فساد یا شکوفائی / نقش انگیزش درونی در پرورش شخصیت کودک
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۱۱۴۸۷
علیرضا میرزایی
شکوفایی، را می توان رشد همه جانبه و نوعی زنده شدن دانست. پس اجازه دهید ابتدا درباره متضاد آن یعنی، فساد صحبت کنیم.
می دانید فساد یعنی چه؟ فساد حالتی است که در یک سیستم یا موجود زنده (سیستم پیچیده) پدید میآید و به موجب آن، حیات آن رفته رفته کمرنگ گشته تا نهایتا مضمحل شده و توسط نظام هستی تجزیه و بازیافت میگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید بگویید حیات چیست و کمرنگ شدنش به چه معناست؟ واکاوی حقیقت حیات دشوار است اما میتوان در مورد اصلی ترین نشانههای آن صحبت کرد: هماهنگی و هم افزایی بخشهای مختلف یک سیستم با یکدیگر از سویی و از سوی دگر با بستر بزرگتری که در آن زیست میکند. این هماهنگی و سازواری درونی و بیرونی موجب می شود ارتباط، ایفای نقش و علاقه اجزا نسبت به هم و با هستی، روز به روز بیشتر شده و انواع محموله های مادی و فرامادی تبادل شده و رشد و شکوفایی استمرار یابد.
پرتقالی در حال کپک زدن، گُلی در حال پژمردن، جسمی در حال بیمار شدن، محله ای در حال بی روح شدن، خانواده ای در مسیر سرد شدن و اقتصادی که ارزشآفرینی نمیکند، مثالهایی از بروز فساد است.
در این یادداشت حیات یک جمع انسانی را مرور کرده و زندگی را به تصویر میکشیم تا حالت یک اجتماع به مثابه سیستم زنده که بصورت فزاینده رشد و شکوفایی همه اعضا و نسلهای انسانی در آن محقق می شود را بیشتر حس کنیم. از نقطه نظر فردی به مساله نگاه کرده و نهایتا جمع بندی اجتماعی خواهیم کرد.
انرژی درون
آیا میتوانید مرده را زنده کنید؟ قطعا جواب شما منفی است. زنده بودن آنقدر از درون موجودات می جوشد که به راحتی نمیتوان به سرچشمه اش دست یافت. اما همین دانایی، کلیدی طلایی است: حیات از درون میجوشد.
ما میتوانیم این جوشش را همراهی و آن را تقویت کنیم یا با آن مقابله کنیم.
حیات از درون میجوشد. انگیزه ها هر قدر درونیتر باشد پایدارتر و تاثیرگذارتر است.
نشانه درون جوشنده، انگیزه های درونی و عمیق است. انگیزه ها هر قدر درونیتر باشد پایدارتر و تاثیرگذارتر است.
انگیزه ها اگر درونی نباشد و وابسته به زمان و مکان و شرایط باشد، با گردش روزگار و دگرگونی زمان و مکان کمرنگ و نابود میشود و به جای اینکه در محیط و دیگران تاثیر بگذارد، خود مغلوب میشود.
ترس از دیگران، شوق به جایزه، نمره و مدرک، شهرت و اعتبار اجتماعی، مثالهایی از انگیزه های بیرونی هستند. حرکت بر اساس انگیزه های بیرونی، انسان را وابسته به دیگران می کند و ناآرامی را در انسان نهادینه می کند.
علاقه به زیبایی و نظم، انزجار از دروغ، عشق راستین، ترس از رنج ابدی، شوق لذت جاودان، تجربه هیجان و کسب آرامش درون، لذت موفقیت و شوق پیشرفت، مثالهایی از انگیزه های درونی هستند.
وقتی اعضای یک جامعه مبتلا به انگیزهخواهی بیرونی شوند صبر و استقامت و تابآوری را کنار خواهند گذاشت. مساله های خود و اطرافیانشان را حل نخواهند کرد. کاری نمی آفرینند چون جایزه ها تنها برای کارهای موجود وضع شده اند. تحول و تغییر را دنبال نکرده و همرنگ جماعت شدن را ترجیح میدهند. افسرده میشوند و حرف را تمام کنم: لذت پایدار نمی برند، خود را فراموش کرده و هیچگاه رستگار نمی شوند.
حرکت بر اساس انگیزه های بیرونی، انسان را وابسته به دیگران می کند.
پس مساله جدی است و اتفاقا ما هم در جامعه بطور جدی آن را دنبال میکنیم. به این صورت که بطور جدی و از قبل از تولد مشغول شکل دهی به انگیزه های بیرونی و سرکوب انگیزه ها و جوشش های درونی هستیم.
رویدادهای اصلی شکلگیری شخصیت
خط اول: مادر همه محبت خود را بدون چشمداشت نثار کودک میکند. کودک محبت بی چشمداشت را از آغاز تپش قلبش، درمییابد. اینگونه کام انسان با جوشش درون باز میشود و الفبای حیات را می آموزد:
محبت و مهر موجود است بدون اینکه چیزی داشته باشم و در قبال آن چیزی بدهم و بدون اینکه چیزی باشم و پیش از آنکه حتی مادرم را بشناسم.
مادر همه محبت خود را بدون چشمداشت نثار کودک میکند. این خط اولی است که بر لوح وجود انسان نگاشته می شود
این خط اولی است که بر لوح وجود انسان نگاشته می شود و به موجب آن است که پایه جهانبینی و آرامش درونش فراهم شده و مقدمه ضروری خواستن و اراده کردن و تجربه کردن مهیا میگردد و این همان مغز انگیزش درونی و پایه رشدهای بعدی اوست.
خدا نکند این خط اول مخدوش شود و خدا کند گرگ های بیابان هم از این خط اول محروم نشوند. خدا نبخشد آن که مادری کردن را بی قدر و منزلت کند و یا از سکه بیندازد و یا موانع مستقیم و غیرمستقیم بر سر راهش قرار دهد.
تجربه زیستن: خط اول که نگاشته شد و پایه اول که فراهم شد نوبت به زیستن میرسد. کاری که باید تا آخر عمر انجام دهد و اگر زندگی کردن را از همان ابتدا تجربه نکند تا آخر با پای لنگان میرود.
تجربه زیستن چیست؟ تجربه زیستن عبارت است از اقدامی برآمده از عمق درون و مستند به انگیزه های درونی.
تجربه زیستن عبارت است از اقدامی برآمده از عمق درون و مستند به انگیزه های درونی.
اقدام مستند به انگیزه های درونی، پایه رشدهای بعدی خواهد بود. اما کودک چگونه این زیستن را تجربه می کند؟ پاسخ یک کلمه است: بازی. همان چیزی که گاهی از کودکی کردن از آن یاد میکنیم. او خود به خود به سوی بازی و کودکی کردن کشیده میشود. بازی ها جلوه هجوم هستی به وجود یادگیرنده کودک است. از سویی نباید مانع اقدام برآمده از تمایلاتش شویم و از سوی دیگر باید بستر و محیطی غنی و طبیعی را برایش فراهم کنیم تا حجم عظیمی از تجربه ها و اقدامات دلخواهش را انجام دهد. اگر گاهی مجبور باشیم، سعی می کنیم دلخواهش را جهت دهیم و با طرح یا قرار دادنش در موقعیت جدید او را در معرض دلخواه متفاوت و کنترل شده ای قرار دهیم. خانه، محله و طبیعت را به مثابه بستر و میدان زیست کودک، مهیا و او را در آن رها میکنیم تا اقدام برآمده از انگیزه درونی را به کرات تجربه کند. تلاش میکنیم ملاحظات خود را نه در امر و نهی به کودک بلکه در تنظیم بسترها بکار گیریم تا بلکه میدانی غنی برای زیست کودک فراهم کنیم.
بازی ها جلوه هجوم هستی به وجود یادگیرنده کودک است.
و اینگونه است که اتفاقات سازنده دیگری هم روی میدهد: مشاهده، کنجکاوی، برانگیخته شدن، اقدام کردن، بازخورد گرفتن، نتیجه گرفتن، موفق شدن، شکست خوردن، زمین خوردن، بلند شدن و چشیدن هستی و قوانینش.
باید بستر و محیطی غنی و طبیعی را برایش فراهم کنیم تا حجم عظیمی از تجربه ها و اقدامات دلخواهش را انجام دهد.
اما مهمترین دستاورد او از کودکی های فراوان و اقدامات مستند به انگیزه های درونی، شکلگیری اراده پایه بر مبنای حسن ظن او به هستی است. مهمترین قانون هستی را درمییابد: اینکه میتوانم بروز کنم و میتوانم اقدام کنم.
کنترل و تسلط بر اسب تیزپا
خط اول و تجربه زیستن کودک ما را صاحب قدرت کرده و موتوری قوی برای رشد به او اعطا کرده است. با کمی تاخیر استعداد کنترل و یادگیری خودکنترلی سر برمیآورد و تمرین آغاز میشود.
تجربه باهم زیستن
افراد زیادی از کودکی در کنار او هستند ـ یعنی قرار بوده باشند! ـ خواهرها، برادرها، دوستان و بچه محلها و او در تلاطم نسبتسنجی و تنظیم رابطه خود با دیگران و در کشاکش شکلگیری همکاری ها و رقابت ها قرار است هوش اجتماعیاش شکل بگیرد. اگر چنین فضایی برای کودکتان مهیا نشد نگران نباشید! مدرسه میتواند با طراحی برنامه های آموزشی خود بخش بسیار کوچکی از نقیصه پیش آمده را جبران کند و یا دانشگاه میتواند با برگزاری دوره های آموزشی مهارت های کنار آمدن با این نقیصه را به فرزندان شما یاد دهد!
رشد در فضای خانوادگی نه تنها کودک را با مخاطرات ارتباط و فرصتها و تهدیدهای دوستی و دشمنی آشنا میکند بلکه او را از رهگذر تنظیم این رابطه ها در مسیر کنترل خود قرار می دهد.
رشد در فضای پرتعامل خانوادگی نه تنها کودک را با مخاطرات ارتباط و فرصتها و تهدیدهای دوستی و دشمنی آشنا میکند بلکه از این مهمتر او را از رهگذر تنظیم این رابطه ها در مسیر کنترل خود قرار می دهد.
تمرین تسلط، به کمک دیگران
کودک که در ضمیرش به مهر و محبت بی دریغ هستی ایمان آورد(خط اول) و از امکان بروز قصدهای درونی اش مطمئن شد و به لطف رهایی و با کمی تاخیر، از مخاطرات اقدامات بی قید و بند و به سبب فضای پرتعامل از چالشهای تنظیم روابط، آگاهی نسبی پیدا کرد(تجربه زیستن و تجربه باهم زیستن)، حالا به نیکویی پذیرای یاری دیگران برای کنترل و هدایت این اسب تیزپا یا این موشک پرسرعت، خواهد بود.
پس، از قرارگیری در انضباطهای گروهی و فرمانبری از فرمانروای مهربان استقبال کرده و به کمک اینها، اقتدار و زیبایی تسلط بر خود را تجربه میکند. دستاورد ضمنی و فرعی نیز میتواند پیدا کردن عادتهای اخلاقی و آداب معاشرت باشد. این زمان مقارن با سالهای قبل از بلوغ است.
تمرین استقلال در هدایت و کنترل
نوجوان ما بالغ شده است و باید خود برای رشد و زیست رشدآفرین خود قیام کند. آنچه باید، به او اعطا شده است:
- اسب تیزرو، موتور رشد، موشک پرسرعت
- قدرت کنترل و هدایت به ضمیمه آداب کنترل و هدایت
در ادامه باید مسؤولیت این رشد را بپذیرد. پیوسته از او نظر میخواهیم که بداند مسؤول و مورد سؤال است. او را از فرمانبری خود خلع و به فرمانروای والاتر می سپاریم. البته به فرمان فرمانروای والاتر ممکن است از ما نیز فرمان برد. لذت معنوی اش جوانه زده است و باید آن را با عبادت آبیاری کند تا علاوه بر بهره مندی از مزایای هدایت و کنترل خود، از لذت مستقیم فرمانبری از حق نیز بهره مند شود و استخوان های عزم و ارادهاش با شیر خضوع و خشوع محکم شود.
در بخش بعدی این یادداشت در مورد محیط و مکانیزمهای رشد و گره کور مشترک در نظام اقتصادی و نظام تربیتی صحبت کرده و به 2 سرطان وخیم اشاره خواهیم کرد.
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.
منبع: فارس
کلیدواژه: شکوفائی پرورش شخصیت رشد کودک زیست کودک تعاملات اجتماعی نقش بازی در رشد کودک فلسفه تعلیم و تربیت تربیت فرزند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۱۱۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هالند به جای پادشاه بربرها در بازی کلش آف کلنز!
به گزارش "ورزش سه"، ارلینگ هالند، فوق ستاره منچستر سیتی در حال تبدیل شدن به یک شخصیت بازی ویدیویی در کلش آف کلنز است. این اولین بار است که یک شخص واقعی به بازی اضافه می شود و هالند در طی یک رویداد فصلی با موضوع فوتبال و به مدت یک ماه، به شخصیت پادشاه بربر تبدیل می شود. حالا مشخص می شود که منظور هالند از انتشار استوری شب گذشته و با سیبل زرد رنگ بربرها چه بوده است.
ماشین گل نروژی، 23 ساله، با این بازی موبایل نمادین شریک شده است، جایی که قرار است به اولین شخصیت قابل بازی آن تبدیل شود. هالند به «پادشاه بربر» معروف تبدیل میشود که در یک رویداد بازی فصلی با مضمون فوتبال جاودانه میشود.
گیمرهای بازی محبوب کلش آف کلنز میتوانند مهاجم نروژی را جذب کنند یا به دهکدهاش حمله کنند و آن را خراب کنند. اگر شما هم طرفدار منچستر یونایتد یا آرسنال باشید، این بهترین فرصت برای انتقام گرفتن از هالند است!
هالند بیش از 10 سال است که کلش آف کلنز بازی می کند و با شرکت سوپرسل، سازنده بازی فنلاندی که پشت این بازی محبوب موبایل قرار دارد، تماس گرفته است تا با هم همکاری کنند. سوپرسل نیز از فرصت استفاده کرد.
هالند در فصل گذشته رکورد گلزنی یک بازیکن در یک فصل از رقابت های لیگ برتر را در اولین فصل حضور خود در انگلیس شکست و در ادامه نیز با سیتی یک سه گانه تاریخی را ثبت کرد. حالا او با تبدیل شدن به اولین شخص واقعی که در کلش اف کلنز ظاهر می شود، دوباره تاریخ ساز شده است.
مهاجمی که در این دوره 32 گل به ثمر رسانده است، از طرفداران قدیمی این بازی است که بیش از دو میلیارد بار دانلود شده است. او حتی یک دهکده قابل توجه درون بازی ساخته است که منجر به این همکاری شد.
استوارت مک گیو، مدیر کل کلش آف کلنز می گوید: وقتی شنیدیم ارلینگ هالند از طرفداران بازی ما است و می خواهد با ما شریک شود، واقعاً یک سناریوی رویایی بود. هالند حدود 10 ساله بود که برای اولین بار کلش آف کلنز را کشف کرد و دهکده ای درون بازی در دنیای فانتزی ساخته است.
هالند میگوید: من مدتهاست که از طرفداران بزرگ این بازی هستم و همه چیز را در مورد آن میدانم، بنابراین ظاهر شدن به عنوان یک شخصیت درون بازی واقعاً جالب است.
فصل ویژه هالند از فردا آغاز میشود و تا 31 می ادامه خواهد داشت، و اگر هالند را در میدان نبرد شکست دهید، جوایز اضافی و جایگاهی در جدول امتیازات دریافت خواهید کرد.
در ویدیویی که شرکت سوپرسل منتشر کرده است، یک ارتش از سپاه بربرها پس از شکست در حمله به یک دهکده، ناگهان تکه روزنامه ای با تصویر هالند را پیدا می کنند که با تیتر بزرگ به او لقب بزرگترین مهاجم دنیا داده شده است.
تعدادی از شخصیت های بازی کلش آف کلنز از جمله بربر، آرچر، گابلین، والبریکر و ویزارد یا جادوگر به سراغ هالند رفته و با استفاده از قدرت جادویی ویزارد، او را از دنیای واقعی وارد دنیای فانتزی کلش آف کلنز می کنند.
در ادامه نیز هالند با روپایی زدن و شوت کردن بمبی که در دست شخصیت والبریکر است، به همراه ارتشش به سمت دهکده دشمن هجوم می برد.