سیاستهای تفرقهافکنانه برای هضم فلسطین در هاضمه صهیونیسم شکست خورده است
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۹۰۱۰۵
جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی در بیانیه ای به مناسبت حماسه جهانی روز قدس اعلام کرد: سیاستهای تفرقهافکنانه در امت اسلام و در فلسطین برای هضم کامل این سرزمین مقدس در هاضمه صهیونیسم شکست مطلق خورده است
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی به مناسبت حماسه جهانی روز قدس بیانیه ای صادر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باسمه تعالی
«روز قدس فقط روز فلسطین نیست» روز اسلام و روز همه کشورهای اسلامی است. «امام خمینی(ره)»
74 سال از اشغال فلسطین از یکسو و 74 سال از مقاومت پیگیرانه یک ملت برای آزادی سرزمین خود میگذرد، قلب فلسطین همواره در تپش است و قاتلان زنان و کودکان نتوانستهاند آن را از کار بیندازند. ملتی که 74 سال مقاومت کرده هماینک به برکت احیاء نگرش اسلامی در مبارزه امید بیشتری به پیروزی پیدا کرده و امروز بیش از دهههای پیشین ملت فلسطین و ملتهای اسلامی دیگر در میدان مبارزه و جهاد برای آزادی فلسطین قرار دارند.
«جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی» روز قدس که به تعبیر حضرت امام خمینی ـ سلامالله علیه ـ روز اسلام و همه کشورهای اسلامی است را فرصت ویژه برای هماهنگی بیشتر حول محور قدس و فلسطین عزیز میداند و بر این اساس در آستانه چهل و سومین روز مبارک قدس در ارتباط با مسایل بینالمللی، مسایل جهان اسلام و به خصوص مسایل فلسطین به موارد زیر تأکید میکند.
1ـ سیاستهای تفرقهافکنانه در امت اسلام و در فلسطین برای هضم کامل این سرزمین مقدس در هاضمه صهیونیسم شکست مطلق خورده است. نگاه به بخش بخش صحنه فلسطین تداعیگر حضور یکپارچه و بدون تفاوت همه فلسطینیها در سرزمینهای موسوم به 1948، 1967 و اردوگاههای فلسطینی خارج از این سرزمین حول محور آزادی کامل سرزمین مقدس فلسطین است.
2ـ «قدس» به عنوان کلید رمز حیات فلسطین است و بقیه اماکن مقدس فلسطین در کرانه باختری مملو از جوانان مقتدر و مظلوم جهادگر است که قدرت خود را به رخ نظامیان اشغالگر و شهرکنشینان صهیونیست که با هدفی شوم و توطئهآمیز از مناطق دیگر به این شهرها آورده شدهاند، میشکند و اجازه نمیدهند این اماکن مقدس با قدوم جنایتکاران و اشغالگران آلوده گردد.
3ـ رژیم اسرائیل مثل گذشته چون حقانیتی ندارد و لذا قادر به حل مسایل با مردم فلسطین نیست به روش مألوف و شناختهشده خود یعنی جنایت، جراحت و بازداشت جوانان مدافع قدس و سایر حرمها و حریمهای مقدس فلسطین روی آورده است ولی با سد منسجم و مستحکم جوانان فلسطینی مواجه گردیده است. این بار فریاد مدافعان فلسطین بسیار رساتر از نعره جنایتکاران است و از این رو شاهد دریوزگی سران این رژیم در قاهره، دوحه و آنکارا برای رهاکردن گریبان خود از دست جوانان غیور فلسطینی هستیم.
4ـ وحدت گروههای جهادی فلسطین اعم از فتح، حماس و جهاد اسلامی در مبارزه با رژیم اشغالگر، در کنار وحدت آنان با مردمی که در همه جای سرزمینهای 1948 به صحنه آمدهاند، صحنه باشکوهی از یکپارچگی، عزم و جهاد را به تصویر کشیده و به طور قطع پیروزی کامل آن محصول چنین روندی است و طبعاً دور هم نخواهد بود.
5ـ رژیم اسرائیل که براساس حمایت بیملاحظه قدرتهای خارجی پدید آمده و با حمایت مطلق آنان تا اینجای راه آمده است، امروز خود را در وضعیتی میبیند که دیگر حمایتهای خارجی دولتهای استعمارگر را مؤثر نمیداند، چرا که حمایت خارجی از اشغالگران صهیونیست در برابر قیام یکپارچه یک ملت مفهوم خود را از دست داده است. از این رو این رژیم جعلی که به شدت نگرانآثار شکستهای پیاپی آمریکا بر آینده خود است درصدد برآمده با تعدادی از کشورهای عربی پیوند استراتژیک برقرار کند و یا این رفتوآمدها را به مثابه پیوند استراتژیک جا بیندازد، اما واقعیت این است که اسرائیل در گردابی افتاده که برخارج شدن از آن برایش ممکن نیست و حمایتهای چند دولت عربی نمی تواند روابط تیره خارجی بیاثر شده با آمریکا را جبران نماید.
6ـ در اینجا مسئولیت و نقش کشورهای اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است. فلسطین مربوط به همه جهان اسلام است و لذا دفاع از آن و کمک به مجاهدان آزادی فلسطین نیز وظیفه همگانی جهان اسلام است. کمترین اقدام جهان اسلام در این شرایط میتواند ایجاد مانع بر سر عادیسازی اسرائیل در منطقه و در دنیای عرب باشد ضمن آنکه حمایت مالی از مردم مظلوم فلسطین که دو دهه «وضعیت در محاصره» پیدا کرده، هم یک ضرورت و هم وظیفهای بر دوش رهبران و ملتهای جهان اسلام است.
7ـ تحولات یمن و جنگی که بر آنها تحمیل گردیده است، ارتباط روشنی با جریان جنگ میان رژیم اسرائیل و جهان اسلام دارد. در اینجا عربستان سعودی مردمی را زیر بمبارانهای بیرحمانه گرفته است که مهمترین آرمانشان آزادسازی قدس و فلسطین شریف است. در اینجا هم همان مقاومتی شکل گرفته که در فلسطین شاهد آن هستیم؛ مردمی مؤمن و در محاصره و متکی به خود در برابر دنیایی از خباثت و جنایت اما از آنجا که خداوند متعال یاور مؤمنین است، توانستهاند هشت سال در برابر جبهه دشمن مقاومت نمایند، این مردم مقتدر و مظلوم هم در آستانه پیروزی بزرگ قرار دارند.
8ـ طی سالهای متمادی و به خصوص طی سه سال گذشته، آمریکا و عوامل آن در لبنان تلاش وسیعی کردند تا دوباره بر این سرزمین مسلط شوند و بر این اساس لبنان را تحت فشار مداوم سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی قرار دادند اما آنچه از وضع فعلی لبنان برمیآید محبوبیت ویژه و بیبدیل حزب الله و مقاومت در این کشور است. در اینجا هم یک ملت ثابت کرد عوامل قدرت خود را میشناسد و گرفتار غفلت و فراموشی نمیشود.
9ـ جهان در حال گذار است و نظام آینده جهان پیش روی ماست ما باید بتوانیم این بار و در جریان تحول نظام جهانی، نگرش مدنی و منافع ملی درازمدت خود را مشخص کنیم و راه رسیدن به آن را دنبال نماییم. روند نظام ظالمانه جهانی که با فروپاشی دیوار برلین، از بین رفت نباید در چهره جدیدی باسازی شود این بار باید نظامی با محوریت فرهنگ و تأمین نیازهای مادی و معنوی ملتها شکل بگیرد.
10ـ جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی قویاَ بر این باور است که افغانستان سرزمین مقاومت و آوردگاه مواجهه پیروز با ابرقدرتها بوده و سه تجربه اخراج انگلیس، اخراج شوروی و اخراج آمریکا را در سابقه 150 سال اخیر خود دارد. این کشور کاملاً استحقاق تبدیل شدن به مرکزی برای تولید اقتصادی، فرهنگی و علمی را دارد. در این میان دشمنان اسلام با هدف هدررفت منابع افغانستان، این کشور اسلامی را درگیر مسایل امنیتی کردهاند. افغانستان یک راه برای رسیدن به حقوق و شخصیت خود دارد و آن تشکیل دولتی واحد اما فراگیر و اسلامی و طبیعی است که مردم مقاوم افغانستان ظرفیتهای خود را پای کار تأسیس چنین دولتی خواهند آورد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: بیانیه جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی روز قدس فلسطین جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی جهان اسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۹۰۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته