Web Analytics Made Easy - Statcounter

سریال «امام علی(ع)» از آثار ماندگار درباره تاریخ صدر اسلام است که توانست با مخاطبان بسیار ارتباط برقرار کند اما با این وجود، کمبود تولید آثاری مانند این به شدت احساس می‌شود.

به گزارش قدس آنلاین، پرداختن به زندگی ائمه اطهار همواره با سختی‌های بسیار زیاد به لحاظ بعد مطالعاتی و تحقیقی و نمایش آن همراه بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از انقلاب شکوهمند اسلامی،  برخی کارگردانان سراغ ساختن آثاری درباره ائمه از جمله امام علی(ع)، امام رضا(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و پیامبر اسلام رفتند. در این میان تنها اثری که به زندگی گهربار امیرالمؤمنین علی(ع) پرداخته، مجموعه تلویزیونی «امام علی(ع)» ساخته سیدداود میرباقری است.

این مجموعه تلویزیونی از فیلمنامه‌ای به نام «خاری در گلو» شروع شد ولی تولید آن تا سال ۷۳ به تأخیر افتاد. «امام علی(ع)» اولین سریال فاخر تاریخ تلویزیون است که با حرفه‌ای‌ترین عوامل آن زمان سینمای ایران تولید شد و همچنان در عرصه سریال‌های تاریخی - مذهبی بی‌رقیب مانده است. در این مجال کوتاه و به مناسبت شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) و لیالی قدر سراغ این سریال نوستالژیک رفتیم و به نکات مهمی که عوامل و بازیگران آن در طی ایام مختلف بیان کرده‌اند، پرداختیم.

«امام علی(ع)» چطور شکل گرفت؟

سال ۱۳۷۰ بود که داود میرباقری کار تولید مجموعه تاریخی «امام علی(ع)» را با متنی از خودش آغاز کرد و برای ایفای نقش‌های اصلی این سریال بازیگرانی چون داریوش ارجمند، زنده‌یاد مهدی فتحی، بهزاد فراهانی، محمدرضا شریفی‌نیا، ‌ پرویز پرستویی، سیروس گرجستانی، ویشکا آسایش، اصغر همت، ‌ اکبر عبدی، کریم اکبری مبارکه، کامران فیوضات و ... را انتخاب کرد.

سریال  «امام علی(ع)» در زمان ریاست علی لاریجانی بر تلویزیون ساخته و در ابتدای کار در مرحله متن دچار بازنویسی‌های متعدد شد تا سرانجام سال ۷۳ با حضور ۱۵۰ بازیگر اصلی و بیش از ۵ هزار هنرور از نیروهای ارتش مقابل دوربین رفت. این مجموعه به تهیه‌کنندگی محمد بیگ‌زاده به پنج سال تنهایی و دوران خلافت و زندگی حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) می‌پردازد و ساخت آن تا سال ۷۵ ادامه داشت.

از این سریال نسخه سینمایی نیز تهیه شد و عوامل پشت صحنه آن نیز همگی از شاخص‌ترین چهره‌های حرفه خود بودند. از جمله آهنگسازی سریال با فرهاد فخرالدینی، تدوین‌ با مهرزاد مینویی و تصویربرداری با مازیار پرتو بود و طراحی گریم درخشان عبدالله اسکندری در این سریال که اولین بار سال ۷۵ از شبکه یک روی آنتن رفت، هنوز در یادها مانده است.

سیروس گرجستانی، سعید نیک‌پور، انوشیروان ارجمند، عنایت شفیعی، مرحوم جواد خدادادی، عنایت بخشی، آتش تقی‌پور، مرحوم جهانگیر فروهر، نادر رجب‌پور، مرحوم عباس امیری، مرحوم بهمن زرین‌پور، چنگیز وثوقی و زنده‌یاد باقر صحرارودی از دیگر بازیگران این سریال بودند. بازیگرانی چون مهدی فتحی، انوشیروان ارجمند، منصور والامقام، جمشید مشایخی، داود رشیدی، رضا کرمرضایی، جهانگیر فروهر، توران مهرزاد، حسین پناهی، رحمان باقریان، علی‌اصغر گرمسیری، باقر صحرارودی، نعمت‌الله گرجی، حسین خانی‌بیک، سروش خلیلی، رضا خندان، بهمن زرین‌پور، پرویز شاهین‌خو و بسیاری دیگر در این سریال به ایفای نقش پرداختند اما امروز  چشم از جهان فروبسته‌اند.

سریال «امام علی(ع)» فرصتی بود که ویشکا آسایش در آن بدرخشد و خود را به عنوان بازیگری بااستعداد معرفی کند. بازیگر نقش قطام در این سریال از سوی دایی‌اش مازیار پرتو به میرباقری معرفی شد و خوش درخشید. داریوش ارجمند نیز هنوز با ایفای نقش مالک اشتر در این سریال در یادها می‌آید.

در این مجموعه مثل دیگر آثاری که حتی اخیرا ساخته شدند، تصویر امام معصوم نشان داده نشد و تنها برای نمایش تصویر بخش‌هایی از دست‌ و پاهای مبارک امیرالمومنین(ع) از زنده‌یاد مهدی فتحی استفاده شد.

زمان تولید «امام علی(ع)» به ویژه برای آثار تاریخی دشوار، صدابرداری سر صحنه رایج نبود و گویندگان مطرح به جای بازیگران اصلی سریال را دوبله کردند. مدیریت دوبلاژ با بهرام زند بود و منوچهر اسماعیلی و پرویز بهرام نیز از جمله دوبلوران مطرح این اثر بودند. با این حال مرحوم فتحی، بهزاد فراهانی و پرویز پرستویی جای خودشان صحبت کردند.

فیلمبرداری شب ضربت خوردن

زنده‌یاد کریم اکبری‌مبارکه بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون درباره چگونگی ایفای نقش ابن ملجم مرادی در سریال «امام علی(ع)» اینطور توضیح داده است: پیش از تولید روزی میرباقری مرا دید و گفت کریم ریش‌هایت را نزن که برای بازی در یک نقش تو را با همین چهره می‌خواهم. من آن زمان سر صحنه فیلمبرداری «مسافران» بهرام بیضایی بودم و وقتی کار تمام شد تا شش ماه ریش خود را اصلاح نکرده بودم و بسیار زیاد شده بود. روزی در اداره تئاتر فهرستی از اسامی بازیگران نوشته شده بود که برای سریال «امام علی(ع)» دعوت شده بودند. با خود گفتم پس سریال میرباقری عوض شده چون به دلیل آبی بودن چشمانم برای سریال عربی مناسب نیستم.

این بازیگر درباره بازی در نقش ابن ملجم اظهار کرد: یک ماه از این فراخوان گذشت که روزی اسمم را روی تابلو اعلانات اداره تئاتر دیدم. به دفترش رفتم و میرباقری گفت اولین شخصی که به او گفتم تو بودی آن وقت الان باید بیایی؟ سپس کتاب‌هایی را به من معرفی کرد. هفت جلد کتاب را خواندم و سپس میرباقری گفت نقش ابن ملجم را باید بازی کنی.

وی با اشاره به حساسیت نقش ابن ملجم افزود: من باید نقش فردی شقی را در تاریخ اسلام بازی می‌کردم تا مظلومیت حضرت علی(ع) را نشان دهم بنابراین با گوش دادن به سخنان کارگردان سعی می‌کردم به شخصیت ابن ملجم مرادی برسم. در اجرای یک تعزیه اگر مخالف‌خوان نباشد، تعزیه اجرا نمی‌شود بنابراین اگر قرار باشد همه افراد موافق‌خوان باشند نمی‌شود تعزیه اجرا کرد. سهم من در سریال «امام علی(ع)» بازی در نقش ابن ملجم مرادی بود.

کریم اکبری مبارکه در ادامه خاطره‌ای از شوخی میرباقری نقل کرده است: فیلمبرداری این سریال و قسمت ضربت خوردن امام علی(ع) در ماه رمضان بود و من در خانه قطام بودم که آقای میرباقری به من گفت: «کریم می‌خواهم ضربت خوردن را برای شب نوزدهم بگذارم تا در آن حس قرار بگیری!» گفتم: «به قرآن اگر در آن شب بتوانم بازی کنم، دیوانه می‌شوم.» گفت: «شوخی کردم.» و خندید و رفت. فیلمبرداری فاصله‌ای که من حمله می‌کنم تا جایی که ضربه می‌زنم دو ماه طول کشید.

این بازیگر نام حضرت علی(ع) را رمز ماندگاری سریال «امام علی(ع)» دانست و خاطرنشان کرد: تلاش بازیگران در مرحله بعد قرار دارد چه بسا بازیگران زیادی در آثار دیگر با تلاش بسیاری بازی می‌کنند اما آن اثر دیده نشده است. در سوی دیگر آثاری تاریخی مذهبی نیز مثل «مختارنامه» وجود دارد که تمام شخصیت‌ها دیده می‌شوند.

مرگ بازیگر سر صحنه فیلمبرداری

 یک اتفاق عجیب و قابل‌توجه در این سریال مربوط به علی آزاد یکی از بازیگران قدیمی سینمای ایران است که پیش از انقلاب عمدتاً در نقش‌های منفی بازی می‌کرد و در جریان ساخت سریال «امام علی (ع)» به اصرار خود در این سریال نقشی گرفت.

میرباقری درباره او که نقش عبدالله ابن عباس را بازی می‌کرد در گفت‌وگویی توضیح داده است: «حالتی منقلب داشت و خود را به شکلی وام‌دار علی بن ابی‌طالب(ع) می‌دانست. چهره رنگ‌پریده و دگرگونش که گویی تولدی دیگر را برای این بازیگر رقم می‌زد، دیگران را نیز به خود جلب کرده بود. در یکی از صحنه‌ها قرار شد علی آزاد در نقش ابن عباس داخل چادر امام علی(ع) بشود و بیرون آید. قبل از رفتن، او گفت: «داود! من از علی(ع) شرم دارم که به چادر او وارد شوم، نمی‌شود صحنه را عوض کنی و مثلاً از کنار چادر بگذرم؟» گفتم: «نه.» و او داخل چادر شد. منتظر بودیم که بازگردد، دقایقی گذشت، خبری نشد، او را صدا کردیم، خبری نبود. داخل چادر شدیم؛ علی آزاد داخل چادر جان به جان‌آفرین تسلیم کرده بود... و صحنه‌های باقیمانده را فرد دیگری به‌جای آن مرحوم بازی کرد.»

کاشت درخت نخل و خیمه به پا کردن

عنایت بخشی، بازیگر نقش سرکرده خوارج در خاطره‌ای جالب از این سریال، نقل کرده است: ما سکانس‌های جنگ صفین را در تیر و مرداد در بدترین شرایط آب‌وهوایی بندرعباس ضبط کردیم. اگر چه قرار بود آن سکانس را در زمستان کار کنیم، اما به دلیل این‌که سیل دکورها را تخریب کرد، مجبور شدیم در تابستان جنگ صفین را در بندرعباس و در آن آب‌وهوای شرجی که در همه حال بالای ۵۰ درجه بود کار کنیم.  شاید باورتان نشود در همان شرایط من، داریوش ارجمند، بهزاد فراهانی و دیگر دوستان حتی در روزهایی که کار نداشتیم هم سر صحنه حاضر می‌شدیم، درخت و نخل می‌کاشتیم، بیل می‌زدیم، خیمه برپا می‌کردیم، کارهایی را که در مسئولیت ما نبود فقط به خاطر جلو افتادن کار انجام می‌دادیم!

شوخی شوخی قطام جدی شد

ویشکا آسایش که تا آن زمان اصلاً رابطه‌ای با سینما نداشت از سوی دایی‌اش مازیار پرتو که مدیر فیلمبرداری سریال بود، برای بازی به داود میرباقری معرفی شد. آسایش در این‌باره گفته است: «یک روز در خانه، مشغول گپ زدن با دایی بودم که ایشان به من گفت: "ویشکا! ما در حال انتخاب بازیگر برای سریال «امام علی(ع)» هستیم، دوست داری بازی کنی؟ " من هم چون فکر کردم دایی من را دست انداخته، با خنده گفتم: "البته! " خلاصه من برای تست گریم به پشت‌صحنه کار رفتم و تست دادم و شوخی شوخی برای این نقش انتخاب شدم! تا آخرین لحظه‌ای که جلوی دوربین قرار نگرفته بودم، فکر می‌کردم یکی می‌آید و به من می‌گوید: خانم ما شما را دست انداختیم! اما در کمال تعجب، هیچ‌کسی این حرف را به من نزد و من یکی از مهم‌ترین نقش‌هایم را در آن کار بازی کردم!»

خاطره‌ای جالب از نابازیگران سریال

بهزاد فراهانی، بازیگر نقش معاویه در سریال «امام علی(ع)» خاطره‌ای جالب از نابازیگران این سریال تعریف کرده که خواندنی است: «هنگام فیلمبرداری صحنه‌های جنگ صفین، بادهای خرماپزان تیر و مرداد آغاز شده بود و ما باید لباس‌های چندلایه پلاستیک به تن می‌کردیم و زیر چادر بسته و زیر پروژکتورهای سنگین ۱۰ هزار، بازی می‌کردیم. بسیار سخت بود. من ۱۲ نگهبان داشتم که از سیستان و بلوچستان آورده بودند. آن‌ها جلوی چادر معاویه نگهبانی می‌دادند و گارد محافظ او بودند. در آن تابستان داغ امکان‌پذیر نبود که مدام به آن‌ها آب برسد، لذا خیلی تشنه می‌شدند. یک‌مرتبه یکی از نگهبان‌ها بی‌هوش شد. دلیلش را جویا شدند و از دوستان سقا هم پرسیدند که چرا به آن‌ها آب ندادند؟ یکی از آن‌ها پاسخ داد که بدون اجازه معاویه، آب نمی‌خورند!»

فردین در نقش مالک اشتر

جالب است بدانید داود میرباقری، کارگردان سریال می‌خواست نقش مالک اشتر را محمدعلی فردین بازیگر فیلم‌های پیش از انقلاب بازی کند؛ هم به دلیل چهره زیبا هم به دلیل آن‌که به مردانگی مشهور بوده است. خودش هم در دیدار با تهیه‌کننده سریال گفته بود: «مثل‌ اینکه خداوند می‌خواهد من را عاقبت‌به‌خیر کند.» ولی در نهایت وزارت ارشاد به او مجوز نداد و سازندگان سریال، نقش مالک اشتر را به داریوش ارجمند سپردند.

مرد خجالتی سینما عمروعاص شد

زنده‌یاد مهدی فتحی ابتدا قرار بود نقش دیگری را در این سریال بازی کند ولی به درخواست خودش، عمروعاص را بازی می‌کند. جالب آن‌که نقش امام علی(ع) را هم در سکانس‌هایی که از پشت یا اینسرت (نمای بسته دست‌ها یا پاها) می‌گرفتند، همین بازیگر محجوب بازی کرده است؛ کسی که در بسیاری از سکانس‌ها در نقش عمروعاص در حال دسیسه‌چینی علیه امام علی (ع) بود!

وحشت از ایفای نقش مالک

داریوش ارجمند تا پیش از حضور در سریال «امام علی (ع)» تجربه‌های بسیاری در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون داشت اما در واقع با حضور در نقش مالک اشتر از جایگاه خاصی میان مخاطبان برخوردار شد. او درباره حضور در این سریال می‌گوید: «من زمان ساخت مجموعه «امام علی (ع)» مطلقاً آقای میرباقری را نمی‌شناختم. یک روز من را صدا کرد و رفتم صحبتی شد. نگاهی انداختم به کسانی که قرار بود در این سریال ایفای نقش کنند. بعد هم رفتم به مشهد. خب برای من که تاریخ خوانده‌ام و شاگرد دکتر شریعتی بودم و امام علی(ع) را از زبان او شنیدم و عظمت امام علی (ع) را از زبان او در دوران دانشجویی درک کرده‌ام، خیلی وحشت داشتم که این نقش را بازی کنم.»

او می‌افزاید: «آن موقع حداقل ۵۰ دبیرستان در ایران وجود داشت که نام آن‌ها مالک اشتر بود، گروه هنری به نام مالک اشتر داشتیم، تیپ و لشکر در جبهه به اسم مالک اشتر بود، در مشهد چند مسجد به نام مالک اشتر بود، پادگان به این نام داشتیم. این آدم در ایران با فاصله زیادی از امام علی(ع) در رتبه دوم قرار دارد و به‌عنوان فردی که در رکاب ایشان بوده، شناخته می‌شود. وحشت داشتم به خاطر اینکه اگر آن شخصیت را بد بازی می‌کردم، قطعاً بدانید که باید از ایران می‌رفتم. چون یک تصور ذهنی بزرگی از این سردار امام علی(ع) در ذهن شیعیان وجود داشت.»

مقرون به صرفه نبودن سریال

میرباقری علاقه‌مند بود این مجموعه به شیوه ۳۵ میلیمتری و روی نگاتیو ضبط شود تا ماندگاری بیشتری پیدا کند، اما چون نخستین تجربه مذهبی تلویزیون با این حجم و کیفیت بود و فیلمبرداری آن در قیاس با تصویربرداری هزینه‌های گزافی طلب می‌کرد با آن موافقت نشد.

منبع: ایبنا

انتهای خبر/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: سریال امام علی داوود میرباقری داریوش ارجمند بهزاد فراهانی داود میرباقری نقش مالک اشتر نقش ابن ملجم امام علی ع ایفای نقش داخل چادر مهدی فتحی خاطره ای زنده یاد سر صحنه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۵۶۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان

   عصر ایران؛ مهدی مالمیر- با یک نگاه سرسری به لیست سازندگان سریال «‌افعی تهران» هم می‌شد حدس صائب زد که سریال با مخاطبِ بسیار همراه خواهد شد؛ مخاطبانی که نرم نرمک و از گوشه و کنار صدای انتقادات برخی‌شان را می‌شنویم که بر این نکته انگشت تاکید می‌فشارند که در این سریال، به اخلاق و رفتار مردم ساکن در تهران کم‌لطفی‌هایی شده است چراکه مردم در تهران آن سان که سریال به تصویر کشیده، آدم‌هایی بی‌اعتنا به هم‌نوع و  کنایه‌زن و تلخ‌زبان نیستند.

  در این‌که در تمام شهرها در سراسر جهان آدم‌هایی از این جنس کم نیستند حرفی نیست اما چرا در این سریال این نوع آدم‌ها در کانون سریال قرار گرفته‌اند و بی اغراق در بیشترِ سکانس‌ها با این تیپ آدم‌ها رو به رو می‌شویم؟

    پاسخ اما به تیپ شخصیت اصلی سریال باز‌می‌گردد. ما به جهان شخصی وارد شده‌ایم و با چشمان شخصیتی جهان را می‌نگریم که نگاهی دگرگونه به انسان‌ها و جهان دارد: «‌آرمان» منتقد سینما و مدرسی است که در آستانۀ 50 سالگی فرصتی به کف آورده تا نخستین فیلم بلندش را کارگردانی کند و به جرگۀ کارگردانان فیلم اولی بپیوندد! این منتقد سینمایی که کمی دیر برای ساختن فیلم‌اش به تکاپو افتاده، از نوعی ویژگی شخصیتی برخوردار است که بدان «شخصیت بیش از حد حساس» یا hayper sensitive person  گفته می‌شود.

   دارندگان این ویژگی شخصیتی، جهان گرداگردشان را با حساسیت بالا درک و دریافت می‌کنند و از پیش پا‌افتاده‌ترین ماجراهای روزمره نمی گذرند و مدام رخدادی را که برای بسیارانی می‌تواند با پوزخندی یا دستِ بالا با شانه بالا انداختنی برگزار شود، در ذهن و ضمیرشان همچون سکانسی از یک فیلم دردناک مرور می‌کنند و دندان روی دندان می‌سایند و گهگاه از کاهی کوه می‌سازند و مته به خشخاش زندگی می گذارند. 

مثلا پاسخ نه چندان گرم نانوای محترمِ محل در یک صبح سرد، برای کاراکترهایی که چندان درگیر ویژگیِ «‌شخصیت بیش از اندازه حساس» نیستند، می‌تواند با بی اعتنایی و حتی بی توجهی رو به رو شود یا آن را به حساب خستگی و هزار و یک دلیل و علت دیگر بنویسند و همچون بچه آهوییسبکبال از کنار آن بگذرند و دنبال کار و بار خود را بگیرند، اما شخصیت بیش از حد حساس، این بی‌مهری کوچک را در ذهن خود بدل به رویدادی بزرگ می‌کند و با منفی‌بافی و تفسیرهای کهکشانی از یک اتفاق روزمره، به روان خود زخم‌های ناسور می‌زند و سلول‌های عصبی خود را به کشتن می‌دهند!

   در سریال افعی تهران با کارگردانی « سامان مقدم» چند بار هم  از زبان خود شخصیت محوری داستان که صادقانه در برابر روان‌شناس اقرار کرد که رویدادهای روزمره را نمی‌تواند مثل باقی ادم ها ندیده یا نابوده بگیرد با تیپ شخصیتی ارمان کارگردان پنجاه ساله آشنا می شویم و هم در یکی از ظریف ترین سکانس ها که به روشنی دست بر روی نقطه ضعف شخصیت حساس می گذارد: آنجا که آرمان در سکانسی از سالن تئاتر بیرون می آید و وقتی پول بلیتش را از خانم بلیت فروش مطالبه می کند و خواهان پس گرفتن آن است با نگاه توام با تحقیر خانم مواجه می شود و صحنه خندۀ نه چندان مودبانه و نالازم خانم بلیت فروش را چند بار در موقعیت‌های مختلف به یاد می آورد و در آنجا است که سریال اولین تلنگر را به مخاطب می‌ند که با شخصیتی نامعمول در سریال رو به رو است و ضروری است از او انتظار رفتار و منشی از لون دگر داشته باشد.

  هنگامی که با شخصیت داستان و ویژگی‌های رفتاری او آشنا شدیم، با آسودگیِ بیشتری می‌شود رفتار او و کنش و واکنش‌اش را در دایره همکاران، همسایه و همسر سابق و همسایه پیش‌بینی و درک کرد.

   آرمان با سِنسورهای حساس اش بدل به آینه‌ای زشت‌نما می‌شود که دست بر روی نکاتی می‌نهد که شاید در زندگی روزانه کمتر کسی به قول قدیمی‌ها سنگی در ترازوی آنها بگذارد.

   اینکه رابطۀ میان شهروندان در کلان‌شهری مثل تهران تا چه اندازه می‌تواند پیچیده باشد. تا چه اندازه باید مراقب سخنانی باشیم که با شتاب بر زبان جاری می‌سازیم، تا چه اندازه باید سکنات خود را به هنگام حمله خشم و کدورت و حسادت کنترل کنیم و... چرا که همه آدم‌ها نمی توانند به راحتی از ماجرایی، کنایه ای، متلکی و نیشِ زبانی و پرخاشی درگذرند و این احتمال متاسفانه کم نیست که برای برخی اتفاقات ناگوار روزمره بدل به عقده‌ها و کمپلکس‌های خطرخیز شود.

  افعی تهران، همان قاتلی که در شهر پیچ و تاب می‌خورد و آرمان بر آن است تا فیلم‌اش را از روی زندگی پُرماجرای او بسازد، احتمالا یکی از همین «‌شخصیت های بسیار حساس» است که ناخوشی روانی‌اش به حد خطرآفرینی برای جامعه تبدیل شده است؛ احساس نزدیکی حسی میان کارگردان و قاتل سریالی هم از همین اشتراکات روانی سرچشمه می‌گیرد.

 
هر دو، چه کارگردان و چه قاتل زندگی درونیِ پیچیده ای دارند. هر دو از رویدادهایی رنج می کشند که از زمان کودکی بر روان شان سنگینی می کند( قاتل زنجیره ای کسانی را می کشد که در کارنامه شان سابقه کودک آزاری دارند) و در نهایت، هر دو آدم های منحصر به فردی در نوع خود به شمار می روند که در قاتل این احساس منحصر به فرد بودن به جنایت می انجامد. چرا که هر قاتلی چنان چه از رمان بی نظیر «جنایت و مکافات» آموخته ایم، در وهله اول با نوعی احساس خاص بودن، خود را محق می داند که دست اش را به خون همنوع رنگین کند. راسکولنیکوف کم بنیه و بیمار که دانشجوی حقوق بود، در هذیانات  و تفکرات اش به این نتیجه رسیده بود که آدمی است « ویژه»  که سزاوار به انجام رساندن کاری است که از هر کسی ساخته نیست: قتل پیرزن رباخواری که زندگی او را همچون زندگی پشه ای بی ارزش می شمارد و شایسته ی نابودی!

                                                                                       راسکولینکوف در رمان "جنایت و مکافات"



در آخر، می شود به نویسندگان فیلمنامه آفرین گفت که شخصیتی با ویژگی های روانی خاص آفریده‌اند و داستان را بر روی شانه‌های یک شخصیت بیش از حد حساس سوار کرده اند و از این طریق، هم سریالی با مایه‌های پلیسی و جنایی ساخته‌اند و هم شماری از ویژگی‌های برخی از ما شهروندان عجول و بی حوصله و گه‌گاه بی‌ملاحظه را به تصویر کشیده‌اند که کمتر کسی در فیلم‌ها و سریال‌ها به این ظریفه‌ها توجهی جدی نشان می‌دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: توجیهات پیمان معادی؛ "ارشاد" یا هنر؟ پیمان معادی؛ بوسنده، پوشنده یا گوینده؟! پیمان معادی درگیر یک پرونده قتل شد

دیگر خبرها

  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!/ «چه تکاپوی رقت انگیزی»
  • کدام دستاوردهای دولت رئیسی را می توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
  • گفت‌وگو باکارگردان مجموعه‌مستند «پابه‌ماه»/ قصه‌هایی تماشایی از امید و زندگی
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم
  • سرو مشروبات الکلی در سریال «هفت سر اژدها» جنجال‌برانگیز شد
  • سریال نون خ ترادژی زندگی هنرمند سیستانی شد
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان
  • «حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
  • بهترین انیمه‌های سریالی که در بهار امسال نباید از دست بدهید