«برف و آفتاب»؛ روایتی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۱۷۶۶۷
انتشارات سوره مهر کتاب الکترونیکی «برف و آفتاب» اثر محمدرضا یوسفی را منتشر کرد.
به گزارش قدس آنلاین، کتاب الکترونیکی «برف و آفتاب» اثر محمدرضا یوسفی در انتشارات سوره مهر منتشر شد. این اثر پیش از این در انتشارات شهید کاظمی در قالب کتاب فیزیکی منتشر شده بود.
بیش از سی سال از آخرین روزهای جنگ تحمیلی میگذرد؛ با این حال تمام حرفهای آن دوران بازگو نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه بسا مردانی که در دوران جنگ تحمیلی میتوانستند از سربازان وطن حمایت کردند، اما در این زمینه اقدامی نکردند. حتی از اعزام فرزندانشان به سربازی در آن زمان جلوگیری میکردند. کتاب «برف و آفتاب» با همین قصد و نیت خاطرات سرهنگ یوسفی را که دوازده سال از دوران زندگیاش را برای جنگ و دفاع از انقلاب و این مرز و بوم وقف کرد، بازگو میکند.
در جریان شروع حکومتنظامی در سال ۵۷ که شیراز هم ازجمله شهرهایی بود که حکومتنظامی در آن به اجرا درآمد، واحد نظامیای که در این شهر توان شرکت در روند اجرای حکومتنظامی را داشت، تیپ مستقل چترباز شیراز بود. با شروع حکومتنظامی و با شروع گشتزنی ارتش در شهر، با عنایت به آموزشدیدهنبودن نیروهای شرکت کننده در این مأموریت، رفتهرفته آن افکار خشک نظامی و انضباط ظاهری نظامیان کادر و سربازان وظیفه، روزها با دیدن تظاهرات مردم و شنیدن شعارهای انقلابی و شبها با کنترل رفتوآمد مردم در سطح شهر، تبدیل به آگاهیهای مؤثر شد و قاعدهمندی و ابهت ارتش روزبهروز رو به تقلیل میرفت. اعلامیههای امام که بهوفور در سربازخانه پخش شد، تحول جدیدی به وجود آمد و آرامآرام پیامهای امام و اعلامیهها بین پرسنل کادر نیز زمزمه میشد.
من و تعدادی سرباز و درجهدار در محوطهی دروازه کازرون و گاهی فلکه ستاد، مسئول اجرای حکومتنظامی بودیم. تعدادی از سربازان وظیفه که اهل جهرم بودند، به من اعتماد کردند و یک شب علنی اظهار کردند که امشب تعدادی اعلامیه داریم و میخواهیم با اجازه شما در سطح سربازخانه پخش کنیم. من هم با سنجیدن اوضاع واحوال و بهدور از اطلاع سلسله مراتب یگان، دو بسته از اعلامیههای مزبور را که حاوی سخنرانی امام عزیز بود، در خودرویی که برای ما از پادگان غذا آورده بود، جاسازی و وارد پادگان ارتش سوم کردم.
منبع: باشگاه خبرنگاران
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: حکومت نظامی برف و آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۱۷۶۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعر جدید نغمه مستشار نظامی در استقبال از سروده رهبر انقلاب
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، چند روز پیش بود که ع ضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، سرودهای را منتشر کرد که حضرت آیتالله خامنهای در آستانه عملیات وعده صادق خواندند. مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، در صفحه ایکس خود نوشت:
غزل زیر، سروده چند سال پیش رهبر انقلاب اسلامی است، معظمله این بیت از سروده را در آستانه عملیات وعده صادق در یکی از جلسات مرتبط خواندهاند:
تو را است معجزه در کف ز ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
در روزهای گذشته جمعی از هنرمندان به استقبال از این غزل رهبر معظم انقلاب رفتند.
نغمه مستشار نظامی؛ شاعر خوب کشورمان نیز مخمسی را در استقبال سروه رهبر انقلاب سروده است که به شرح ذیل است:
در امتحان محبت، از ابتلا مگریز
غریبگی مکن ای دل از آشنا مگریز
درین طریقت از آیین اولیا مگریز
"دلا! ز معرکهی محنت و بلا مگریز!
چو گردباد، به هم پیچ و چون صبا مگریز!"
مترس از شب طوفان و از خزان مهراس
علیست یار تو از بدر و نهروان مهراس
ز آستین ید بیضا نما عیان، مهراس
"تو راست معجزه در کف، ز ساحران مهراس!
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز!"
عصا فکندی و در دل نمانده صبر و قرار-
که جلوه گر شود اعجاز حیدر کرار
عنایتی کن و غم از دل جهان بردار
"تو موج غیرت و عزمی! ز بحر، بیم مدار!
حذر ز غرّش طوفان مکن! ز جا مگریز!"
شکوه طائر عرشی تو بالبسته مشو
مسافر سفر قاف باش و خسته مشو
ز ریسمان ولایت دمی گسسته مشو
"ز سستعهدی ایام، دلشکسته مشو!
نشانه باش چو پرچم! ز بادها مگریز!"
نشانه باش چو پرچم، در اهتزاز شکوه
سترگ و قله نشین همچو بیرقی بشکوه
مباد ثانیه ای بر دلت رسد اندوه
"چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه!
به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز!"
شب است و "وعده ی صادق" عجب شب قدری
که وعده داده شد از جانب گرانقدری
تو در میان خبرهای خوب، در صدری
"تو از تبار دلیران خیبر و بدری
چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا! مگریز!"
به نام نامی یزدان صلا بزن چو امیر
به نام آل نبی عشق می شود تکثیر
ولایت علوی گشته است عالمگیر
"به نوشخند منافق، ز ره، کناره مگیر!
به زهرخند معاند، به انزوا مگریز"
مصاف آتش و عشق است، همنوردی کن
"عماد" و "آرش" و "سجیل" شو نبردی کن
به راه خون شهیدان "شهاب"گردی کن*
"چو ره به قبلهی امن است، پایمردی کن!
خطا مکن! ز توهّم به ناکجا مگریز!"
دلا تو درّ خوشابی، درین صدف بنشین
امید، کشتی نوح است، لاتخف، بنشین
چنان کمان به مصاف عدو به کف بنشین
"چو تیر، راه هدف گیر و بر هدف بنشین!
ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز!"
دلا تو آینهای جلوهگاه رحمان باش
به بزم زندهدلان، روح باش و ریحان باش
چراغدار ره کاروان ایمان باش
"امین خلق و امانتگزار یزدان باش!
به صدق کوش و خطر کن! ز مدعا مگریز!"
*اسامی موشک های ایرانی
ابیات پایانی هر بند برگرفته از غزل رهبر عظیم الشّان انقلاب حضرت آیت الله سید علی خامنهای "مدظله العالی" است.
انتهای پیام/