صندوقهای سرمایهگذاری معاملهگران نه چندان چابک بازار سرمایه
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۰۹۴۶۵
صندوقهای سرمایهگذاری به عنوان یکی از کاراترین گزینههای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس به حساب میآیند.
روزنامه ایران: این صندوقها برای افرادی مناسب هستند که از دانش کافی برای سرمایهگذاری در بورس برخوردار نیستند یا به دلیل مشغله کاری، امکان تحلیل و بررسی بازار را ندارند.
صندوقهای سرمایهگذاری از سال 87 در بورس تهران معرفی شدهاند و تعداد آنها بتدریج رو به فزونی گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازار سرمایه ایران در مقایسه با بازارهای سرمایه کشورهای غربی و حتی کشورهای جنوب شرقی آسیا، یک بازار جوان بوده، بنابراین صندوقهای سرمایهگذاری هم در این بازار از عمق و توجه کافی در بین سرمایهگذاران برخوردار نیستند.
هرچند که با توجه به تنوع پدید آمده در چند سال اخیر در بازار، صندوقهای سرمایهگذاری توانستهاند جایگاه خود را در بازار سرمایه ایجاد کنند و جذابیت ایجاد شده در این خصوص، کماکان در حال پیمودن این مسیر است.
پیشبینی میشود که مسیر صعودی توجه مردم به صندوقهای سرمایهگذاری در سالهای آتی ادامه داشته باشد و بتدریج از حضور مستقیم مردم در بازار سرمایه کاسته شده و در عوض با حضور غیرمستقیم در بازار، آنها به سمت استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری سوق خواهند یافت.
ناگفته نماند که صندوقهای سرمایهگذاری دارای برخی محدودیتها بوده که به نظر میرسد یکی از این محدودیتها، عمق کم بازار بورس و همچنین ارزش پایین معاملات در گروه سهمهای مختلف باشد.
این مسأله باعث شده که در هنگامه پایین بودن حجم معاملات، بخصوص صندوقهای بزرگ، در عمل توان حرکت خاصی در بازار را نداشته باشند.
ازجمله بعد از ریزش بازار در مردادماه دو سال قبل، تغییر پرتفوی دارایی در صندوقهای سرمایهگذاری از جمله در صندوقهای بزرگ به واسطه افت حجم معاملات به سختی انجام میشود.
مضاف بر این، وقتی شاخص بورس با ریزش مواجه میشود، از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار محدودیتهایی برای فروش سهام در صندوقهای سرمایهگذاری اعمال میشود، بخصوص برای عدم فروش برخی سهمها تأکید میشود یا با شتاب کمتری معامله شوند که این امر باعث شده صندوقهای سرمایهگذاری نتوانند به عنوان یک معاملهگر چابک در بازار حضور داشته باشند و تغییرات بازار را در سبد دارایی خود لحاظ کنند.
البته این مشکل بیشتر برای صندوقهای سرمایهگذاری با ابعاد بزرگ بوده و صندوقهای کوچکتر شاید راحتتر بتوانند معاملات خود را انجام دهند.
واقعیت این است که باید حجم معاملات در بازار به اندازهای رشد کند که هر صندوق سرمایهگذاری بتواند با هر ابعادی در بازار سرمایه بخوبی فعالیت کند.
به صورت طبیعی هر صندوق کوچک فعال و خوب یک روزی بتدریج بزرگ میشود و اگر این مشکل حجم معاملات برطرف نشود، صندوقهای خوب اما کوچک امروز، صندوق سرمایهگذاری بزرگ فردا خواهند بود و آنها هم با مشکلات فعلی تغییر پرتفو مواجه میشوند.
شکی نیست که در این بازار سرمایه، برخی از صندوقهای سرمایهگذاری عملکرد بهتری دارند و برخی هم عملکرد ضعیفتر.
معاملهگران بورسی میدانند که عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری تحت نظارت سازمان بورس بوده، فعالیت آنها مورد حسابرسی قرار گرفته و شفافیت خوبی در معاملات و پرتفوی دارند، نقاط قوت و ضعف آنها ذکر میشود و به همین خاطر نسبت به رقیب خود که پرتفوی گردانهای غیررسمی بازار هستند از شفافیت بسیار خوبی برخوردارند.
یادآور میشوم که در چند سال اخیر، صندوقهای سرمایهگذاری بشدت رشد کردهاند و حجم داراییهای آنها زیاد شده اما ابزارهای معاملاتی آنها با آن سرعت لازم رشدی نکرده است.
انتظار میرود که صندوقهای سرمایهگذاری به الگوریتمهای تصمیمساز مجهز باشند، بازار سرمایه را بخوبی رصد کنند و براحتی با الگوریتمهای مختلف خرید و فروش، فعالیت کنند، هرچند که اینچنین نیست.
امیدوارم در سالهای آینده صندوقهای سرمایهگذاری به ابزارهای روز دنیا مجهز و به همین شکل از مزیت بازار سرمایه برخوردار شوند.
یک واقعیت این است که صندوقهای سرمایهگذاری در کشورهای دیگر از تنوع بسیار بیشتری در مقایسه با صندوقهای سرمایهگذاری موجود در کشور ما برخوردارند اما فراموش نکنیم که عمر بازار سرمایه آنها و میزان ضریب نفوذ بازار سرمایه در جامعه آنها بسیار بیشتر از بازار سرمایه ما است.
با این حساب، عجله در تنوع بخشی به ابزارها در صندوقهای سرمایهگذاری کشور، لزوماً به معنی گسترش و توسعه این صندوقها نیست.
پس بهتر است که صندوقهای معمولی در بازار به مرور با اقبال مشتریان مواجه شوند، اندک اندک به صندوقهای ویژهتر تبدیل شوند و مادامی که صندوقهای سرمایهگذاری از اقبال خوبی در بین مردم برخوردار نیستند دلیلی ندارد که با سرعت بخشی برای تنوع در این صندوقها سردرگمی را در بین سرمایهگذاران رقم بزنیم.
اما چرا عموم مردم توجه چندانی به صندوقهای سرمایهگذاری ندارند؟
این عدم توجه مردم به صندوقهای سرمایهگذاری ناشی از روحیه سرمایهگذاران ایرانی است.
با نگاهی به تاریخچه بازار سرمایه ایران مشخص خواهد شد که بیشترین اقبال مردم به بازار سرمایه در دو بحران ارزی در سالهای گذشته اتفاق افتاده، یکی در سال 91 و 92 و دومی هم بعد از سال 97.
در این دو مقطع، مردم به طور گسترده با هدف حفظ ارزش دارایی خود وارد بازار سرمایه شدند که عمده این افراد هم کسانی بودند که شناختی از بازار سرمایه نداشتند و با رشد بازار وارد بورس شدند و فرصت کافی نداشتند تا بررسی کنند که روش بهتر برای حضور در بازار سرمایه چیست؟
در این مسیر، چون بازار در کل رو به رشد بود، این توهم بین سرمایهگذاران بی تجربه ایجاد شد که کسب سود در بورس ساده است و این روش ورود باعث ضرر و زیان مردم شد، یکسری از افراد که در این موج وارد بازار شدند با زیان سنگین، عطای ورود مجدد به بازار سرمایه را به لقای آن بخشیدند درحالی که اگر روند ورود این افراد به بازار به صورت تدریجی و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری بود، این اتفاق نمیافتاد.
نباید فراموش کرد که دانش سرمایهگذاری در بین کسانی که در ایران حتی تحصیلات آکادمیک دارند هم پایین است و برخی افراد با بهترین تحصیلات عالی هم با مفهوم سرمایهگذاری آشنا نیستند و آشنایی بیشتر مردم با بازار سرمایه نیازمند حرکت جدی است.
سازمان بورس و اوراق بهادار هم باید مردم را به سرمایهگذاری غیر مستقیم تشویق کند.
برای بازار سرمایهای که عمرمفید حضور صندوقهای سرمایهگذاری در آن حدود 16 سال است، این میزان حضور صندوقهای سرمایهگذاری امری طبیعی است.
هر چند که درسه سال اخیر این امکان وجود داشت تا از حضور مردم در بازار سرمایه استفاده بهتری صورت گیرد اما این حضور مردم، آنچنان بزرگ و غیرمترقبه بود که امکان هرگونه عکسالعمل درست را از صندوقهای سرمایهگذاری و حتی سازمان بورس گرفت.
هرچند که با همه این موارد، بتدریج صندوقهای سرمایهگذاری جای خود را در بازار سرمایه کشور باز خواهند کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری با انواع مختلف یک ابزار خوب سرمایهگذاری برای افراد مختلف بوده که به سرمایهگذاران بازار کمک جدی خواهند کرد.
در حال حاضر در کشورهای پیشرفته حدود 20 درصد مردم به صورت مستقیم در بازار سرمایه حضور دارند و مابقی مردم به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه فعال هستند، در حالی که در مورد بازار ایران، این اعداد بر عکس است.
هرچندکه پیشبینی میشود که وضعیت بازار سرمایه در ایران هم در سالهای آینده به مقیاس جهانی نزدیکتر شده و صندوقهای سرمایهگذاری رشد بیشتری داشته باشند.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: صندوق های سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری بازار سرمایه سرمایه گذاران صندوق ها سازمان بورس حجم معاملات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۰۹۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عبور از دژاووی بورسی
بازدهی منفی بورس به سومین روز متوالی رسید. شواهد امر نشان میدهد بخش بزرگی از ترس معاملهگران از یادآوری خاطرات ناخوشایند در اردیبهشت۱۴۰۲ نشأت میگیرد که کاهش شاخص کل بورس را در جهت مخالف با ارزندگی قیمت رقم زده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، «دژاوو» یا «آشنا پنداری» به معنای تجربه احساس یادآوری عجیبی از خاطراتی است که آن را قبلا تجربه کردهاید. درست همین احساس در میان بورسبازان به سرعت در حال شیوع است؛ بهطوریکه وضعیت مذکور سبب تحلیلهای نادرست در بازار شده است؛ بنابراین هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر میشود و در این فضای غیرتحلیلی، فعالان بازار از واقعیتهای ارزندگی قیمت سهام غافل شدهاند.
اگر چه برخی فرضیات فعالان بازار بهطور مشخص به تکرار دخالت سیاستگذار در بورس بازمیگردد، اما «ارزندگی بورس» در مقایسه با بازارهای تورمزا وزنه سنگینی است که حتی به تنهایی میتواند از خروج نقدینگی ممانعت به عمل آورد. گفتوگوی کارشناسان نشان میدهد کاهش شاخص سهام در پنج سکانس قابل بررسی است.
بورس تهران روز گذشته ضمن تداوم روند نزولی شاخص سهام، تا حدودی بازدهی هفته نخست اردیبهشت را تخلیه کرد؛ همچنین شاخص مرز روانی ۲.۳ میلیون واحد را از دسترفته دیده و از ابتدای هفته با کاهش ارتفاع ۱.۵۴ درصدی مواجه شده است. در بازار دیروز معاملهگران در حالی فعالیت خود را شروع کردند که بهای دلار و طلا در مسیر افزایشی حرکت کردند و معاملهگران این بازارها روز هیجانی را پشت سر گذاشتند.
بورس با چنین کارنامهای در هفته دوم اردیبهشت عملا از رقابت با رقبای خود بازمانده است. تغییر مسیر بورس از روند صعودی به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات بازار مبدل شده است. کارشناسان بورسی مهمترین عامل سرعت گرفتن خروج پول حقیقی از تالار شیشهای را «یادآوری خاطرات تلخ اردیبهشت ۱۴۰۲» میدانند. در چنین فضایی یک عامل منفی میتواند بهانه اصلاح قیمتها و حجم معاملات باشد. این موضوع سبب شده هر خبری بتواند بر اندام نحیف سهامداران بیتجربه لرزه بیفکند.
برای سومین روز متوالی، خالص تغییر مالکیت سهام به نام معاملهگران حقوقی بازار ثبت شد. یکی از نکات مهم در معاملات روزهای قبل این است که نمادهای کوچکتر و صنایع کوچکتر بورسی با کاهش قیمت بیشتری مواجه شدند. بررسی کلیت بازار نشان میدهد در حال حاضر خبری از تقاضای معاملهگران خرد برای خرید سهام دیده نمیشود.
بازار سهام از ابتدای اردیبهشت تاکنون دو نیمه متفاوت را پشتسر گذاشته است. بورس اردیبهشت را توفانی آغاز کرد و با کسب بازدهی ۴.۳۵ درصدی وارد دومین هفته اردیبهشت شد. با توجه به اینکه در هفته قبل بازار متاثر از چند خبر بازدهی مثبت را ثبت کرده بود، همزمان با فروکش کردن تب اخبار مذکور و عبور از سطح ۲.۳ میلیون واحد، مجددا به روال سابق بازگشت. اخباری که توانسته بود بورس را سبزپوش کند در گام اول به آرام گرفتن تنشهای سیاسی کشور و بعد از آن به پیشروی دلار نیمایی مرتبط بودند.
بار روانی دو خبر مالیاتیبررسی معاملات روز گذشته نشان میدهد اکثر نمادهای بزرگ و کوچک بازار با افت تقاضا مواجه شدند. در همین حال افزایش قیمت ارز و طلا موجب شده است عطش تقاضا در میان سهامداران خرد رنگ ببازد. دستهای از کارشناسان بازار سرمایه، عقبگرد بورس در هفته جاری را به طور مستقیم مرتبط با مقاومت بانک مرکزی برای افزایش قیمت دلار نیما میدانند؛ البته این موضوع مورد اقبال همه تحلیلگران نیست.
در ابتدای هفته خبری در مورد اصلاح بند س تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۳ جهت تسهیل فعالیتهای اقتصادی در بازار منتشر شد، اما به دلیل اینکه سرنوشت این خبر همچنان با ابهام مواجه است بازار واکنش مثبتی به این مهم نشان نداد. با توجه به اینکه تصمیمات قطعی درمورد معافیت مالیاتی میتوانست نقطه آغازی برای رشد قیمت سهام باشد، اما ابهامات کنونی سردرگمی بورسبازان را به دنبال داشته است.
از سوی دیگر سهامداران تعلل دلار نیما برای استارت صعودی از سوی بانک مرکزی را مطابق با انتظارات بازار ارزیابی نمیکنند و معتقدند جهش نرخ دلار آزاد در نهایت باید منجر به رشد دلار نیما شود. این در حالی است که برخی از کارشناسان همچنان با تاکید بر ارزندگی سهم، معتقدند جاماندگی بورس بهزودی جبران خواهد شد. اما کماکان نمیتوان تحلیل دقیقی از وضعیت بازار ارائه کرد. این امر به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بورس بستگی دارد. با اینحال میتوان گفت نگرانی برخی افراد بیشتر از لحاظ ذهنی است. آنچه حالا موجب نگرانی اهالی بازار سهام شده است، عمدتا به رفتار دستهجمعی سرمایهگذاران خرد در مقابل شرایط کنونی بورس بازمیگردد.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، به دلایل تغییر مسیر بورس از مسیر صعودی اشاره کرد.
او با به تصویر کشیدن چند سکانس از افت ۱.۵۴ درصدی شاخص از ابتدای هفته اظهار کرد: طی معاملات روزهای گذشته ضعف تقاضا در سمت خرید بهخوبی نمایان بود. این موضوع حتی در کاهش ارزش معاملات بهوضوح نمایان شده است. در به وجود آمدن شرایط فوق دلایل مختلفی دخیل بوده است. در وهله اول یک اتفاق مهم بازار را به سمت احتیاط مضاعف پیش برد. دستکاری و تغییرات احتمالی در وضع قوانین مالیاتی یک شائبه را ایجاد کرده، اینکه آیا ممکن است اتفاقات اردیبهشت ۱۴۰۲ و دخالت در سازوکار قیمتی بازار مجددا رخ دهد؟ بند «س» تبصره ۶ قانون بودجه که مربوط به اعمال محدودیت در معافیت مالیاتی صندوقهای سرمایهگذاری با ارزش بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان است، استارت نگرانی فعلان بورسی را زد.
از سوی دیگر بازار با یک ابهام بزرگ مواجه است. قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» که اکنون همه بازارها را با چالش مواجه کرده است، در نهایت به نفع بورس خواهد بود. اما چرا بازار واکنش مثبت نشان نداد؟ دلیل رفتار منفی سهامداران را باید به نکات مبهم در مورد جزئیات این خبر گره زد.
مطمئنا افراد بخشی از منابعی را که در بازارهای خودرو، طلا، سکه و لوازم خانگی پارک کردهاند، بعد از قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» به بورس وارد خواهند کرد. اکنون با توجه به اینکه از طریق قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» دارایی افراد ردیابی خواهد شد، جابهجایی پول رخ خواهد داد که منشأ آن به قانون مذکور بازمیگردد.
به این صورت که با فاصله بسیار زیاد به نفع بازار سرمایه است، البته به شرطی که بند «س» اصلاح شود. این موضوع شوک جدیدی به بورس وارد کرد و مربوط به ابهامات آن است. مثلا فکر کنید قرار باشد دامنه نوسان قیمت را تغییر دهند. ابهامات بهوجودآمده در ابتدای امر میتواند بازار را شوکه کند. اما وقتی جزئیات خبر مشخص شود، طبیعتا از بار روانی منفی پیرامون آن کاسته خواهد شد.
به بیانی دیگر افراد آماتور در بازار سهام در رویارویی با این قبیل ابهامات بلافاصله در صف فروش قرار میگیرند. واقعیت امر این است که بازار به مرور زمان و در میانمدت نسبت به این مهم واکنش مثبت نشان خواهد داد. اما یکی از مهمترین دلایل ریزش بورس در هفته جاری را میتوان به ابهامات حاکم بر این خبر نسبت داد.
پیشروی بیاعتمادینکته دوم به بیاعتمادی حاکم بر بازار سرمایه برمیگردد. در شرایط فعلی سرمایهگذاران به دلیل تجربه تلخ سالهای قبل دچار «بورسهراسی» شدهاند. با توجه به حواشیای که سال قبل پیرامون نرخ خوراک پتروشیمیها به وجود آمد، بورس تهران با بیاعتمادی برای ورود پول درگیر شده است. بر همین اساس هر گونه اخباری که از سوی سیاستگذار منتشر میشود، فعالان بورسی را به لاک دفاعی فرومیبرد. درحقیقت این سیگنال به بازار مخابره شده است که دولت به دنبال تامین سرمایه از بورس است.
استیصال بازارگردانهاموضوع سوم به منع فروش بازار گردانها باز میگردد. حدود یک ماه است که بازار گردانها اجازه فروش سهام ندارند. این درحالی است که منابع بازار گردانها از محل فروش سهام به دست میآید. وقتی بازار گردانها منابع در اختیار نداشته باشند، بهمرور تحلیل میروند. سهام برخی شرکتهای بزرگ به دلیل این قانون کاملا رها شده است. معمولا شرکتهای بزرگ و شاخصساز رفتاری شبیه شاخص کل از خود نشان میدهند. اما در روزهای اخیر برخی از شرکتهای بزرگ با کاهش بیش از ۱.۵ درصدی قیمت سهام به دلیل منع فروش و نبود منابع درآمد بازارگردانها مواجه بودهاند. این موضوع در کلیت روند بازار موثر بوده است. حقوقیها نیز در چنین دامی گرفتار شدهاند.
فاصله دلار نیما و دلار آزادیکی از مسائلی که در روزهای اخیر اذهان اهالی بازار را درگیر کرده است، به موضوع نرخ دلار نیما باز میگردد. نشریات معتبری همچون «پلت» در حوزه پتروشیمی، معمولا متوسط قیمت را در بازه ۳ تا ۶ ماهه در نظر میگیرند. در واقع در این بازه زمانی متوسط قیمت برای اثرگذاری روی محاسبات و آثار سود و زیان در نظر گرفته میشود؛ بنابراین باید گفت نوسانات در یک دوره محدود چند روزه نمیتوانند چندان اثر محسوس و ملموسی بر درآمد شرکتها داشته باشند.
البته شرط این مهم به این موضوع بازمیگردد که نوسانات محدود، مقطعی باشند. اما از سوی دیگر فاصله بیش از ۵۰ درصدی نرخ دلار نیما با دلار آزاد خود مسبب ایجاد هراس در بازار است. در کل میتوان اینطور بیان کرد که ریزش روزهای اخیر بورس مرتبط با افت اندک دلار نیما نیست.