Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-29@19:03:18 GMT

رستگاری در «برده‌سور» و جای خالی یک «دارابونت» ایرانی

تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۵۰۹۴۳

رستگاری در «برده‌سور» و جای خالی یک «دارابونت» ایرانی

زمانی که دارابونت فکر ساختن فیلم «رستگاری در شاوشنک» را در سر می‌پروراند، گمان نمی‌کرد آدم‌هایی در «برده‌سور» ایران، نقطه اوج این فیلم را زندگی می‌کنند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زمانی که فرانک دارابونت فکر ساختن فیلم «رستگاری در شاوشنک» و قرار گرفتن در صدر بهترین فیلم‌های IMDB را در سر می‌پروراند، گمان نمی‌کرد که آدم‌هایی در دره‌ای عمیق و دور از دسترس، در سلولی تنگ و تاریک در «برده‌سور» ایران، نقطه اوج ماجرای این فیلم را زندگی می‌کنند؛ هرچند برای اسرای «برده‌سور» این فرار لزوماً به رستگاری فیلم دارابونت ختم نشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کتاب «برده‌سور»، آخرین اثر از مجموعه سه‌گانه کیانوش گلزار راغب است که با نگاهی به سال‌های اسارت یک معلم در زندان‌های کومله و دموکرات به تازگی توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است. گلزار راغب که خود در دوران نوجوانی، اسیر زندان‌های آنها در طول جنگ تحمیلی بود، پیش از این در «شنام» به بیان خاطرات خود از آن دوران پرداخت. او در ادامه با انتشار «عصرهای کریسکان» و حالا با «برده‌سور» تلاش دارد تصویری کمتر پرداخته شده از جنگ تحمیلی را پیش چشم مخاطب بگشاید؛ برگی از تاریخ که در خاطرات جنگ تحمیلی و آثار تاریخ شفاهی کمتر به آن توجه شده است. 

«برده سور» داستان یدالله خداداد مطلق، معلمی است که از شهر قم با هدف تکمیل کادر آموزشی در کردستان، راهی این منطقه می‌شود. آموزش و پرورش شهرهای غربی به ویژه در کردستان در آن زمان با خلأ نیروی آموزشی مواجه بود؛ چرا که برخی از نیروهای آموزشی در شهرهای مختلف استان سنندج به گروه‌های مخالف انقلاب از جمله کومله پیوسته بودند. همین موضوع سبب شد تا خداداد مطلق به همراه علی‌محمد بیان از قم و معلمانی از کرمانشاه و گیلان با هماهنگی آموزش و پرورش برای تکمیل کادر آموزشی عازم این مناطق شوند. اما این تصمیم آغازی بود برای تغییر سرنوشت و مسیر زندگی آنها. 

کتاب «برده سور» بدون پرداختن به حواشی و پر و بال دادن‌های اضافی که اخیراً در کتاب‌های خاطرات مرسوم شده، درست از همان ابتدای کتاب وارد ماجرا می‌شود. سال‌ها از آن دوران گذشته و همین کافی است تا برخی از خاطرات در ذهن راوی چندان آشکار و روشن نباشد. همین موضوع کار را برای تدوین کتاب کمی دشوار می‌کند اما در نهایت «برده سور» با چندین جلسه گفت‌وگو میان نویسنده و راوی، که در زمانی هم‌سلولی بودند، به اتمام می‌رسد. شاید یکی از دلایل اینکه کتاب خیلی جمع و جور به حوادث می‌پردازد، همین گذر زمان و از یاد بردن برخی از جزئیات باشد. هرچند نویسنده تلاش خود را کرده تا راوی مظلومیت شهدا و اسرای گمنامی باشد که سال‌ها در دست کومله مرارت کشیده‌اند، اما سوژه کتاب و تجربیات شنیدنی راوی این قابلیت را دارد تا با پرداخت هنری بیشتری به مخاطب عرضه شود؛ حوادثی چون حفر تونل چند متری و فرار از زندانی در دل کوه و اعدام‌های وقت و بی‌وقت اسرا به دست کومله یا کوه‌پیمایی‌هایی طولانی و مشقت‌بار اسرا آن هم با دستان بسته و بدون امکانات ابتدایی و ... همگی می‌توانست با توصیف یا ایجاد حس تعلیق بیشتری روایت شود.

راوی این کتاب تنها بازمانده از یک جمع هشت نفری است که در همان زمان گرفتار کومله‌ها شده بودند. گلزار راغب در توضیح کوتاهی درباره «برده‌سور» می‌گوید: 40 سال من این خاطرات را مدام در ذهن خود مرور می‌کردم و به دنبال فرصتی بودم که این خاطره‌ها به فراموشی سپرده نشوند. این کتاب در واقع روایتگر داستان آن هشت نفر به علاوه 12 نفر دیگر در حاشیه این ماجراهاست که نام همه آن‌ها و سختی‌هایی که متحمل شده اند، در کتاب آمده است.

برده سور در دره‌ای عمیق در نزدیکی شهر سردشت قرار دارد که به گفته راوی، برای نگاه کردن به کوه‌های اطراف و قله، کلاه از سر آدم می‌افتاد. زندان برده‌سور کومله، چیزی شبیه اردوگاه راهزنان با چند سلول بود که در هر کدام هفت- هشت نفر اسیر، بدون داشتن امکانات اولیه، زندگی می‌کردند. در چنین دره‌ای و در کنار رودی خروشان که سرمای استخوان‌سوز زمستان را پشت سر می‌گذاشت، هشت نفر در یک سلول کوچک تصمیم می‌گیرند که از این زندان بگریزند و بخت خود را با حفر کانالی به بیرون بیازمایند. این گروه با تدبیر شهید سرهنگ ابراهیم علی‌اصغرلو، از تکاوران ارتش، با حفر تونل از دل سلول خود موفق به فرار می‌شوند، اما زمانی که به نزدیکی شهر سردشت می‌رسند، در معرکه‌ای جدید گرفتار می‌شوند و مسیر زندگی آنها دوباره تغییر می‌کند. 

کتاب «برده سور» با وجود ریتم تند، برگی است ناگفته از خاطرات غیرنظامیان که برای باج‌گیری کومله از دولت ایران، سال‌ها مجبور به کار اجباری در دل کوه‌ها و زندگی در سلول‌هایی شده‌اند که از کمترین امکانات بی‌بهره بودند. خداداد مطلق تنها بازمانده از گروه هشت نفره‌ای است که از این شرایط جان سالم به در برده است؛ شاهدی از دل تاریخ. حالا با این روایت دسته اول از یک ماجرای واقعی و پر از کشمکش، حس تعلیق و نقطه اوج، سینمای ایران یک فرانک دارابونت نیاز دارد تا رستگاری متفاوت زندانیان دره برده‌سور را به تصویر بکشد.

انتشار خاطراتی از جنگ که آبرویی برای کومله باقی نمی‌گذارد

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: فیلم سوره مهر کتاب فیلم سوره مهر کتاب برده سور هشت نفر سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۵۰۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرسپولیس جای خالی گوهری را احساس کرد!(عکس)

به گزارش ورزش سه، احمد گوهری گلر تیم آلومینیوم در بازی جام حذفی مقابل تیم سابق خود عملکرد خوبی داشت و برخلاف چهار گلی که دریافت کرد نقش ویژه و تاثیرگذار در صعود تیم خود و بازگشت آلومینیوم به مسابقه داشت.

او در طول جریان مسابقه در گردش توپ نقش آلومینیوم نقش آفرینی می‌کرد و با تسلطی که در بازی با پا داشت به خوبی این تیم را از فشار خارج می‌کرد و بازیسازی خوبی از عقب زمین انجام می‌داد، او شروع مجدد های خوبی هم داشت و توپ به نقاط مناسب برای مهاجمان آلومینیوم ارسال می‌شد که فضای انتقال توپ و حتی استفاده از اشتباه مدافعان پرسپولیس را فراهم می‌کرد.

گوهری در دقایق پایانی مسابقه پیش از گل تساوی آلومینیوم روی حملات پرسپولیس واکنش‌های خوبی داشت و دو فرصت استثنایی را از بازیکنان سرخ‌پوش مهار کرد تا همچنان شانس کامبک برای سفید و سبزپوشان اراک فراهم باشد.

او دو دقیقه قبل از گل تساوی آلومینیوم توپ تند و تیزی که به سمت دروازه این تیم آمد را مانند یک مدافع مسلط با پا دفع کرد و در ادامه همان صحنه توپ را جمع کرد و حمله تیم آلومینیوم را آغاز کرد و در رفت و برگشت این توپ به گل تبدیل شد تا بازی به وقت‌های اضافه کشیده شود.

درخشش گوهری در ضربات پنالتی هم نقش ویژه و تاثیرگذار او بود، از 7 پنالتی بازیکنان پرسپولیس او 4 تشخیص درست و 2 مهار پنالتی داشت که عملکردی فوق‌العاده مقابل ستاره‌های نامدار باشگاه پرسپولیس بود.

توانایی های گلر جوان آلومینیوم مقابل تیم سابق خود به چشم آمد و در ضربات پنالتی به خوبی قدرت رهبری تیم خود را هم در دست گرفته بود و سعی داشت که بازیکنان این تیم روحیه دهد که در نهایت هم به صعود آلومینیوم ختم شد.

دیگر خبرها

  • سپاهان، پلیمر را دست خالی گذاشت
  • مهار تمساح با دستان خالی!
  • رستگاری ازبکستان در ضیافت پنالتی ها/ شگفتی تاجیکستان کامل نشد
  • قلک پورشه خالی شد
  • پرسپولیس جای خالی گوهری را احساس کرد!(عکس)
  • تاریخ برده‌داری به زبان طنز
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • حکمت عفاف و حجاب در ادیان آسمانی
  • کابوس و رستگاری در یک شب؛ اشک‌ها، پنالتی‌ها و نجات تراکتور توسط پورحمیدی!
  • ماهیگیری با دست خالی! (فیلم)