Web Analytics Made Easy - Statcounter

مرد ۳۲ ساله ای به نام «جابر» که در پی اختلافات خانوادگی دستگیر شده بود چهارم اردیبهشت، راز قتل دختر ۷ ساله و پسر ۴ ساله اش را فاش کرد و محل دفن اجساد فرزندانش را به پلیس نشان داد. طولی نکشید که با حضور قاضی ویژه قتل عمد در انتهای طبرسی شمالی ۷۶، بقایای اجساد قربانیان بی گناه این جنایت وحشتناک کشف شد و متهم ۳۲ ساله مورد بازجویی قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او گفت: از سال ۹۸ به همراه دو فرزندم به مشهد آمدم و اینجا سرگردان بودم چرا که نتوانستم خانه ای اجاره کنم و جا و مکانی نداشتم! «جابر» در ادامه ادعاهایش افزود: فرزندانم مرا خیلی اذیت می کردند و من برای آن که دخترم را ادب کنم طنابی را دور گردنش حلقه زدم و دو سر آن را کشیدم که ناگهان او جان سپرد. سپس با کمک «علی-ر» که از دوستان همشهری ام در لنگرود بود، جسد او را در بیابان های بولوار طبرسی شمالی دفن کردیم ولی بعد از این ماجرا، پسر ۴ ساله ام که صحنه دفن خواهرش را دیده بود، مدام مرا تهدید می کرد که تو خواهرم را زیر خاک کردی! به همین دلیل عصبانی شدم و لگدی به شکمش زدم که سرش به دیوار خانه خورد و بعد از چند روز او هم جان خود را از دست داد که به ناچار جسد پسرم را نیز در کنار خواهرش با کمک «علی – ر» دفن کردیم.

در حالی که تناقض های آشکاری مانند دو سال زندگی بدون سرپناه در مشهد و همچنین چگونگی قتل کودکان خردسال در اعترافات «جابر» موج می زد، قاضی دکتر صادق صفری با صدور قرار بازداشت موقت، دو متهم این پرونده جنایی را برای کشف زوایای پنهان جنایت در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد تا کنکاش های بیشتری درباره ادعاهای وی صورت گیرد چرا که او مدعی بود پسر کوچکش را در یک خانه به قتل رسانده است و باید محل وقوع جنایت مورد بررسی های تخصصی و کارشناسی های پزشکی قرار می گرفت ولی پدر مقتولان همچنان به داستانسرایی ادامه می داد و مکان مشخصی را معرفی نمی کرد تا این که با هماهنگی های قضایی، مادر کودکان برای بررسی ابعاد دیگر این جنایت به مشهد آمد و در اظهاراتی تکاندهنده، زوایای جدیدی از اختلافات خانوادگی خود را فاش کرد.

او گفت: سال ۹۱ با جابر آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم و تا سال ۹۵ صاحب دختری به نام فاطمه و پسری به نام امیرمحمد شدیم ولی در همین زمان اختلافات ما در حالی شروع شد که فهمیدم همسرم با زن غریبه ای ارتباط دارد. یک روز وقتی به طور اتفاقی وارد منزلم شدم ، یک زن از پنجره فرار کرد و شوهرم با چاقو به سوی من هجوم آورد؛ اما من به خاطر فرار آن زن نمی توانستم موضوع را اثبات کنم.

وی مدعی شد: تا این که بار دیگر همسرم را با زنی به نام «م» در یک کافه با هم دیدم و به پلیس ۱۱۰ زنگ زدم که برای چند روز روانه زندان شدند. مدتی بعد از این ماجرا همسرم پیشنهاد داد تا از لنگرود به لاهیجان مهاجرت کنیم وقتی همه لوازم و اسباب و اثاثیه را جمع کردم ناگهان «جابر» سوار خودرو شد و دیگر نفهمیدم کجا رفت. او حتی تلفن های مرا هم پاسخ نداد. وقتی به در منزل «م» (همسر دوست جابر) رفتم تازه فهمیدم که او هم از آن محله به مکان دیگری رفته است و آنجا زندگی نمی کند! خلاصه از همان سال ۹۶ شکایت کردم و حکم جلب «جابر» را گرفتم و همچنین درخواست طلاق دادم. یک بار رد او را در مشهد زدم اما وقتی به اینجا آمدم باز هم نتوانستم محل اقامت او را پیدا کنم و به ناچار به شمال کشور بازگشتم تا این که یک بار خودش نزد من آمد و فرزندانم را در قبال دریافت «رسید کتبی» به او تحویل دادم.

مادر مقتولان گفت: اما از آن روز به بعد دیگر هیچ وقت به تلفن های من برای گفت وگو با فرزندانم پاسخ نمی داد که بالاخره سال گذشته دوباره با نشانی که از او به دست آورده بودم به مشهد آمدم و در منطقه پنج‌تن منتظرش بودم که با موتورسیکلت و در حالی که نان خریده بود از راه رسید. ابتدا مرا نشناخت تا این که ماسک را از صورتم برداشتم و او با دیدن چهره ام داد و فریاد به راه انداخت. با التماس به او گفتم من کاری به تو ندارم فقط می خواهم فرزندانم را ببینم! ولی او با ترفندهای مختلف مرا سرکار گذاشته بود و ادعا می کرد که فرزندانم را به دوستش «علی – ر» سپرده است تا به شمال بیاورد و به من تحویل بدهد!

این زن جوان ادامه داد: در حالی که فهمیده بودم خانه ای که «جابر» آن جا زندگی می کرد متعلق به «م» و همسرش «علی – ر» است ولی باز هم به همراه او عازم شمال شدم تا سرنخی از فرزندانم پیدا کنم. آن جا بود که فهمیدم «جابر» دروغ می گوید و از فرزندانم خبری نیست! به همین دلیل حکم جلب او را به پلیس دادم و جابر زمانی که دستگیر شد راز قتل دو فرزندم را فاش کرد و گفت: اجساد آن ها را با همدستی «علی – ر» در مشهد دفن کرده است.

به دنبال اظهارات مادر مقتولان و با صدور دستورات محرمانه ای از سوی قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، روند تحقیقات کارآگاهان وارد مرحله جدیدی شد و بدین ترتیب گروه ورزیده ای از کارآگاهان دایره قتل عمد با هدایت سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) به کنکاش های نامحسوس پرداختند و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی هر کدام از متهمان را زیر ذره بین تحقیقات بردند چرا که دیگر محل اقامت «جابر» لو رفته بود و شواهد امر از این ماجرا حکایت داشت که کودکان بی گناه در منزل «علی- ر» به قتل رسیده اند اما «م» (همسر علی – ر) نیز در سال ۱۴۰۰ از او جدا شده و به شمال کشور رفته بود.

در همین حال و با دستور قاضی صفری «م» نیز دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت ولی نتوانست حقیقت ماجرا را کتمان کند و قتل دو کودک را به گردن همسر سابقش انداخت.

او در برابر مقام قضایی که سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، درباره این جنایت گفت: من دو فرزند دارم که در شمال کشور زندگی می کنند اما وقتی «جابر» از همسرش طلاق گرفت فرزندانش را به خانه ما در منطقه پنج‌تن آورد و من مانند فرزندان خودم از آن ها مراقبت می کردم اما همسرم (علی – ر) از این موضوع به شدت ناراحت بود چرا که ادعا می کرد من باید به سختی کار کنم و پول دربیاورم آن وقت این پول ها را خرج شکم بچه دیگران بکنیم! از سوی دیگر هم فرزندان «جابر» خیلی اذیت می کردند تا این که یک روز هنگامی که «جابر» سرکار رفته بود ناگهان «علی» لگدی محکم به شکم دختر ۷ ساله کوبید که روی پله های طبقه دوم (منزل دوبلکس) ایستاده بود و او از روی حدود ۱۵ پله غلت زنان پایین افتاد و پایش لای نرده های آخرین پله گیر کرد ولی دیگر سیاه شد و نفس نمی کشید.

این زن گفت: من با دیدن این صحنه جیغ زنان بیرون دویدم که یکی از زنان همسایه مرا دید ولی شوهرم بلافاصله مرا به درون خانه برد که در این لحظه پسر ۴ ساله «جابر» هم که در آغوش من بود مدام گریه می کرد که خواهرم را چکار کردید؟ شوهرم که هنوز عصبانی بود لگدی هم به شکم او زد که سرش به دیوار خانه خورد و او هم جان خودش را از دست داد. من که ترسیده بودم تلفنی با «جابر» تماس گرفتم که خودش را به خانه رساند و بعد هم با یکدیگر اجساد آن ها را بیرون بردند.

«علی – ر» هم که دیگر با شنیدن اظهارات آنان، چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، لب به اعتراف گشود و قتل دو کودک را پذیرفت و گفت: از عواقب اعتراف به جنایت می ترسیدم اگر چه خیلی عذاب وجدان داشتم و ...در همین حال «جابر» هم ادعا کرد: من به خاطر «م» قتل فرزندانم را به گردن گرفتم تا پای او به این پرونده باز نشود.

با وجود این که اکنون قاتل دو کودک بی گناه عوض شده است اما باز هم تحقیقات کارآگاهان با دستورات ویژه قضایی به سرپرستی سروان منفرد (افسر پرونده) برای بررسی ابعاد دیگر این ماجرا و واکاوی های دقیق و کارشناسی اعترافات متهمان همچنان ادامه دارد.

۲۳۳۲۳۳

کد خبر 1629698

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: پلیس قتل پلیس آگاهی کودکان ۴ ساله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۶۸۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند

در بازه سنی کودکان 4 تا 6 ساله مهارت‌های اجتماعی به شکوفایی می‌رسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش می‌یابد.

به گزارش ایسنا، مهارت‌های اجتماعی در این بازه سنی کودکان 4 تا 6 سال به شکوفایی می رسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش می یابد، به مرور زمان مفهوم وجدان تکامل بیشتری خواهد یافت و گویی تمامی ابعاد جهان پیرامون او در مسیر گسترش هرچه بیشتر گام بر خواهند داشت.

زمانی که یک کودک خردسال وارد 4 سالگی می شود، با تمرکز بیشتری قادر به انجام فعالیت‌های مربوط به خود و بازی کردن خواهد بود. به همین دلیل منحرف کردن یکباره توجه آنها به خصوص اگر در حال تکمیل کاری مشخص باشند، دشوارتر از هر موقع دیگری است. همچنین ممکن است تدریجا با غر و لندهای بیشتری رو به رو شوید. این مسئله بدین دلیل است که کودک به قابلیت بهتری در جهت تفکر و ازریابی کمبودهای خود دست خواهد یافت.

از جمله دیگر خصوصیات رفتاری و شخصیتی کودکان 4 تا 6 ساله می توان به موارد زیر اشاره کرد:  

کودک می‌آموزد که چگونه باید خود را به جای دیگری تصور کند، آنها دیگر به اندازه بزرگ شده اند که بتوانند با آگاهی از قوانین پیروی و در امور خانه مشارکت کامل کنند، به مرور زمان و با افزایش هرچه بیشتر سن، کودک به مهارت بهتری در راستای کنترل تکانه های عصبی و روانی دست می‌یابد،با ورود به مرحله پیش دبستانی، کنترل بر اعمال، گفتار و رفتار نیز به درجه بالاتری راه خواهد یافت،کودک در این سن و سال تحمل چندان زیادی برای پاداش های طولانی مدت ندارد و به همین علت توصیه می شود والدین از سیستم های تشویقی سریع استفاده کنند، راهبردهای تربیتی و تنبیهی پیشنهادی برای کودک،به جای تکیه بر روش های تنبیهی به دنبال کوچکترین اتفاقی، شرایط فیزیکی و ذهنی فرزندتان را درک کنید. برای مثال باید در این بازه سنی زمانی را به عنوان "فرصت انتقال" در نظر بگیرید چرا که گفته شد کودکان با تمرکز بیشتری به انجام فعالیت های مختلف می‌پردازند و ایجاد انحراف آنی در مسیر فعلی آنها دشوار خواهد بود.

اگر فرزند 4 الی 6 ساله شما به هر علتی کنترل خود را از دست داد و دچار خشم ناگهانی شد، هرگونه بحث و جدلی را متوقف کنید و به او توضیح دهید که به محض بازگشت آرامش گفت و گویی دوستانه خواهید داشت.

غرغرهای کودکانه را نادیده بگیرید و با بها دادن الکی به آنها خود را گرفتار یک چرخه معیوب تمام نشدنی نکنید. تنها زمانی به کودک پاسخ دهید که با لحنی معمولی و عادی درخواست خود را مطرح کرده باشد. تمرکز بر غرهای کودک باعث می‌شود که نتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید و یا به ناچار درخواستی که صلاح نمی‌دانید را قبول کنید.

کودک دیگر به سنی رسیده است که با ساز و کار دروغ‌گویی و فریب کاری آشنا شود. در واقع چه بخواهید و چه نه ممکن است با چنین رویکردهایی مواجه شوید. گفتنی است که والدین باید در برخورد با دروغ و تقلب با آرامش حداکثری عمل کنند و بدانند که این دسته از رفتارها برای این سن و سال طبیعی هستند.

فرزندتان را شرمنده نکنید و به موشکافی این موضوع نپردازید که آیا به راستی کاری انجام داده یا خیر. برای مثال اگر او یک لیوان شیر را روی میز ریخته و منکر این مسئله است، از این متد برای صحبت استفاده کنید: نمی‌توان میز را به این صورت تحمل کرد و پاک کردن شیر نیز دشوار است" سپس از او بخواهید که در تمیز کردن میز به شما کمک کند. این واکنش باعث می‌شود که احتمال دروغ گویی در آینده کاهش یابد و ترس از گفتن حقیقت نیز از میان برود.

در موقعیت‌های مناسب به کودک یادآوری کنید که باید خود را به جای طرف مقابل هم قرار دهد. به عنوان نمونه از او بپرسید: "آیا تو هم دوست داری کسی دیگر با تو چنین کاری بکند؟" این دسته از سوالات ضمن آموزش تاثیر مستقیم تصمیمات شخصی بر زندگی فرد و اطرافیان، کودک خردسال را وادار به تفکر مجدد می کنند.

از محدودیت‌ها تنها برای تاکید بر مهارت کنترل بر خود استفاده کنید و توجه داشته باشید که تکرار بیش از حد هر چیزی و سخت گیری‌های مکرر نتایج عکس به دنبال خواهد داشت. برای مثال پیش از اجرای تکنیک گوشه نشانی، 2 الی 3 فرصت در اختیار فرزند خود قرار دهید و سریعا به سراغ روش های تنبیهی نروید.

اجازه دهید که کودک به طور طبیعی مهارت‌های خود در جهت حل مسائل را تقویت کند و تا زمانی که خطری وی را تهدید نکرده در این موضوع دخالت نکنید. اکثرا دیده می‌شود والدینی که تمایل به کنترل تمامی جنبه های زندگی فرزندان خود دارند، بزرگسالانی موفق را تحویل جامعه نمی دهند.

اگر می‌خواهید کودک را برای یک رفتاری یا عمل صحیح مورد تمجید و تحسین قرار دهید، نیازی نیست او را یک هفته منتظر بگذارید! همانطور که توضیح داده شد، سیستم‌های پاداش دهی بلند مدت تاثیر چندانی روی کودکان خردسال کم طاقت ندارند و بهتر است والدین از جایزه‌های سریع و در دسترس استفاده کنند. همچنین به منظور حفظ انگیزه در کودکان برای انجام امور مختلف، پدر و مادر باید تمجید کلامی را برای حداقل چندین مرتبه طی هفته تکرار کرده و بر آن تاکید داشته باشند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • جراحی تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی
  • خارج کردن تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲/۵ ساله
  • تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی خارج شد
  • تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک بندرعباسی خارج شد
  • بیرون کشیدن پسر بچه ۱۲ساله از میان آرواره های سگ بدون صاحب در کرج ! | تصاویر
  • والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
  • شیوع بیماری ناشناخته در بدخشان
  • یادواره خانگی شهید جابر صمدی در چهار برج
  • میان وعده هایی سالم برای کودکان
  • نوشیدنی‌های مفید برای میان وعده کودکان