شاهکار رازآلودگی و معما در بهترین فیلم تاریخ سینما | نقد قدیمی هالیوود ریپورتر بر سرگیجه آلفرد هیچکاک در ۶۳ سالگی
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۲۵۲۰۲
به گزارش همشهری آنلاین، در ماه می ۱۹۵۸، کمپانی پارامونت، از فیلم آلفرد هیچکاک در سینماها رونمایی کرد. فیلم هیجانانگیز و معمایی سرگیجه با بازی جیمز استوارت و کیم نواک در سی و یکمین دوره جوایز اسکار، در دو رشته کارگردانی و صداگذاری نامزد شد. نقد هالیوود ریپوتر در آن زمان را با عنوان «داستان عاشقانهای جذاب، پچیده در راز و رمز» در ادامه میخوانید:
آلفرد هیچکاک، رکورد شگفتانگیز خود در تعلیق را با فیلم سرگیجه، داستان فوقالعادهای از قتل، جنون و رازآلودگی با بازی جیمز استوارت و کیم نواک، بالاتر برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از سقوط هولناک از یک ساختمان بلند، یک کارآگاه اهل سانفرانسیسکو با بازی جیمز استوارت، از فوبیای ارتفاع و حملات مکرر سرگیجه رنج میبرد. پس از بازنشستگی از نیروی پلیس، مردی ثروتمند با بازی تام هلمور، تصمیم میگیرد کارآگاه سابق پلیس، اسکاتی را برای تعقیب همسرش که اخیرا رفتارهایی عجیب از خود نشان میدهد، استخدام کند. گمان میرود که این زن دوستداشتنی عجیب و غریب، قربانی تسخیری شیطانی است و روح مادربزرگ دیوانهاش به طور دورهای در کالبد زیبای او ساکن میشود. در حین بررسی این موجود ماورایی، کارآگاه عمیقا عاشق او میشود. کارآگاه گویی نمیتواند در برابر اطاعت از آنچه زن میگوید، مقاومت کند. آنها به یک کلیسای اسپانیایی میروند، و وقتی کارآگاه با عجله به بالای برج ناقوس میرسد، ترس از ارتفاع مانع از ادامه تعقیب زن میشود. کارآگاه میبیند که زن سقوط میکند و میمیرد.
اما داستان به اینجا ختم نمیشود. مرد مملو از اندوه و احساس گناه، در جستجوی یافتن یا خلق مجدد زنی که دوستش داشته و از دست داده است، نسبت به هرچه شبیه او است، وسواس پیدا میکند. یکی پس از دیگری، او در زنان متعدد، لحظهای دورنمای معشوق را میبیند، اما وقتی نزدیکتر میشود، سرخوردگی نصیب او است. سرانجام در یک زن فروشنده معمولی با سرووضعی نامرتب، او تصویر زن رویاهای خود را میبیند.
در اینجا، هیچکاک با روایت داستانی فوقالعاده، برای تماشاگران فاش میکند که دختر مغازهدار از همان ابتدا، نقش همسر مرد ثروتمند را بازی میکرده است، و در همین حین، عاشق کارآگاهی شده که گول خورده و شاهد یک سقوط ساختگی بوده است. از اینجا به بعد، تعلیق در اینجاست که آیا دختر گناهکار میتواند محبت مرد عاشق را نسبت به خود حفظ کند، بدون اینکه اجازه دهد غرایز نهفته در او به عنوان یک کارآگاه پلیس، دوباره بیدار شود. البته که فاش کردن پایان داستان در اینجا ناعادلانه خواهد بود.
هیچکاک سه نوع داستان متمایز را در این فیلم، بدون لحظهای ناهماهنگی یا سردرگمی مخاطب برایمان تعریف میکند. قسمت اول فیلم، لحنی جذاب و ماوراءالطبیعی دارد، قسمت دوم از نقطه نظر وسواس قهرمان روایت میشود و سومی، پایان یک داستان عاشقانه و کارآگاهی است.
ارزش یک کارگردان بزرگ، به توانایی او در الهام بخشیدن به همکارانش برمیگردد؛ اینکه بتوانند از ارزشهای معمول خود بالاتر بروند و هیچکاک در انجام این کار در فیلم سرگیجه نبوغ مطلق از خود نشان میدهد. مارپیچهای متحرک در طراحی عنوان از ساول باس در همان ابتدا اثری از سرگیجه به مخاطب القا میکند. در زمینه نورهای رنگی، فیلترها و چاپ رنگی (در Technicolor) فیلمبردار رابرت بورکز مهارتی عالی نشان داده است. هیچکاک پلان به پلان، صحنههای معمولی از ترافیک سانفرانسیسکو را هم وحشتناک جلوه میدهد. سکانس ویژه کابوسهای استوارت، مو بر اندام آدمی راست میکند.
استوارت در نقش کارآگاه بهترین عملکرد دوران حرفهای خود را ارائه میدهد. او وسواس را تا حد شیدایی به تصویر میکشد، بدون اینکه ذرهای از کار کم بگذارد یا در دام اوراکت و بازی ملودراماتیک بیفتد. خانم نواک به یک بازیگر خوب تبدیل شده است، به خصوص در بخش پایانی فیلم که در آن به عنوان دختر مغازهدار عاشق ظاهر میشود. در اینجا، بدون تکیه بر زیبایی اثیری خود، او بازی بسیار خوبی ارائه داده است.
باربارا بل گدس به عنوان یک بازیگر سینما به عنوان دوست شوخطبع و دوستداشتنی استوارت ظاهر میشود. و هنری جونز از نقش خود به عنوان یک پزشک قانونی طعنهزن بسیار فراتر میرود. تام هلمور یک قاتل ساده و قابل قبول است. الن کوربی و کنستانتین شاین در نقشهای کوچک خود میدرخشند.
مهارتی که الک کاپل و ساموئل تیلور با آن فیلمنامه خود را از روی رمانی از پیر بولو و توماس نارسژاک ساختند، دو چیز را ثابت میکند: یک اینکه اگر به آن زمان بدهید (با مونتاژ و ساختهای ظریف) مخاطب هر تغییر شگفتآوری در رفتار انسان را میپذیرد. دوم اینکه معمای یک قتل میتواند بزرگترین شکل از یک درام احساسی باشد اگر به جای ریاضیات و مهندسی طرح، بر احساسات شخصیتها تمرکز کنیم.
هال پریرا و هنری بامستد، مناظر خوبی طراحی کردهاند (هم در استودیو و هم در مکانهایی در خارج شهر) و دکورهای سام کومر و فرانک مککلوی هم خوب هستند. ادیت هد یکی دیگر از شاهکارهای شخصیتپردازی در طراحی لباس خود را ارائه کرده، جورج توماسینی، تدوینگر فیلم با استفاده از اسپلایسر و موویولا به ترکیب منظمی از سه سبک تصویربرداری دست یافته و موسیقی برنارد هرمان به رهبری مویر ماتیسون، مخاطب را برای هرگونه هیجان و وحشتی آماده کرده است.
منبع: ترجمه از هالیوود ریپورتر با تغییر و تلخیص.
کد خبر 676419 برچسبها سینمای جهان کارگردانان سینمای جهان جایزه اسکار ادبیات هالیوود بازیگران سینما و تلویزیون جهان چهرههای مشهور فیلم و سریال خارجیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای جهان کارگردانان سینمای جهان جایزه اسکار ادبیات هالیوود چهره های مشهور فیلم و سریال خارجی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۲۵۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاهکار مدافعان پرسپولیس در چهار گل خورده!
به گزارش ورزش سه پرسپولیس تا دقیقه 84 بازی با آلومنیویم اراک با دو گل از میزبانش جلو بود که با توجه به نتایج قبلی سرخها در اراک دستاورد بزرگی به نظر میرسید اما با وجود تغییرات اوسمار برای استحکام بخشیدن به خط دفاع خود شرایط تیم در این خط بدتر شد و رو ی هر چهار گل خورده تقریبا تمام مدافعان پرسپولیس مقصر بودند.
در شرایطی که به خاطر نداریم پرسپولیس در یک مسابقه داخلی یا حتی خارجی طی سالهای اخیر چهار گل دریافت کرده باشد و سازمان تدافعی و دروازهبان این تیم همواره به گونهای کار کردهاند که عملکرد باثبات و درخشانی ارائه داده اند دریافت چهار گل در یک مسابقه حتی اگر مقابل گربه سیاه هم باشد پذیرفتنی نیست؛ نکته ای که اوسمرا ویرا نیز در نشست خبری بعد از حذف تیمش به عنوان مهمترین نگرانی بعد از این بازی از آن یاد کرد.
اما پرسپولیس حد فاصل دقایق 84 تا 122 چهار گل دریافت کرد که رد پای مدافعان این تیم و اشتباهات آنها را می توان در هر چهار گل پیدا کرد.
در صحنه منجر به گل اول ایرالکو این تیم از فضای پشت علی نعمتی استفاده کرد و توپ را روی دروازه پرسپولیس ریخت در حالی که نعمتی آمده بود تا قدرتمندتر از عبد الکرین حسن آن منطقه را ببندد و پوشش دهد.در این صحنه بعد از ارسال توپ روی دروازه کنعانی زادگان دفع توپ بدی داشت، گولسیانی فقط نظاره گر شد و ریگی هم نتوانست در مواجهه با لیموچی کاری از پیش ببرد و دروازه تیمش باز شد.
در صحنه منجر به گل دوم میزبان توپ روی دروازه پرسپولیس ریخته شد و توسط کنعانی برگشت داده شد اما درست جایی که شروین بزرگ ایستاده بود. در صحنه منجر به این گل ریگی مقصر اصلی بود که اجازه داد بزرگ توپ بگیرد، بچرخد و ضربه نهایی را شلیک کند اما مدافعان هم در جای درستی حضور نداشتند و فضای مقابل شوت بزرگ را خالی کرده بودند.
در صحنه گل سوم حریف با ارسال کرنر از جناح چپ پرسپولیس غیر از گولسیانی که نتوانست توپ را بزند کنعانی و فرجی کوتاهی کردند و بزرگ از روی سر فرجی توپ را تبدیل به گل کرد.
در صحنه گل چهارم ایرالکو این تیم از فضای پشت فرشاد فرجی استفاده کرد و لیموچی بدون مزاحم پیش رفت و کنعانی هم نتوانست در مواجهه با او کاری از پیش ببرد که با پاس عرضی لیموچی توپ از گولسیانی و نعمتی هم عبور کرد و نقی زاده موفق به گلزنی شد. در واقع رد پای هر چهار مدافع پرسپولیس در گل تعیین کننده بازی در وقت های تلف شده دیده میشود.
البته ناگفته نماند شاید اگر پرسپولیس در خط میانی و حمله قدرت حفظ توپ را داشت و با نمایش بهتر و باکیفیت تر پنج نفر جلوی زمین اجازه نمی داد توپ از زمین حریف بیرون بیاید و خط دفاع تحت فشار قرار بگیرد، این تعداد اشتباه هم رخ نمی داد اما واقعیت اینکه مدافعان پرسپولیس نیز روز خوبی را در اراک پشت سر نگذاشتند.