طوفان طبس و شکست عملیاتی که قرار بود برای آمریکا آبرو بخرد
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۷۶۵۸۹
آمریکا با عملیات «پنجه عقاب» به دنبال کسب آبروی از دست رفته خود در رابطه با مسأله ایران بود اما شنهای طبس مأمور خدا شدند تا بار دیگر این کشور را به رسوایی بکشند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ چهارم اردیبهشت سالروز یک اتفاق بزرگ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. واقعه طوفان شن و شکست عملیات ویژه آمریکا در صحرای طبس.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*اخراج آمریکا از ایران
سالها طول کشید تا مطالعات و تحقیقات آمریکا برای یافتن راه نفوذ به ایران به گزینههایی منتج شد و سرانجام توانست با چندین سال تربیت غیرملموس شخصیتهایی نظیر محمدرضا پهلوی و سایر عوامل خود در مدارس اروپایی، زمینه نفوذ به ایران را با طرح ریزی یک کودتا در 28 مرداد 1332 انجام دهد.
بعدها مشخص شد این تلاش و تقلای آمریکا برای ورود به ایران سرمایه گذاری سودآوری بود چرا که بعدها سرمایههای عظیم این کشور را در اختیار گرفت و یک روز با قراردادهای نفتی استعمارگرایانه، یک روز با قراردادهای سنگین خرید اسلحه و روزی دیگر بدون قرار گرفتن ذیل هر گونه قراردادی کشور ما را مورد چپاول و غارت قرار داد و این روند تا 25 سال ادامه پیدا کرد.
اما یکشنبه 11 فوریه 1979 مطابق با 22 بهمن 1357 روز خوبی برای ایالات متحده نبود و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در این روز، منافع عظیم ایالات متحده در ایران به خطر افتاد و از بین رفت و دستش از منابع عظیم مالی و استراتژیک کشورمان کوتاه شد.
زیان عظیم آمریکا از پیروزی انقلاب اسلامی این کشور را مجاب کرد که تلاش خود را برای به زمین زدن انقلاب ما به کار ببندد. لذا یک روز منافقین را علیه انقلاب شوراند و روزی دیگر فتنه اقوام را به راه انداخت و همین طور هر روز علیه انقلاب فتنهای جدید رقم میزد تا این که دانشجویان موسوم به پیرو خط امام در اقدامی انقلابی که بعدها امام خمینی -رحمة الله علیه- آن را انقلاب دوم نامید، با هجوم به سفارت آمریکا در تهران و اشغال این لانه جاسوسی، مرکز مدیریت این فتنهها در کشور را خاموش کردند.
*اهمیت تسخیر لانه جاسوسی
بعد از این تسخیر بود که اسناد به دست آمده نشان داد چگونه آمریکا از طریق عوامل نفوذی خود درکشور ما اقدام به فتنه گری علیه ایران میکرد و 12 جلد کتب منتشر شده از اسناد لانه جاسوسی که بعضاً کاغذهای خوردشدهای هستند که توسط دانشجویان بهم چسبیده و به دست آمدهاند گواه بر این مطلب شد.
اما این اقدام انقلابی، آمریکای عصبانی از قطع شدن منافعش با وقوع انقلاب اسلامی را بهم ریخت و ضمن افشای چهره واقعی این شیطان بزرگ، سبب وارد آمدن فشارهای داخلی زیادی به دولت وقت شد.
علاوه بر این در سطح بین المللی نیز سبب تضعیف چهره این ابرقدرت جهان شد وقتی دولتها و مردم جهان دیدند که چگونه آمریکا نتوانست متعهدترین حاکم به منافع این کشور را حفظ کند، نتوانست اهداف شوم خود در ایران را پنهان نگه دارد و حتی نتوانست از سقوط سفارت خود در ایران جلوگیری کند.
همه این عوامل سبب شد تا ایالات متحده در صدد یک اقدام نظامی بر علیه کشور ما برآید و عملیاتی را برای آزادسازی کارکنان گروگان گرفته شده لانه جاسوسی خود در ایران و حمله به برخی اماکن حیاتی کشور ما را طرح ریزی کند.
*خباثت دیگر آمریکا با اقدام و تجاوز نظامی علیه ایران
4 اردیبهشت 1359 شش فروند هواپیمای نظامی C130 و هشت فروند بالگرد با حدود 100 نیروی ویژه دلتا فورس ایالات متحده آمریکا بعد از ماهها تمرین طی عملیاتی با نام «پنجه عقاب» وارد ایران شدند و شبانه در فرودگاه متروکهای در صحرای طبس به زمین نشستند تا با برآمدن آفتاب خود را به تهران رسانده و ضمن آزادسازی کارکنان خود، نقاطی همچون بیت امام را مورد حمله هوایی قرار دهند.
اما همان شب وزش طوفان شن موجب برخورد پرندههای آمریکایی با یکدیگر و وقوع حادثهای بزرگ شد که همه برنامههای دشمن را بهم زده و این عملیات را ناموفق و ناکام کرد تا جایی که دشمن تنها توانست نیروهای باقی مانده خود را برداشته و فرار را بر قرار ترجیح دهد.
واقعه طوفان طبس به کشته شدن دهها تن از نیروهایی آمریکایی منجر شد هر چند آمریکا که بعد از این ناکامی دیگر آبرویی برای خود نگذاشته بود، به منظور کاهش فشارها اعلام کرد تنها هشت نظامی خود را در این حادثه از دست داده است.
*امداد الهی در طوفان طبس
رهبر کبیر انقلاب پس از این حادثه سخنانی بیان کرد که مورد توجه جهان قرار گرفت. آن گاه که امام خمینی -رحمة الله علیه- در این باره فرمودند «این مانور احمقانه به امر خدای قدر شکست خورد» و «آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست»
این سخنان حضرت امام ریشهای دینی و قرآنی داشت و وعده خداوند در قرآن کریم است که میفرماید خدا را یاری کنید تا خدا هم شما را یاری کند. مطابق آموزههای اسلامی آنگاه که تلاشی در مسیر خداوند صورت میگیرد آن جا که دیگر خارج از احاطه انسان باشد خود خداوند توفیق را برای انسان حاصل میکند و او را یاری میکند.
امام خامنهای نیز در مورد واقعه طبس فرمودند «یکی از رئیس جمهورهای امریکا، به داخل این کشور هلیکوپتر فرستاد و سر و کارش با توفان طبس، یعنی جنودِ غیبیِ الهی افتاد.»
انقلاب اسلامی ایران که تجلی و نمود امداد الهی بود و این تنها دست یاری خداوند بود که مردمی که علیه طاغوت با دست خالی قیام کرده بودند را به پیروزی رساند، این بار نیز مورد لطف خداوند قرار گرفت و بر اساس همان قرارداد قرآنی بار دیگر یاری پروردگار قادر متعال را دید.
هیچ کس خبر نداشت در صحرای طبس چه خبر بوده و چه خطری علیه انقلاب در حال شکل گرفتن است اما خداوندی که بر همه چیز عالم و آگاه است، آن را دید و چون مردم ایران را در مسیر یاری دین خود یافت، آن خطر را از سر کشور دفع کرد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایالات متحده لانه جاسوسی کشور ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۷۶۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا عسگری؛ سوژهای سوخته برای فرار از شکست
داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی به بررسی گزارش اینترنشنال درباره علیرضا عسگری پرداخت. این تحلیلگر سیاسی در این باره نوشت: بار دیگر پس از ۱۷ سال، یک سوژه سوخته امنیتی با گزارشی که «اینترنشنال» در پنجم اردیبهشت ماه منتشر کرد، محور خبری – تحلیلی برخی منابع و افراد قرار گرفت. اینترنشنال با ارائه گزارشی با عنوان «علیرضا عسگری؛ از سردار رضا چیفتن تا مستر جان دوو»، پس از ۱۷ سال تلاش کرده این سوژه را برجسته و در میان اخبار مهم این روزها که سراسر آمریکا را به جهت اعتراضات گسترده در دانشگاههای این کشور در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها فرا گرفته، کمرنگ کند.
در صدد بازخوانی آنچه در سال ۱۳۸۵ اتفاق افتاد و در صدر اخبار آن روزها قرار گرفت، نیستیم. اما بدنبال این پاسخ هستیم که چرا اینترنشنال - این رسانه اجاره ای در خدمت نظام سلطه - در این مقطع زمانی به این سوژه پرداخته است. داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد و در طول این ۱۷ سال، اطلاعات ضد و نقیض زیادی در باره او در فضای رسانه ای در داخل و خارج منتشر شده است. برخی سفر او به سوریه و پس از آن به ترکیه به بهانه تجارت زیتون و... را برنامه ای هدفمند از سوی وی برای پناهندگی و همکاری با سرویس های جاسوسی دانسته و برخی دیگر کشاندن او به سوریه و ترکیه را با هدف ربایش و نه از روی اختیار می دانند.
اینترنشنال در گزارش اخیر خود تلاش کرده او را همکار سازمان سیا معرفی کرده و این همکاری را خیلی بیشتر از زمانی اعلام کند که او به سوریه و ترکیه رفته و سپس ناپدید شده است و در این گزارش با استناد به سخنان همسر او و سفرش به تایلند در سال ۱۳۸۴ و احتمال ارتباط گیری او با عوامل سیا پیوند داده است. اینتر نشنال به نقل از سخنان سردار احمدی مقدم در تاریخ ۲۵ آذر ۹۱ در مراسم ششمین سالگرد مفقود شدن عسگری - در صورت درست بودن انتساب این سخنان به احمدی مقدم - مدعی است عسگری یک روز قبل از رفتنش به سفر تجاری سوریه و ترکیه به دفتر او رفته و گفته: «او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمدهام اینجا تا حرفهایی را به شما بزنم که بعدا آن را پیگیری کنید.»این جمله یعنی عسگری میدانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می خواست باقی زندگیاش را با یک هویت تازه بگذراند و آنچنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است، در آمریکا یا آلمان که می گویند یکی از این دو محل زندگی اوست، زندگی کند.
اما در رابطه با گزارش هدفمند اینترنشنال و زمان انتشار این گزارش در این مقطع زمانی چند نکته وجود دارد:
۱ - برجسته دیدن نقش علیرضا عسگری در داشتن اطلاعات فوق محرمانه در زمینه های هسته ای و نظامی و شناخت مقامات کلیدی درگیر در برنامه هسته ای و نظامی ایران و همکاری اطلاعاتی او با سرویس های جاسوسی شاید در مقطعی که عسگری اشتغال داشته، حائز اهمیت بوده باشد ولی نباید فراموش کرد که عملا برنامه هسته ای ایران از زمانی که آژانس روی آن سوار و برای ایران پرونده تشکیل داد به سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۳ برمی گردد و در آن مقطع برنامه هسته ای ایران از چنین گستردگی که امروز برخوردار است، برخوردار نبوده است. عسگری هم در آن مقطع نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مسایل مالی و اخلاقی دستگیر و ۱۸ ماه در زندان بود. بعد از آزادی هم هیچ ارتباطی با بخش های نظامی یا هسته ای و... نداشته است.
حداکثر بهره برداران از عسگری در سرویس های جاسوسی می تواند به همان میزانی باشد که موساد در ایران عملیات انجام داده است. مثلا با توجه به مسئولیت او در معاونت بازرسی وزارت دفاع می توان عسگری را در لو دادن محل کانتینر های اسناد تاریخ گذشته و اعلام شده هسته ای ایران به آژانس بین المللی انرژی هسته ای آنهم نه زمانی که به شور آباد منتقل شد، دانست. برفرض که عسگری کسی بوده که شهید محسن فخریزاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای جمهوریاسلامی به آمریکا معرفی کرده است، دیگر دانشمندان هسته ای شهید ما که هیچ ارتباط تشکیلاتی با مسئولیت سازمانی او نداشته اند و تازه در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ این افراد به جرگه دانش هسته ای ما پیوسته اند، با کدام کانال اطلاعاتی دشمن به شهادت رسیده اند؟
۲ - این نوع پروژه تعریف کردن و نام بردن از عسگری بیش از آنکه حاوی اطلاعات و داشتن نقش های برجسته برای عسگری در لو دادن برنامه های نظامی و هسته ای ایران باشد، احتمال دیگری را در ذهن متبادر می کند و آن اینکه منبع یا منابع دیگری در اختیار دشمن است و برای نسوزاندن مهره خود از یک مهره سوخته استفاده می کنند تا بتوانند در شرایط مناسب برنامه ترور یا هر اقدام دیگر خود را عملیاتی کنند.
۳ - نباید فراموش کرد که دشمن زبون صهیونیستی و مهره گردان اصلی او یعنی آمریکا در عملیات غرور آفرین «وعده صادق» ضربه سنگینی را متحمل شده است و برای فرار از این شکست بزرگ، بدنبال انحراف افکار عمومی از این شکست است. رژیم صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی آن با عملیات «طوفان الاقصی» حماس غافلگیر و گیج و مبهوت شده بود و ۸ ماه است که با وجود شخم زدن غزه و کشتار جنون آمیز ۳۳ هزار زن و کودک در این باریکه، نتوانسته دستاوردی را به درست آورد و عملیات وعده صادق سپاه نیز تیر خلاص را بر دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی این رژیم و دستگاه اطلاعاتی آمریکا که پشتیبانی کننده اصلی آمریکا از رژیم صهیونیستی است، وارد کرد. بنابراین، انتشار گزارش اینترنشنال و بازی با مهره سوخته ۱۷ سال پیش را باید عاملی برای توجیه شکست های اطلاعاتی آمریکا و صهیونیست ها دانست.
افتضاح این شکست تا آنجاست که تاکنون سه مقام نظامی اطلاعاتی و امنیتی رژیم استعفا داده اند و این ننگ بزرگی برای آمریکا، اسرائیل و دیگر حامیان غربی آنهاست که تلاش دارند این موجود رو به مرگ را احیا کنند.
۴ - با شکست اطلاعاتی و میدانی اسرائیل در طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق ایران، به نظر می رسد غرب با محوریت آمریکا و فشار به آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد باز کردن پرونده جدید هسته ای و موشکی برای کشورمان است و ممکن است اقدام به برخی اطلاعات غلط در این زمینه در روزها و ماههای پیش رو در این دو زمینه داشته باشد و با انتشارگزارشی از علیرضا عسگری در پی اعتبار بخشی به اطلاعات غلط خود است تا بگوید با توجه به مسئولیت او در دوره ای، این اطلاعات داده شده و البته غلط قابل استناد است که این سناریوی طراحی شده از هم اکنون محکوم به شکست است.