Web Analytics Made Easy - Statcounter

حاجی‌گلدی برزین (گرکزی) کمانچه‌نواز برجسته‌ ترکمن پس از تحمل چند سال درد و بیماری، روز گذشته چهارشنبه هفتم اردیبهشت در تنگدستی و رنج و انزوا از دنیا رفت.

فرزند این هنرمند پیش‌تر از حال بد پدرش گفته و از مسئولان درخواست کمک کرده بود.

او پس از درگذشت حاجی‌گلدی برزین گفت: «بیماری پارکینسون از همان ابتدا پدرم را زمینگیر کرد و چند سال پس از این اتفاق هم کمرش دچار شکستگی شد و حالش روزبه‌روز رو به وخامت گذشت تا اینکه حدود پنج ماه پیش حادثه دیگری برایش رخ داد و حالش را بدتر کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

او توضیح داد: «پدرم حدود پنج ماه پیش از ایوان خانه سقوط کرد و لگنش دچار شکستگی شد و ما او را به بیمارستان بردیم و دکتر معالجش او را عمل کرد و در محل شکستگی پلاتین کار گذاشت و پس از عمل، حدود سه هفته در بیمارستان بستری شد و همین مسئله باعث شد دچار زخم بستر شود.»

فرزند زنده‌یاد حاجی‌گلدی برزین در ادامه گفت: «زخم بستر پدر در مدت زمان کوتاهی وسعت پیدا کرد. ما هم تجربه‌ای در این زمینه نداشتیم و پس از آنکه او را به خانه انتقال دادیم اوضاع بدتری پیدا کرد که این ماجرا باعث شد عفونت در بدنش گسترش پیدا کرده و مشکلات بیشتری را برای او ایجاد کند.»

او ادامه داد: «متاسفانه پدرم به دلیل بیماری چند ساله، دچار ضعف جسمانی بود و بدنش بسیار ضعیف شده بود. ما او را مجددا نزد دکترهای متعددی در شهر خودمان و شهرهای دیگر بردیم که برای او دارو و سرم تجویز می‌کردند و زخمش را شستشو می‌دادند اما متاسفانه تاثیری بر زخم‌هایش نداشت.»

او گفت: «در ادامه ما خودمان از او پرستاری می‌کردیم و حالش از دو شب پیش وخیم‌تر شد و ما را نگران کرد.»

فرزند این نوازنده کمانچه درباره حمایت‌هایی که طی دوران حیات و بیماری پدرش از او شده بود، گفت: «با اینکه چندین بار به اداره ارشاد رفتیم و تقاضای کمک کردیم هیچ حمایتی از ما نشد. هیچکس به دیدنش نیامد. استاد عاشور گلدی، عموی من و برادر بزرگتر پدرم، همان روزی که پدرم از ایوان منزل زمین خورد به اداره ارشاد کلاله رفته بود و ماجرا را برای مسئولان تعریف کرده بود. آن‌ها هم گفته بودند ما به شما وام می‌دهیم، اما اقساط آن را از حقوق ماهیانه‌اش کم می‌کنیم.»

فرزند حاجی‌گلدی برزین در پاسخ به این سوال که حقوق ماهانه پدرش چقدر بوده هم گفت: «حقوق ماهیانه پدرم طی این سال‌ها فقط چهارصد هزارتومان بوده و ارشاد می‌خواسته این مبلغ را به جای اقساط وام بردارد و این درحالی است که پدرم هیچ منبع درآمد دیگری جز این حقوق نداشته است که این مبلغ حتی هزینه خرید داروهای زخم بستر او را تامین نکرد!»

او با اشاره به اینکه پدرش مدرک درجه سه هنری وزارت ارشاد را دارا بوده، ادامه داد: «از آن زمان که صحبت‌ درباره وام مطرح شد بازهم هیچکس پیگیر حال پدرم و اوضاعش نشد تا آنجا که بیماری پدرم بالا گرفت.»

فرزند حاجی‌گلدی برزین گفت: «پدرم عضو صندوق اعتباری هنر هم بود اما ما به مسئولان این بخش خبر بیماری پدر را منتقل نکرده بودیم به این دلیل که مسئولان ارشاد گفته بودند خودشان پیگیر امور خواهند شد، که متاسفانه این اتفاق هم نیفتاد و آن‌ها برای پدرم کاری نکردند.»

او در پایان گفت پدرم تحت پوشش بیمه سلامت بود و تحت پوشش هیچ بیمه دیگری هم نبود و همین قضیه باعث شد برای درمانش هزینه زیادی را متحمل شویم.

حاجی‌گلدی برزین یکی از معدود نوازندگان کمانچه و به تعبیر ترکمانان کمانچه‌کش یا قیچاقچی برجسته‌ ترکمن بود. او زاده و زیسته‌ روستای گرکز در چند کیلومتری شهر کلاله بود و سال‌های طولانی با کمانچه‌اش، بخشی یا باغشی‌های ترکمن به خصوص برادرش عاشور گلدی برزین را همراهی کرده بود.

بیشتر بخوانید: حاجی‌گلدی برزین در تنگدستی و انزوا درگذشت

۲۵۹۲۵۹

کد خبر 1626175

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: موسیقی موسیقی نواحی کمانچه سازهای ایرانی مدیرکل دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۹۰۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است

روزنامه اعتماد  در مطلب خود تحت عنوان «پرونده باز است» با انتشار یک مقدمه به قلم بهاره شبانکارئیان نوشت:

* طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

در ادامه این مطلب آمده است:

* «ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....

* و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

* مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

* با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است. پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید:

* «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

* (در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده): «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد.

* به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

* دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....

* ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

* این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

* ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

* پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...

tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • رهبر ارکستر ملی موسیقی اصفهان درگذشت
  • گشایش پنجره صادراتی و حضور در بازارهای بین الملل راهکار اصلی تثبیت بازار مرغ
  • عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • تولید برگ سبز چای به ۱۴۵ هزارتن می رسد
  • توزیع روزانه پیاز به ۴۰۰ تن رسید
  • مصرف ماهانه ۸۵ هزارتن تخم مرغ در کشور