خداوند جان و خرد!
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۱۶۸۰۸
اما نهایت بیمهری است که تصور کنیم، شاهنامهی فردوسی، تنها خیر و برکتش در این سرزمین، زنده نگاه داشتن زبان شیرین مادری است.
اگر در شاهنامه گشتی زده باشیم، علاوه بر پاسداشت زبان فارسی، موجی از خرد، امید، مهرورزی، وطندوستی، دینباوری و هزار مفهوم عمیق انسانی دیگر را در داستانهای حکیم سخن به چشم خواهیم دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهطور مثال، در کتاب فارسی کلاس ششم، داستان هفتخان رستم آمده؛ داستانی نمادین که فردوسی ما را با مفاهیمی چون نبرد با نیروهای اهریمنی، مقاومت در برابر بی مهری طبیعت (خان دوم)، ایستادگی در برابر فریب و نیرنگ (خان سوم و چهارم)، و پس از پشتسر گذاشتن آن هفت مرحله، فردوسی ما را با مفهومی چون بندگی و فروتنی در برابر پروردگار آشنا میکند؛ آنجایی که رستم، سر به آسمان میکند و میگوید:
ز هر بد تویی بندگان را پناه
تو دادی مرا گُردی و دستگاه
در کتاب بیرمق فارسی کلاس هفتم، البته تنها چند بیت از فردوسی ذکر شده، اما همان چند بیت هم، میتواند برای ما راهگشا باشد؛ آنجا که فردوسی، رستگاری آدمی را در پیروی از منش و رفتار محمد مصطفیص و دیگر خوبان عالم میداند:
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
حیف که کتاب سال هشتم، البته بیفردوسی است! اما بر پیشانی کتاب سال نهم، این شاهبیت نقش بسته است:
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
رد اندیشه و خرد، البته در جایجای شاهنامهی فردوسی، هویدا است. انگار او بر این باور است که همهی فضایل انسانی، دانههای تسبیح انسانیت است و نخ این تسبیح، همانا خرد و دانایی است. پس از بیان داستان با شکوه «گُردآفرید»، پهلوان شیرزن حماسهی ملی ایران، شاید بهترین شاهد بر این مدعا، داستان ضحاک ماردوش است که در کتاب فارسی سال یازدهم، نقل شده.
آنجا که بر اثر بوسههای شیطان بر شانههای ضحاک، دو مار میروید و ضحاک که نماد خوی شیطانی و زشتی و پلیدی است، برای رهایی، به سخنان ابلیس گوش میدهد؛ ابلیسی که خود را در ردای پزشکی در آورده و برای آرامشدن مارها، به ضحاک میگوید:
خورش ساز و آرامشان ده به خورد
نباید جز این چارهای نیز کرد
بهجز مغز مردم مدهشان خورش
مگر خود بمیرند از این پرورش
ضحاک هم چنین میکند و در حرکتی نمادین، هر شب، دو تن از خوشفکرترین جوانان مُلک پادشاهیاش را به دیوانش میآورند و جانشان را میگیرند و از مغزشان، غذای مارها را فراهم کنند تا پادشاه، اندکی آرام گیرد.
از نگاه فردوسی، هدف سپاه ابلیس، تنها خرد و دانایی است؛ آن هم اندیشهی جوانان خوشفکر و خلاق و تنها راه علاج و رهایی از شر ظلم، دوباره سپاه دانایی! در پایان مسیر داستانهای نمادین و حماسی کتابهای درسی، در سال دوازدهم، «سیاوش»، پیش رویمان است؛ شخصیتی اساطیری که دوباره مرامش، بر پایهی خردورزی و پاکدامنی بنا شده است.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: نوجوان همشهری دوچرخه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۱۶۸۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمدعلی علومی درگذشت + سوابق
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، محمدعلی علومی رماننویس، پژوهشگر، اسطورهشناس و طنزنویس روز گذشته یکشنبه ۱۶ اردیبهشت در بم شهر زادگاهش دار فانی را وداع گفت.
بیشتر بخوانید: مرتضی شفیعی درگذشت + سوابقاز آثار او میتوان به رمانهای معروف سوگ مغان، آذرستان، ظلمات و... اشاره کرد.
علومی متولد ۱۳۴۰ بود و فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.رمان «آذرستان» او در سال ۷۷ کتاب برگزیدهٔ سال از سوی وزارت ارشاد وقت و رمان طنز «شاهنشاه در کوچه دلگشا» برندهٔ سی سال رمان طنز ایران شد.
از محمدعلی علومی آثار پژوهشی متعددی در حوزههای مختلف ادبیات باقی مانده است.
این نویسنده مطرح، چندین سال بخش آموزش داستاننویسی در مجله جوانان را برعهده داشت. در همان سالها شاگرد سید ابوالقاسم انجوی شیرازی (مشهور به پدر فرهنگ مردم) بود و آخرین مصاحبه مطبوعاتی با او مندرج در ادبستان را انجام داد.
علومی با لهجه شیرین بمی صحبت میکرد و مدتها در تهران با دوست و همشهری هنرمندش ایرج بسطامی (خواننده اهل بم) همخانه بود.
داستان کوتاه «بمانی» اثر اوست که در آخرین شماره ماهنامه «فرجاد» در اواخر دهه ۶۰ یا اوایل ۷۰ چاپ شد. رمان «آذرستان» وی در سال ۷۷ کتاب برگزیده سال از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت و رمان طنز «شاهنشاه در کوچه دلگشا» برنده ۳۰ سال رمان طنز ایران شد.
استاد علومی در زمینه پژوهشهای مربوط به طنز بنا به توصیه استاد عمران صلاحی آثار بیشماری را از جمله طنز در آمریکا (جلد اول)، طنز در مثنوی مولانا جلالالدین، انواع طنز در گلستان سعدی، طنز و شیوههای داستانی در بوستان، طنز در دوره پهلوی با نقد و بررسی آثار طنزنویسان آن زمان، طنز ایران از مشروطه به بعد (جلد اول) و بررسی انواع طنز در خارستان اثر حکیم قاسمی کرمانی را منتشر کرده است.
رمانهای طنز علومی شامل «شاهنشاه در کوچه دلگشا، من نوکر صدامم، وقایعنگاری بن لادن و جناب آقای دیو بوده است.
علومی همچنین در زمینه ادبیات کودک و نوجوان کتاب گذر از کوه کبود را منتشر کرده است و در تحلیل قصههای ایرانی نیز میتوان به کتاب اساطیر افسون وش او اشاره کرد.
این نویسنده بمی همچنین رمانهای «سوگ مغان»، «آذرستان»، «ظلمات»، «اندوهگرد»، «پریباد»، «داستانهای غریب مردمان عادی»، «هزار و یک شب نو»، «خانه کوچک» و «عطای پهلوان» را در پرونده کاری خود دارد.
قصه اساطیر از جمله آخرین آثار این نویسنده مطرح ایران بود، همچنین کتابی دیگر در حال انتشار داشت که هنوز اطلاعاتی درباره نام و محتوای آن منتشر نشده است.
در وصف کارکردها و ویژگی های آثار استاد علومی آمده که با نگاهی تازه به مسائل مختلف، همواره توانسته توجه عمومی را به خود جلب کند و با انتقاد و پیشنهاد سازنده، به ساختار و شکل دهی بهتر جامعه ایران کمک کند.
این نویسنده بمی در سال های پایانی عمر خود به زادگاهش در بم بازگشته بود؛ بازگشت به زادگاه و جایی که هویت و شخصیتش ریشهدار است، به این نویسنده فرصتی داد تا با تمامی تلاش و انگیزه، به خلق آثاری جدید بپردازد و ارثیه ارزشمند خود را به سرانجام برساند.
شهر بم در ۱۹۵ کیلومتری شرق مرکز استان کرمان قرار دارد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1229590 برچسبها اخبار روز