آیا گروههایی مثل داعش عقبه خوارج هستند؟ / پاسخ یک استاد دانشگاه را بخوانید
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۷۰۶۹۰
به گزارش «مبلغ»، درهفدهمین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» موضوع « خوارج در نهجالبلاغه» با حضور مهدی فرمانیان، پژوهشگر فرق و مذاهب اسلامی و عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت. مسعود دیانی، مجری برنامه در ابتدای این گفتوگو از فرمانیان پرسید که به چه کسانی خوارج گفته میشد و امروز به چه کسانی خوارج گفته میشود؟
فرمانیان: شاید اولین رگههای خوارج را با حضور امیرالمؤمنین در کوفه میبینیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: مرحوم سیدجعفر شهیدی در باب خوارج تحلیلی دارد و میگوید اگر بررسی کنید، میبینید که همه کسانی که جزو خوارج بودند از جنوبیها و قریش بودند. درگذشته به خیلی از عربهایی که در اطراف یمن زندگی میکردند عرب جنوبی میگفتند در مقابل به کسانی که در مکه و مدینه و حجاز زندگی میکردند، عرب شمالی میگفتند. به نظر میرسد همیشه عرب شمالی از عرب جنوبی قدرت بیشتری داشته است. مرحوم سیدجعفر شهیدی معتقد است که خوارج عقدههای تلنبار شده عرب جنوبی است. شهید مطهری اما اینگونه فکر نمیکند و میگوید خوارج عدهای زاهد پیشه بودند که فکر قوی نداشتند. من وقتی القاعده و داعش و اینها به وجود آمدند متوجه شدم که هنوز مسلمانانی هستند که مثل خوارج فکر کنند.
این استاد دانشگاه مذاهب افزود: وقتی جنگ درگرفت عمروعاص به معاویه پیشنهاد داد که هرکس قرآنی دارد، قرآنها را سر نیزه کند تا قرآن حَکَم شود. خوارج هم رفتارشان اینگونه بود که ای حضرت تو هم قبول کن که قرآن حَکَم باشد. بعد از اینکه حضرت را مجبور میکنند حکمیت را بپذیرد. بعد از این حضرت، مالک اشتر را به میدان میفرستد اما آنها قبول نمیکنند، ابن عباس را میفرستد نمیپذیرند و یکجور دعوای قومی، قبیلهای شکل میگیرد. تا اینکه سراغ ابوموسی اشعری میروند تا حکم شود و حضرت را هم مجبور کردند که این موضوع را قبول کند چون ابوموسی اشعری هم مثل خودشان جزو عربهای جنوبی بود. ماجرای حکمیت هم حدود ۹ ماه طول کشید و مذاکرهکنندگان این مدت در رفت و آمد و گفتوگو بودند. حضرت همیشه میگفتند در گفتوگو با خوارج از قرآن استفاده نکنید چون رفتار آنها اینگونه است که شما یک استدلال میآورید آنها هم یک توجیه میآورند و به نتیجه نمیرسید بنابراین بهترین راه برای گفتوگو با آنها سنت پیامبر است.
این پژوهشگر فرق توضیح داد: از همین راه استدلال از طریق سنت در همین مدت ۹ ماه حدود ۹ هزار نفر کم کم به سمت پیروان امام برگشتند و از خوارج جدا شدند. امام باقر (ع) میفرمایند: دین فراختر آنی است که خوارج فکر میکنند. به بیان دیگر یعنی خوارج یک نوع دینشناسی تنگنظرانه دارند که متأسفانه امروز هم چنین نگاهی وجود دارد. بعد از اعلام نتیجه حکمیت و اینکه خوارج دیدند ابوموسی اشعری انتخاب نشد و معاویه خلیفه مسلمین شد، گفتند ما این را نمیخواستیم و میخواستیم یک نفر را از خودمان سرکار بگذاریم؛ بنابراین از همان ابتدا دنبال کنار گذاشتن امام علی (ع) بودند. دقیقاً از همین نقطه یک اختلاف درونی داخل خود خوارج شکل میگیرد و به دوسته تندرو و معتدل تقسیم میشوند. تندروها میگویند هم معاویه کافر است هم علی (ع).
دیانی گفت: پس به نوعی میتوان گفت ما برای اولینبار در این فضا تکفیر را داریم و آن را توسط خوارج میبینیم؟
فرمانیان: بله. ما تا قبل از این فضای تکفیر به این معنا که خلیفه مسلمین تکفیر شود را نداشتیم.
سردبیر و مجری برنامه پرسید که با چه استدلالی نسبت به امام علی (ع) و معاویه تکفیر کردند؟
این پژوهشگر پاسخ داد: آغاز فضای تکفیر امام علی (ع) از اینجاست و خوارج میگویند مرتکب گناه کبیره کافر است و چون هم حضرت علی (ع) و هم معاویه مرتکب گناه کبیره شدند و حکمیت انسانها را پذیرفتند ولی باب میل آنها نیست پس کافرند و میتوان آنها را کشت مگر اینکه توبه کنند. با استدلالی که آنها داشتند همه کافر بودند غیر از خودشان که توبه کرده بودند.
دیانی گفت: پس دو جریان را بررسی کنیم؛ یک جریان فکری که ریشه تکفیر در جریان اسلامی شکل میدهند یکی هم بحث جریان خودشان که ۱۲ هزار نفرهستند. کمی درباره این دو جریان توضیح دهید.
فرمانیان بیان کرد: بعد از کاری که ابوموسی با خوارج کرد، حضرت علی (ع) پیشنهاد جنگ علیه معاویه را داد، چهار هزار نفر میگویند که ما از خوارج میترسیم چون زن و بچههای ما را میکشند. یکی از نکات مهم درباره خوارج اینکه تکفیر متقابل اتفاق نیفتاد حضرت علی (ع) به هیچ وجه آنها را تکفیر نکرد و تا لحظه آخر با آنها سخن گفت تا برگردند. به شیعه هم گفت که بعد از من دیگر با خوارج نجنگید.
دیانی سپس پرسید که در جنگ نهروان تعداد کشتهها چه تعداد است؟
این پژوهشگر گفت: مجموعه شواهد تاریخی به ما میگوید که ۱۷۰۰-۱۸۰۰ نفر در جنگ کشته و زخمی شدند. (۴۰۰-۵۰۰ نفر زخمی و حدود ۱۲۰۰ نفرکشته) و ۹ نفر از سپاه امام علی (ع) کشته شدند. لذا بعد از این ماجرا همه علیه حضرت شدند و موجب شد که ایشان در اواخر عمرشان در کوفه خطاب به کوفیان بگویند شما مرد نیستید.
فرمانیان گفت: در جنگ خوارج به مظلوم و زن و بچه هم رحم نمیشد و انگار این اولین جایی است که فرد رفتار خشونت آمیز با فردی میکند که حرفهایش را قبول ندارند. انگار خوارج خشونتهای دوره جاهلی را دوباره زنده کردند.
دیانی سپس پرسید که آیا گروههایی مثل داعش و اینها خودشان را به عقبه خوارج متصل میکنند؟
این استاد دانشگاه جواب داد: به هیچ وجه، چیزی که ما امروز میدانیم این است که فکر خوارجی در برخی از مذاهب وجود دارد اما خود این مذاهب میگویند که ما خوارج نیستیم و جالب اینکه اخیراً یک گروهی در داعش به وجود آمد که خود داعشیها را تکفیر کرد و داعشیها میگفتند اینها، خوارج این عصر هستند و این یعنی هیچ کدام از این گروهها قبول ندارند که خوارج هستند و هر گروهی یک گروه دیگر را متهم به خوارج بودن میکند و میگوید من معتدلم. متأسفانه یکی از معضلات امروز ما هم این است که بیشتر کسانی که تکفیری میشوند کمتر وارد سنت پیامبر میشوند در حالیکه سنت پیامبر تصحیح عملی قرآن است ولی آنها فقط یک آیه را میگیرند و به بقیه آیهها توجهی نمیکنند.
دیانی سپس بیان کرد در چه دورهای موضوع قوتهای علمی، فرهنگی و ادبی در میان خوارج مطرح شد؟
فرمانیان پاسخ داد: خوارج از سال ۴۰ به بعد به شعر زیاد استناد کرد و شاعران زیادی داشتند. از قرن سوم و چهارم به بعد هم بحثهای علمی خیلی جدی در میانشان اتفاق میافتد و کتابهای مفصلی در حوزه فقه، تفسیر و حدیث دارند. با این وجود اتفاق جدی برای خوارج نیفتاد که مثلاً یک حکومت یا تمدن شکل بگیرد ولی حرفهایی در حوزه اندیشه سیاسی زدند. مثلاً درباره موضوع امامت حرفهایی زدند و امامت را چهار قسم کردند. با اینحال این اندیشه سیاسی هم انقدر مهم نبود که در امروز ما تأثیرگذار و جایگاهی داشته باشد. مثلاً اسماعیلیه یک دورهای خیلی جدی تبلیغ و فعالیت میکردند اما الان خبری از آنها نیست.
مجری برنامه پرسید که شیعه چقدر از خوارج تأثیر پذیرفت و امروز چقدر با این خطر مواجهیم که رفتار خوارجی داشته باشیم؟
این محقق و پژوهشگر گفت: در ابتدا ما خیلی جدی با خوارج جنگیدیم اما از قرن چهارم و پنجم که خوارج دیگر حضور نداشتند و به حاشیه رفتند ارتباط آنچنانی با خوارج نداشتیم ولی متأسفانه برخی از علمای ما روحیه خوارجی دارند و مذاهب دیگر را تکفیر کردند. مثلاً طالبان ما را تکفیر میکند که البته امروز کمی متعادل تر شده است ولی به هرحال وجود دارد. ما علمایی داریم که گفتند اهل سنت نجسند و امثال اینها در حالیکه امام علی (ع) هرگز به چنین صحبتهایی استناد نکرده است. در تاریخ همیشه اینگونه بوده که وقتی یک جریان شکست میخورد دو دسته تندرو و معتدل به وجود میآید و این ماجرا انقدر پیش میآید که کلاً این جریان از بین میرود. اینکه امروز برخی جریانهای تکفیری هنوز هستند به واسطه حمایت برخی از کشورها و سازمانهاست.
کد خبر 1625185منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: داعش دانشگاه امام علی ع فرقه های انحرافی ابوموسی اشعری حضرت علی هزار نفر امام علی گفت وگو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۷۰۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر از زندگی خسته و کلافه شدهاید بخوانید
اگر از زندگی خسته شدهاید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که سرعت خود را کم کنید. این کار میتواند به شما کمک کند آرامش خود را دوباره به دست آورید. این در مورد تنبلی یا بی تفاوتی نیست ، فقط به خود فرصتی برای نفس کشیدن و تمرکز مجدد بدهید.
در این مطلب قصد داریم ۹ کار ساده را با شما به اشتراک بگذاریم که میتواند دنیایی از تفاوت را در زندگی شما ایجاد کند؛ بنابراین اگر احساس میکنید همه چیز خیلی کلافهکننده شده است، ممکن است زمان آن رسیده که سرعت خود را کم کنید.
۱) با تنفس عمیق شروع کنید
ما اغلب قدرت نفس عمیق را دست کم میگیریم. این یک چیز بسیار ساده است، اما میتواند تأثیر عمیقی بر وضعیت روانی ما داشته باشد.
گاهی انقدر در ریتم تند زندگی غرق میشوید که بدون اینکه بفهمید ضربان قلبتان افزایش مییابد، افکارتان مغشوش میشود و ممکن است احساس کنید که کنترل خود را از دست میدهید.
با این حال، با تمرکز آگاهانه بر نفس خود و کاهش سرعت آن، میتوانید سیگنالی به مغز خود ارسال کنید که زمان استراحت فرا رسیده است.
تمرین تنفس عمیق در طول روز میتواند به شما کمک کند حتی در میان هرج و مرج متمرکز و آرام بمانید. این یک مکث کوچک است که میتواند موجی از آرامش را در زمانی که به آن نیاز دارید به ارمغان بیاورد؛ ؛ بنابراین دفعه بعد که احساس خستگی کردید، یک نفس عمیق بکشید. شاید تعجب کنید که چقدر کمک میکند.
۲) قدرت طبیعت را در آغوش بگیرید
گویی چیزی در طبیعت وجود دارد که روح را آرام میکند و استرس را از بین میبرد.
بنابراین، مهم نیست که چقدر مشغله دارید یا گرفتار هستید، کمی وقت بگذارید و به طبیعت بروید. حتی اگر فقط برای چند دقیقه باشد، میتواند دنیای متفاوتی ایجاد کند.
۳) ذهنآگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی به معنای حضور و تمرکز بر اینجا و اکنون است. این یک پادزهر برای زندگی اغلب شلوغ و چندوظیفهای ما است که در آن ذهن ما دائماً از یک فکر به فکر دیگر میپرد.
تمرین منظم ذهن آگاهی در واقع میتواند ساختار مغز شما را تغییر دهد. مطالعه هاروارد نشان داد که ذهن آگاهی میتواند تراکم ماده خاکستری را در نواحی مغز مرتبط با یادگیری، حافظه، تنظیم احساسات و همدلی افزایش دهد.
بنابراین، زمانی که احساس خستگی میکنید، چند لحظه را به تمرین ذهن آگاهی اختصاص دهید. این میتواند به سادگی توجه به نفس خود، یا تمرکز واقعی بر طعم و بافت غذای خود در حین خوردن باشد.
این مکث در روال شما میتواند به شما کمک کند تا کنترل افکار و احساسات خود را دوباره به دست آورید و احساس آرامش درونی کنید.
۴) زمان استراحت را برنامهریزی کنید
گاهی اوقات، بهترین راه برای مقابله با استرس این است که از همه چیز دور شوید.
هر روز زمانی را برای استراحت به خود اختصاص دهید. میتواند ۱۰ دقیقه یا یک ساعت باشد ، از این زمان برای قطع ارتباط با دنیای بیرون و ارتباط مجدد با خودتان استفاده کنید.
شما میتوانید مجله یا کتاب بخوانید یا به سادگی در سکوت بنشینید. هدف «دستیابی» به چیزی در این مدت نیست، بلکه صرفاً بودن است.
۵) شکرگزاری را تمرین کنید
هنگامی که ما غرق در شلوغیهای زندگی میشویم، اغلب بر روی آنچه اشتباه است یا آنچه باید انجام شود تمرکز میکنیم. اما تغییر تمرکز بر روی آنچه که خوب پیش میرود میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
تمرین قدردانی یک راه قدرتمند برای تغییر طرز فکر شما و کاهش احساس غرق شدن است. این در مورد تصدیق چیزهای خوب در زندگی شما است، مهم نیست که چقدر کوچک به نظر میرسند.
هر روز، لحظهای را به یادداشت کردن سه موردی که بابت آنها سپاسگزار هستید اختصاص دهید. آنها نباید بزرگ باشند- حتی چیزی به سادگی یک فنجان قهوه گرم یا لبخند یک غریبه میتواند به این لیست راه پیدا کند.
شناخت جنبههای مثبت زندگیتان میتواند به متعادل کردن استرس کمک کند و حس آرامش را به شما بدهد.
۶) با عزیزانتان تماس بگیرید
گاهی اوقات، به راحتی میتوان فراموش کرد که در این سفر تنها نیستیم. زمانی که به نظر میرسد سنگینی دنیا بر دوش شماست، در به اشتراک گذاشتن احساسات خود با کسی که به او اعتماد دارید، تردید نکنید.
گفتگوی صمیمانه با یکی از عزیزانتان میتواند حمایت عاطفی مورد نیازتان را فراهم کند. این کار برای گرفتن راه حل یا مشاوره نیست. بلکه در مورد احساس شنیده شدن، دیده شدن و تأیید است.
بنابراین، زمانی که احساس ناراحتی میکنید، لحظهای با عزیزان خود ارتباط برقرار کنید. این کار میتواند احساس راحتی و آرامش را به همراه داشته باشد و بار شما را سبکتر کند.
۷) به موسیقی آرامبخش گوش دهید
موسیقی روش قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر خلق و خو و احساسات ما دارد. آهنگ درست میتواند ذهن شما را آرام کند و روح شما را تسکین دهد تا در میان هرج و مرج احساس آرامش کند.
میتوانید یک لیست پخش از آهنگهای آرامشبخش بسازید که در مواقعی که احساس خستگی میکنید، به آن مراجعه کنید. آن را امتحان کنید. شاید تعجب کنید که چقدر کمک میکند.
۸) به فعالیت بدنی بپردازید
هنگامی که غرق در زندگی میشویم، بدنمان اغلب مملو از هورمونهای استرس مانند کورتیزول میشود. فعالیت بدنی یک راه عالی برای مقابله با این است.
خواه یک پیاده روی سریع، یک جلسه یوگا یا فقط حرکت دادن بدنتان باشد، این کار میتواند به کاهش سطح استرس و پاکسازی ذهن شما کمک کند. مانند فشار دادن یک دکمه تنظیم مجدد روی خلق و خوی شماست.
لازم نیست ماراتن بدوید یا تمرین شدید انجام دهید. حتی تنها چند دقیقه کشش یا پیاده روی میتواند تفاوت ایجاد کند؛ بنابراین وقتی احساس خستگی میکنید، لحظهای را به حرکت اختصاص دهید. این مکث برای فعالیت بدنی میتواند حس تعادل و آرامش را به روز شما بیاورد.
۹) پذیرش کلید رهایی است
پذیرش نقش مهمی در مقابله بیش از حد با مسائل ناخوشایند زندگی است. این در مورد پذیرش احساسات خود بدون قضاوت یا مقاومت است.
گاهی اوقات آنقدر انرژی صرف مبارزه با احساس خستگی و کلافگی میکنیم که فقط استرس را تشدید میکند. پذیرفتن این موضوع که گهگاه این احساسات مشکلی ندارد، میتواند فوق العاده رهاکننده باشد.
به یاد داشته باشید، این نشانه ضعف یا شکست نیست. این فقط به این معنی است که شما انسان هستید؛ و مانند همه انسانها، شما این توانایی را دارید که از آن عبور کنید و در طرف مقابل قویتر ظاهر شوید. این پذیرش میتواند آرامش و انعطافپذیری بینظیری به ارمغان بیاورد.
منبع: همشهری آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی