Web Analytics Made Easy - Statcounter

سینمای دینی به علت سلایق گوناگون مدیران تعاریف مختلف داشته از عرفانی تا مذهبی اما بهترین شکل آن سینمای فطرت است. چرا این سبک از سینما باوجود کارگردانان مطرحی که داشت نتوانست موفق شود و در میانه راه ماند؟ - اخبار فرهنگی -

به گزاش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از مباحث داغ و جدال‌های مرسوم بر سر سینمای دینی از آنجا ناشی می‌شود که قلمرو و مصداق سینمای دینی روشن نیست و همین موضوع باعث می‌شود تا منتقدین، کارشناسان و نویسندگان آن را بر اساس نگاهی که به آن اعتقاد دارند، تعریف کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته خود این موضوع با تولیدات سینمایی سال‌های گذشته باز می‌‌گردد. اشکال مختلف فیلم‌هایی که با دین ارتباط و برخورد داشتند باعث شده است تا جریان‌های گوناگون سینمای دینی شکل بگیرد و در نتیجه حوزه رسانه و نقد نیز در این زمینه ورود کند. عده‌ای نسبت به دینی خواندن برخی از فیلم‌ها انتقاد دارند و عده‌ای دیگر آن را حقیقت دین می‌دانند.

بنابراین بنظر می‌رسد باید سینمای دینی مورد کنکاش دقیق با ابزار تاریخ‌پژوهی و دین‌پژوهی قرار بگیرد تا از یک اندیشه و نظرگاه منطقی و بدور از سلیقه برسیم.

دکتر رفیع الدین اسماعیلی دارای دکترای جامعه شناسی از دانشگاه باقر العلوم و نویسنده کتاب سیاست و دین در سینمای ایران، بررسی انتقادی سینمای دینی پس از انقلاب اسلامی، در مصاحبه‌ای درباره شکل‌گیری جریان‌های مختلف سینمای دینی در کشور ما و همینطور نقد اجمالی آنان پرداخته است. در این مصاحبه او بهترین و نزدیک‌ترین شکل از سینمای دینی را معرفی می‌کند و با نظر به اندیشه شهید سید مرتضی آوینی نکته‌ای مهم را درباره شرط لازم برای قرار گرفتن در ساحت این سبک از سینما بیان می‌کند.

سیاست‌گذاری در سینمای دینی در تمام ادوار سلیقه‌ای بوده است

**وقتی از سینمای دینی صحبت میکنیم منظورمان دقیقاً از دین چیست آیا فضای فطری، عرفانی و معنوی را هم شامل می‌شود یا قلمرو آن  در محدوده شریعت و مذهب قرار میگیرد؟ به نظر شما سینمای کشور ما بیشتر کدام یک از اقسام فوق را به عنوان سینمای دینی محسوب می‌کند؟ آیا سیاستگذاری‌های سینمایی یا فرهنگ میان هنرمندان و سینماگران ما باعث آن شده‌است؟

باید در مقدمه بگویم که در مورد سینمای دینی مباحث و ادبیات زیادی مطرح شده و شکل گرفته است. هم در بحث نظری و علمی‌ آن و هم در بعد رسانه‌ای آن، که می‌توان گفت در نتیجه تعاریف مختلف و متنوعی از سینمای دینی تولید شده است.

اینکه آیا سینمای دینی، عرفانی و یا مذهبی است، فکر می‌کنم به همین اختلاف تعاریف بر می‌گردد که افراد مختلف با نگاه مختلف آن را مورد بررسی قرار داده‌اند و تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده‌اند. ما در تاریخ سینمای ایران درباره سینمای دینی، فراز و فرودهای زیادی داشتیم. در بعضی از دهه‌ها فضای عرفانی را سینمای دینی می‌دانستند و در دیگر دهه‌ها نشان دادن نمادها و مباحث مذهبی را.

در این مورد باید گفت که شاید اختلاف نظرهایی بین اندیشمندان بوده یا آنان فهم متفاوتی از سینمای دینی داشتند که این موضوع هم قابل توضیح است که در نتیجه آن در این دهه‌ها چه اتفاقی در حوزه سینمای دینی افتاده است. به عنوان مثال شاید در دهه 60 سینمای معناگرا و داستان یک عابد، زاهد و انسان مذهبی را سینما می‌بردند و نشان می‌دادند. اما در دهه 1370 و1380 این دیدگاه تغییر کرد. چه بسا نشان دادن زندگی یک روحانی و کسی که منتصب به دین است تبدیل به سینمای دینی شد.

برای همین نمی‌شود از یک مقوله کلی و جدی و اصلی به این مباحث رسید و برای همین سیاست گذاران ما یک سیاست واحد در این مورد نداشتند که بگوییم یک تعریف از سینمای دینی وجود دارد. سیاست‌گذاران ما بر اساس تغییر دولت عوض شدند که این هم بخاطر تغییر گفتمان جامعه است. بعضاً سینمای دینی پر رنگ شده و برخی اوقات کم رنگ شده یا برخی اوقات به معنای عرفانی آن گرفته شده و برخی اوقات به معنای نمادهای دینی و شعایر و احکام دینی شده است. در دوره‌ای فکر می‌کردند اگر احکام دینی مستقیما در فیلم باشد سینما دینی می‌شود. به تعبیر دیگر برای همین بود که در دورانی گاهی اشکال می‌گرفتند که چرا نماز در فیلم دیده نمی‌شود. در حقیقت فکر می‌کردند نشان دادن خود نماز و روزه گرفتن و شعائر دینی، سینمای دینی است.

پس در سیاست‌گذاری بعد از انقلاب اختلاف دیدگاه وجود داشته است که بر اساس سلیقه مدیرانی بوده که حاکم بر سینما بودند. در واقع ما سیاست‌گذاری فراتری در سینما نداشتیم و نداریم، نهادی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد سینمای دینی در حد چند حرف کلی در شورا موضوعاتی را تصویب کرده است و مجلس هم بحث جدی در این زمینه ندارد. تنها اجرائیات و قوانین کلی داریم اما در سیاست گذاری کلان و در حوزه تعاریف و مباحث نظری، چیزی نداریم.

سیاست‌گذار ما در حال حاضر همان وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است که بر اساس افرادی که داشتند تغییر می‌کردند. پس این گونه نبوده که سینمای دینی از منظر دولت یا از منظر جمهوری اسلامی ‌عرفانی است یا نیست؛در دوره‌ای عرفانی بود و در دوره‌ای شعایر مذهبی ملاک سینمای دینی بود؛ اما در گذر زمان پخته‌تر شد.

سینمای فطری بهترین سبک از سینمای دینی است

**برخی از منتقدین سینمایی و نویسندگان مانند شهید آوینی نسبت به سینمای دینی ما نقد داشتند و عموماً آن را سینمای دینی حقیقی قلمداد نمی‌کردند و می‌گفتند که بیشتر نوعی سینمای عرفانی و شبه روشنفکری است. آیا با دیدگاه آنان موافقید یا به دیدگاه آنها نقد دارید؟

شهید آوینی در دهه 1360 به سینمای دینی این نقد را داشتند که سینما به سمت عرفانی رفته بود و بنظرم نقدش درست بود. سخن این بود که این سینمای دینی نیست که عرفان را نشان می‌دهد. این مسأله از نقد جدی ایشان به فیلم "هامون" شروع شد و این مطلب را به صورت مفصل گفت.

نمایی از هامون

شهید آوینی نکته بسیار مهمی را در اینباره بیان می‌کند. ایشان می‌گوید که ذات سینما به گونه‌ای است که نمی‌توان آن را اسلامی کرد. در حقیقت خود حجابی است برای بیان مفاهیم دینی. اما نمی‌گوید امکان پذیر نیست بلکه در نهایت می‌گوید که این حجاب و مانع را باید با این مفاهیم والا خرق و آن را تسخیر کنیم. باید بتوانیم بر این ابزارها که می‌خواهد بر ما و بر وجود ما و نگاه ما غلبه کند، ما غلبه کنیم. اگر کردیم می‌توانیم سینمای دینی هم داشته باشیم و به همین جهت در جملات آوینی از واژه تسخیر استفاده کرده است. حتی با عبارت زیبایی می‌گوید که با نگاه جهاد گونه و تلاش شبانه‌روزی، مفاهیم اصیل دینی می‌تواند بر سینمای غرب غلبه و تکنولوژیش را تسخیر کند. این موضوع امکان‌پذیر است.

او می‌گوید که نمی‌توان دور کشور دیوار کشید و مانع از ورود تکنولوژی به آن شد برای همین حالا که به میان ما می‌آید باید آن را تسخیر و به آن غلبه کنیم.

به نظرم این بخش از حرف‌های شهید آوینی به نسبت دیگر بخش‌های سخنان و حرفهای او کمتر گفته می‌شود. البته خود شهید آوینی هم به این بخش زیاد نپرداخته است. باید این ماجرای تسخیر و غلبه بر تکنیک را فهم کنیم زیرا بر رشد سینما و رسیدن به سینمای ملی و دینی تاثیر دارد. اینکه در سینمای دینی کسانی با اصل آن مخالفت می‌کنند بخاطر تضاد میان سینما و دین است که آوینی به آنان پاسخ داد.

دیگر دوستانی هم که بعد او به سینمای دینی نقد کردند دیدگاهشان به همان طیف بر می‌گردد. متأسفانه سینمای ما هم به آن سمت هول داده شده است اگرچه قائل به اینم که در دهه 1370 به بعد از زمانی که مجیدی و میرکریمی ‌و امثال ایشان فیلم‌هایی تولید کردند که با نگاه فطری نمایان‌گر بهتر سینمای دینی بود. در حقیقت در این شکل از سینمای دینی، غایت یک امر و داستان را یک مفهوم دینی قرار می‌دهند؛ نتیجه یک فیلم را افزایش باور به حق و افزایش باور دینی مردم چه در رفتار و گفتار می‌داند.

میرکریمی فیلم "خیلی دور، خیلی نزدیک" را ساخت البته مضمون شبه عرفانی داشت اما باز هم به سینمای فطری دینی نزدیک بود. اما متأسفانه این شکل از سینمای دینی تعدادش خیلی کم بود و با وجود اینکه می‌شد رشد بسیار خوبی داشته باشد، با موفقیت پیش نرفت.

 

یعنی نتیجه یک فیلم اگر منتج به باورپذیری دینی مردم یا رشد دینی و اسلامی آنها ‌بشود آن را سینمای دینی می‌دانم که مجیدی از جمله افرادی بود که توانست با بچه‌های آسمان، رنگ خدا و دیگر آثارش فضای سینمای دینی را به تصویر بکشد. این جریان سینمای دین توانست رشد کند اما تعداد آن کم بود.

میرکریمی ‌هم فیلم "خیلی دور، خیلی نزدیک" را ساخت البته مضمون شبه عرفانی داشت اما باز هم به سینمای فطری دینی نزدیک بود. اما متأُسفانه این شکل از سینمای دینی تعدادش خیلی کم بود و  با وجود اینکه می‌شد رشد بسیار خوبی داشته باشد، با موفقیت پیش نرفت.

رنگ خدا

در دولت مستقر از سال‌های 1384 تا 1392 نیز شاهد سینمای امامزاده‌ای هستیم. سینمایی که حول محور فردی در مامزاده می‌چرخد که عموماً هم عقب مانده ذهنی است و چیزهایی را شهود می‌کند. سینمایی که می‌توان آن را سینمای عرفان‌نما معرفی کرد. البته اشتراکاتی با عرفان دارد اما عرفانی هم حتی نیست. در آن دوران سیاست‌ها رسما خنثی دیگر عمل می‌کرد و مهم نبود که سینمای دینی کجا می‌رود. باز هم مشکل این بود که سیاست‌گذاری کلانی در این حوزه نداشتیم و سلیقه‌ای عمل می‌کردند.

اگر سیاست‌گذاران سینمایی ما، سینمای دینی را به سینمای فطری و دینی سوق می‌دادند، یعنی به سینمایی که غایتش باورپذیری دینی مردم باشد، اتفاقات بزرگی می‌افتاد. بنظرم سینمای دینی این نوع از سینما است و نه فقط سینمای عرفانی و احکام دینی یا حتی برخی مناسک دینی مانند نماز، زیارت، اسطوره‌های دینی مانند تاریخ مقدس. چه بسا فیلمی که در مورد تاریخ دین است اصلاً تحریف دین باشد که دیگر یک فیلم دینی نیست. یا فیلمی باشد که فضای ماورایی را نشان دهد که آن هم دینی نیست.

خیلی دور، خیلی نزدیک

پس بهترین نوع از فیلم دینی آن است که هدف و غایتش باروپذیری دینی مردم و کمک به رشد دینی مردم باشد. به عقیده من این سینما را می توانیم سینمای دینی قلمداد کنیم.

سینمای دفاع مقدس و ملی بهترین ظرفیت را برای بازنمایی دین دارند

**در سال‌های اخیر که تحلیل و نقد در حوزه سینمای دینی افزایش چشمگیر داشته است، هم رسانه ملی و هم سینما تلاش‌کرده‌اند تا سینمای دینی را تقویت کنند. بنظرتان چقدر در این مسیر موفق بوده‌اند؟

در سال های اخیر فیلم‌های مختلفی داشتیم که می‌خواستند دینی باشند. اما همانطور که گفتم سیاست‌گذاران ما تعریف صحیح از سینمای دینی ندارند. ما سیاست درستی در حوزه سینمای دینی نداریم و کارگردانان بر اساس سلیقه خود  فیلم می‌سازند. یک  نفر فیلمی ‌می‌سازد که شیطان حلول کرده در جسم کسی فازغ از اینکه اصلاً آیا حلول امکان پذیر است یا خیر، فیلمساز می‌خواهد این موضوع را دینی کند.

او صرفاً ذهنیتی دارد که آن را در فیلم پیاده‌سازی کند کسی هم نیست که به او سیاست و مشاوره بدهد که سینمای دینی را فهم کند.

به جای آنکه سینمای دینی و تلویزیون دینی درست کنیم، دین تلویزیونی درست کردیم

وقتی که سینمای دینی اینگونه شکل بگیرد، طبیعتاً سلیقه‌ای عمر می‌کند و تفکر کارگردان در آن حاکم می‌شود که می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند. باید بدانیم که در حوزه دین و رسانه چیزی که مهم است و اتفاق افتاده این است که ما بیشتر آمدیم دین را به تلویزیون آوردیم و به جای آنکه سینمای دینی و تلویزیون دینی درست کنیم، دین تلویزیونی درست کردیم. کاری نکردیم تلویزیون را دینی کنیم، چون اگر بخواهد سینما و تلویزیون دینی شود باید همه اجزایش با هم در خدمت دین باشد و به دین کمک کند. این افق خیلی می‌تواند مثمر ثمر باشد.

نکته دیگر اینکه ما در جریان‌های سینمای ایران باید ببینیم کدام جریان ظرفیت نشان دادن غایت دینی را دارد؟ باید آنها را پیدا و برجسته کنیم. این راهکار خوبی است یعنی باید دید که کدام از ژانرها و سبک‌های سینمایی می‌تواند باورپذیری دینی مردم را تقویت کند. به عقیده من گونه دفاع مقدس، فطری و حتی سینمای ملی این استعداد را دارد. سینمای ملی از آنجایی که هویت دینی و ملی را با هم در هم‌آمیخته است، شدیداً می‌تواند برای سینمای دینی کمک‌رسان و مفید باشد.

باید بدانیم که در حوزه دین و رسانه چیزی که مهم است و اتفاق افتاده این است که ما بیشتر آمدیم دین را به تلویزیون آوردیم و به جای آنکه سینمای دینی و تلویزیون دینی درست کنیم، دین تلویزیونی درست کردیم

 

پس در نهایت حرفم این است که اگر فیلمی حتی نماز و روزه را نشان ندهد اما باورپذیری دینی مردم را تقویت کند، دینی است.

نقدی که دوستان منتقد و نویسنده ما به سینمای شبه روشنفکری داشتند درست است که آن، سینمای دینی ما نیست بلکه نهایتاً بخشی از سینمای دینی ما است. مطالبی که طرفداران این سبک فیلم‌ها می‌نوستند به شدت تلاش میکردند که عرفان را  در این فیلم‌ها پر رنگ کنند که این فیلم دینی است. نقدها به همین دیدگاه بود و نه به کلیت فیلم‌هایی که در این موضوع وجود دارد.

"سینما ماندگار" مضامین قرآنی را در سینما تبیین می‌کند/ بررسی تحریفات تاریخ ادیان در هالیوود

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: جایزه های سینمایی سینما جایزه های سینمایی سینما شکل از سینمای دینی تلویزیون دینی سینمای دینی سینمای دینی سینمای دینی سینمای دینی سیاست گذاران سیاست گذاری شهید آوینی نشان دادن برای همین سلیقه ای فیلم ها دینی ما بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۰۳۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم

خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ سینما که به عنوان هنر هفتم شناخته می‌شود هر روز با ورود تکنولوژی‌های پیشرفته اعجاب‌انگیزتر از پیش می‌شود. دیگر در فیلم‌های سینمایی نیازی به حضور بازیگران و عوامل در لوکیشن‌های مختلف نیست، دیگر در فیلم‌های سینمایی نیازی به استفاده از انفجارهای واقعی و تخریب‌های واقعی نیست مگر کارگردان بخواهد که این‌گونه اقدام شود، دیگر در فیلم‌های سینمایی سفر به سیارات و جنگ‌های فضایی امری قابل دسترس شده و تخلیات و تصورات در قالب تصویر به نمایش درمی‌آیند. سینما با بهره‌گیری از رایانه و نرم‌افزارهایی که مدام به‌روز می‌شوند مرزهای تخیل را از میان برداشته و رؤیا را به واقعیت تبدیل کرده است.

جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینمای امروز جهان حرف اول را می‌زند. استفاده از این تکنیک روز به روز بیش از پیش می‌شود و این روزها به یکی از ارکان اصلی تولید فیلم‌های سینمایی به‌ویژه فیلم‌های جنگی، علمی‌تخیلی، ترسناک و تریلرهای جنایی و پلیسی تبدیل شده است.

سینمای ایران نیز طی ۲ دهه اخیر به سمت بهره‌گیری از این تکنیک رفته و در این عرصه اتفاقاتی توسط تیم‌هایی که در زمینه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای فعالیت می‌کنند، رخ داده است.

اینکه چرا سینمای ایران هنوز به سطح کیفی بالا در عرصه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای نرسیده و اتفاقات قابل توجهی در این بخش رقم نخورده است، جای بحث و بررسی دارد اما در چند سال اخیر سطح کیفی جلوه‌های ویژه رایانه‌ای سینمای ایران نسبت به گذشته خود ارتقا پیدا کرده است.

در این راستا در گروه هنر خبرگزاری مهر، گفت‌وگوهایی را برای بررسی وضعیت و جایگاه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینمای ایران، روندی که تا کنون طی شده، فراز و فرودهایی که این بخش داشته و چشم‌اندازی که می‌توان برای آن متصور شد، تدارک دیدیم.

در اولین بخش از این مجموعه گفت‌وگوها، پای صحبت‌های محمد برادران نشستیم؛ فردی که حدود ۲ دهه اخیر به صورت جدی در زمینه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینما و تلویزیون ایران فعالیت می‌کند و توانسته سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی دریافت کند.

وی که به همراه تیم خود در استودیویی در شهر قزوین مستقر است، تاکنون طراحی جلوه‌های بصری فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی نظیر «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی، «منصور» سیاوش سرمدی، «یدو» مهدی جعفری، «زالاوا» ارسلان امیری، «تفریق» مانی حقیقی، «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی، «نگهبان شب» رضا میرکریمی، «خائن‌کشی» مسعود کیمیایی، «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند، «مستوران» و «سوران» را بر عهده داشته است.

برادران در بخش اول گفت‌وگوی خود با خبرگزاری مهر به نکاتی همچون جذب مغزهای جلوه‌های ویژه بصری ایران به استودیوها و کمپانی‌های خارجی به دلیل تفاوت زیاد بین دستمزدهای دریافتی به ریال و دلار، ساخت اسکنر سه‌بعدی برای فیلم «احمد» و وضعیت نامطلوب دفترهایی که به فعالیت در عرصه جلوه‌های ویژه بصری سینما می‌پردازند به‌ویژه در شهر تهران پرداخت.

بخش دوم گفت‌وگو با محمد برادران در زیر آمده است:

* نگاه کارگردان‌ها به جلوه‌های ویژه بصری چگونه است؟ آیا نگاه‌شان حرفه‌ای است و موقعیت، کار و تأثیرگذاری کار شما را درک می‌کند؟ آیا شناخت لازم در این زمینه را دارند یا خواسته‌هایی را مطرح می‌کنند که تخصصی نیست؟

تنوع کارگردان‌ها و اینکه از نسل‌های مختلف هستند، باعث شده تا نگاه‌های متفاوتی در زمینه جلوه‌های ویژه بصری داشته باشند. مسعود جعفری‌جوزانی در میان تمام کارگردان‌هایی که افتخار همکاری با آن‌ها را داشتم، بیشترین اطلاعات و تسلط را بر جلوه‌های ویژه دارد. متأسفانه نتوانستم در فیلم «بهشت تبهکاران» با ایشان همکاری داشته باشم. وقتی با جوزانی صحبت می‌کردم آنقدر مسلط بود که تصور می‌شد سوپروایزر جلوه‌های ویژه بصری است. مجتبی فرآورده نیز بیشتر از من به جلوه‌های ویژه تسلط دارد. در واقع جلوه‌های ویژه بصری را فرآورده با فیلم «ملک سلیمان» به ایران وارد کرد.

به نوعی کار طراح جلوه‌های ویژه بصری طراحی تولید است. وقتی «سوران» را با مجتبی فرآورده کار کردم، متوجه شدم که در ایران مانند او مسلط بر جلوه‌های ویژه بصری نداریم. ولی خیلی از کارگردان‌ها آشنایی نرم‌افزاری با جلوه‌های ویژه بصری ندارند. برخی کارگردان‌ها به خاطر هوش بالایی که دارند به سرعت نکات جلوه‌های ویژه بصری را درک می‌کنند، این تجربه را با وحید جلیلوند داشتم.

برخی کارگردان‌ها اصلاً با مقوله جلوه‌های ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوه‌های ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط می‌گیریم برخی کارگردان‌ها اصلاً با مقوله جلوه‌های ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوه‌های ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط می‌گیریم. در فیلمی که فقط نیازمند دکور دیجیتال است معمولاً با کارگردان ارتباط زیادی نداریم و بیشتر با بچه‌های طراح صحنه در ارتباط هستیم. وقتی درگیر میزانسن می‌شوید با کارگردان ارتباط می‌گیرید، نظیر تجربه‌ای که با ابراهیم حاتمی‌کیا داشتم. در فیلم «خروج» فهمیدم که حاتمی‌کیا استاد حرکت است و نمی‌توان میزانسن را در کارهای او نادیده گرفت. اگر ذره‌ای میزانسن تغییر کند متوجه می‌شود. در فیلم «خروج» تمامی هلیکوپترها، قطارها و ماشین‌ها جلوه‌های ویژه بودند.

من و امیرعباس ربیعی در فیلم «احمد» تنها ۵ روز برای مرحله پست‌پروداکشن فرصت داشتیم زیرا مدام سر صحنه بود. در فیلم «احمد» یک پلان اصلاحی هم نداشتیم. من از اول به امیرعباس قول دادم که به من اعتماد کن که یک پلان اصلاحی هم نخواهیم داشت. سعی کردم نگرانی او را برطرف کنم. خدا را شکر همه عوامل از جلوه‌های ویژه بصری «احمد» راضی بودند.

تجربه‌ای طی سال‌ها فعالیتم کسب کردم که وقتی پلانی را که از نظرم کامل نیست به کارگردان ارائه ندهم. وقتی کار نهایی را به کارگردان ارائه ندهید به کارتان بدبین می‌شود. من در فیلم «احمد» حتی یک فریم یا یک پلان هم به کارگردان و تهیه‌کننده نشان ندادم و فقط سکانس کامل را ارائه می‌دادم. به همین دلیل وقت می‌گرفتم که سکانس کامل را به گروه ارائه دهم تا حس کارگردان و صاحب اثر خراب نشود.

سعی کردم تمام تجربه‌های قبلی خود را در پروژه «احمد» به کار بگیرم. بچه‌های گروه خودم را هم از نظر مالی، کاری و روانی مدیریت کردم. همچنین کارگردان و تهیه‌کننده فیلم را هم به لحاظ روانی مدیریت کردم تا از فشار استرس زمان کم برای تولید کار، بکاهم. امیرعباس ربیعی این استرس را داشت که جلوه‌های ویژه بصری فیلم «احمد» به موقع آماده نشود که با روندی که پیش گرفتم این استرس برطرف شد.

* سینمای ایران در حوزه جلوه‌های ویژه بصری در نقطه درستی قرار گرفته است؟

نه اصلاً. ما مشکل صنفی شدید داریم. خیلی از مشکلات توسط صنف قابل حل است اما نمی‌دانم چرا چنین اتفاقی نمی‌افتد.

* یعنی صنف به درستی شکل نگرفته است؟

من در صنف تهران چندسالی است که عضو هستم و بیشتر می‌خواستم ببینم که چه کارهایی انجام می‌دهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری اطلاعی ندارند اصلاً نمی‌دانم چه اتفاقی رخ می‌دهد. مشکلات زیادی داریم. برخی از بیمه هنرمندان برخوردار نیستند. ما چون در قزوین مستقر هستیم و نظام مالی و اداری مشخص و شفافی داریم، برای بچه‌های دفتر ما مساله بیمه حل شده است و همه از سمت دفتر ما مشمول بیمه هنرمندان شده‌اند زیرا دفتر ما ۴۰ نفر نیرو دارد و به جایگاهی رسیده که مهر دفتر به اندازه تأیید صنف اهمیت پیدا کرده است. اگر تعداد نیروهای‌مان افزایش پیدا کند تبدیل به صنف جلوه‌های ویژه بصری استان قزوین می‌شویم. هنوز صنفی به عنوان صنف جلوه‌های ویژه بصری ایران نداریم و صنفی که وجود دارد فقط متعلق به تهران است.

من در صنف تهران چندسالی است که عضو هستم و بیشتر می‌خواستم ببینم که چه کارهایی انجام می‌دهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری اطلاعی ندارند، شاید به این دلیل که هیچ‌وقت تیم‌داری نکرده‌اند.

* شاید چون نگاه تخصصی به تیم‌داری جلوه‌های ویژه بصری و همچنین بخش نرم‌افزاری ندارند این روند شکل گرفته است.

اکثر بچه‌های فعال تهران در عرصه جلوه‌های ویژه بصری فقط تخصص نرم‌افزاری دارند و مدعی‌اند که اولین نفر هستند کاراکتر ۳D را وارد فیلم سینمایی کرده‌اند یا اولین نفر هستند که از موشن کپچر استفاده کرده‌اند. این اتفاقات به تنهایی کافی نیست و در تیم‌داری تجربه‌ای ندارند. تمام استودیوهای بزرگ دنیا به سوپروایزرها خدمات می‌دهند و ما در ایران مشکل کمبود سوپروایزر داریم؛ سوپروایزر به معنای واقعی کلمه و تخصص. ما در ایران پرودیوسر جلوه‌های ویژه بصری نداریم در حالی که در دنیا چنین عنوانی وجود دارد. ما در ایران سوپروایزر و پرودیوسر جلوه‌های ویژه بصری تربیت نکرده‌ایم.

بچه‌ها راه را کلاً به اشتباه طی کرده‌اند. به همین دلیل من سعی کردم طی سال‌های فعالیت خود پرودیوسر تربیت کنم تا به چند سوپروایزر خدمات ارائه دهد. هدایت نیروهای انسانی در جلوه‌های ویژه بر عهده پرودیوسر است. وضعیت سوپروایزر و پرودیوسر در جلوه‌های ویژه نظیر وضعیت کارگردان و تهیه‌کننده فیلم است. در واقع جلوه‌های ویژه یک فیلم‌سازی کوچک‌تر است. جلوه‌های ویژه نیز نیازمند مدیرتولید، مدیر تدارکات، حمل و نقل و مدیریت تیم است که همه این کارها را پرودیوسر انجام می‌دهد. همه استودیوهای بزرگ جلوه‌های ویژه بصری در دنیا پرودیوسر دارند. سوپروایزرها کارهای خود را با استودیوهای مختلف انجام می‌دهند و لزوماً متعلق و عضو یک استودیو نیستند.

بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شده‌اند زیرا شاهد حضور نسل‌های جوان در این عرصه هستیم، سخت‌افزارهای بسیار پیشرفته‌ای در اختیار نسل‌های جوان قرار گرفته‌اند و روز به روز هم نرم‌افزارها پیشرفته‌تر و باهوش‌تر می‌شوند بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شده‌اند زیرا شاهد حضور نسل‌های جوان در این عرصه هستیم، سخت‌افزارهای بسیار پیشرفته‌ای در اختیار نسل‌های جوان قرار گرفته‌اند و روز به روز هم نرم‌افزارها پیشرفته‌تر و باهوش‌تر می‌شوند. یک جوان علاقه‌مند به جلوه‌های ویژه بصری می‌تواند از طریق فیلم‌های آموزشی بارگذاری شده در فضاهای مختلف مجازی با نرم‌افزارهای مختلف و به روز آشنا شود. در حال حاضر بحث یادگیری کار با نرم‌افزارهای مختلف جلوه‌های ویژه بصری به دلیل وجود اینترنت آسان شده است. یک نفر می‌تواند به راحتی جلوه‌های ویژه بصری یک پلان را انجام دهد اما آیا یک نفر می‌تواند کار جلوه‌های ویژه بصری ۶۰۰ پلان را انجام دهد؟ اگر بتواند چند سال زمان می‌برد.

کار جلوه‌های ویژه بصری پلان‌های یک فیلمی هالیوودی در کشورهای مختلف انجام می‌شود چون شغلی است که باید بین آدم‌ها پخش شود تا به صورت موازی کار کنند. به همین دلیل جلوه‌های ویژه بصری سنگین یک فیلم هالیوودی در حدود ۳ ماه انجام می‌شود.

معضلی در سینمای جهان و ایران وجود دارد که دست‌اندرکاران جلوه‌های ویژه بصری را آزرده کرده است. در اکثر پروژه‌های سینمایی جهان باید سوپروایزر جلوه‌های ویژه بصری یک فیلم به اندازه سوپراستار آن فیلم دستمزد داشته باشد اما صاحبان سرمایه در سینمای جهان این کار را نمی‌کنند. سرمایه‌گذاران سینمای جهان به بازیگران دستمزدهای میلیون دلاری می‌دهند زیرا می‌توانند از آن‌ها برای مقاصد سیاسی خود نیز استفاده کنند.

این موضوع را چند سال پیش متوجه شدم که سرمایه‌گذاران سینما به دنبال هوش مصنوعی هستند تا جلوه‌های ویژه بصری در حد کار تدوین انجام شود. در سال گذشته که بحث هوش مصنوعی در سینمای جهان مطرح و باعث اعتراض نویسندگان و بازیگران شد، بسیاری از استودیوهای جلوه‌های ویژه بصری تعطیل شد. ماجرای سیاسی عجیبی پشت حمایت از هوش مصنوعی وجود دارد. روزی کل سینما اعم از بازیگر، جلوه‌های ویژه، نویسنده و سایر عوامل کنار گذاشته می‌شوند و هوش مصنوعی همه حرف‌ها را می‌زند. این روند ترسناک است.

* چشم‌انداز شما از این حرفه به عنوان فردی که به صورت حرفه‌ای در عرصه جلوه‌های ویژه بصری فعالیت می‌کند، چیست؟ آیا شاهد اتفاقات رو به رشد در این عرصه خواهیم بود؟

فیلمسازهای ما خیلی به استفاده از جلوه‌های ویژه بصری تمایل دارند ولی باید مدیریت در دنیای جلوه‌های ویژه ایران به درستی اتفاق بیافتد. اگر تکنولوژی در جلوه‌های ویژه به درستی استفاده شود باعث رخ‌دادن اتفاقات خوبی در بخش جلوه‌های ویژه سینمای ایران می‌شود. باید هر کاری را انجام ندهیم و اگر کاری را انجام می‌دهیم دستاوردی جدید برای سینمای ایران به همراه داشته باشد.

از وقتی ما برای فیلم «احمد» اسکنر سه‌بعدی ساختیم و دوستان و همکاران مطلع شدند، تقاضاهای زیادی برای استفاده از این اسکنر به ما ارائه شده است. باید اتفاق‌هایی نظیر ساخت اسکنر سه‌بعدی خیلی زودتر در سینمای ایران رخ می‌داد ولی نمی‌دانم چرا کسی به سراغ این موضوعات نمی‌رود. همین الان موشن کپچر ما ایراد دارد ولی آیا کسی راه‌کاری برای حل این مشکل دارد؟ کمرا موشن کنترل را چه کسی باید به ایران وارد کند؟ سیستم روباتیک را چه کسی برای سینمای ایران راه‌اندازی خواهد کرد و با چه پروژه‌ای باید استارت این کار زده شود؟ آیا بهترین پروژه برای راه‌اندازی سیستم روباتیک در سینمای ایران پروژه «موسی» نبود؟

بسیاری از تکنولوژی‌های جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمی‌شوند، ما بچه‌های نخبه‌ای داریم که اگر به آن‌ها اعتماد شود می‌توانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟ اگر نمی‌توانیم وارد کنیم باید اعتماد شود تا تکنولوژی‌های جدید را در ایران تولید کنیم. در پروژه «احمد» به ما اعتماد شد، البته نه چشم‌بسته، ما هم توانستیم اسکنر سه‌بعدی را بسازیم. بسیاری از تکنولوژی‌های جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمی‌شوند، ما بچه‌های نخبه‌ای داریم که اگر به آن‌ها اعتماد شود، می‌توانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟

در سیستم موشکی سرمایه‌گذاری کردیم و پیشرفت‌های بسیاری داشته و داریم. اگر در هر حوزه‌ای سرمایه‌گذاری کنیم پیشرفت خواهیم داشت.

من آینده سینمای مبتنی بر جلوه‌های ویژه بصری در ایران را روشن می‌بینم. الان فیلم‌هایی که خیلی فروش دارند فیلم‌های کمدی است. آیا سازمان‌های دولتی برای فیلم‌های کمدی ریالی هزینه می‌کنند؟ پس چرا فخرِ فروش این فیلم‌ها را می‌دهند؟ فیلم‌های «احمد»، «مجنون» و «آسمان غرب» باید تحت فشار و در مدت‌زمان کم ساخته شوند و در نهایت با شرایطی به اکران برسند که مخاطبان کمی به تماشای آن‌ها بنشینند.

ژانر علمی-تخیلی و اکشن ما کجا است؟ این بخش‌های سینما نیازمند زیرساخت است. همتی جمعی می‌خواهد که ژانر به سینمای ایران معرفی کنیم. جلوه‌های ویژه می‌تواند به ژانرهای مختلف کمک کند و مردم برای تماشای فیلم‌های علمی-تخیلی و اکشن صف بکشند.

اگر پارک فناوری در قزوین نبود و مکان‌مان و هزینه‌های جاری نظیر برق تأمین نمی‌شد دفتر ما هم نمی‌توانست شکل بگیرد و رو به جلو حرکت کند. به همین دلیل است که می‌گویم جلوه‌های ویژه بصری نیازمند زیرساخت است. توانایی در این زمینه وجود دارد و اگر مدیریت درست هم شکل بگیرد، آینده روشنی در این باره قابل رؤیت است.

مسؤولان باید حمایت کنند. برخی زیرساخت‌ها به شکل حکومتی باید ایجاد شود. ما در جلوه‌های ویژه بصری باید سوله‌های بزرگی داشته باشیم که نه در مدیریت دولت، بلکه در اختیار متخصصان و فعالان جلوه‌های ویژه قرار گیرند. در آن شرایط ما می‌توانیم نخبه‌های جلوه‌های ویژه بصری را به سینمای ایران معرفی کنیم.

کد خبر 6092885 فریبرز دارایی

دیگر خبرها

  • حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم
  • موزه سینما بزرگداشت کیانوش عیاری را برگزار می‌کند
  • بررسی «مست عشق» حسن فتحی در رادیو
  • «تگزاس ۳» به سینما می‌آید
  • «تگزاس ۳» و «عطرآلود» به سینما می‌آیند
  • بزرگداشت کیانوش عیاری در موزه سینما
  • سرمربی پرسپولیس و بهترین تعریف از گل شهاب!
  • فیلمی که دیوار میان پایتخت و شهرستان را از بین برد
  • مست عشق، ماجرای یک تابوشکنی در سینما
  • هفته پررنگ فیلم کوتاه و مستند/ از یک شایعه تا وظیفه جدید سینمایی