زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگینترین موشک قارهپیمای جهان +عکس و فیلم
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۰۸۸۹۱
روسیه با آزمایش موشک قاره پیمای جدید خود به نام "سارمات"، یک گام مهم در جهت نوسازی ناوگان موشک های بالستیک قاره پیمای خود برداشت که این مسئله نشان دهنده تداوم اهمیت موشکهای بالستیک در دنیای امروز است.
به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، طی روزهای گذشته و در خلال جنگ روسیه و اوکراین که بخش زیادی از جهان غرب را درگیر خود کرده است، یگان استراتژیک موشکی روسیه سامانه موشک قاره پیمای "سارمات" که در این کشور با کد RS-۲۸ شناخته می شود را مورد تست عملیاتی قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوره شوروی سابق، توجه و اهمیت زیادی برای موشک های بالستیک قاره پیما برای ماموریت حمل تسلیحات اتمی لحاظ شده بود. یکی از مهم ترین تسلیحات توسعه یافته در آن دوره که حقیقتا باعث نگران آمریکا و ناتو بود، موشکی موسوم به R۳۶ است که این موشک در مدل اولیه توسط پیمان ناتو با کد SS-۹ در مدل R ۳۶M با کد SS-۱۸ ملقب به "شیطان" شناخته می شد. این موشک ها بیش از ۳۰ متر طول و در حدود ۳ متر قطر داشته و در زمان پرتاب وزن کلی موشک به حدود ۲۱۰ تن می رسیده است.
موشک قاره پیمای SS-۱۸ ساخت شوروی سابق
نگاهی به مشخصات محموله رزمی این موشک خصوصا در مدل M نشان می دهد که چرا این موشک همچنین لقبی را از ناتو دریافت کرد. این موشک توانایی حمل ۱۰ سرجنگی اتمی مستقل هر کدام به قدرت ۵۵۰ تا ۷۵۰ کیلوتن را داشته و یا در سناریوی حمل یک سرجنگی امکان حمل محموله ای با قدرت تخریبی ۲۰ مگاتن را داشت. این توانایی در کنار بردی در حدود ۱۶ هزار کیلومتر را داشت. این توانایی حمل قابل توجه این موشک را بدل به سنگین ترین موشک بالستیک قاره پیما در جهان کرد. مدل های دیگری هم بر اساس این خانواده توسعه پیدا کردند که در آنها بحث هایی مثل افزایش دقت مورد توجه قرار گرفته و بر اساس میزان سر جنگی قابل حمل بردی در حدود ۱۱ هزار کیلومتر نیز دارند. سیستم پیشران این موشک ها موتورهای سوخت مایع دو مرحله ای RD ۲۵۰ بوده و نحوه پرتاب آنها نیز از سیلوهای زیر زمینی بوده است.
روسها عمده موشک های سری R۳۶ خود را از خدمت خارج کرده و برخی از آنها نیز در نقش حامل های فضایی با قابلیت حمل محموله هایی به وزن بیش از ۴ تن تغییر کاربری داده شدند. اما جایگزین اصلی این موشک بزرگ در خدمت روسها، "سارمات" است که در حال ورود به خدمت در روسیه است.
سارمات؛ یک سلاح ویژه برای حمل هایپرسونیک های اتمی
درباره موشک بالستیک قاره پیمای جدید روسها شاید اولین مسئله قابل توجه، حداقل برای مخاطبان ایرانی لقب این موشک یعنی عبارت سارمات باشد. این عبارت برگرفته از اقوام سَرمَت است که در سده های ۴ و ۵ قبل از میلاد مسیح در مناطق جنوبی روسیه و اوکراین امروزی و در اروپا زندگی می کردند و تبار ایرانی داشتند. این اقوام دارای نزدیکی زیادی به اقوام ماد، پارس و پارتی ها داشته و زبان آنها نیز دارای شباهت های زیادی به زبان اوستایی بوده است.
اولین آزمایش عملیاتی موشک سارمات از پایگاه پلستسک
اما به سراغ مشخصات کلی این موشک برویم. سارمات یک موشک بالستیک قاره پیما با وزنی در حدود ۲۰۸ تن، طول ۳۵ متر و قطر ۳ متر است. این موشک بالستیک سنگین وزن، برای رسیدن به برد نهایی خود یعنی ۱۸ هزار کیلومتر از سیستم سوخت مایع بهره برده و موتورهای مرحله اول آن از مدل RD ۲۷۴ برگفته شده است. امور طراحی این موشک قاره پیما توسط دفتر دفتر طراحی موشکی Makeyev در روسیه انجام شده است. نکته جالب این که سازمان ناتو به این موشک لقب "شیطان ۲ " داده است. این موشک با این مشخصات بعد از عملیاتی شدن، سنگین ترین موشک بالستیک قاره پیمای عملیاتی جهان خواهد بود.
موشک سارمات در جریان آزمایش های اولیه مربوط به پرتاب گر زیر زمینی
این موشک ها از سیستم هدایت ترکیبی شامل سیستم اینرسیایی و سامانه مکان یابی ماهواره ای گلوناس بهره می برند. در حوزه محموله رزمی باید گفت که این موشک توانایی حمل ۱۰ سر جنگی جدا شونده سنگین و یا ۱۵ سر جنگی سبک در وزن های مختلف از نوع اتمی را دارد. در عین حال گفته شده است که موشک سارمات توانایی حمل تعداد نامشخصی از حامل های هایپرسونیک سری آوانگارد را دارد. موشک های این سری به مانند خانواده R۳۶ از سیلوهای زیر زمینی پرتاب می شوند.
نمایی از لحظات اولیه فعال شدن موتور موشک سارمات در آزمایش اخیر
موشک سارمات از سال ۲۰۰۹ میلادی در حال توسعه است و برای اولین بار در سال ۲۰۱۸ میلادی رییس جمهور روسیه، از این سلاح در کنار ۵ سلاح دیگر به عنوان ۶ سامانه رزمی جدید و استراتژیک این کشور نام برد. این موشک چندین مرحله آزمایش مربوط به سیستم های پیشران خود را پشت سر گذاشته و آزمایشی که چند روز قبل انجام شد اولین شلیک آزمایشی کامل این موشک بوده است.
آزمایش موشکی روسها و حضور جاسوس معروف آمریکایی برای رصد سارمات
آزمایش موشکی اخیر روسها از یک سایت پرتاب موشکی و آزمایش های فضایی به نام پلستسک در استان آرخانگلسک در شمالغربی روسیه انجام شده و موشک و سرهای جنگی آن به اهداف در شبه جزیره کامچاتکا در شرق دور روسیه اصابت کردند. معمولا موشک های روسی در این فاز پروازی از غرب به شرق این کشور پرتاب شده و در بسیاری از موارد برد نهایی مورد آزمایش قرار نمی گیرد.
اما نکته جالب در خصوص آزمایش روسها حضور دو فروند از جاسوس های پرنده آمریکایی از هواپیماهای سری RC-۱۳۵S Cobra Ball در نزدیکی مرزهای شرق روسیه است. این هواپیماها به صورت تخصصی برای رصد آزمایش های موشکی توسعه پیدا کرده اند و در خدمت نیروی هوایی آمریکا تنها ۳ فروند از آنها حضور دارد. این هواپیمای آمریکایی البته سابقه حضور گسترده در اطراف مرزهای کره شمالی و همچنین کشور ما را برای رصد فعالیت های موشکی را داشته است.
دو فروند هواپیمای جاسوسی آمریکا در حال بازگشت به پایگاه بعد از رصد آزمایش موشکی روسیه
این دو فروند هواپیما از پایگاه نیروی هوایی آمریکا در آلاسکا به پرواز درآمده و در زمان برخورد سرهای جنگی موشک مورد نظر در منطقه هدف به جمع آوری اطلاعات پرداختند. حضور همزمان دو فروند از آنها در نزدیکی روسیه در زمان این آزمایش موشکی نشان دهنده اهمیت بالای این آزمایش برای آمریکایی ها بوده است. برخی منابع مطلع اعتقاد دارند که تا به امروز هرگز سابقه نداشته که ایالات متحده آمریکا در یک ماموریت به صورت همزمان دو فروند از این هواپیما ها را مورد استفاده قرار بدهد. در نهایت باید گفت که منابع روسی اعلام کردند که شلیک های آزمایشی برای این موشک در طول سال جاری ادامه پیدا خواهد کرد و در طی دهه جاری مجهز شدن یگان های عملیاتی این کشور به این موشک آغاز می شود.
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین ماه رمضان قیمت موشک بالستیک قاره پیما روسیه اتحاد جماهیر شوروی موشک سارمات آمریکا بمب اتمی گزارش دفاعی موشک قاره پیما موشک بالستیک قاره هایپرسونیک گلوناس خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت موشک بالستیک قاره پیما موشک قاره پیمای موشک قاره پیما آزمایش موشکی توانایی حمل آزمایش موشک موشک سارمات دو فروند موشک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۰۸۸۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنده نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است
با این بازیگر گفتوگویی داشتیم.
شما در سریال نونخ با ظاهری متفاوت حضور داشتید. یکی از سکانسهای مورد توجه بازی شما در این سریال زمانی است که با یک چرخش روی ویلچر شخصیتهای دیگر را غافلگیر میکنید. چگونه به اجرای این صحنه رسیدید؟
خدا را شاکرم که آن سکانس بهخوبی انجام شد و مورد توجه بینندگان سریال قرار گرفت. طوری که تقریبا همه از من میپرسند که آیا آن پرش از روی ویلچر کار بدلکار بوده یا نه؟ از آنجایی که ورزش جزو لاینفک زندگی من است و در پرواز با پاراگلایدر، شنا، اسکی، تنیس، به شکل حرفهای کار کردهام، بنابراین آمادگی بدنی خوبی برای انجام حرکاتی اینچنین دارم و امیدوارم در آینده نقشهایی نوشته شوند که بیشتر بتوانم از توانمندیهای جسمانی خود در ارائه آن نقشها بهره بگیرم.
بازیگران نونخ چند فصلی است که با مخاطبان همراه هستند اما شما در این فصل به قصه اضافه شدید. ماجرای همراهیتان به این گروه چگونه رقم خورد؟
گروه کارگردانی نونخ تصمیم به انتخاب من برای بازی در این سریال گرفتند و دلیل پذیرفتن نقش از جانب من در ابتدا شخص خود سعید آقاخانی در سمت کارگردان بوده است، چراکه ایشان از همکاران بسیار خوب و قدیمی هستند. علاوه بر آن موفقیت این سریال طی سالهای گذشته که به یک برند تبدیل شده، قطعا در انتخاب من تأثیرگذار بوده است. خرسندم از اینکه نقشی را در این سریال و در کنار دوست قدیمی خود در مقام کارگردان، عهدهدار بودم. همچنین تهیهکننده این کار آقای فرجی که از مدیران قدیمی با شناسنامه قابل قبول بودند، از دیگر دلایل حضور من در سریال نونخ است.
با توجه به گریم متفاوتتان در این نقش مخاطبان چه بازخوردی داشتند؟
بازخوردی که از حضور در مجموعه نونخ داشتم، فوقالعاده عالی بود و مثل همیشه مردم به من لطف داشتند. شکر خدا بینندگان سریال، با این نقش ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند، هرچند در ابتدا و با توجه به گریم سنگین نقش من در سریال، برخی مخاطبان به من خرده گرفتند که چرا چنین نقش بیحال و بیرمقی را انتخاب کردهام اما بعد از اینکه چند قسمت از سریال پخش و کاراکتر اصلی من در نونخ نمایان شد، همگی اذعان داشتند که نقش من در سریال عالی بوده و الان منتظرند که کاراکتر تانیا دوباره به ادامه قسمتهای سریال بازگردد. مخاطبان دائم از من سؤال میکردند، حالا که تانیا با گریم جدید به ماموریت دیگری رفت، دوباره کی بازمیگردد و من بالبخند میگفتم که اجازه بدهید ببینیم نویسنده چه تصمیمی برای تانیا خواهد گرفت.
با توجه به آمادگی جسمانی که دارید چرا پیشتر از این توانایی در ایفای نقشهایتان استفاده نکرده بودید؟ ممکن است تا امروز بسیاری از مخاطبان شما از آن بیاطلاع باشند.
انتخاب بازیگر هم از مقولاتی است که در بسیاری از آثار حالت غیر حرفهای پیدا کرده است؛ طوری که ابتدا از ما قیمت میپرسند در حالی که نه فیلمنامهای خوانده شده و نه نقش ما در آن کار مشخص است. گویا قیمت میگیرند که به اندازه قیمت پیشنهادی ما برایمان نقش تعریف کنند؛ این درد مدتهاست گریبان حرفه بازیگری را گرفته در صورتی که در گذشته ابتدا به ما فیلمنامه داده میشد، بعد پیشنهاد نقش و در صورت قبول نقش بحث مالی، دستمزد و قرارداد پیش میآمد. این مسائل موجب شده تا من بازیگر به خیلی از چنین پیشنهادهایی توجه نکنم و ترجیح بدهم اوقات خود را به مطالعه، خواندن کتاب و ورزش اختصاص دهم و آنقدر منتظر بمانم تا یک کار گروهی خوب و با عوامل حرفهای مثل نون خ به من پیشنهاد شود که امیدوارم اتفاقاتی مثل تجربه حضور در نون خ برای من بیشتر بیفتد. با توجه به سابقه ۳۲ ساله بازیگری من و اکثر همکاران در این حوزه، همواره منتظر چنین اتفاقاتی هستیم تا پیشنهاد کاری در خور به ما بشود تا از هنر بازیگری خود در جای درستی استفاده کنیم، نه برای هر نقشی و به هر قیمتی.
عدهای از بازیگران پس از چند سال اشتغال در این حرفه به سمت کارگردانی میروند. با توجه به سابقهای که در ایفای نقش در ژانرهای مختلف دارید، هیچوقت دغدغه تجربه سایر شاخههای هنری مثل نویسندگی و کارگردانی را داشتید؟
باتوجه به سابقه دیرینه من در کتاب خواندن، همکارانی که از دوستان صمیمی من هستند، با علم به این موضوع، معمولا به من این لطف را دارند که فیلمنامههایشان را بخوانم و نکات مورد نظرم را به لحاظ چفت و بست قصه برایشان نوشته و یادداشت و تا حد امکان کمکشان کنم. بارها هم از من برای کارگردانی هنری دعوت شده و همکارانم معتقدند که این نگاه در من وجود دارد ولی اساسا دغدغه من اینها نیست و فقط بازیگری را ترجیح میدهم. اصولا از آن دسته بازیگران هستم که عقیده دارم، من بازیگرم، ترجیح میدهم در یک شاخه باشم و خوب آن را جلو ببرم و از این شاخه به آن شاخه نکنم ولی هستند عزیزان همکاری که تمایل به تجربه سایر رشتهها دارند و قابل احترام میباشند.
برای ایفای نقش بیشتر به آثار کمدی علاقه دارید یا اولویتتان گونه دیگری است؟
همانطور که اشاره کردم آنچه در انتخاب نقش برای شخص من اولویت دارد، دوست داشتن آن نقش، ارتباط گرفتن با نقش و همذاتپنداری با آن است. با توجه به اینکه من به مدت 8 سال تا سال 1402، بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران بودم که البته بعد از آن خودم را درگیر این عنوان نکردم، از این رو با دغدغه بسیاری از بازیگران مطلع هستم. گاه شاید مردم جامعه بر من خرده گرفتهاند که چرا فلان نقش را بازی کردهام و من در جواب آنها میگویم که من هم مثل شما هزینه زندگی و درمان دارم و باید نیازهای فرزندم را تامین کنم.
اتفاقا بهتازگی وقتی برای تسویه وام به بانک مراجعه کرده بودم، عدهای با تعجب میپرسیدند مگر شما هم نیاز به وام پیدا میکنید؟! باید در نظر داشت که تنها تعداد محدودی از بازیگران دستمزدها و رقمهای آنچنانی دریافت میکنند که البته دلیل این اختلاف دستمزدها هم مشخص نیست. بقیه بازیگران با توجه به تجربه بازرسی من در انجمن بازیگران، اکثرا مشکلات مالی داشته، مستاجرند، از این جهت بهدلیل مسائل مالی گاه مجبور به قبول نقشی میشوند که شاید خیلی مورد پسند ایشان نیست. آنچه که همواره برای من جای سؤال دارد، بیمه صنف بازیگران است و با اینکه این بیمه از نوع بیمه کارگری است؛ سابقه کار و سنوات، سختی کار و بازنشستگی به ما تعلق نمیگیرد و ما شامل بیمه بیکاری نمیشویم، حتی اگر مدت بیکاری ما از چند سال تجاوز کند. ضمن اینکه من بازیگر مستندات تصویری، قراردادی برای اثبات سوابق کاری خود دارم؛ چگونه است که از ۳۲ سال سابقه مستند، تنها ۱۲ سال آن در بیمه برای من لحاظ میشود. امیدوارم در این خصوص مسئولان مربوط نگاه مثبتی به اهالی هنر داشته باشند تا بازیگری مثل زهره حمیدی که مدتها است با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم میکند و بعد از این همه سال فعالیت، بیمه ندارد، بتواند برای دوران میانسالی، بیماری و از کار افتادگی خود، نقطه امیدی داشته باشد. برای مثال درهمین سریال نونخ در عرض یک هفته، پنج حادثه برای گروه فنی رخداد، حشره ناشناختهای گریمور را نیش زد، هرچند که شکر خدا برای خود من اتفاقی نیفتاد، ولی از آنجا که اتفاق ناخواسته است، در نتیجه مباحث مطرح شده درخصوص بیمه و امثال آن شامل تمامی صنوف این حوزه مانند عوامل فنی، گروه صحنه و... میتواند نقش مهمی در عملکرد و تامین کلیه عوامل و صنوف هنری داشته باشد. ضمن اینکه در این خصوص خانه سینما با برچسب تلویزیونیزدن به اغلب بازیگران، از حمایت حداقلی بازیگران شانه خالی میکنند. در صورتی که بازیگری، منهای بازیگری تئاتر که به صورت زنده اجرا میشود، در تلویزیون، فیلم کوتاه و سینما برای نمایش حس به مخاطب، از فرمول یکسانی تبعیت میکند و احساس او در هرکدام از این مقولات کم و زیاد نخواهد بود. بازی در مقابل دوربین یک شکل است و نیاز به برچسب زدن و ارجاع به سازمان دیگر ندارد. امیدوارم از اندک بازیگرانی که بالای 20سال سابقه کار در تلویزیون دارند و در سالهای بازیگری، سختیهای بسیاری متحمل شدهاند، بیشتر حمایت شود و با ارائه تبصره یا مصوبهای به سازمان بیمه تامین اجتماعی، ضمن پرداخت حق بیمه از جانب هر بازیگر، سوابق کاری او را به وی بازگردانند. من از سال ۷۵ عضو خانه سینما هستم و شروع بازیگریام از سینما بوده است؛ بعد از این همه سال، برای تمدید کارت عضویت، میخواهند پنج نقش یک سینمایی در سال را ارائه دهیم در صورتیکه ما در سال، مگر چند کار سینمایی تولید میکنیم که نقش یک آن، خانمها باشند و هر بازیگری برای تمدید کارت خود بخواهد رزومه بازی در نقش یک آن را به خانه سینما ارائه دهد.
درصورتیکه من نشان «ب هنری» معادل فوقلیسانس از فرهنگ و ارشاد دارم و اینکه ارشاد من را برای اعطای نشان هنری قبول دارد ولی خانه سینما آنهم برای تمدید کارت نه! ضمن اینکه همه ما با یکدیگر در ارتباط بوده و همکار هستیم که در بینابین این همکاریها عنوان میشود اساسنامه اشکال دارد و هنوز بعد از یک دهه این اشکالات در اساسنامه رفع نشده است. کاش نهادها و سازمانها بهجای برپایی مجلس ترحیم و مراسم یادبود بازیگران، در زمان حیات آنها، نقش حمایتی از بازیگران داشته باشند تا یک بازیگر باسابقه مجبور نباشد مثلا برای دریافت وام آنهمه دوندگی کند.
با تمام این چالشها همچنان دغدغه بازیگری دارید و به این شغل بهصورت حرفهای نگاه میکنید. چرا؟
عشق به مردم اصلیترین محرک ما در عرصه بازیگری است و من از زمان قبول حضور در «نونخ» امیدوار بوده و هستم که بتوانیم حتی برای دقایقی شادی به خانههای مردم ببریم تا در این روزگار دقایقی بخندند و این حداقل کاری است که ما میتوانیم با عشق و جان برای هموطنان خود انجام دهیم. خدا را شاکرم جزو معدود افرادی هستم که مردم به من اطمینان دارند. در فضای مجازی به من پیام میدهند، از مشکلات خود میگویند، کمکهایشان را از طریق من در اختیار نیازمندان قرار میدهند و من نیز تا جایی که در توانم بوده و به یاری خدا از اعتبار و ارتباط خود در جایگاه هنر، به نفع مردمم استفاده کردهام. تا جایی که برایم مقدور باشد سعی میکنم مشکلات آنها را پیگیری و کمک کنم.
تا امروز چه نقشهایی را دوست داشتید بازی کنید اما به شما پیشنهاد نشده یا بههردلیل امکان حضور در آنها را نداشتید؟
بازیگری مانند دنیای واقعی، اقیانوس بیکرانی از نقشهای متعدد است. یکی از نقشهای مورد علاقه من، حضور زنان کشورم در جنگ هشتساله در مقابل عراق است که یکبار پیش از این افتخار بازی در فیلم دختران جنگ به کارگردانی آقای عبداللهیان را داشتم و در آن، نقش یکی از زنان مدافع خرمشهر در زمان حمله رژیم بعثی را ایفا کردم. در این فیلم شاهد چهار دختر مبارز هستیم که سه نفر از آنان به شهادت میرسند. من هنوز برای بازی در آن نقش به خود میبالم. مقوله جنگ هشتساله ما چیزی است که هیچوقت نباید فراموش شود و هنوز میتوان کلی در مورد آن نوشت و تکرار کرد تا آن رشادتها هیچگاه از ذهن مردم ما پاک نشود. دلم میخواهد بازهم فیلمسازان ما با نگاه متفاوتتری به آن بپردازند؛ چراکه وظیفه ما این است که آن هشت سال را زنده نگه داریم. در زمان جنگ، من خردسال بودم و بیشتر صدای آژیرها را به یاد دارم. در آن دوران مادر من بهعنوان پرستار سه شیفت سر کار حاضر بود و در آن میان وقتی به رزمندگان امدادرسانی میکرد ریهاش با گاز خردل درگیر شد و نای او تاول زد، طوری که به حد مرگ رسید.
مادر من اکنون ۸۰ ساله است اما تأثیرات جنگ، فشار کار سخت در آن دوران و افسردگیهای ناشی از آن، سیر در خاطرات گذشته و تاثیری که آن زمان در اثر نبودن مادر بر سر فرزندان خردسالی که در خانه میماندند، همگی فشارهای دوران جنگ است. وقتی که در مدرسه امتحان ریاضی داشتیم با صدای آژیر، برگهها به هوا میرفت و ما با اضطراب و وحشت به سمت پناهگاهها میگریختیم و همه اینها فشارهای روحی آن دوران است که هنوز با ما مانده است.
اگر پیشنهاد فیلم یا سریال دفاع مقدسی داشتید، تمایل دارید با کدام کارگردان کار کنید؟
امروزه شرایط متفاوت شده است. گاه کارگردانها و عوامل جوان آنقدر در تکنیک کارگردانی یا سایر رشتهها مثل فیلمبرداری، صدا و مانند آن تبحر دارند که بهواقع گوی سبقت را ربودهاند. با توجه به سابقه همکاری که با نوید محمودی داشتهام، چون این کارگردان نگاه انسانی در کار دارد، احترام خاصی برای او قائل هستم و به عقیده من برکت کار نوید محمودی بیشتر بهدلیل رفتار درستی است که در جایگاه خود دارد. در سریال فهفه، من، حسین رفیعی و سوسن پرور با نوید محمودی در مقام تهیهکننده همکاری داشتیم و بهرغم اینکه آن زمان قرار بود دستمزدها را صداوسیما پرداخت کند اما او برای اینکه مدیون بچههای گروه نشود، با پول فروش منزل خود دستمزد عوامل گروه را پرداخت کرد. هرچند که قبل از آن دو قسط را پرداخت کرده بود و ما معترض شدیم که چرا چنین کاری کرده است. اگر چنین افرادی کارشان دیده میشود، حقشان است چرا که هاله انرژی درستی دارند. متاسفانه اعتراض به دیرکرد حقوقها موجب میشود به کارهای دیگر دعوت نشویم در صورتیکه وقتی تهیهکننده و کارگردانی توقع دارد بازیگرش بهموقع سرکار حضور یابد و تمام احساسش را در خلق نقش بهکار گیرد، میبایست خود نیز به تعهد و قراردادش پایبند باشد و در زمان معینی با بازیگر و عوامل خود تسویه کند. در کل باید همه عوامل گروه به نوعی پشت هم باشند تا هریک از افراد گروه ازجمله بازیگر یک مجموعه که تامین یک خانواده برعهده اوست و مستاجر است به مشکل برنخورد.
همه نقشهایم را دوست دارم
سماواتی به جامجم میگوید: در سالهای اخیر با سریالهای خوبی چون خوشنام، شهرک رنگینکمان که در ژانر کودک بود، چسب زخم با کاراکتری به نام هما که جزو کاراکترهای مورد علاقه من بود، بوم و بانو بوم با کاراکتر دلربا و چند کار دیگر برای تلویزیون کار کردهام که تقریبا همه آنها را دوست داشته و نمیتوانم بین آنها تفاوتی قائل شوم؛ چرا که وقتی من با نقش خود ارتباط برقرار میکنم دیگر برایم فرقی نمیکند که در چه نقشی و برای چه ژانری قرار است ایفای نقش کنم. اخیرا در یک کار سینمایی به نام تصویر آخر بازی کردهام که فعلا در مرحله موسیقی توسط محمد فرشتهنژاد است. تدوین آن پایان یافته و بهنظر من در اکران بتواند موفقیت خوبی در میان مخاطب کسب کند زیرا نقشی که من در این اثر برعهده داشتم همچنان در ذهن من مانده و مرا درگیر خود کرده است؛ از اینرو انتظار میرود که بازتاب مثبتی برای مخاطب داشته باشد. مادری که فرزند معلول و توانخواه خود را با نگرانیها و دغدغههای ذهنی قابل تامل، بزرگ میکند و همواره نگران آینده او، بعد از خودش است. چنین مسألهای ازجمله مواردی است که جامعه کنونی ما با آن مواجه است؛ بازخوردی که ما باید در رفتار با این عزیزان در سطح جامعه داشته باشیم، نیازمند فرهنگسازی است تا رفتار درستی را در مواجهه با این قشر داشته باشیم.