توله «ایران» به خاطر اختلال ژنتیکی مرد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۴۲۷۸۳
حدود یک هفته پیش ایران و فیروز بچهدار شدند آن هم با کلی سروصدا. خبرش بارها در رسانهها منتشر شد و تلویزیون و رادیو هم در روزهای تعطیل حسابی پیاز داغ این ماجرا را بیشتر کردند. تولهها که به دنیا آمدند، ایران آنها را نپذیرفت و مجبور شدند دستی به توله یوزپلنگها شیر بدهند. توله یوزپلنگها ماده اعلام شدند، اما چند روز بعد اعلام شد که آنها نر هستند و با توجه به ضعیفبودن این تولهها به گفته کارشناسان تعیین جنسیت آنها کار آسانی نبود و این اشتباه اینگونه توجیه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو؛ اما در کنار آن برخی از کارشناسان محیطزیست اعلامکردند که ماجرا چیز دیگری بوده و نحوه شیردادن این تولهها میتواند عامل مرگ توله یوزپلنگ باشد. اما با همه اتفاقات خوب و بدی که حول محور این خبر رخ داده است، این سوال اینجا مطرح میشود که آیا تولهکشی گربهسانان و حیوانات در اسارت و دور از زندگی طبیعی میتواند به جلوگیری از انقراض این گونههای حیوانی کمک کند؟
بهرنگ اکرامی، دامپزشک متخصص مامایی و بیماریهای تولیدمثل، ضمن تشریح فرایند تشخیص جنسیت توله یوزهای نوزاد اظهارکرد: تشخیص اشتباه جنسیت توله یوزها به دلیل تعجیل بخش رسانه بود که پیش از تایید فنی این موضوع را اعلام کردند. نباید چنینی مواردی بدون تاییدیه منتشر شود چرا که مردم آن را دنبال میکنند و اخبار اشتباه باعث ایجاد بازتابهای مختلفی میشود.
وی با اشاره به روند تشخیص جنسیت تولهها اظهار کرد: در زمان اعلام اولیه جنسیت تولهها من در اتاق مربوط به «ایران» و در حال جراحی آن بودم. تولهها نیز برای مراقبت به باکس مخصوص منتقل شده بودند. با توجه به اینکه تولهها بعد از زایمان باید تا ۴۸ ساعت در آغوش مادر باشند، ما اجازه دادیم تا مقداری زمان بگذرد. پس از دو روز که من تولهها را معاینه کردم متوجه شدم که نر هستند. این اتفاق باعث ایجاد بازتاب بدی درباره این موضوع شد.
یکتانیک، با تاکید بر اینکه مرگ یکی از تولهها میتواند به خاطر اشتباه در نوع شیردادن این تولهها باشد، ادامه میدهد: «وقتی برای اولین بار فیلم شیرخوردن تولهها منتشر شد، با مسئولان مربوطه تماس گرفتم و اعلام کردم که این نوع شیردادن اشتباه است و نباید توله یوزپلنگ به پشت خوابانده شود، بلکه باید به همان حالتی که به طور غریزی شیر میخورد، به او شیر خوراند. حتی شاید علت مرگ یکی از تولهها هم همین اشتباه شیردادن آنها باشد.»
یکتانیک با تاکید بر اینکه سزارینشدن ایران باعث شد که او تولههایش را نپذیرد، ادامه میدهد: «یوزپلنگ به دنیا آمدن تولههایش را ندیده، بیهوش شده و با پارهشدن شکمش تولههایش به دنیا آمدهاند. همین موضوع باعث شده که او فرزندانش را نپذیرد. در واقع اصلا آنها را نمیشناسد و هیچ حسی در قبال آنها ندارد، به همین دلیل به آنها شیر نداد و شیرش خشک شد.»
ردپای اختلالات ژنتیکی در ماجرای تلف شدن یکی از تولههایکتانیک با اشاره به تعجیل رسانه ای برای اعلام جنسیت این تولهها گفت: مسئله ای که هم اکنون مهمتر از جنسیت تولههاست، هشدار وجود اختلال ژنتیکی در این گونه است چرا که یکی از تولهها به همین علت تلف شده است.
وی افزود: در این شرایط نر و ماده بودن تولهها اهمیت زیادی ندارد. در واقع مشاهده اختلال ژنتیکی در یکی از تولهها اهمیت بالاتری دارد. اگر تولهها ماده بودند شرایط نسبتا بهتر بود، اما نر شدن تولهها تلنگری مبنی بر بالارفتن نرزایی به ما میزند. مسئله مهم هم اکنون نرزایی است و مهمتر از آن، از سه توله یکی مشکل داشته است.
وی ضمن تشریح پدیده نرزایی گفت: نرزایی یعنی ازدیداد نسل در گونه انجام میشود، اما جنس زادآور که ماده است، کم خواهد شد. جمعیت اندک ماده در کاهش تکثیر گونه موثر است. علت بروز نرزایی نیز کاهش جمعیت پایه است. این یعنی یک نر میتواند با دختر خود نیز جفت گیری کند چرا که جنس نر در منطقه غالب است. به این ترتیب خویشاوندی بیشتر میشود و ضریب همخونی بالاتر میرود. این دومینو در نهایت منجر به بروز ناهنجاری در اندامها، ناهنجاری ژنتیکی در اسپرمها، عدم تکامل ریوی دوره جنینی، کوری، ناهنجاری فک و دندان و در حتی ناهنجاری اندامهای حرکتی گونه میشود.
توله ضعیف بود مردمرتضی پورمیرزایی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی توضیح میدهد که با توجه به اینکه اولین زادآوری «ایران» بود، از ابتدا هم به دلیل اینکه یکی از تولهها هنگام زایمان ضعیف بود، احتمال تلفشدن آن دور از انتظار نبود. او با اشاره به اینکه مادهبودن یوزپلنگها بهتر بود، چراکه جنس نر بیشتری در دسترس است، تاکید میکند که نر هم میتواند در آینده کمک کند.
راهکار افزایش تنوع ژنتیکی یوز؛ ازدواج فامیلی ممنوعاکرامی ادامه داد: «فیروز» - یوزپلنگ نر- از توران و «ایران» از میاندشت گرفته شده بود و احتمال اینکه خویشاوندی زیادی بین آنها وجود داشته باشد، بالا است؛ لذا لازم است که نمونه ژنتیکی از این گونهها گرفته شود. این یک نشانه است که به ما هشدار میدهد که باید نگران اختلالات ژنتیکی این گونه باشیم.
وی با اشاره به راهکار مقابله با این چالش گفت: ما باید نرها را از منطقه خارج کنیم و تنوع ژنتیکی را بالا ببریم. لازم است ببینیم چگونه میتوانیم جمعیتی تولید کنیم که در منطقه پایدار باشند. بدون شک تنوع ژنتیکی بالاتر مشکلات ژنتیکی کمتری را در پی خواهد داشت. هرچه فاصلهها بیشتر شود اختلالات ژنتیکی کمتر میشوند. نرزایی چالشی است که جمعیت گوزنهای زرد نیز دچار آن هستند. دو سوم جمعیت فعلی گوزن زرد در کشور ما نر هستند.
این دامپزشک افزود: «فیروز» ۱۰ سال در توران بوده و ممکن است مادههای منطقه دختران او باشند. در واقع امکان دارد که بیرون کشیدن «فیروز» از توران خدمتی به تنوع ژنتیکی منطقه بوده باشد. باید از نرهای مناطق دیگر استفاده و تنوع ژنتیکی بیشتر شود. این طرح بسیار باارزش است و علاوه بر اینکه این تولههای نر بالغ میشوند و برای ما تولید اسپرم میکنند، موضوع اختلالات ژنتیکی را نیز به ما یادآوری میکنند. این در حالی است که «فیروز» و «کوشکی» -یوزپلنگهای نر- سن بالایی دارند و کارایی سابق را ندارند.
او تاکید میکند که نکته حائز اهمیت این است که برنامهای برای آینده آنها داشته باشیم، صرفا داشتن آنها بدون برنامهریزی فایده ندارد، چراکه توله یوزها در اسارت به دنیا آمدهاند و بزرگ خواهند شد و اگر برنامه حفاظتی برایشان نداشته باشیم، صرفا هزینه هستند. در طبیعت تولهها حدود ۱۸ ماه با مادر زندگی میکنند، بنابراین از امروز باید به فکر ۱۸ ماه آینده باشیم که یوزها باید از هم جدا شوند.
پورمیرزایی توضیح میدهد که این توله یوزها نمیتوانند فعلا در طبیعت رها شوند و باید تلاش کنیم با کمک آنها به یک جمعیت پشتیبان در اسارت برسیم و از نسلهای بعدی به باز وحشیسازی و رهاسازی آنها در طبیعت فکر کنیم.
او بر این باور است که یک حیوان وحشی را نمیتوان در قفس تکثیر کرد و جمعیتی که در اسارت به وجود میآید، قابلیت بازگشت به طبیعت را ندارد. همچنین در اینباره تاکید میکند که این یک نگاه عوامفریبانه و پوپولیستی است که این ماجرا را به عنوان یک شو نشان دهیم و مردم را امیدوار کنیم که حرکتهای بزرگی برای حفظ محیطزیست در حال انجام است، در حالی که به گمان بسیاری از کارشناسان ماجرای اسارت حیوانات خیانت بزرگ به حیاتوحش محسوب میشود و در واقع نباید گمان کرد که این خبر میتواند بحث انقراض این گربهسان را تحتتاثیر قرار دهد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فیروز ایران یوز ایرانی اختلالات ژنتیکی یکی از توله ها توله یوزپلنگ تنوع ژنتیکی توله یوز ها توله ها یوزپلنگ ها تلف شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۴۲۷۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.