«نامههای شرجی» خوانده شد/ «دستهایت کو ممحسن؟»
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۸۳۰۴۷
به گزارش خبرنگار مهر، روز سهشنبه ۲۳ فروردین سومین روز از همایش «هشت روایت از هشت سال مقاومت» نیز سپری شد. در این روز همایش که در تالار محراب برگزار شد، ۳ نمایشنامه «نامههای شرجی» شهرام کرمی، «دستهایت کو ممحسن» رضا گشتاسب و «کانال کمیل» سیدحسین فداییحسین خوانش شد.
در ساعت ۱۸، نمایشنامهخوانی «نامههای شرجی» به کارگردانی محمدرضا باقرینژاد اجرا شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«نامههای شرجی» قصه پسر جوانی را روایت میکند که در تفحص مناطق جنگی پنج نامه پیدا کرده و تصمیم میگیرد آنها را به دست صاحبانِ چشمانتظار برساند.
همچنین نمایشنامهخوانی «دستهایم کو ممحسن» به کارگردانی محمدحسن ستوده و با حضور احمد روستایی، محمد ستوده، رضا گودرزی، حجت علیپور، هدیه فدایی و معصومه اکبری به عنوان نقشخوان، ساعت ۲۰:۳۰ اجرا شد.
«دستهایت کو ممحسن» روایت ممحسن، تنها جوان بازمانده از گروهی دانشآموز است که به منطقه جنگی رفتهاند و به شهادت رسیدهاند.
سومین اجرای همایش «هشت روایت از هشت سال مقاومت» در روز ۲۳ فروردین نیز نمایشنامهخوانی «کانال کمیل» به کارگردانی میثم رمضانی بود.
«کانال کمیل» روایت تنها مبارز باقیمانده از عملیاتیست که در کانال کمیل رخ داده و حالا، پس از سالها او در پی یافتن استخوانهای همرزمانش به منطقه بازگشته است.
این اثر، توسط میثم و مهدی رمضانی، بهروز بیگمرادی، مسعود مومنی، محسن اختیاری، محسن کلاته، سمیه اقبال و محمد قربانی نمایشنامهخوانی شد.
کد خبر 5466229 فریبرز داراییمنبع: مهر
کلیدواژه: تالار محراب مهرداد کوروش نیا هفته هنر انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی هنر نمایشنامه خوانی نمایشنامه نمایشنامه نویس هفته هنر انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی هنر تئاتر ایران ماه رمضان 1401 حوزه هنری فیلم سینمایی موسیقی ایرانی هنرمندان تئاتر کارگردان تئاتر فیلم کوتاه فلسطین تماشاخانه ایرانشهر محمد خزاعی انیمیشن نامه های شرجی کانال کمیل نامه خوانی کو مم حسن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۸۳۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.
به گزارش ایسنا، به نقل از جهان نیوز، بعد از ظهر پنج شنبه بود سر و کله ی آقا مهدی پیدا شد. پایگاه ما در نوار مرزی سردشت بود و مهدی آمد تا از نزدیک، پیشرفت کارها و مسائل مربوط به شناسایی را بررسی کند.
بعد از جلسه، وقت نماز شد. آن شب خود مهدی اذان گفت و نماز جماعت را اقامه کردیم.
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.
مهدی با سوز عجیبی دعا می خواند. تمام کسانی که آن شب در جلسه بودند، طعم شیرین آن دعای کمیل را از یاد نخواهند برد. مهدی دعا را در شرایطی خواند که ما زیر پای دشمن قرار داشتیم و از همه طرف مورد تهدید بودیم.
او به حدی گریه کرد که از خود بی خود شده بود. قسمتی از دعا را هم جواد دل آذر خواند.
این دو نفر چنان شوری به پا کرده بودند که همه ضجه می زدند. دعا که تمام شد، مهدی از سنگر بیرون آمد، نگاهی به آسمان انداخت و زیر لب چیزهایی زمزمه کرد. دو روز بعد خبر شهادتش آمد.
برگرفته از کتاب «برف تا برف» مجموعه خاطراتی از شهید مهدی شیخ زین الدین
راوی: عبدالرزاق شیخ زین الدین پدر شهید