هیچ گاه به دنبال گرینکارت آمریکا نبودم
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۳۹۹۲۲
مرحوم طالبزاده طی مصاحبهای گفته بود علیرغم آنکه بعد از انقلاب به راحتی میتوانست تابعیت آمریکا بگیرد، حتی گرینکارت هم ندارد.
خبرنگار سینمای ایران اکونومیست در فروردین ماه سال ۱۳۹۴ با مرحوم نادر طالبزاده مصاحبهای کرده بود که در ادامه بخشهایی از صحبتهای آن مرحوم درباره خانوادهاش را میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نادر طالب زاده، نویسنده، کارگردان و مستندساز درباره خانوادهاش گفت: مادر من سیده وحیده امیر ملوک شرفی نوه آیتالله شرف العالی اصفهانی است و من کاملاً برای همین خاک و بوم هستم.
او از ادعای اینکه مادرش آمریکایی است میگوید که اینکه مادر من آمریکایی است، شایعات برآمده از صدای آمریکا است. تا قبل از انقلاب اسلامی در آمریکا بودم و تجربیات خوبی از آنجا کسب کردم.
مرحوم طالب زاده از ۱۶ تا ۲۶ سالگی اش در آمریکا بوده است و طبق گفته هایش مشاهداتش در آمریکا بعدها به دردش خورده است. پدر و مادرش علاقه زیادی به ادامه تحصیل او داشتند و مادرش که از سادات است شخصا زبان انگلیسی را به وی آموخته است.
او میگوید با آنکه در آمریکا تحصیلاتش را گذرانده و بعد از انقلاب به راحتی میتوانسته تابعیت آمریکا بگیرد حتی گرین کارت هم ندارد، زیرا خودش نخواسته است.
طالب زاده از تاثیراتی که پدرش بر جهت فکری او گذاشت گفته بود که در سال ۴۳ و قیام بزرگ "عشایر جنوب" در ۱۰ سالگی شاهد یک حادثه مهم تاریخی بود.
:
پرده برداری از ناگفتههای زندگی «نادر طالبزاده» برای اولین بار/پدر من در زمان کودتای 28 مرداد اصلاً در تهران نبود
پدرش با اینکه افسر وفادار و وطن پرستی بود، تن به ظلم نداد و در مقابل شاه قرار گرفت و به همین دلیل خانه نشین شد.
از سال ۴۴ به بعد این موضوع برایش به یک الگو تبدیل شده بود که یک فرد در آن زمان با آن موقعیت، چنین کار بزرگی را انجام داده است.
پدر مرحوم طالب زاده بعد از این اتفاق سال ۴۳ خانه نشین، سال ۴۴ دادگاهی و سال ۴۵ حکم بازنشستگیاش زده شد. پدرش جوانترین افسری بود که به صورت اجباری بازنشسته شد.
ماجرای کامل پدر مرحوم طالب زاده در کتاب "قیام عشایرجنوب" (ص ۴۸۶ تا ۴۹۵) نوشته دکتر کشواد سیاهپور نوه غلامحسین سیاهپور (کسی که در سال ۴۳ علیه شاه قیام میکند) و هفتهنامه فردوسی (شماره ۳۶۰ سال ۱۳۳۷) آمده است.
همچنین در کتاب "نبرد گجستان" محمد کرم رزم جو و همچنین سخنان مورخ آکادمیک و معروف ایران دکتر عبدالله شهبازی هم شاهد بر ماجرای حمایت پدر مرحدم طالب زاده از عشایر جنوب است.
مرحوم طالب زاده از ادعایی گفت که صدای آمریکا در ویکی پدیا او نوشته پرده برداشت: اگر پدرم در کودتای ۲۸ مرداد حضور داشت ۲ سال دادگاهی و در سن جوانی و ۲۰ سال قبل از بازنشستگی خانه نشین نمیشد.
در کتاب "تاریخ معاصر ایران" (سال ۱۳۲۰ شماره ۳۰) مقالهای به نام "سرلشگر اردوگاه کیست" نوشته دکتر سیاهپور مفصل به زندگی پدر من پرداخته است.
همین طور کتاب "تاریخ اجتماعی کهکیلویه و بویر احمد" که نویسنده آن را به خاطر نمیآورم یک فصل در این مورد صحبت شده است.
یک سری افراد خارجی و داخلی که میدانند پدر من قبلاً ثروتمند بوده و اکنون وضع مالی خوبی ندارد، دوست دارند، امثال ما را هدف قرار دهند تا به منافع خود دست یابند. البته با وجود این منابع مستند دیگر کسی ادعاهای صدای آمریکای بهائی را گوش نمیدهد. زیرا میداند که پدر من در زمان کودتای ۲۸ مرداد اصلاً در تهران نبوده و چیزهایی که در موردش میگویند دروغ است.
منبع: باشگاه خبرنگارانمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: مرحوم طالب زاده طالب زاده پدر من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۳۹۹۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تمسخر چکمههای پدرِ شاه، توسط آیتالله خمینی!
منصور رفیعزاده آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا در خاطراتش مینویسد: «در سال ۱۳۴۲ شاه از طریق تیمسار پاکروان پیام محرمانهای را به آیتالله خمینی که در آن موقع در قم به سر میبرد منتقل نمود. در این پیام آمده بود: اگر از انتقاد و تحریک مردم علیه دولت دست برنداری، چکمههای پدرم را به پا میکنم. آیتالله خمینی که یک خطیب عالی بود، همان موقع جوابی نداد، اما اواخر همان روز به مسجد رفت. در آن جا او ضمن تکرار پیام شاه با تحقیرآمیزترین لحن گفت جواب من به او این است: چکمههای پدرت برایت خیلی بزرگ است.»
خاطرات منصور رفیع زاده (آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا). ص۴۶۴
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی