مشکلات اجاره بهای بیضابطه؛ از ناامنی روانی تا افزایش اختلافات خانوادگی
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۱۳۲۹۰
یک جامعه شناس به خبرآنلاین گفت: «اگر ما دائم محل زندگی خودمان را تغییر دهیم پدیدهای بهنام مهاجر یا غریبگی ایجاد میشود، این غریبگی کمتر پایبند به اصول همسایگی است و زمینه افزایش جرم را فراهم میکند.»
یک روزهایی بود که آدمها وقتی طول کوچه را سپری میکردند مجبور بودند بارها سلام احوالپرسی کنند، تقریباً اهالی کوچه و محله یکدیگر را میشناختند، حتی میدانستند آخر ماه قرار است مثلاً پسر مریم خانم مراسم ازدواج بگیرد، یا نوه حاج آقا مرتضی هفته آینده متولد شود، چراکه آشنایی از غریبگی بیشتر بود، دلیل چنین وضعیتی هم مشخص است، سال به سال که میگذشت ساکنان کوچه تغییر نمیکردند، آدمها گاهی در همان خانهای فوت میشدند که به دنیا آمده بودند، اصلاً شماره پلاک خانهها معنی نداشت، اسم آدمها نشانی خانه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اینباره «مصطفی آب روشن»، جامعه شناس، به خبرآنلاین میگوید: «بین احساس تعلق خاطر یک فرد نسبت به محیط زندگی و امنیت در جامعه رابطهی معناداری وجود دارد، بهعبارتی زمان سکونت در محل بهطور معناداری در افزایش و کاهش احساس ناامنی موثر است، هر چقدر زمان سکونت یک خانواده در یک محل بیشتر باشد بهطور قطع احساس تعلق خاطر نسبت به آن محل بیشتر شده و بدیهی است که امنیت بیشتر احساس میشود.»
هجوم و توالی اجاره نشینی در نظم مدرنبا این وجود آهسته آهسته این قبیل از محلهها کم شدند و رفت و آمد ساکنان کوچه و خانهها بیشتر شد، شاید بخشی از آن بهدلیل امکان تغییر طبقه اجتماعی باشد که حاصل زندگی مدرن است، دراینباره «سعید معدنی»، جامعه شناس به خبرآنلاین میگوید: «در جامعه مدرن همه چیز درحال تغییر است، لذا زندگی هم تغییر میکند؛ بنابراین انسانها براساس توانایی مالی که دارند مکان زیست خودشان را عوض میکنند. اصطلاحی در جامعه شناسی شهری وجود دارد بهنام هجوم و توالی، یعنی ممکن است کسی به شهر بزرگ مهاجرت کند و بعد با بهتر شدن شرایط مالی از منطقه ضعیف به منطقه متوسط و بالاتر تغییر محل زندگی دهد، این اصل در جامعه امروز پذیرفته شده است.»
خانه به دوشی با اقتصاد بر باد رفتهاز طرفی وقتی شرایط اقتصادی به سامان نباشد جابهجایی ساکنان کوچه و محله هم بیشتر میشود، مستاجرها به دلیل افزایش قیمتها نه میتوانند صاحب خانه شوند و نه میتوانند هزینه اجاره خانه که هر سال دارد بیشتر میشود را تامین کنند، وضعیتی که امروز برای جامعه ایرانی پیش آمده همین است، تورم سر به فلک گذاشته و کاهش قدرت خرید سبب شده آدمها بیشتر از یکی دو سال نتوانند در یک خانه ساکن شوند و سر سال که نشده باید به دنبال خانهای دیگر متناسب با توانایی اقتصادی خود در محلهای دیگر باشند.
«معدنی» با اشاره بههمین مسئله بیان میکند: «همه مشکلات از جایی شروع میشود که انسانها مجبور هستند محل زندگی خود را تغییر دهند، در حقیقت فرد بهدلیل عدم توانایی اقتصادی مجبور میشود از یک محله به محله دیگر تغییر مکان دهد، این روش از تغییر محله سبب سرخوردگی اجتماعی میشود، اگر ما دائم محل زندگی خودمان را تغییر دهیم پدیدهای بهنام مهاجر یا غریبگی ایجاد میشود، این غریبگی کمتر پایبند به اصول همسایگی است و زمینه افزایش جرم را فراهم میکند.»
«آب روشن» هم با اشاره بههمین مسئله بیان میکند: «در سالهای اخیر بهدلیل مشکلات اقتصادی و تورم افسار گسیخته شاهد این واقعیت تلخ هستیم که نه تنها خانوادهها قادر به خریدن خانه نیستند بلکه توان تمدید خانهی استیجاری را نیز ندارند، بر این اساس مشاهده میکنیم که مستاجران دائماً محل سکونت خود را به سمت مناطق جنوبی شهر تغیر میدهند که همین افزایش جابهجایی سالانه بهطور بالقوه میتواند امنیت مناطق شهری را به مخاطره بیاندازد.»
اسبابکشی دائمی و کوچ امنیت از محلههمانطورکه گفته شد به دلیل وضعیت بد اقتصادی جابهجایی افراد از محله به محلهی دیگر بیشتر شده است، این جابهجاییهای دائمی مانع میشود آدمهای محله یکدیگر را بشناسند و ممکن است با رشد غریبگی در محل زمینههای نا امنی و انواع آسیبها فراهم شود.
«آب روشن» دراینباره میگوید: «یکی از عواملی که کمک به افزایش نا امنی در شهرها میکند احساس گمنامی است، یعنی حضور گذری افراد در یک محیط جغرافیایی مشخص به نا امنی در آن محیط اجتماعی دامن میزند، زیرا انسجام اجتماعی بهعلت روابط زود گذر به شدت پایین است، برهمین اساس مشاهده میکنیم که امنیت در محیطهای روستایی بیشتر از شهرها احساس میشود زیرا ماندگاری و احساس تعلق خاطر باعث نظارت عمومی شده است.»
آسیبهای فردی جابهجایی دائمی مستاجراناما در این اسبابکشیِ دائمی فقط محله و امنیتِ آن نیست که آسیب میبیند، بلکه فرد و سلامت روانی او هم با آسیبهای جدی مواجه میشود، نگرانی از جابهجاییهای هرساله سبب میشود اعضای خانواده نتوانند برنامهریزی بلند مدت داشته باشند و این عدم برنامهریزی ممکن است ناکامیهای زندگی آنها را بیشتر کند تا استرس جزو جدا نشدنی زندگیشان شود.
«معدنی» دراینباره میگوید: «متاسفانه در جامعه مدرن تا حدودی هم محلی بودن از بین رفته است، اگر همسایگی از بین برود شخصیت افراد تحت تاثیر قرار میگیرد چراکه بخشی از شخصیت فرد در گروه همسالان شکل میگیرد و همسایه یکی از این گروهها است. نسل امروز که نمیتواند صاحب خانه شود و دائم مستاجر است بخشی از سرنوشت خودش دست خودش نیست، بلکه دست صاحب خانه است، جابهجایی دائمی برنامههای زندگی فرد را با بیثباتی مواجه میکند، امکان برنامه ریزی برایش ممکن نیست، همه اینها ذهن فرد را اذیت میکند و اجازه نمیدهد آرامش داشته باشد.»
همچنین «آب روشن» معتقد است این اسبابکشی دائمی زمین رشد خشونت در افراد را فراهم میکند: «متاسفانه فقدان امنیت سکونت در یک محل مناسب به استرس و اضطراب در بین طبقات متوسط و پایین جامعه دامن میزند، بهطوریکه در سالهای اخیر این نوع از ناکامیها به یکی از عوامل افزایش معضلات فردی و اجتماعی تبدیل شده است، در واقع یکی از علل افزایش خشونت در جامعه را میتوان به ناکامی افراد در دستیابی به اهداف خود در ابعاد مختلف زندگی دانست.»
اسبابکشی دائمی و آسیبی که به فرزندان میرسدهمچنین اسبابکشیهای دائمی میتواند سبب افزایش اختلافات خانوادگی از جمله آسیب دیدن رابطه فرزند با والدین شود. «معدنی» دراینباره میگوید: «این وضعیت سبب سرخوردگی فرزندان میشود و تا حدودی اقتدار مادر و پدر در نزد فرزندان از بین میرود، یکی از درگیریهای جوانان این است که نوجوانی خودشان را در محلهای دیگر سپری میکنند و آنجا دوستانی دارند اما به دلایل مختلف از جمله دلایل مالی خانواده آن محله را ترک میکند.
در برخی از این موارد بچهها مجدد به همان محله اول برمیگردند، در واقع نوعی گسست میان خانه و محل تفریح فرزندان ایجاد میشود، بنابراین تا حدودی کنترل خانواده نسبت به فرزندان از بین میرود.
از طرفی فرزندان احساس میکنند والدینشان توانمند نیستند که زندگی با ثباتی داشته باشند، در این وضعیت بسیاری از ابزارهای تربیتی از دست والدین خارج میشود.»
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: دراین باره جابه جایی اسباب کشی محل زندگی آب روشن آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۱۳۲۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد
به گزارش خبرآنلاین،دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایهها را از خانههایشان بیرون کشید.
بهدنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر میآید. بلافاصله آنها با آتشنشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایهها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد میزد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید میسوزانم.»
لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتشنشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد میزد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید میسوزانم.از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمیرسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد.
با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد. با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبهرو شدند که در حال سوختن بود. خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و میخواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتشنشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.
یکی از همسایهها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش میخواست او قرصهایش را بخورد اما وی امتناع میکرد.
اعتراف به قتل
پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام میگفت تو دیوانهای و باید قرصهایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی میشنیدم که از من میخواست از مادرم انتقام بگیرم. وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم. با دیدن شعلههای آتش تازه متوجه شدم که چهکار کردهام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمیتوانستم بدون مادرم زندگی کنم.
در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور میکرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903295