ابتکار جالب معلم بوشهری برای تشویق دانشآموزان+عکس
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۲۱۵۰۰
خبرگزاری فارس- بوشهر، مرضیه جهاندیده: فاطمه نقش بازرگان را بازی میکند، آیدا طوطی میشود، زینب خواهر بازرگان است، یسنا فروشنده هندی است؛ صحنه نمایش حیاط مدرسهای در روستای طلحه از توابع شهرستان دشتستان. بچهها از شادی جیغ میکشند و صدای خندهشان حیاط مدرسه را فرا گرفته است. یکی قفسی که در خانه داشتند را با خودش آورده، آن یکی با کاغذ رنگی صورتک بازرگان را نقاشی کرده، دیگری طوطی را با وسواس قشنگی روی کاغذ رنگی طراحی کرده و خانم فرخی کارگردان این نمایش زیبا و هیجانانگیز با حوصله و مهارت خاصی صحنه را مدیریت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تدریس متفاوت
بچهها عاشقش هستند. همه درسها برایشان جذابیت دارد آخر خانم فرخی برای هر درسی برنامهای ویژه دارد. برای درس قرآن مسابقه برگزار میکند. برگزیدهها به مسابقات استانی و سپس کشوری میروند. درس علوم را در طبیعت زیبای روستا یاد میگیرند. دانش آموزان به همراه معلم به کوهپایه نزدیک روستا میروند و آنجا تفاوت میان کوه و دشت و صحرا را به چشم میبینند. سنگها را لمس میکنند، پیدایش درههای عمیق و کم عمق روی کوه و دشت را بر اثر فرسایش خاک نظاره میکنند و در حالیکه پر از اشتیاق بوی علف و گلهای دشت هستند مفاهیم خشک و بیروح کتب درسی را یاد میگیرند.
زنگ ورزش زنگ هیجان و فعالیت بدنی است. کوهنوردی میروند و روی تپهای کوچک فوتبال بازی میکنند. زنگ مطالعات اجتماعی و آنگاه که صحبت از هوای پاک است آنها که هوایشان پاک است و پر از اکسیژن، اما بیشتر از بچههای شهر نگران هوا میشوند چرا که بهتر از هر کسی قدر این هوای پاک را میدانند. خانم فرخی به آنها یاد داده که باید مراقب هوایشان باشند، زمین را آلوده نکنند و در مصرف آب صرفه جویی کنند تا زمینِ خدا با تمام نعمتهایش به نسلهای بعدی هم برسد. زنگ ریاضی را با زنگ فارسی تلفیق میکند تا با یک تیر دو نشان بزند. وقتی میخواهد مبحث کسرها را تدریس کند کلمهای فارسی را مثال میزند. حروف کلمه مخرج کسر میشوند و نقطهها صورت.
خانم فرخی میداند کرونا با روحیه بچهها چه کرده است. حالا تمام تلاشش را میکند تا آنقدر شادی و انرژی به دانش آموزانش بدهد که آن روزهای پر استرس و بد را فراموش کنند و یک بار دیگر با مدرسه و زندگی جمعی آشتی کنند.
در دنیای زیبای بچهها هیچ عملی بدون عکس العمل باقی نمیماند. دخترها وقتی به خانه برمی گردند با کشیدن نقاشی احساسشان را نسبت به خانم معلم بیان میکنند و فردا سرکلاس روی میزش میگذارند تا خانم فرخی با دیدنشان اشک شوق بریزد و چون سرمایهای گرانبها نگه داریشان کند.
سوپرایز معلم!
چند روز پیش خانم فرخی وقتی وارد کلاس شد متوجه عطر گلهای محمدی شد که تمام کلاس را فرا گرفته بود. دخترها گلهای روییده در نخلستان و حیاطهایشان را چیده بودند و با سلیقه قشنگی اول نام کوچک معلم مهربانشان را با گلبرگهای گل محمدی روی میز طراحی کرده بودند. بچهها عشقشان را خیلی ساده نشان میدهند. خانم فرخی میگوید این صحنه یکی از زیباترین لحظات زندگی م خواهد ماند.
مرضیه فرخی معلم پایه چهارم دبستان ساره روستای طلحه با عشقی مثال زدنی تدریس میکند. معلمی برایش فقط یک شغل نیست بلکه وظیفهای خطیر است که باید با دل و جان برایش وقت بگذارد. او باید جوانه امید را در دل ۱۸ دختر روستایی زنده نگه دارد. باید آنها را شاد و قوی کند تا بتوانند آینده خوبی داشته باشند. دختران روستا نباید اسیر امکانات کم و محدودیتهای آموزشی شوند. اگر مدرسه روستا آزمایشگاهی پیشرفته ندارد اما میتوان از طبیعت روستا برای درک مفاهیم درسی استفاده کرد.
در حالیکه اکثر دانش آموزان بعد از دو سال آموزش مجازی دیگر تمایل چندانی به حضور در مدرسه ندارند اما ۱۸ دختر روستای طلحه شبها به شوق مدرسه و دیدار معلمشان میخوابند، خانم فرخی رسالتش را خوب میداند و بچهها نیز قدرشناسی را.
انتهای پیام/
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۲۱۵۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا دستها، دانش و ایثار را روایت میکند
خوش ذوقی و دغدغهمندی را هدف خود از در مسیر معلمی قرار داده و معتقد است که در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبش میشود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمترسانی و کمک به دانشآموزان خود که ناشنوا هستند، دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلم، اندیشمندی رهاییبخش و روشنفکری تحولآفرین است که مشخصههایش شجاعت اخلاقی و نقادی است، اگر تربیت را فراهم کردن زمینههای بالندگی و متعادل ساختن آدمی بدانیم و هدف از آن را فعلیت بخشیدن به استعدادهای وجودی انسانها برای کمال و قرب الهی در نظر داشته باشیم، معلمان و مربیان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی داشته و دارند، در واقع فرهنگیان به عنوان کارآمدترین مصلحان اجتماعی هم در موضع اصلاح فردی تأثیرگذارند و هم میتوانند پرچم اصلاحات اجتماعی را در دست داشته باشند.
از میان معلمانی که آموزش و ایثار را بخش جداییناپذیر زندگی خود میدانند، گفتوگویی داشتیم با الهام کامیابی، معلمی که با وجود محدودیت شنوایی با ذوق و شوق فراوان در مدرسه باغچهبان به امر آموزش دانشآموزان میپردازد، همچنین به دانشآموزان استثنایی آموزش میدهد که چگونه از وسایل بازیافتی، وسایل کاربردی بسازند که این امر نشانه خلاقیت سرشار این معلم توانمند است.
وی با اشاره به بخشی از زندگی خود اظهار میکند: معلمی ناشنوا هستم و در شهرضا به دنیا آمدهام و اکنون در مدرسهای مربوط به کودکان ناشنوا مشغول به تدریس هستم، با وجود اینکه در دوره تحصیلم امکانات مناسب برای ادامه تحصیل افراد ناشنوا نبود، در سن پنج سالگی به مدرسهای به نام باغچهبان رفتم و دوره ابتدایی را در آنجا به اتمام رساندم و در کنار ادامه تحصیل که علاقه زیادی به خیاطی داشتم، برای گذراندن اوقات فراغت در آموزشگاه خیاطی ثبت نام کردم و مشغول کار خیاطی شدم.
این معلم تلاشگر ادامه میدهد: پدرم که متوجه علاقه بسیار من نسبت به درس خواندن بود، کتابهای سال اول راهنمایی را تهیه کرد تا در منزل با کمک او و برادر بزرگم شروع به مطالعه کنم، در پایان سال نیز همراه با دیگر دانشآموزان در امتحانات شرکت کرده و به لطف خدا نمره قبولی را کسب کردم، سپس در مدرسه راهنمایی ثبتنام شدم و توانستم سالهای دوم و سوم را هم پشت سر بگذارم و مدرک سوم راهنمایی را کسب کنم.
کامیابی میگوید: برای ادامه تحصیل، خانوادهام مشکلات زیادی مانند اجارهنشینی و کمبود هزینه را تحمل کردند، همچنین پدرم که یک معلم بود درخواست انتقال به اصفهان را داد تا بتوانم در مرکز استان با بهرهمندی از امکانات بیشتر فرایند تحصیل را به خوبی بگذرانم.
وی بیان میکند: چالش بزرگتر این بود که در اصفهان نیز دبیرستان مناسبی برای تحصیل ناشنوایان وجود نداشت، ناچار برای ثبتنام در یکی از هنرستانها اقدام کردم، اما در آن هنرستان هم من را ثبتنام نکردند، اما با تلاش پدر و مادرم توانستم در دبیرستان مکتبی اصفهان ثبتنام کنم که در آنجا هر روز دانشآموزان را به تحصیل و درس خواندن تشویق میکردند، سپس دو سال بعد را در هنرستان شهید دستغیب ادامه تحصیل دادم و موفق به دریافت مدرک دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.
این معلم خوش ذوق میافزاید: در همان سال در آزمون کاردانی شرکت کردم و پذیرفته شدم و به مدت دو سال در آموزشکده سمیه نجفآباد به تحصیل و فراگیری علم و دانش پرداختم، با اینکه آن دوران روزگار سخت و طاقتفرسایی برایم بود و طی سالها به همراه خانواده مشکلات عدیدهای را متحمل میشدیم، به علت همکاری و همیاری اعضای خانواده و علاقهای که به کسب علم داشتم، تحمل تمام آن سختیها برایم آسان شد تا اینکه موفق به کسب مدرک فوق دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.
کامیابی ادامه میدهد: بعد از فارغالتحصیل شدن به دنبال یافتن شغلی مناسب بودم، چرا که از طرفی سختیهای تحصیل وجود داشت و از طرف دیگر چالش یافتن کار و استخدام شدن باعث دشواری شده بود، اما با این حال باید تلاش میکردم تا مزد تمام زحمات و سختیهایی که خود و خانوادهام متحمل شده بودیم را به دست بیاورم، بنابراین با پیگیری مداوم و سختی فراوان توانستم در سال ۱۳۷۶ به صورت حقالتدریس در آموزشوپرورش هنرستان استثنایی میر اصفهان مشغول به کار شوم.
وی اضافه میکند: در سال بعد کلاسهایی برای دانشآموزان ناشنوا در هنرستان صدیقه طاهره برگزار میشد و با توجه به اینکه اعضای کادر این هنرستان از معلمان دوره ابتدایی خودم بودند و از گذشته آشنایی نسبی داشتند، درخواست کردند تا با بازگشت به زادگاه خود به این دانشآموزان آموزش دهم و من نیز با آغوش باز این پیشنهاد را پذیرفتم، زیرا با مشکلات و سختیهای تحصیل بچههای ناشنوا آشنا بودم و میخواستم در حد توان خدمتی به این قشر از دانشآموزان داشته باشم.
این معلم دغدغهمند میگوید: در آن سال دانشآموزان توانستند با موفقیت دروس را پشت سر بگذارند، اما در سال بعد به دلیل کاهش آمار ثبتنام و فارغالتحصیل شدن دانشآموزان گذشته مجدد برای ادامه کار با مشکل مواجه شدم، بنابراین در سال سوم به نجفآباد منتقل شدم تا به دانشآموزان ناشنوا آنجا آموزش دهم، سپس با گذشت چندین ماه دوباره به زادگاهم بازگشتم و در همان هنرستان صدیقه طاهره مشغول به آموزش و تدریس شدم.
کامیابی ادامه میدهد: در حال حاضر در مدرسه باغچهبان شهرضا، یعنی همان مدرسهای که دوران ابتدایی خود را در آنجا گذراندم، در کنار معلمان گذشته و همکاران جدید مشغول به شغل معلمی هستم و به آموزش دانشآموزان ناشنوا میپردازم، همچنین جای دارد از معلمان، دبیران، استادان و تمام کسانی که برای رشد و تعالی من زحمت کشیدهاند تا به جایگاهی که در آن قرار دارم برسم، تشکر میکنم.
قبولی دانشآموزان در امتحانات و کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی استوی خاطرنشان میکند: در آن زمان دانشآموزان عادی و ناشنوا با هم در یک کلاس مینشستند و دو معلم در یک کلاس تدریس میکردیم، برای همین کلاس فوقالعاده شلوغی میشد و کنترل دانشآموزان برایمان مشکل شده بود، همچنین دانشآموزان ناشنوا از این اوضاع گلایهمند بودند و تمام این چالش و مشکلات باعث شد تا موضوع را با مدیر مدرسه مطرح کنیم و به دلیل تعداد اندک دانشآموزان ناشنوا با جدا شدن آنها از دیگر دانشآموزان عادی موافقت شد.
این معلم خلاق تاکید میکند: در بین دانشآموزانم تعدادی از آنها استعداد بیشتری در زمینه طراحی داشتند و در مسابقاتی که در مدرسه اجرا میکردیم هم طراحی این دو دانشآموز از همه بهتر بود و به آنها آموختم که در کنار هم و با همکاری رقابتی سالم داشته باشند تا پیشرفت کنند، تلاش این دو دانشآموز برایم ستودنی بود و برای همین همیشه در ذهنم ماندگار هستند.
کامیابی ادامه میدهد: با فرا رسیدن فصل امتحانات دانشآموزان دچار استرس و اضطراب میشوند، اما همیشه سعی میکنم مانند مادری که برای فرزندش تلاش میکند، با آنها صحبت کنم و حس امید را در دلشان قوت ببخشم و قانعشان کنم که با تلاش کردن میتوانند نمرات خوبی کسب کنند، همیشه در روز اعلام نتایج در کنار دانشآموزان هستم و از اینکه امتحانات را به خوبی پشت سر گذاشتهاند، خوشحال میشوم و آنها را با برنامههای مختلف خوشحال میکنم.
وی عنوان میکند: با عملکرد و استعداد خوبی که دانشآموزان دارند، همواره آنها را برای شرکت در کنکور سراسری تشویق میکنم، وقتی دانشآموزان در کنکور ثبتنام و به دانشگاه راه پیدا میکنند، خوشحالی من به عنوان معلمی که نتیجه زحمات و تلاشهای خود را میبیند، چندین برابر است، دانشآموزان ناشنوا شرایط خاصی برای آموزش و یادگیری دارند و قبولی آنها در دانشگاه نیز اتفاق بزرگی است که مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد.
این معلم تلاشگر بیان میکند: قبولی دانشآموزان در کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی شغل معلمی است، به ویژه اینکه توانسته بودم دانشآموزان ناشنوا را یاری کرده و به آنها ثابت کنم که اگر بخواهند، میتوانند با تلاش و توکل به خدا همچون دیگر افراد به اهدافشان دست پیدا کنند، شاید آنها از نعمت شنیدن محروم باشند، اما بهره هوشی خوبی دارند و میتوانند با قدم گذاشتن در هر کاری موفق شوند.
آموزش ناشنوایان در دوران کرونا با خلاقیت معلمشان / طراحی ماسک لب خوانی برای تدریسکامیابی با بیان اینکه معلمی شغل نیست، بلکه عشق است، ادامه میدهد: اولین معلم خدا و سپس رسول او است، پس چطور میتوانیم به عنوان شغل از آن یاد کنیم، معلمی روش انسانسازی است، معلمی چراغی روشن است که هادی و هدایتکننده و روشنساز جامعه است، به همین سبب اگر در برابر معلمی شغل دیگری به من پیشنهاد میشد، قبول نمیکردم، همچنین پدرم معلم بوده است و این انگیزهای شد تا به این شغل علاقه پیدا کنم و بیشتر انرژی و فعالیتم را در این مسیر به کار گیرم.
این معلم خلاق با استفاده از خلاقیت خود توانست برای تدریس مناسبتر در دوران کرونا، ماسکی طراحی کند که بتواند با دانشآموزان ارتباط مؤثری داشته باشد و از فرایند آموزش باز نماند، او در این خصوص میگوید: افراد ناشنوا یا کم شنوا از نشانههای بصری برای درک و فهم سخن افراد استفاده میکنند که استفاده از ماسکهای معمولی برای آنها مشکلاتی را ایجاد کرده بود.
وی اضافه میکند: استفاده از ماسکهای عادی برای تدریس مناسب نبودند، چرا که لبها را میپوشاند و اگر دانشآموزان به زبان اشاره مسلط نباشند، برای برقراری ارتباط از طریق لب خوانی دچار مشکل میشدند، همچنین دیدن لب آموزگار و چهره او بر روند آموزش و رابطه آموزگار بر دانشآموز تأثیر میگذارد.
کامیابی عنوان میکند: استفاده از ماسکهای شفاف برای دیدن لب خوانی و درک بهتر حالت چهره میتواند کمک شایانی به ناشنوایان و کم شنوایان کند تا ارتباط مطلوب و مؤثری با اطرافیان داشته باشند، با ماسکهای شفاف در دوران شیوع بیماری کرونا بدون هیچ ناراحتی و با ذوق و شوق بسیار در مدرسه باغچهبان با ماسکهایی که خودم دوخته بودم، به تدریس ادامه دادم و دانشآموزان بهتر و راحتتر مطالب را یاد میگرفتند.
این معلم با نشاط و فعال در زمینه فعالیتهای ورزشی نیز مهارت فوقالعادهای برای آموزش دادن دانشآموزان دارد، همچنین در آموزش کاربردی مفاهیم درسی به ویژه درس ریاضی تبحر خاصی دارد و در تولید محتوا نیز توانمند است، او فردی بسیار معتقد و مقید به انجام فرایض دینی، صبور و باوقار است و هدف خود از انتخاب مسیر معلم شدن را اینگونه بیان میکند: در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبم میشود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمترسانی و کمک به دانشآموزان ناشنوا دارد.
هدیه یکی از دانشآموزان برای خانم کامیابی، معلم خوشذوق شهرضایی
کد خبر 748537