آیتالله فاطمینیا به ملکوت اعلی پیوست
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۱۰۱۷۳
آیتالله فاطمینیا، استاد اخلاق، ساعاتی پیش پس از گذراندن یک دوره بیمار به ملکوت اعلی پیوست. زمان و مکان مراسم تشییع متعاقباً اعلام میشود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، آیتالله فاطمینیا، استاد اخلاق و از خطبای نامآشنا، ساعاتی پیش به ملکوت اعلی پیوست. خبر درگذشت این عالم ربانی از طریق صفحه اینستاگرام ایشان اعلام و تأکید شده است که زمان و مکان مراسم تشییع این استاد اخلاق متعاقباً اعلام خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استاد سیدعبدالله فاطمینیا، از اساتید برجسته عرفان نظری بود که محضر بزرگانی همچون علامه طباطبایی، آیتالله بهجت، آیت الله بهاءالدینی، آیتالله محمدتقی آملی و… را درک کرده بود.
مرحوم فاطمینیا خطیب، استاد اخلاق، مورخ اسلامی و کتابشناسی بود که در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر عربی تحقیقاتی انجام داده بود. شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره و دوره سه جلدی «کتاب نکتهها از گفتهها» از جمله تألیفات ایشان بود.
فیلم| دستورالعمل سری استاد فاطمینیا برای شب قدرپیگیری وزیر بهداشت از وضعیت جسمی آیتالله فاطمینیاانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: آیت الله فاطمی نیا آیت الله فاطمی نیا استاد اخلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۱۰۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوم تار ؛ عرفان طهماسبی
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 کیفیت 284
ماهم رفت پشت ابرا دلدارم رفته تنها
کوروم کرده اشک و آهم تاریک و بی سرپناهم
مثل شو تار سیاهم تش زد عشق به جونم دوروم از نامهربونم
برگم تو دست سرد باد ویرونم کرد خونش آباد
ای داد از عشق ای داد بی داد ز وقتی که رفتی شکسته بالم
به بارون غم خیس خوردذه خیالم ز وقتی که رفتی شکسته دل شو
که سقف ستاره نمیدونه حالم گله میکنم شو به ماه و ستاره
چرا قصه غم تمومی نداره ته قصه درده شب قصه سرده
نصیب مو از تو همین شوم تاره
داره میپره بوی پیرهن تو وای از دل سرگردون
برگرد و بگو خوابه رفتن تو رویامو بهم برگردون
دل بازیگوشم یه آن سر به رات شد کجایی تو دردت به جونم
همه عقل و هوشم اسیر هوات شد کجایی تو ابرو کمونم