Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک مرد بی‌گناه بدون هیچ دلیل موجهی در تمام سه سال گذشته تحت بازداشت بوده است؛ این جمله بخشی از گزارش تلویزیون دولتی انگلیس از یک جاسوس نظامی زندانی در ایران است!

سرویس سیاست مشرق- «یک مرد بی‌گناه بدون هیچ دلیل موجهی در تمام سه سال گذشته تحت بازداشت بوده است؛ او در ایران هم اکنون زندانی است» این جمله بخشی از گزارش تلویزیون دولتی انگلیس از یک جاسوس آمریکایی است، در این گزارش یکی از اعضای خانواده مرد زندانی روبه روی دوربین شبکه بی‌بی‌سی فارسی نشسته و با نشان دادن چند عکس خانوادگی و قدیمی سعی دارد؛ از همسرش مردی دلسوز و قهرمان بسازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بهاره عمیدی(همسر جاسوس نظامی عماد ادوارد شرقی) می‌گوید که پس از سال‌ها تصمیم گرفته بود که برای دیدار با خانواده‌اش به ایران آمده و از  چند شهر تاریخی ازجمله اصفهان و شیراز دیدن کند. او می‌گوید که دریکی از شب‌هایی که در منزل یکی از اقوامش سکونت داشته بدون هیچ دلیل خاص مأموران انتظامی و امنیتی به خانه آن‌ها مراجعه کرده و همسرش را با خود برده‌اند. خبرنگار حاضر در این آگهی تبلیغاتی به‌گونه‌ای وانمود می‌کند که دولت ایران بدون دلیل یک پدر فداکار را بازداشت و او را از دیدار با خانواده‌اش محروم کرده‌اند. سکانس به سکانس این رپورتاژ خبری در شبکه تلویزیونی ملکه انگلیس به‌گونه‌ای طراحی‌شده است که از یک مجرم حرفه‌ای یک قهرمان ساخته‌شده و برای مخاطب نقش او سفیدسازی شود.

البته ساخت این دست گزارش‌های خبری و پاک کردن رد پای جاسوس‌ها توسط رسانه‌های غربی اتفاق تازه و عجیبی نیست، اما طرح داستان جدید توسط انگلیسی‌ها در این روزها مفهوم قابل تاملی دارد! برخلاف سایر پرونده های مربوط به شبکه جاسوسی، داستان زندگی عماد شرقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، احتمالا سانسور او در رسانه‌های غربی معنایی خاص دارد. اما مهره سوخته آمریکایی‌ها چه کسی است؟ عماد شرقی(ادوارد) به چه دلیل در ایران دستگیر و تحویل مراجع قضائی شده است؟

مردی که دلش می‌خواست آمریکایی باشد!

شرقی سال ۱۹۹۲ تصمیم می‌گیرد تابعیت خود را تغییر داده و به قول خودش آمریکایی شود! او نام ادوارد را انتخاب کرده تا زندگی جدیدی را آغاز کند، مسیری که او را به یکی از کارگزاران شبکه نفوذ و جاسوسی در کشورمان تبدیل می‌کند. عماد شرقی لیسانس خود را در رشته مهندسی از دانشگاه مریلند و کارشناسی ارشدش را از دانشگاه جورج واشنگتن دریافت کرده است، این دانشگاه یکی از مراکز مهم تربیت جاسوس در آمریکا است.

شرقی بعد از پایان دوره تحصیلی تصمیم می‌گیرد که وارد کار تجارت شود، اما بر خلاف انتظارات به جای ثبت شرکت در خاک آمریکا (محل زندگی) شرکتی را در زندگی ایران تاسیس می‌کند! خانواده شرقی در گفتگو با یک رسانه آمریکایی مدعی شده اند که ادوارد شرقی کارمند ساده آن شرکت است، اما یک جستجوی ساده اینترنتی نشان می دهد که اگرچه ادوارد از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۶ ابوظبی و EAS مشغول به کار بوده است، اما نقش او در آن شرکت یک کارمند ساده نیست!

ادوارد شرقی نزدیک به ۳۰ درصد سهام  EAS را در اختیار داشته و مدیرعامل آن محسوب می‌شود. این شرکت هواپیماهای شخصی (کوچک) و دست‌دوم را خریدوفروش می‌کرد. در ظاهر این شرکت مراودات ساده تجاری در خلیج‌فارس دارد؛ اما ماجرا وقتی جالب می‌شود که بدانیم مابقی سهام EAS متعلق به چه گروهی است!

عماد شرقی از طریق یک واسطه آمریکایی با گروه SICP آشنا می‌شود. وصل شدن به این شرکت آغاز ماجراجویی‌های جاسوسی برای شرقی است. حدود ۷۰ درصد سهام EAS در تملک گروه SICP قرار می‌گیرد. SICP درواقع شرکتی چندملیتی با سبدی از سهام‌داران است. در هیئت مدیره این شرکت دو فرانسوی؛ یک تبعه اوکراینی و دو شهروند آمریکایی نیز حضور دارند. نکته جالب‌توجه آنکه ۹۰ درصد سهام‌داران این شرکت یهود تبارند. به عنوان نمونه عضو اوکراینی هیئت‌مدیره سال ۲۰۱۵ تابعیت اسرائیل (رژیم اشغالگر صهیونیستی) گرفته است. شرقی این شهروند اوکراینی یهود تبار را بارها دوست خوب خودش خوانده است. پس از اتصال مالی و حقوقی EAS به SICP‌ ماهیت شرکت تغییر کرده و تبدیل به یک شرکت نفوذی برای سازمان‌ سیا می‌شود!

برنامه سرپل برجامی در ایران

سال ۲۰۱۵ و پس از اجرای توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای غربی(برجام) فضایی فراهم شد که برخی شرکت‌های خارجی به‌ویژه گروه‌های تجاری مستقر در منطقه بازارهای ایران را نشانه‌گذاری کنند. برجام برای شرکت شرقی بزرگترین شانس برای ورود نفوذ به ایران است. ادوارد شرقی پس از امضای توافق در EAS جلسه گذاشته تا راه نفوذ به ایران را پیدا کند. در آن جلسه عضو فرانسوی هیئت‌مدیره رو به شرقی می‌گوید که به‌زودی در تهران هیچ هتلی اتاق خالی برای خارجی‌ها نداشته و باید از این فرصت پیش آمده به بهترین شکل ممکن استفاده کرد!

به صورت طبیعی EAS آن‌قدر شرکت بزرگ و شناخته شده‌ای نبود که بتوان با استفاده از برند تجاری آن با شرکت‌های دولتی و غیر دولتی ایرانی وارد معامله شد، از این رو ادوارد شرقی سنگ بزرگی برداشته و دریکی از نمایشگاه‌های شهر دبی با شرکت آمریکایی هلیکوپترسازی بل (Bell Helicopter) ارتباط برقرار می‌کند. دریکی از جلسات مشترک در امارات، شرقی این شرکت را برای فروش محصول به ایران ترغیب می‌کند. البته ادوارد شرقی به‌خوبی می‌دانست که این شرکت آمریکایی به دلیل تحریم‌های ثانویه امکان ورود به بازارهای ایران را نخواهد داشت. طرف آمریکایی نیز با انجام استعلام‌های لازم از وزارت خزانه‌داری دولت اوباما دریافته بود که برجام تنها فرصتی محدود برای مراودات اقتصادی کنترل‌شده با ایران است و هیچ شرکت آمریکایی حق فروش تجهیزات پیشرفته(نظامی و غیر نظامی) به ایران را ندارد.

اولین جلسه میان شرکت  BELL‌و EAS در فضایی عجیب برگزار می شود، در آن ملاقات دو افسر سابق نیروی هوایی آمریکا نیز حضور دارند. یکی از این دو افسر نظامی (مأموران سازمان سیا) از ادوارد شرقی می‌خواهند که برای شروع همکاری اطلاعات کلیه هلیکوپترهای ناوگان نظامی و غیرنظامی (اورژانس، آتش‌نشانی و سکوهای نفتی) جمهوری اسلامی ایران برای او جمع‌آوری کند. ادوارد شرقی با کمک عوامل نفوذی خود فایلی از نقشه موقعیت‌یابی چند پایگاه هوایی و تعدادی شرکت خصوصی که بالگرد در اختیاردارند را تهیه و در اختیار طرف آمریکایی قرار می‌دهد.

از آن روزبه بعد سرنوشت ادوارد شرقی با یک عملیات جاسوسی نظامی بزرگ گره می‌خورد. ادوارد شرقی پس از انتقال اطلاعات به‌طرف آمریکایی و دریافت دلارهای کثیف حاصل از خیانت به مردم ایران برای اجرای فاز دوم عملیات وارد کشور می‌شود. شرقی همسرش را نیز در این سفر به ایران آورده تا فضای امنی برای مأموریت خود بسازد.

او گمان نمی‌کرد اقدامات شرکت EAS و گروه جاسوسی SICP تحت اشراف دقیق سربازان گم نام امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه قرار داشته باشد، ادوارد شرقی پیش از ورود به داخل کشور در رصد کامل قرار داشته و پس از ره‌گیری کل شبکه همکاران داخلی و خارجی دستگیر و به سزای خیانت خود رسید. بازداشت عماد ادوارد شرقی شوک بزرگی به شبکه نفوذ وارد کرده است که تحلیل آن برای عناصر آن در هنوز غیرقابل فهم است!

پدری دلسوز یا دوست قدیمی جو بایدن؟

مجله پیل در شرح زندگی ادوراد شرقی نوشته است: «یک مرد بی‌گناه بدون هیچ دلیل موجهی در تمام سه سال گذشته تحت بازداشت بوده است، قادر نبوده خانواده‌اش را در آغوش بگیرد و اینجا با ما باشد؛ پذیرفتن (این وضعیت) واقعاً سخت است.» رسانه‌های غربی از زمان بازداشت این جاسوسی کار بلد، سعی دارند مانند سوژه‌های قبلی، شرقی را  یک شهروند ساده؛ توریست یا یک تاجر معمولی جانمایی کنند. به‌عنوان نمونه شبکه ان بی سی آمریکا در گزارشی از شرقی او را بازرگانی ساده جا زده است، اما شرقی نیمه پنهانی نیز دارد که در بیوگرافی ساخته شده در رسانه ‌های غربی هیچ اشاره ای به آن نمی‌شود.

شرقی در مدت‌زمان زندگی در آمریکا با برخی چهره‌های مهم سیاسی آن کشور ازجمله آنتونی بلینکن وزیر خارجه فعلی و سوزان رایس ارتباط نزدیک داشته است. درحالی‌که در گزارش تلویزیون انگلیس همسر شرقی خودش را فردی بی‌اطلاع جا زده، اما در واقعیت خانواده شرقی با برخی چهره‌های بانفوذ آمریکایی ازجمله رابرت مالی مسئول میز ایران رفت‌وآمد خانوادگی داشته‌اند. این سطح از ارتباطات در حدی است که دختران شرقی پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای او نامه تبریک ارسال کرده‌اند. در بخشی از آن آمده است: ۳۳ سال قبل شما (بایدن) و پدرمان مسیر زندگی‌تان به هم برخورد کرد و او دوست قدیمی شما محسوب می‌شود! خانواده شرقی پس از پیروزی بایدن در کنگره دست گلی برای دفترش فرستاده بودند.

شرقی علاوه بر جمع‌آوری و افشای اطلاعات حساس در حوزه‌های نظامی که قطعاً مصداق جاسوسی است، با افشای ریز اطلاعات بالگردها تا حد شماره شاسی و شماره سریال موتورها مسیرهایی که ایران برای دور زدن تحریم‌ها و تأمین نیازهای صنعت هوایی از آن‌ها بهره می‌برد را نیز افشا کرده بود. رفتارشناسی دقیق از عملکرد ادوارد شرقی نشان می‌دهد که او به‌هیچ‌عنوان خود را ایرانی ندانسته و افشای اطلاعات نظامی کشورمان را بخشی از اهداف تامین منافع دولت آمریکا قلمداد کرده است. شرقی گمان می‌کرد با فروختن اطلاعات نظامی می‌تواند با یک تیر دو نشان بزند، از یک‌سو جایزه تشویقی از سرویس‌های اطلاعاتی غربی گرفته و تجارت سیاه را ادامه می‌دهد و از سوی دیگر برای آمریکایی‌ها خوش‌خدمتی هم کرده است، او این روزها با حکم دادگاه تاوان اقدامات ضد ایرانی خود را پرداخت می‌کند. بزک چهره ادوارد شرقی توسط بی‌بی‌سی فارسی و ترسیم یک چهره معصوم از او اتفاقی نیست و از تلاش برای تاثیرگذاری در روندهای آتی حکایت دارد.

**«مشرق» به زودی اطلاعات بیشتری از شبکه جاسوسی ادوارد شرقی را منتشر خواهد کرد.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین ماه رمضان قیمت شبکه جاسوسی سازمان اطلاعات سپاه عماد شرقی گروه جاسوسی SICP شرکت EAS بازداشت جاسوس عماد ادوارد شرقی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت بدون هیچ دلیل ادوارد شرقی عماد شرقی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۷۱۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفت‌وگوی ویژه با مردی که افغانستان را راهی جام جهانی کرد

به گزارش ورزش سه، برای آن که دریبایم او چه دستاورد‌هایی را برای ورزش افغانستان به ارمغان آورده، کافیست به خوشحالی بی‌حدوحصر مردم این کشور در مرز و بوم خود و خیلی‌های دیگر از آن‌ها در ایران و گیتی پهناور خیره شویم که چگونه سرمست صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جام جهانی هستند. سه سال از ورودش به فوتسال افغانستان سپری شده. او وارد شده و قواعد فوتسال آسیا را به هم ریخته. از یک سو ناقوس‌ها را برای پایان انحصار فوتسال ایران در آسیا به صدا در آورد و در سوی دیگر ثروتمندان با مربیان بزرگ و نامی را پشت‌سر گذاشت. آندرو پالازا مربی سابق بارسلونا و عربستان را و همچنین ویتنام با دیگو جوستوزی مربی قهرمان جهان را پشت خود دید. آن‌ها در حسرت راهیابی به جام جهانی آه می‌کشیدند و مرتضایی با شاگردانش آواز می‌خواندند.

مجید مرتضایی، رویکرد بازیکن یابی را متحول ساخت و علم نوین فوتسال را به بازیکنان افغانستان گره زد. در عین حال او بود که بازیکنان افغانستانی با استعداد را کشف و روانه میدان کرد. او بود که کشور همسایه را برای اولین بار راهی جام ملت‌های آسیا کرد و در نخستین دوره حضورشان با بلندپروازی و جاه‌طلبی، با غیرممکن را ممکن کردن، به رویاهای جام جهانی تحقق بخشید.

خبرنگار ورزش سه به سراغ مربی تاریخ‌ساز رفته و گفت‌وگویی خواندنی را با او داشته است. مردی که خیلی از تابو ها را در ورزش افغانستان خُرد کرده و تاثیر عمیقی را بر ورزش این کشور گذاشته است.

در ادامه مصاحبه با مجید مرتضایی را خواهید خواند؛

*آقای مرتضایی، اولین‌ها حسی دارد وصف نشدنی. از حال‌وروز خودتان و بازیکنان افغانستان پس از صعود به جام جهانی بگویید؛

شاید سه ماه پیش از آغاز جام ملت‌های آسیا به بازیکنان و مردان جنگجویم می‌گفتم که ما به جام جهانی صعود خواهیم کرد، کمتر باور نمی‌کردند. اما هر چه جلوتر می‌رفتیم، بارقه‌های نور امید را زنده می‌کردیم و این باور در درونشان و پوست و استخوان آن‌ها حس می‌شد. خوشبختانه و بسیار خوشحالم به عنوان یک ایرانی موجب شادی یک ملت شدیم و آن‌ها به یکی از آرزوهای خود دست پیدا کردند و شایستگی آن را هم داشتند.

* با این صعود، شما و بازیکنان افغانستان، مردم این کشور را در سراسر جهان به وجد آوردید. این روزها باور کردنی هست؟

برای بنده، این حجم از شادی پیرامون صعود به جام جهانی جالب و غیر قابل وصف بود. بی‌شک تماشای چنین صحنه‌های زیبایی بغض را به همراه خواهد داشت. هم برای من و هم تمامی اعضای تیم ملی افغانستان. بازی که تمام شده بود با ذوق به بازیکنان گفتم، باورتان می‌شود که رفتیم جام جهانی؟

*بلندپروازی و جاه‌طلبی افغانستان در جام جهانی ادامه خواهد داشت؟

آن چیزی که بنده دائما از بازیکنانم خواسته‌ام، زیاده‌خواهی و سیر نشدن از پیروزی هستش و همیشه باید به موفقیت چنگ بزنند. شک نکنید نگاه ما به جام جهانی، صعود از مرحله گروهی هستش. ما در آسیا نشان داده‌ایم که از قدرت و پتانسیل خوبی برخورداریم. امیدوارم با تلاش‌های بی‌وقفه اعضای خانواده تیم ملی افغانستان با یک شگفتی‌ در جام جهانی تاریخ‌سازی کنیم

* پیش از آغاز جام ملت‌های آسیا و حضور در میادین مسابقات، قهرمانی را تصور می‌کردید؟

حقیقتا با حضور تیم ملی فوتسال ایران به قهرمانی فکر نمی‌کردیم. اما اگر مسیر ما به ایران در مراحل گروهی نمی‌خورد و در مراحل حذفی بدشانس نبودیم و البته با دقت‌تر عمل می‌کردیم، بنا به ضعف برخی از تیم‌های بزرگ قاره، قاطعانه می‌گویم که می‌توانستیم یک پای فینال باشیم.

*دلایل شکست تیم ملی افغانستان به رغم نمایش بسیار خوب، برابر ایران چه بود ؟

تیم ملی ایران، تیم قدرتمندی است. شاید اگر بازیکنانم با ترس کمتری مقابل تیم ملی ایران به میدان می‌رفتند به مراتب نمایش بهتری را از خود نشان می‌دادند. جالب است بدانید که توانایی‌های فردی بازیکنان افغانستان با کمی تفاوت شبیه به همتایان خود در ایران بازی می‌کردند. به هر حال، بازی برابر ایران بسیار سخت و فشرده است. ما این موضوع را می‌دانستیم.

*قرارداد شما، با تیم ملی افغانستان تا چه مدت ادامه خواهد داشت؟

بنده با تیم ملی فوتسال افغانستان تا پایان سال 2024 قرارداد دارم و پس از آن باید دید شرایط چگونه پیش می‌رود و چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

دیگر خبرها

  • جاسوس آمریکایی به 22 سال حبس محکوم شد
  • گفت‌وگوی ویژه با مردی که افغانستان را راهی جام جهانی کرد
  • مستند «کابوس ژنرال» به آنتن شبکه سه رسید/ قدرت نظامی ایران معاصر
  • همسطح سازی دریچه های شبکه جمع آوری فاضلاب آذربایجان شرقی
  • ۱۰۸ شعبه یک رستوران آمریکایی در مالزی تعطیل شدند
  • بازگشت «افسانه بروسلی» و «پوآرو» به تلویزیون
  • جدول پخش سریال‌های شبکه تماشا تغییر کرد
  • واکنش وزیر صمت به ماجرای تولید نوکیای تقلبی در ایران
  • ماجرای دعوای هند و شرکت مهندسی توسعه گاز چه بود؟
  • پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»