنه از در مسجد بیرون نمیرود. حتی آنهایی هم که روزه نبودند وقتی فهمیدند بزم افطار در مسجد به راه است کنار روزه داران نشستهاند و افطار کردند. چه بسا حال خوب این سفره افطاری روی آنها هم تاثیربگذارد.
ماجرای زن جاعل فیلم مارمولک و لقمههای افطاری
فیلم مارمولک را یادتان هست؟ سکانسی که یک لقمه ساده نان و خرما که با خلوص نیت بانی آن آماده شده بود چطور حال و احوال زن خلافکار جاعل را عوض کرد؟ فیلم نامهها را از روی زندگی ما آدمها مینویسند. پیشنهاد بعدی ما برای اطعام در ماه رمضان، پخش کردن افطاری در گرم خانهها و میان کارتن خواب هاست. خدا را چه دیدید؟! شاید لقمه ساده افطاری شما هم، همان کار را با دل زن جوان کارتن خواب کرد. حالا متحول هم نشود، همین قدر که دلش کمی آرام بگیرد و آن شب دست کجی نکند یعنی برکت ماه رمضان کار خودش را کرده است. موقع آماده کردن غذا یا لقمههای افطاری نیت کنید و سوره حمد را بخوانید. پیدا کردن گرم خانهها هم کار سختی نیست. یک سرچ ساده در اینترنت برای پیدا کردن نشانی آنها کافیست.
به عشق آقا امام حسن (ع)
از سادهترین راه اطعام در ماه رمضان غافل نشوید بعدازظهر یکی از همین روزهای ماه رمضان به نانوایی محله بروید و به شاطر بگویید امشب به اندازه چند تنور نان از کسی پول نگیرد. پول نانها را با شاطر حساب کنید و ثواب این اطعام را نذر سلامتی امام زمان (عج) کنید. اگر مثلاً هر تنور نانوایی بربری را ۵۰ نان حساب کنید، شما با قوت غالب ماه رمضان، ۲۵ خانواده را به طور میانگین اطعام کردید. چه ثوابی از این بهتر. اگر در محلهای با اهالی مرفه زندگی میکنید کمی به خودتان سختی دهید. سوار ماشین شوید و به نانوایی محلههای محروم بروید. مطمئن باشید دور و بر ما خانوادههایی زندگی میکنند که حتی توانایی تأمین هزینه نان را هم ندارند.
ترویج فرهنگ افطاری ساده را از همین روزهای مبارک شروع کنیم.
منبع : فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: افطاری ترویج فرهنگ ماه رمضان سفره افطار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۶۸۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت:
سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901683