با موسیقی، فلسفی برخورد نکنیم!
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۰۲۲۸۲
در بحث «سیاستگذاری فرهنگی» بهطور عام و «سیاستگذاری موسیقی» بهطور خاص، مسأله مهم این است که بدانیم اساساً سیاستگذاری موسیقی یا سیاستگذاری در موضوع فرهنگی با چه مدل و شیوهای انجام میگیرد؟ جایگاه سیاستگذار کجا است؟ حکمران کجای این چرخه قرار میگیرد؟
روزنامه ایران: اگر قرار است سکوت یا مداخله کند، این سکوت یا مداخله چه سازوکاری دارد؟ اولویتها در سیاستگذاری موسیقی ما چه باید باشد؟ در این گفتار سعی میکنیم پیرامون این مباحث تأملاتی داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
حکمرانی را میتوان به دو بخش «سنتی» و «مدرن» تقسیم کرد؛ بخش سنتی حکمرانی به اموری همچون تأمین امنیت، غذا و... محدود میشود و دولتها، ورود چندانی به دیگر عرصهها ندارند مگر منافع یا موضوع خاصی در میان بوده باشد. اما در عصر مدرنیته، دولتها فربه شده چنانکه دایره دخالتشان تقریباً شامل همه امور میشود! البته اینکه میزان و شیوه این دخالت چگونه باشد، به جهانبینی هر دولت بازمیگردد؛ به عنوان مثال جنس دخالت و ورود دولتهای سوسیالیستی به مسائل جامعه با دولتهای لیبرالی کاملاً متفاوت است.
تقسیمبندی دیگری که از حکمرانی میتوان انجام داد؛ «حکمرانی اسلامی» و «حکمرانی غیراسلامی» است. به جرأت میتوان گفت پیچیدهترین حکومت «حکومت اسلامی» است به دلیل اینکه ما حضور علنی و رسمی معصوم را به عنوان حکیم کامل نداریم و آنچه از اسلام در عرصه حکمرانی به ما رسیده بسیار ناقص است.۹۰ درصد احکامی که روی آن کار شده احکام فردی است و آن بخشی که جنبه اجتماعی دارد هم ناظر به فرد است.
انتزاعیگرایی و برخورد فقهی و فلسفی با موسیقی ما را با چه چالشهایی مواجه کرده است؟
مؤلفه مهم و قابل توجه در بحث سیاستگذاری «فهم ما از سیاستگذاری» است. واقعیت این است که مطالعات انتزاعی در جامعه ما بسامد بالایی دارد، تا آنجا که غلبه این نگاه و رویکرد را در علوم کاربردی، اقتصاد، مدیریت و حتی حسابداری که کاملاً یک دانش اپراتوری است، میتوان دید. اما در حوزه سیاستگذاری، رویکرد انتزاعی و فلسفی در کشور ما نمود عجیبی دارد.
وقتی از «سیاستگذاری» سخن به میان میآید، همه به دنبال نوعی سرخط فکری و فلسفی میگردند. در حالی که «فهم انتزاعی» در عین اینکه ضرورت دارد و باید هم وجود داشته باشد و همواره نقطه شروع ما در سیاستگذاری است، اما باید این واقعیت را هم بدانیم وقتی با عرصه سیاستگذاری «انتزاعی» برخورد میکنیم، انتزاعی هم گیر میافتیم. از همینرو است که در برخی از عرصههای سیاستگذاری فرهنگی هنوز نتوانستهایم برای مسائلمان، سیاستهای مطلوبی را اتخاذ کنیم.
«فقهگرایی افراطی» یکی از موانع ما در بحث سیاستگذاری فرهنگی است. واقعیت این است که راحتترین راه فرار از مسائل عمومی و عام برای مدیران ما این است که آن را «در تقابل با مبانی فقهی» جلوه دهند. دلیل اینکه از فقه و شرع به عنوان مانع در جریان سیاستگذاری سخن به میان میآید، این است که معدود عالمانی هستند که سواد فقهی و حوزوی لازم برای گفتوگو در این مباحث را دارند. بنابراین برخی مسائل همچنان ناتمام و بیسرانجام در حوزه سیاستگذاری فرهنگی بویژه سیاستگذاری موسیقی باقی مانده است.
نکته دیگر این است که در دانش فقهی ما «انتزاعگرایی» به شکل برجستهای نمود دارد؛ به عنوان مثال در حوزه موسیقی، فقها دو تا سه فصل از یک کتاب را به بررسی ریشه لغوی «غنا» اختصاص دادهاند. متأسفانه، فقه ما در همین سطح مانده و فراتر نیامده است. نشستها و اجتماعات علمی هم که به منظور سیاستگذاری فرهنگی و بهطور خاص سیاستگذاری موسیقی ترتیب داده میشود، باز از همین آسیب رنج میبرد و تحتتأثیر همین «لغتپردازیها» است؛ اغلب کارشناسان بر این موارد متمرکز میشوند که؛ تفاوت موسیقی و غنا چیست؟ پرداختن به اینکه مثلاً «غنا» آواز است و موسیقی «ناظر» به آلات موسیقی است و ترکیبشان هم باز چیز دیگری است و... قطعاً در ضرورت اینگونه مباحث شکی نیست اما محدود شدن، اکتفا کردن و متوقف شدن به اینها خود رهزن است و متأسفانه این شیوه مواجهه همچنان در عرصه سیاستگذاری فرهنگی و سیاستگذاری موسیقی ما ادامه دارد.
سیاستگذاریهای فرهنگی ما چقدر به «مدیریت» منجر میشود؟
وقتی میگوییم «سیاستگذاری موسیقی» باید بدانیم چه مباحث و مسائلی در اولویتمان قرار میگیرد. ابتدا باید بدانیم سیاستگذاری موسیقی یعنی تمام آن چیزی که قرار است ناظر به «مدیریت عمومی عرصه موسیقی» باشد. اینجا به عمد از اصطلاح «مدیریت» استفاده کردهام چون «مدیریت» با «سیاستگذاری» تفاوت دارد؛ مدیریت جایی است که «اشراف اطلاعاتی» و «قدرت فرمانروایی» داریم و میتوانیم حساب و کتاب کنیم. اما وقتی اشراف اطلاعاتی نداریم، یا اشراف اطلاعاتی داریم اما قدرت فرمانروایی نداریم، وارد فضای public و عمومی شدهایم و اینجا دیگر حوزه «سیاستگذاری» است. ما مجبور هستیم که یک خط سیر یا خط مشی را در پیش بگیریم و تمام تلاشمان را بکار گیریم که آن خط مشی محقق شود. اما چون نمیتوانیم این امور را «مدیریت» کنیم، بنابراین به «سیاستگذاری» بسنده میکنیم. به تعبیر دیگر، نقطه ایدهآل سیاستگذاری «مدیریت» است، اما چون سیاستگذاری ناظر به public و عرصه عمومی است و از آنجا که نمیتوان فضای عمومی را مدیریت کرد، به سیاستگذاری بسنده و اکتفا میکنیم.
البته ذکر این نکته ضروری است که مدیریت نشدن فضای public امری ذاتی نیست و نقص متوجه ما است که نمیتوانیم این مدیریت را انجام دهیم.
در سیاستگذاری چقدر به «بودجهریزی» توجه داریم؟
واقعیت این است که «بودجهریزی» یکی از نخستین اقدامات در امر سیاستگذاری است. اما با این حال، بسیاری بودجهریزی را یکی از دیسیپلینهای سیاستگذاری نمیدانند. این در حالی است که مهمترین ابزار سیاستگذاری، بودجهریزی است. اما چون از فضای انتزاع به فضای عملیات وارد میشود؛ چندان محل توجه ما قرار نمیگیرد.
اساساً بودجهریزی برای مدیریت مسائل Public طراحی شده است. این بحث رشد پیدا کرده و به بودجهریزی عملیاتی رسیده است. اشکالی که در کشور ما وجود دارد، این است که فهم ما از «بودجه» محدود به پول است و تا از بودجه سخن به میان میآید در ذهن همه پول و دلار بازنمایی میشود همچون مفهوم «بوروکراسی» که اغلب کاغذبازی فهم میشود. چون فهم اولیه این مفاهیم و اصطلاحات با اشکال مواجه است، بنابراین رهزن میشود. به عنوان مثال وقتی فهم ما از پدیده واکسن، خنجر یا نیزه باشد، دیگر ما هیچگاه به دنبال زدن واکسن، توسعه دانش واکسن و پیشگیری از بیماریها بهواسطه آن نمیرویم.
«بودجهریزی عملیاتی» از مبانی نظری تا ریزترین مسائلی که در بخشهای مختلف یک سازمان اتفاق میافتد، شامل میشود. این دستگاه (بودجهریزی عملیاتی) مترجم سیاستها یا آرمانها به مباحث اپراتوری در لایههای مختلف است؛ به تعبیر دیگر، بودجهریزی عملیاتی، به مثابه دستگاهی است که آرمان و ارزشها را به عملیات بدل میکند. متأسفانه این مهم، یعنی تبدیل آرمانها و ارزشها به «عملیات» در کشور ما هیچگاه رخ نداده است.
بنابراین، «انتزاعیگرایی»، «فقهگرایی» و «عدم فهم درست از مبانی و اصول سیاستگذاری» از جمله مسائلی است که سیاستگذاری فرهنگی و سیاستگذاری موسیقی ما را دچار اختلال کرده است.
«سیاستگذاری موسیقی» چه ضرورتی دارد؟
فارغ از همه چالشهایی که در حوزه سیاستگذاری فرهنگی و بهطور خاص سیاستگذاری موسیقی با آن مواجه هستیم، یک پرسش محوری وجود دارد و آن این است که اساساً چرا باید موسیقی را سیاستگذاری کرد؟ و سیاستگذاری در این حوزه چه ضرورتی دارد؟
کلمه «سیاستگذار» به این معنا نیست که حکومت «باید» در حوزه موسیقی ورود پیدا کند، چون ممکن است اصلاً سیاست این باشد که اساساً حکومت در عرصه موسیقی ورود پیدا نکند. بنابراین، منظور از سیاستگذاری در حوزه موسیقی این است که «موضع حکومت نسبت به موسیقی» مشخص شود. اما چرا اساساً چنین موضعگیری ضرورت دارد؟ در مقام پاسخ باید گفت چون در عصر مدرنیته، دولتها در همه مسائل چه بخواهند و چه نخواهند باید اعلام موضع کنند. در عصرمدرنیته به واسطه بیمعنی شدن زمان و مکان ما با نوعی «از جاکندگی» مواجه شدهایم. از این رو، نیازمند اموری هستیم که بتواند به نوعی به ما هویتبخشی کند، این هویتبخشی از رهگذر یک نظام کارشناسی محقق میشود. بنابراین، برای هویتبخشی به حوزه موسیقی و تعیین سهم و جایگاه آن در جغرافیای فرهنگی ما، سیاستگذاری در این عرصه برای ما هم یک «باید» و یک «ضرورت» است.
مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر حسین پرکان با عنوان «سیاستگذاری و موسیقی» است که در «سلسله نشستهای علمی بررسی تطورات سیاستی جمهوریاسلامی ایران در حوزه موسیقی» ارائه شد.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: سیاستگذاری فرهنگی بودجه ریزی عملیاتی سیاستگذاری موسیقی حوزه موسیقی موسیقی ما دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۰۲۲۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رویدادهای فرهنگی برای «خرمآباد»
به گزارش خبرنگار مهر، داریوش بارانی بیرانوند امروز دوشنبه در نشست با خبرنگاران با اشاره به اینکه اولویت مهم حوزه فرهنگی در مدیریت شهری، اظهار داشت: با راهبرد اصلی شهر «فرهنگ مبنا» به حوزه مدیریت شهری، خرمآباد ورود پیدا کردهایم و معتقد بودیم که شهرها در مقایسه با مراکز استانها و کلانشهرها، در طراز و حوزه فرهنگی ارزیابی میشوند.
وی با اشاره به گستره حوزه فعالیت شهرداریها، عنوان کرد: دراینبین به حوزه عمرانی و اجتماعی هم علاوه بر حوزه فرهنگی باید توجه شود، هرم بلوغ در مدیریت شهری به این است که در حوزه خدمات شهری، تنظیف، عمرانی، اجتماعی و فرهنگی… اقدامات و برنامهریزیهای لازم صورت گیرد.
متعالیترین فعالیت مدیریت شهری، حوزه فرهنگ است
شهردار خرمآباد در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه متعالیترین فعالیت و اقدام شهرداریها، حوزه فرهنگ است، افزود: شهرهای بزرگ دنیا را با اقدامات فرهنگی میشناسیم، شهرهای پیشتاز در دنیا به رویدادهای فرهنگی شناخته میشوند، شهرهایی که در بین ۱۰ شهر برتر دنیا قرار دارند، هر ساله میزبان بزرگترین رویدادهای فرهنگی هستند.
بارانی بیرانوند با بیان اینکه در این راستا شهرداریها باید رسالت و نقش آموزشی، فرهنگی و… را برای تقویت غرور شهروندان در دستور کار داشته باشند، گفت: شهرداری خرمآباد مرکز استان محسوب میشود و حتماً از بازیگردانهای حوزه اصلی فرهنگ در منطقه و کشور باشد.
وی با اشاره به ظرفیتهای شهر خرمآباد در حوزه تاریخی، فرهنگی و طبیعی، بیان داشت: این ظرفیتها شرایطی را ایجاب میکند که سکوت فرهنگی ما اصلاً جایز نباشد، شهر خرمآباد، مهد تاریخ، تمدن، زیست بشر بوده و در حوزه طبیعت هم دارای ظرفیتهای فراوانی است.
شهردار خرمآباد با تأکید بر اینکه هر گونه کوتاهی در حوزه فرهنگی، قصوری نابخشودنی است، در این راستا ما با شعار «شهر فرهنگ مبنا» و «شهر رویدادمحور» وارد عرصه مدیریت شهری خرمآباد شدهایم، گفت: شرکای فرهنگی ما در مدیریت شهر و استان مانند اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراثفرهنگی، استانداری و شورای شهر در این راستا همکاری خوبی برای تعریف و اجرای رویدادهای فرهنگی با شهرداری دارند.
«دره خرمآباد» و «فلکالافلاک» نامزد ثبت جهانی در یونسکو
بارانی بیرانوند با بیان اینکه به مردم قول دادیم که در راستای ارتقای نام خرمآباد و همچنین شهرت ملی و جهانی شهر خرمآباد اقداماتی را انجام دهیم، گفت: در بحث ایجاد دلبستگی و وابستگی برای توسعه شهر خرمآباد در بین شهروندان نیازمند غرور و تعصب شهروندی و همچنین ارتقای اعتماد عمومی هستیم.
وی با بیان اینکه امسال دره خرمآباد و قلعه «فلکالافلاک» بهعنوان نماینده ایران در یونسکو برای ثبت جهانی نامزد شده است، گفت: در این راستا همه ارکان مدیریت شهری باید تمام توان خود را به کار بگیرند تا این رویداد مهم عملیاتی شود.
شهردار خرمآباد با تأکید بر اینکه این امر نیازمند پیوستهای فرهنگی است، گفت: همه باید تلاش کنیم تا دره خرمآباد و قلعه «فلکالافلاک» ثبت جهانی شود.
نورپردازی برج آزادی تهران در «روز خرمآباد»
بارانی بیرانوند در ادامه سخنان خود با اشاره به نامگذاری یک خرداد بهعنوان «روز لرستان»، تصریح کرد: از طرف دیگر ۲۰ اردیبهشت هم بهعنوان «روز خرمآباد» نامگذاری شده، در این راستا از ۲۰ اردیبهشت تا یک خرداد، یک سری رویدادهای فرهنگی را برگزار خواهیم کرد.
وی با اشاره به رویداد نورپردازی سهساعته برج آزادی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی، طبیعی، اجتماعی و معنوی لرستان و بهویژه شهر خرمآباد بهعنوان یکی از این رویدادها، عنوان کرد: در تاریخ ۲۰ اردیبهشتماه این امر انجام خواهد شد.
شهردار خرمآباد، بیان داشت: این رویداد از ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه تا ۱۲ بامداد اجرا خواهد شد.
«روز خرمآباد» در محوطه قلعه تاریخی «فلکالافلاک»
بارانی بیرانوند در ادامه سخنان خود با بیان اینکه ۲۳ اردیبهشتماه، مراسم اصلی «روز خرمآباد» را در محوطه قلعه تاریخی «فلک الا افلاک» را با حضور عموم مردم برگزار خواهیم کرد، گفت: در این مراسم از چهرههای فرهنگی، ورزشی، علمی و… خرمآباد تجلیل به عمل خواهد آمد.
وی با اشاره به پیشبینی برنامههای شاد و مفرح در این روز برای شهروندان، گفت: همچنین در روز ۲۶ اردیبهشتماه، رویدادی با مضمون طنز با عنوان «سی قافیه» برگزار خواهیم کرد.
شهردار خرمآباد همچنین با اشاره به رویداد حضور ارکستر سمفونی تهران در قلعه «فلک الا افلاک» برای اجرای سمفونی «فلک الا افلاک»، گفت: این برنامه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار خواهد شد.
بارانی بیرانوند همچنین بیان داشت: در تاریخ ۱۸، ۱۹ و ۲۰ خردادماه رالی خانوادگی از بام تهران تا بام لرستان را برگزار خواهیم کرد.
کد خبر 6098785