تحریمکنندگان؛ زیر دوشِ آب سرد!
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۱۸۰۷۴
تحولات درگیری روسیه و اوکراین قیمت انرژی در اروپا را افزایش داده و بعضی از کشورهای اروپایی را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با بحران در حوزه انرژی مواجه کرده است.
روزنامه ایران: آلمان در اقدامی عجیب از مردم خود خواسته تا برای کاهش وابستگی به نفت و گاز روسیه، حمام آبگرم را محدود کنند. کلاوس مولر، رئیس سازمان تنظیم مقررات انرژی آلمان نسبت به کمبود عرضه گاز برای آلمان ابراز نگرانی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قیمتهای زغالسنگ اروپا هم در ماه گذشته به بالاترین حد واقعی رسیده است، زیرا معاملهگران پیشبینی میکنند که تحریم اتحادیه اروپا بر صادرات روسیه باعث اختلال در عرضه جهانی شود. سیاستگذاران اتحادیه اروپا همچنین در صدد هستند که هزینه قبوض برق و گاز برای خانوارها و صنعت را افزایش دهند تا بتوانند بحرانهای انرژی خود را کنترل کنند. اما تصمیمات اتحادیه اروپا برای سایر کشورهای واردکننده زغالسنگ در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین اثرات قابل توجهی خواهد داشت که احتمالاً قیمت زغالسنگ، گاز و برق را برای همه مصرفکنندگان افزایش میدهد. تولید زغالسنگ اروپا در سالهای اخیر کاهش یافته و این منطقه را به طور فزایندهای متکی به واردات بویژه از روسیه، برای پوشش این کمبود کرده است. اروپا اکنون برای تأمین بیش از 40 درصد از مصرف زغالسنگ خود به واردات وابسته است، در حالی که در ابتدای قرن این میزان کمتر از 30 درصد بود. روسیه تقریباً 50 درصد از واردات زغالسنگ را در هر دو سال 2019 و 2020 تأمین کرد که بیش از 20 درصد از کل مصرف منطقه را تشکیل میداد.
صادرات زغالسنگ از روسیه به اروپا سومین تجارت دوجانبه بزرگ جهان در سال 2019 و پنجمین تجارت در سال 2020 در اوج شیوع بیماری کرونا بوده است. صادرات روسیه به اروپا 6 تا 7 درصد از تجارت زغال سنگ بین منطقهای را در هر دو سال به خود اختصاص داده است. اگر صادرات روسیه به ژاپن و کره جنوبی که متحدان اصلی ایالات متحده در آسیا هستند، در نظر گرفته شود، این سهم به 10-11 درصد افزایش مییابد. با فرض اینکه اتحادیه اروپا تحریم زغالسنگ از روسیه را ادامه دهد، باید واردات از کلمبیا، آفریقای جنوبی، اندونزی و استرالیا را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این امر سایر واردکنندگان بزرگ زغالسنگ از جمله چین، ژاپن، هند و کره جنوبی را مجبور میکند که به جای آن به منابع روسیه روی آورند. در نتیجه، کل تولید جهانی احتمالاً کاهش مییابد و روسیه و شاید دیگر صادرکنندگان بهدلیل محدودیتهای لجستیکی برای تغییر مقصد تلاش میکنند و قیمت زغالسنگ برای همه مصرفکنندگان افزایش پیدا خواهد کرد.
در حال حاضر قیمت گاز در اروپا و آسیا در سطوح فوقالعاده بالایی معامله میشود، زیرا تاجران پیشبینی میکنند که خط لوله روسیه به اروپا مختل شود. قیمتهای بالای گاز نشاندهنده نیاز به حداکثر رساندن تولید زغالسنگ در تابستان امسال برای افزایش ذخایر گاز قبل از زمستان آینده است. قیمتهای بالاتر گاز و زغالسنگ از یکدیگر تأثیر میپذیرند. رکورد قیمت زغالسنگ باعث میشود تا قیمت گاز بالا بماند و قیمت برق هم در سطوح بیسابقهای رکورد بزند. بیشتر ژنراتورهای برق به گونهای طراحی شدهاند که با درجات خاصی از زغالسنگ کار کنند. تغییر به جایگزینهای ناقص هزینههای سوخت را برای همه ژنراتورها افزایش میدهد و قیمت برق را افزایش میدهد.
اسکات مونتگمری معتقد است، روسیه بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت و گاز جهان، روابط انرژی مستقیم با چندین کشور اروپایی، چین، ژاپن، کره جنوبی، ویتنام و دیگران دارد که اگر صادرات زغال سنگ نیز به آن اضافه شود، دهها کشور دیگر از جمله هند را شامل خواهد شد. روسیه از دوره شوروی از این صادرات بهعنوان اهرم سیاسی استفاده کرده است. بر اساس دیدگاه او مهمترین مسأله کنونی بازار اصلی روسیه یعنی اروپاست. ولادیمیر پوتین معتقد است صادرات کشورش چنان مهم است که نمیتوان آن را تحریم کرد.
تحریم زغالسنگ از سوی اتحادیه اروپا باعث میشود جریانهای جهانی به طور عمده تغییر مسیر دهند، هزینههای تولیدکنندههای برق افزایش یابد و در نهایت قبوض برق و گاز برای مشاغل و خانوارها، نه تنها در اروپا، بلکه در سراسر آسیا، آفریقا و امریکای لاتین افزایش یابد. انگلیس هم با وجود آنکه اعلام کرده مسأله پیش روی این کشور امنیت واردات گاز نیست، اما همچنان در تأمین این منبع انرژی مشکل دارد و بویژه قیمت بالای گاز تعیین شده توسط بازارهای بینالمللی اقتصاد این کشور را با چالشهای جدی مواجه میکند. اگرچه بنا بر آنچه دولت انگلیس اعلام کرده، خط لوله مستقیمی از روسیه به انگلیس وجود ندارد اما اخیراً این کشور پس از مواجه شدن با بحرانهای انرژی بیشتر بر انرژیهای تجدیدپذیر متمرکز شده تا در صورت هرگونه بحران، بتواند اوضاع را کنترل کند.
همچنین بخشی از مردم انگلیس نگران هستند که دولت هزینه مصرف انرژی را بهدلیل بیثباتی قیمت انرژی در جهان افزایش دهد. برخی تحلیلها معتقدند رفع تحریمها میتواند موجب افزایش میزان صادرات نفت ایران تا ۲/۵ میلیون بشکه در روز شود و افزایش قیمت انرژی ناشی از تنش در اوکراین را تا حدی کنترل کند. همچنین در درازمدت، در صورت رفع تحریمهای بینالمللی، برداشته شدن موانع ژئوپلیتیکی و توسعه میدانهای گازی با مشارکت شرکتهای بینالمللی، میتوان نقش پررنگی را برای ورود جدی ایران به بازار انرژی جهان پیشبینی کرد.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: اتحادیه اروپا زغال سنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۱۸۰۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامههای آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز
آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقند جمهوری آذربایجان را تحتفشار بگذارند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقهای تعیینکننده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، الچین خالدبیلی روزنامهنگار ینی مساوات با نگارش یادداشتی با عنوان «کاخ سفید گامبیت(ابرمرد خیالی آمریکایی) قفقاز را آغاز کرد اما باکو به آن پایان داد» مینویسد: به نظر میرسد که آمریکا و غرب مصمم به توسعه بیشتر برای نفوذ در قفقاز جنوبی هستند. در هر صورت اخیراً پیامهای محافل سیاسی غرب در خصوص این منطقه به وضوح محتوای تقابلی شدیدی با باکو و مسکو دارد. بنابراین محافل سیاسی غربی سعی دارند روسیه را به عنوان منبع اصلی تنش نظامی-سیاسی در قفقاز جنوبی معرفی کنند. آنها از این ادعاها برای استدلال در مورد اهمیت حذف قفقاز جنوبی از حوزه نفوذ روسیه استفاده میکنند.
همچنین باید توجه داشت که این ادعاهای آمریکا و غرب برای شرایط فعلی تا حدودی اغراقآمیز است. حداقل به این دلیل که اخیراً آمریکا و غرب عامل محرک افزایش تنش نظامی-سیاسی در این منطقه بودهاند، نه روسیه. در هر صورت، نتایج ژئوپلیتیک کنفرانس مشترک بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ارمنستان در بروکسل به تدریج خود را نشان داده و این را میتوان تحریک بروکسل با هدف تأثیرگذاری مستقیم بر جهتگیری فرآیندهای ژئوپلیتیک منطقهای دانست.
نکته این است که تحریک بروکسل در درجه اول تلاشی برای مداخله در وضعیت ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی است. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا در این منطقه بر روی ارمنستان مانورهای ژئوپلیتیکی انجام دهند.
ارمنستان به عنوان کشوری که متحمل شکست نظامی در جنگ دوم قرهباغ شد، به یک سد ضعیف در منطقه تبدیل شده است. از این رو، آمریکا و اتحادیه اروپا به قصد تقویت مجدد ارمنستان تلاش میکنند این کشور را که پایگاه نظامی- سیاسی خود در منطقه میدانند، بار دیگر به یک عامل ژئوپلیتیک تبدیل کنند و بیشتر اقدامات انجام شده پس از تحریک بروکسل در راستای همین هدف است.
اول از همه، آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقاند جمهوری آذربایجان را تحتفشار بگذارند و از بازی خارج کنند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقهای تعیینکننده است. با ایجاد شرایط جدید منطقهای، تلاش شد تا مواضع منطقهای ارمنستان تقویت و به پایگاهی مؤثر تبدیل شود. این بدان معنا بود که یک تهدید واقعی برای منافع ملی آذربایجان و روسیه در حال ظهور است.
البته جمهوری آذربایجان نمیتوانست ناظر این طرحهای آمریکا و اتحادیه اروپا بماند. بنابراین، باکو ابتدا به تحریک بروکسل واکنش تندی نشان داد و سپس اعلام کرد که اجازه دخالت در قفقاز جنوبی را نخواهد داد. بعدها محافل رسمی آذربایجان با انجام مانورهای سیاسی از جمله اتحاد با روسیه، تأثیرات تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا را تقریباً خنثی کردند و با آن، در واقع، سناریوهای جدید غرب در قفقاز جنوبی مسدود شد و شکست خورد.
در واقع باکو پیام روشنی داد که میتواند روابط متقابل با کرملین را بیشتر توسعه دهد. بنابراین جمهوری آذربایجان دارای پتانسیل ژئوپلیتیکی گستردهای برای مشارکت استراتژیک با روسیه است. به ویژه، در حال حاضر یک آشتی نسبتاً جدی بین منافع آذربایجان و روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد. کرملین در تلاش است از مواضع روسیه در منطقه که هدف آمریکا و غرب است محافظت کند. باکو مصمم است مانع از تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای مداخله در قفقاز جنوبی با دور زدن آذربایجان از طریق ارمنستان شود. از این نظر مشکل اصلی مشترک جمهوری آذربایجان و روسیه در منطقه تقریباً مشابه است.
بنابراین تفاهم تاریخی میان باکو و کرملین در آستانه سفر الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان به مسکو کافی است تا بسیاری از کشورهای غربی را ناامید کند. بدین ترتیب، رهبری سیاسی هر دو کشور موفق شدند خیلی زودتر از موعد بر سر خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان به توافق برسند. اما آمریکا و غرب امیدوار بودند که همین موضوع منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و روسیه شود و ناکامی در این امر به ناچار منجر به اختلال در برنامههای تغییر وضعیت منطقه شد.
جالب است که محافل سیاسی غرب، به ویژه آمریکا، هر چند دیر متوجه شدند که اشتباهات کاملاً جدی در قفقاز جنوبی صورت گرفته است. بنابراین به نظر میرسد آمریکا که قصد دارد جمهوری آذربایجان را در فرآیندهای منطقهای مشترک با اتحادیه اروپا و ارمنستان به پسزمینه بکشاند، با مانورهای انعطافپذیر باکو درمانده شده است. در هر صورت، این واقعیت که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مجبور شد برای گفتگو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی، تلفنی با رئیسجمهور الهام علیاف تماس بگیرد، نکاتی را آشکار کرد.
نکته این است که کاخ سفید قبلاً درک کرده که دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی با دور زدن جمهوری آذربایجان از طریق ارمنستان امکانپذیر نخواهد بود. اگر کاخ سفید دریچهای برای همکاری ژئوپلیتیکی با باکو باز نگه ندارد، تردیدی وجود ندارد که باکو از بستن «درب منطقه» به روی غرب دریغ نخواهد کرد و این ممکن است راه را برای شکست بعدی سیاست غرب در قفقاز جنوبی هموار کند.
ظاهراً «گامبیت قفقاز جنوبی» که توسط تحرکات آمریکا و اتحادیه اروپا آغاز شد، با شکست مواجه شد، اگرچه ارمنستان در «وضعیت قربانی اصلی» باقی ماند، اما در واقع دستان آمریکا و اتحادیه اروپا برای آن خالی ماندند. از این منظر، میتوان در نظر گرفت که اگرچه کاخ سفید «گامبیت قفقاز» را آغاز کرد، اما دقیقاً باکو بود که با موفقیت به آن پایان داد و در نتیجه، این ارمنستان بود که بازنده اصلی باقی ماند.
به موازات همه اینها، سفر الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان به مسکو با نتایج موفقیتآمیزی به پایان رسید و وضعیت نسبتاً بدی را برای سناریوهای غربی در قفقاز ایجاد کرد. زیرا رهبران جمهوری آذربایجان و روسیه توانستند روشن کنند که هیچ تناقضی بین دو کشور وجود ندارد و علاوه بر این، بیانیه مسکو در مورد فعالیت اتحاد دو کشور در پیشزمینه قرار گرفت. در چنین شرایطی، تردیدی وجود ندارد که نقشههای غرب در قفقاز جنوبی در معرض خطر بزرگی قرار دارد.
عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپاعلیاف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسیدعلیاف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمیدهدانتهای پیام/