زیدآبادی: دولت رئیسی آخرین فرصت است
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۶۹۸۴۷
احمد زیدآبادی در اعتماد نوشت: بارها گفتهام اقتصاد، سیاسیترین مساله ایران است، اما اکنون باید گفت که اقتصاد سرنوشت است! بدون سامانیابی اقتصاد، کشور ثابت و آرامش خود را از دست میدهد، اما سامان دادن به اقتصاد با توجه به مختصات سیاسی و فرهنگی کشور، به امری فوقِ دشوار تبدیل شده است.
اغلب نیروهای سیاسی از سامان اقتصادی و راه دستیابی به آن، تصوری بسیط دارند و این شامل عموم نهادهای حاکم هم میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چنین وعدهای خود نشانه روشن و دلیل محکمی از تصور بسیط نامزدهای ریاستجمهوری از پیچیدگی وصفناپذیر گرههای اقتصاد ایران و باور برخی اقشار اجتماعی به تحقق این نوع وعدهها، علامت همین تصور سادهانگارانه از سوی آنان است.
متاسفانه پایههای اقتصاد ایران بسیار ضعیف و در مواردی ویران شده است. این موضوع بر فرهنگ عمومی هم عمیقا اثر گذاشته و به موضوعی برای رقابتهای گمراه کننده و ناسالم باندهای سیاسی تبدیل شده است. این موضوع باز به نوبه خود، تفرقه بر سر راهکارهای صحیح اقتصادی را در بین نیروهای موثر اجتماعی به طرز بیسابقهای دامن زده بهطوری که حتی یک اصلِ مورد اجماع در جهت حل و فصل بحرانهای اقتصادی کشور در بین آنها نمیتوان یافت.
اینکه چرا کشور به این نقطه رسیده حکایت تلخ و دردناکی است که عمدتا در فقدان بینش علمی، منفعتطلبیهای نامشروع شخصی و گروهی، تمامیتخواهی سیاسی و سیطره ایدئولوژیهای مخرب بر ذهنیت اغلب نیروهای ذینفوذ سیاسی و اجتماعی، ریشه دارد.
به عبارت دیگر، موانع موجود بر سر راه بهبود اقتصاد کشور از جمله مهار تورم افسارگسیخته و گرانی کمرشکن، چنان در همه ابعاد زندگی اجتماعی و ساختارهای سیاسی و نهادهای تصمیمگیر کشور ریشه دوانده است که غلبه بر آنها جز از طریقِ مجریانی مجرب و مورد اعتماد، پشتیبانی عموم نخبگان و همراهی و تحمل اقشار مختلف مردم، ممکن و میسر نیست.
حتی اگر همه این شرایطِ دشواریاب نیز فراهم شود، باز هم سالمسازی ساختارهای اقتصادی کشور و ایجاد وضعیتی کم و بیش مطمئن و باثبات در این زمینه، امری بسیار تدریجی و زمانبر است و در واقع اذعان به این مساله خود نخستین گام برای ورود در چنین راهی است. اما در کشور ما که همه امور از محور خود خارج شده و بدترین نوع عوامزدگی و عوامفریبی بر تمام وجوه سیاست کشور سیطره پیدا کرده است، هیچ مقامی جرات بیان این واقعیت بدیهی و قطعی را ندارد، زیرا اذعان به چنین امری، چون خلاف وعدههای شیرین و بیاساس قبلی آنها به مردم است و با واکنش عصبی نیروهای رقیب و نارضایتی افکار عمومی روبهرو میشود.
از همینرو هنگامی که سید ابراهیم رییسی به ساختمان پاستور راه پیدا کرد، به وی تاکید کردم که در حوزه اقتصاد، امکان شقالقمر یا معجزهای سریع نیست، اما میتوان با ابتکاراتی خارج از حوزه اقتصاد، زمینه جلب اعتماد عمومی و امید به آینده را فراهم کرد تا در پرتو آن تابآوری اجتماعی، فرصت لازم را برای بهبود تدریجی وضع اقتصادی کشور ایجاد کند؛ بنابراین توصیههایم به وی عمدتا به گشایش فوری در فضای اجتماعی و فرهنگی، کاهش فشار علیه ناراضیان سیاسی و بهبود روابط خارجی کشور به عنوان پیششرطهای کنترل تدریجی بحران اقتصادی منحصر میشد.
از برخی اظهارنظرهای آقای رییسی میتوان حدس زد که شخصا به انجام این امور کاملا بیعلاقه نیست، با این حال، گرچه دست و پای او به اندازه روسای جمهور قبلی بسته به نظر نمیرسد، ولی پراکندگی ویرانگرِ قدرت سیاسی و خودسریهای پایانناپذیرِ ناشی از آن در عرصه رسمی، ظاهرا توان هرگونه حرکت موجآفرین و افقگشا در این زمینهها را از وی سلب کرده است.
در چنین شرایطی، تمام نارضایتیهای اجتماعی در قالبِ مطالبات اقتصادی جامعه متمرکز و فشار آن بهطور مستقیم و یکجا متوجه دولت خواهد شد. دولت احتمالا در برابر این فشارها کنترل خود را از دست خواهد داد یا با دستپاچگی، تصمیماتی خواهد گرفت که هر یک مغایر و متضاد دیگری خواهد بود به خصوص اینکه «صاحبنظران اقتصادی» نیز هر کدام بر راهکاری تاکید میکنند که هیچوجه اشتراکی در آنها قابل کشف نیست و موردی از اجماع نظر در بین آنان نمیتوان یافت.
به هر حال، دولت رییسی فرصت چندانی در اختیار ندارد. بدبختانه در پشتِ ناکامی و شکست او فرصتی برای دیگران هم نهفته نیست. از اینرو، سوگمندانه باید گفت که دولت او آخرین فرصت برای همه است حتی همه آنان که آرزوی ناکامی و شکست آن را دارند!
بعید میدانم تاریخ ایران چنین تراژدی هولانگیز و سوگناکی را تجربه کرده باشد! درست به همین دلیل، تمام قدرت اجتماعی باید در جهت هدایت دولت به سمت درست به کار افتد. احیای سریع برجام نقطه آغازین و نمادین دولت برای حرکت در جهت درست است. جز این شود، روزگاری را تجربه خواهیم کرد که نیاکانمان در عهد مغول هم تجربه نکردند!
منبع: فرارو
کلیدواژه: احمد زیدآبادی دولت سیزدهم ابراهیم رئیسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۶۹۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.