بهخصوص مولود، خواهر ملوک با بازی زندهیاد جمیله شیخی که دعواهایش با اسدا...خان، شوهرخواهرش حسابی سر زبانها افتاده بود. زندهیاد جمیله شیخی در این سریال با هنرنماییاش در ذهن همه ماندگار شد.
او متولد ۱۳۰۹ در زنجان بود و در ۲۰ خرداد ۱۳۸۰ در ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت. پدر زندهیاد جمیله شیخی، جهانگیر نام داشت و چون در خانوادهای فرهنگدوست متولد شده بود به تشویق پدر و مادرش در نمایشهای مدرسه بازی میکرد و در دبیرستان هم به شرکت در جلسات انجمن ادبی و اجرای نمایش میپرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی میکند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر، به آموختن مشغول شد و به استخدام رسمی اداره تئاتر درآمد.
آتیلا پسیانی، فرزندش نیز راه مادر را ادامه داد و سالهاست که به همراه خانوادهاش در زمینه هنر فعالیت میکند. در آستانه سالروز تولد این هنرمند با دو نفر از بازیگرانی که سالهای بسیار دور با او همکاری داشتند، خاطرهبازی کردهایم.
خیلی منظم بودند
فرحناز منافیظاهر، همان مهری، دختر بزرگ اسدا...خان در سریال پدر سالار که آخرین حضورش در تلویزیون، سریال «سرباز» بود و به قول خودش مدتی است کار نکرده و منتظر پیشنهادهای خوب است خاطرات بسیاری از همکاری با زندهیاد شیخی دارد. « خانم شیخی خیلی متشخص بود و اخلاق خاصی داشت.
ضمن اینکه بسیار آدم منظمی بود و دوست نداشت وقتش در کار تلف شود. به همین دلیل نمیپسندید موقع فیلمبرداری هر کسی یک طرفی باشد و همه پراکنده باشند. اعتقاد داشت وقتی کار شروع میشود، باید همه سر کار خودشان باشند. یادم میآید که میگفت موقع کار نباید دنبال کسی گشت و کار باید به موقع شروع شود. از جمله من که هر وقت فرصت میکردم داخل کمد میخوابیدم (میخندد). اما در عین حال خیلی هم خانم مهربانی بود و به نظم در کار خیلی اهمیت میداد.»
او از زندهیاد شیخی بهعنوان بازیگر توانمند یاد میکند. «خانم شیخی خیلی بازیگر حرفهای و توانایی بود. میتوانم بگویم ایشان بازیگرتئاتر درجه یکی بود. متاسفانه به غیر از پدرسالار، هیچ همکاری مشترکی نداشتیم.
شیرینی خوردن من و نگاه های خانم شیخی
عبدالرضا اکبری که در سریال «تولدی دیگر» با زندهیاد شیخی همکاری داشته، این روزها سخت مشغول بازی در سریال «آتش سرد» است.
او خاطرات بسیاری از آن سریال و همکاری با این هنرمند دارد. «خانم شیخی یکی از بهترین بازیگران زن تاریخ معاصر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران بود. ایشان در بازیگری، جزو هنرمندانی بود که رقیب نداشت و جلوی دوربین قدرتمند حاضر می شد؛ یعنی این قدرت در نگاه، بازی و بیان ایشان بهخوبی دیده میشد. این برای من بسیار همکاری ارزشمندی بود. گرچه من پیش از آن در فیلم سینمایی «صنوبرهای سوزان» با ایشان همکاری کرده بودم. من در آن فیلم از استادان و بزرگان بسیاری آموختم؛ بهخصوص از زندهیاد شیخی که بسیار صاحبنام و قدرتمند بود.»
اکبری از دوستی و رفاقتش با آتیلا پسیانی فرزند زندهیاد شیخی هم خاطرات بسیاری دارد. «من با آتیلا پسیانی، تئاتر زیاد کار کردم. در تلویزیون هم همکاریهای بسیاری داشتیم بنابراین وجود آتیلا وجه اشتراک من با خانم شیخی بود.»
این بازیگر در «تولدی دیگر» خاطرات بسیاری با خانم شیخی دارد. به خصوص اینکه سکانسهای مشترک زیادی با هم داشتند. «ارتباط من و خانم شیخی در داستان بیشتر بود و باید کاری میکردیم که این ارتباط دربیاید. جالب اینکه داریوش فرهنگ، کارگردان این سریال به ما لطفی کرد و همزمان با پیشتولید برای ما دورخوانی میگذاشت. درست اتفاقی که در تئاتر میافتد. با همدیگر و به خصوص با بچهها مثل یک خانواده دور هم جمع میشدیم. خیلی هم با هم صمیمی بودیم. همین باعث شده بود رابطهها دربیاید و ما موقع فیلمبرداری با مشکلی در کار مواجه نمیشدیم و به نوعی، سر صحنه فیلمبرداری با هم زندگی میکردیم. خاطرم هست خانم شیخی خیلی هنرپیشه منضبط و با دقت و جدیای بود. البته شاید این خصوصیات باعث میشد عدهای رنجیده شوند. در صورتی که همه ما که تئاتر کار میکنیم، باید این ویژگی را در کار داشته باشیم. یعنی وقتی سر صحنه میآمد و گریمور یا لباسشان آماده نبود، خیلی ناراحت میشد.»
اکبری خاطره جالبی از این همکاری تعریف میکند. «خاطرم هست خانم شیخی دیابت داشت و نمیتوانست شیرینی بخورد و انسولین تزریق میکرد. من خیلی شیرینی دوست دارم و وقتی سر صحنه، شیرینی میآوردند، خیلی میخوردم. وقتی چشم خانم شیخی به من میافتاد میگفت چقدر دوست داشتم الان جای تو بودم و میتوانستم مثل تو شیرینی بخورم (میخندد). ارتباط من و خانمشیخی بسیار محترمانه بود.
یادم میآید بعد از پایان سریال، من هر روز دوست داشتم با خانم شیخی تماس بگیرم و احوالپرسی کنم. چون مثل یک خانواده شده بودیم اما اگر یک روز وقفه میافتاد، با من تماس میگرفت و شکایت من را به همسرم میکرد که چرا حال من را نپرسیده. در کل، من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم. وقتی راجع به کاری حرف میزدیم، ایشان برای من تاریخ تئاتر ایران را ورق میزد و کلی با هم در این زمینه صحبت میکردیم. خانم شیخی و استادانی که در این سالها فوتشدند، هنرمندان تکرار نشدنی هستند که هیچ جایگزینی برای آنهانیست.»
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: جمیله شیخی
پدرسالار
روزنامه جام جم
عبدالرضا اکبری
خاطرات بسیاری
خانم شیخی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۸۹۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.