شکست پروژه آشوب و سرافکندگی دوباره جنبش «کلیک_کلیک»، «بنگ_بنگ»
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۲۶۶۲۷
سنِ دولت مستقر، هنوز به یک سال نرسیده و رئیسجمهور قاطعانه در پی آن است که با اصلاح سیاستهای ارز ترجیحی، تحول اقتصادی ایجاد کند. حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی پیش از آنکه ریاست هیئت دولت را بر عهده بگیرد بارها در گفتگوها و مناظرات انتخاباتی، به «جراحی اقتصادی» اشاره کرد و گفته بود که هم مردم و هم دولت روزهای سختی را برای اجرایی کردن این طرح در پیش دارند؛ طرحی که گرچه دشورایهایی به همراه خواهد داشت، اما عملیاتی کردن آن برای برقراری عدالت ضروری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیسی که بار سنگین تصمیمات پرحاشیه دولت قبل را به دوش گرفته است، میگوید: «اگر نجات اقتصاد کشور از وضع کنونی نیاز به چند جراحی بزرگ داشته باشد، شخص بنده و دولت سیزدهم از هزینه کردن توان و آبروی خود در این مسیر دریغ نخواهیم کرد».
اواسط اردیبهشت ماه در آغاز این جراحی اقتصادی، ارز ترجیحی آرد صنعتی حذف شد و از سوی دیگر دولت سیزدهم برای آنکه در این مسیر فشار بیشتری متوجه مردم نشود، در گام اول یارانه ۷۲ میلیون ایرانی را تا ده برابر افزایش داد و آن را واریز کرد و در گام دوم قول داد که با ارائه کالابرگ، هزینههای هر خانوار را در تأمین کالاهای اساسی کنترل کند.
با این همه در چنین شرایطی که کابینه سیزدهم و مجموعه حکمرانی کشور در تلاش هستند یکی از پرفسادترین چالشهای اقتصادی کشور یعنی ارز ۴۲۰۰ تومانی را پشت سر بگذارند و یارانههایی که حق طبقه متوسط و ضعیف جامعه است را از چنگ سواستفادهگران درآورده و به دست مردم برسانند، رسانههای بیگانه دروغپراکنی، حاشیهسازی و سیاهنماییهای پی در پی خود را آغاز کردهاند.
خالیبندیهایی که کنتور نمیاندازند
«کارت یارانه نان» از اولین شایعاتی بود که توسط کاربران هدایتشده و رسانههای ضدانقلاب مطرح شد. آنها با انتشار تصویری ساختگی شایعه کردند که بعد از این مردم برای تهیه نان باید کارت خاصی داشته باشند و با این خبر سراسر کذب، سعی کردند آرامش مردم را به بازی بگیرند.
نهایتاً با بالا گرفتن انتشار این شایعه، وزارت کشور در اطلاعیهای اعلام کرد: صدور کارت یارانه نان، شایعهپراکنی رسانههای معاند بوده و از اساس کذب است.
از آنجا که سختیهای جراحی اقتصادی به بهانهای جدید برای ضدانقلاب تبدیل شده تا همچون همیشه با سواستفاده از مطالبات مردمی، آشوب و ناامنی را در کشور القا کنند، در همین مدت کوتاه دروغهای متعدد دیگری در فضای مجازی و رسانههای بیگانه مطرح شد تا به اعتماد جامعه لطمه بزنند و هراس ایجاد کنند.
«هجوم و غارت فروشگاهها در قزوین» از دیگر دروغهایی بود که موجب نگرانی مردم شد. ویدئویی در فضای مجازی و رسانههای دشمن پخش شد که در آن عدهای از مردم در هجوم به یک فروشگاه محصولات آن را خارج میکنند؛ اما در فیلم به وضوح مشخص است که تمامی افراد لباس گرم و زمستانی پوشیدهاند و به هیچ عنوان زمان آن نمیتواند به روزهای اخیر و گرمای اردیبهشت ماه مرتبط باشد. این شایعه نیز که با هدف ایجاد هراس از قحطی و ناامنی منتشر شده بود اندکی بعد از سوی فرماندار قزوین نیز تکذیب شد.
در تلاش مذبوحانه دیگری، رسانههای بیگانه با انتشار ویدئویی ادعا کردند ایران در شرایط بحران تأمین آرد، این محصول را برای خیرات به کربلا میفرستد! گرچه کیفیت ویدئو به طور محسوسی پایین آورده شده تا امکان راستیآزمایی وجود نداشته باشد، اما در لحظهای از فیلم میتوان به راحتی دید که بستهها برای سال ۲۰۱۸ هستند؛ یعنی چهار سال پیش!
نهایتاً مشخص شد این کیسههای آرد، اهدایی یا خیرات نیستند، بلکه «خیرات کربلا» نام «نماد» تولیدکننده بوده است. «خیرات آرد به کربلا» نیز توهمی بود که اعتقادات و امنیت را به طور همزمان هدف قرار داده بودند!
علاوه بر این، انتشار فیلمی از آتشسوزی یک پمپ بنزین در خوزستان به اعتراضات مردمی گره زده شد. اما این ماجرا نیز دروغی بود که آن را برای ملتهب کردن اوضاع به هم بافته بودند. پلیس فتا در این باره با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «تصاویر ویدئو مربوط به آتشسوزی نیستان در حاشیه جاده و در یکی از شهرستانهای استان خوزستان در سالهای قبل است که معاندین به منظور تشویش اذهان عمومی آن را در این زمان منتشر کردهاند».
چه کسی اعتراضات ایران را به ناامنی و خشونت میکشاند؟
آنچه امروز جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است ادامه جنگ سردی است که از زمان پیروزی انقلاب آغاز شد و کشور، بارها در مسائل سیاسی و امنیتی این سالها درگیری در این میدان را تجربه کرده است. تاریخ نشان میدهد بدخواهان ایران در بزنگاههای متفاوت چهار دهه اخیر، با ارائه اطلاعات غلط و تخیلی به جامعه، مطالبات مردمی را به حاشیه رانده و با دعوت آنها به خشونت و درگیری، امنیت ملی را نشانه رفتهاند.
«مهدی حاجتی» یکی از فعالان خردهپایی که علیه جمهوری اسلامی در فضای مجازی حضور دارد، چند روز پیش با انتشار مطلبی در توئیتر، رسماً مردم را به خشونت دعوت کرد و نوشت: «اساسیترین استراتژی برای شکست نیروی سرکوب در خیابانها، جلوگیری از جابجایی آنهاست. سیستمهای حمل و نقل نیروها برابر لغزندگی زمین آسیبپذیر هستند. مسیرهای منتهی به جمعیت را به گونهای که مانع فرار خود جمعیت نشود میتوان اینگونه بست.»
این دخالتها و آشوبافروزیهای همیشگی در تمام این سالها سبب شد ایرانیان، کمتر بتوانند خواستههای خود را در اعتراضاتی به دور از ناامنی تجربه کنند؛ آنچنان که خسارتهای جانی، مالی و روانی فراوانی را متوجه کشور و مردم کرده است.
ذوقزدگی و فرصت طلبی رسانههای بیگانه
به نظر میرسد تمامی عوامل خارجی، امروز بار دیگر دست به دست هم دادهاند تا باز هم با ترغیب به خشونت و تحریک احساسات، مطالبات را به حاشیه ببرند و اهداف سیاسی خود را محقق کنند. سایت «زیتون» یکی از رسانههای بیگانه اخیراً با انتشار مطالب پیوستهای در خصوص اصلاح هدفمندی یارانهها، میکوشد شرایط فعلی را به اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ وصل کند و به کار بردن عباراتی همچون «گرسنگان و تشنگان ایران» میخواهد احساسات مردم را به بازی بگیرد. چه بسا تجربههای تلخ و پرخسارت ۹۶ و ۹۸ و امثال آن، بدون دخالت رسانههای خارجی، مسیری به مراتب امنتر، آرامتر و البته نتیجهبخشتری را طی میکرد.
زیتون در گزارشی مینویسد: «نظام میداند که نتیجه این فقر روزافزون، وقوع اعتراضاتی متفاوت با اعتراضات سیاسی دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی است. شورش گرسنگانی که به دنبال حق حیات هستند با اعتراضات سیاسی قابل مقایسه نیست…».
«بیبیسی» هم این روزها پرکارتر از همیشه، علاقه دارد اعتراضات پراکنده و اندک را بزرگنمایی کرده و به سمت آشوب ببرد و درحالیکه نمیتواند اشتیاق خود برای تکرار حوادث تلخ گذشته را لابلای کلمات پنهان کند، در گزارشی مینویسد: «تلاش این تفکر متمرکز بر این است که از اهمیت تحریمها کاسته و نهایتاً "ضرورت توافق با آمریکا" به حاشیه برده شود. با تمام این اوصاف آیا ممکن است با شکلگیری شوک ناشی از گرانیها وقایع ۱۳۴۸ و ۱۳۹۸ تکرار شود؟»
نکته مهم آن است که چنین رسانههایی، جزئیات اخبار ایران را به صورت تمام وقت و با نقاب دلسوزی پوشش میدهند و تحلیل میکنند، اما از دولتهایی کسب درآمد میکنند که مردم ما را حتی در زمینه دارو، تحریم کردهاند؛ بنابراین هر گاه شرایط جعل واقعیات برایشان فراهم باشد، آنچه رخ داد را وارونه و به نحوی که به سمت و سوی اهداف خودشان نیل داشته باشد روایت میکنند.
از کوچکترین و حاشیهایترین ماجراها گرفته تا دلخراشترین و حساسترین رویدادها مثل واقعه تلخ «هواپیمای اوکراینی»، فرقی نمیکند؛ آنها در کمین نشستهاند تا با ارائه اطلاعات غلط و جهتدار به جامعه، آشوب بسازند و ماهیت هرمسئلهای را هرچند که حقوقی، اجتماعی یا اقتصادی باشد به یک بحران سیاسی-امنیتی تبدیل کنند.
جامعه ایران درباره تبدیل اعتراض به آشوب واکسینه است
رسانههای خارج از کشور، در روزهایی که دولت روحانی تصمیم گرفت ارز ترجیحی را به اقتصاد کشور بیاورد، ساز مخالف میزدند و امروز که دولت رئیسی برای پایان مفاسد اقتصادی و ناعدالتیها میخواهد آن را اصلاح کند، سنگ گرانی را به سینه میزنند. همه اینها در حالی است که آنها هیچگاه عاملان تحریمهای متعدد علیه ایران و ایرانیان را محکوم نکرده و نمیکنند.
اتخاذ چنین مواضع متناقضی نشان میدهد آنها اگرچه مدعی دفاع از حقوق ایرانیان هستند، اما پشت پرده این نمایش دلسوزانه، هر هدفی را میتوان متصور شد الّا بازگو کردن دغدغه مردم. آنچه برای این رسانهها موضوعیت دارد صرفاً ویرانی و تباهی است. آنها حتی علاقهای به همراهی اعتراضات در ایران یا تلاش برای نمایندگی کردن و رهبری آن ندارند و فقط با ایجاد زیرساخت لازم برای «خشونت پرشدت» با محوریت اوباش، تولید حداکثر خسارت را دنبال میکنند.
«مهدی محمدی» کارشناس مسائل سیاسی معتقد است: «تغییر الگوی اعتراض به ‘آشوب گرم’ بخشی از برنامه تولید زخم علیه ایران است. دشمنان ایران هیچ علاقهای به همراهی با اعتراضات مردم ایران، تلاش برای کاهش آن یا حتی تلاش برای ‘نمایندگی’ آن ندارند. اساساً اعتراض برای آنها چندان دلچسب نیست. آنچه برای آنها موضوعیت دارد فقط آشوب است. جامعه ایرانی در مقابل پروژه تبدیل اعتراض به آشوب تا حد قابل توجهی واکسینه شده است. علت اصلی این است که درک میکند هدف بانیان آشوب بدتر شدن وضعیت تا آستانه ویرانی است. این جمع بندی جامعه ایرانی که هر مشکلی داریم باید درون خودمان حل کنیم، اکنون جزو ارکان امنیت ملی ایران است.»
نفرت پنهان در پس نقاب ایراندوستی
اگرچه اکثریت فعالان رسانههای دشمن، نقاب ایراندوستی به چهره دارند، اما برخی از آنان رفتهرفته هویت و مقاصد حقیقی خود را عیان کردهاند. «نیکآهنک کوثر»، کاریکاتوریست فراری مقیم واشنگتن درباره روزهای خطیر سال ۸۸ و حوادث تلخی که مردم ایران در آن روزها از سر گذراندند، میگوید: «دوستان ما پای اینترنت مینشینند و در حالی که پیتزا یا کباب و ریحون و چیپس و پفک سفارش دادهاند، یا در حالیکه در یکی از سواحل اروپا و آمریکا مشغول منقل و بافور و بنگ و خوشگذرانی هستند، فضای مجازی را داغ میکنند، جنبش راه میاندازند و تظاهرات ترتیب میدهند؛ اما وقتی روز وعده داده شده، سپری میشود و هیچ اتفاقی نمیافتد، معلوم میشود دروغ گفتهایم که بیشماریم و افسردگیاش برای دوستان سادهدل ما میماند. با #کلیک_کلیک، #بنگ_بنگ، نمیشود به مقابله با رژیمی رفت که پایگاه مردمی دارد».
البته نه بدخواهان به عوامل خارجی محدود و نه بدخواهیها به مسائل سیاسی و اقتصادی خلاصه میشود. «اکبر گنجی» نیز که از نگاه همطیفان اصلاحطلبش، فردی افراطی و تندرو محسوب میشد، دو سال پیش بعد از آغاز شیوع جدی کرونا درباره کارکرد شبکه رسانهای پادوی غرب نوشت: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد! ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشتافکنی پیرامون شیوع کرونا در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم…».
گنجی در این مطلب با آزاد کردن همه خشم و نفرت خود از ایران و ایرانی، آورده است: «گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوق بشر، فمینیست و… هستیم؛ نه! ما فقط کارمند پروپاگاندای دولتهای راست افراطی هستیم… ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریمهای تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم با کروناهراسی انجام دهیم».
در شرایطی که گنجی برای رضایت کارفرمایان غربی خود جانباختگان کرونا در ایران را مشعوفانه شمارش میکرد، این بیماری با مدیریت دولت سیزدهم مهار شد و آمار قربانیان روزانه یک رقمی شده است.
با مردم حرف بزنیم
در مقابل این جعلها و وارونهانگاریهای رسانههای بیگانه، رهبر معظم انقلاب مدتهاست با تاکید بر ضرورت «جهاد تبیین» راهکار حضور در عرصه جنگ سرد را مشخص کردند و در وهله اول، رسانهها و فعالان فرهنگی را به عنوان کسانی که امکانات و ملزومات لازم را در دست دارند و در مرحله دوم در خطابی عمومی به مردم، آنها را نسبت به تلاش دشمن برای ایجاد انحراف و گمراهی از حقایق آگاه میکنند.
جهاد تبیین، گفتن حقایقی است که فقدان آنها به بدخواهان فرصت میدهد آنچه خودشان میخواهند را در ذهن مخاطب بکارند و برداشت کنند؛ سکوت درباره حقایق است که فرصت فریاد زدن شایعات را فراهم میکند.
انتقاد و اعتراض، دو عنصر مهم از یک حکمرانی دموکراسی هستند و تا زمانی که فضای لازم در جامعه برای تجربه این دو مهیا نباشد، اهداف بسیاری دور از دسترس باقی میمانند. رهبر انقلاب نیز از اعتراض بر حق و در چارچوب کارگران در دیدار با آنها تشکر میکنند و میگویند: «مواردی اتفاق افتاده که کارگران اعتراض داشتند، اعتراضشان هم بحق بوده…در این اعتراضها کارگرها همیشه مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند؛ یعنی نگذاشتند که دشمن از اعتراض بحقّ آنها استفاده کند؛ اینها مهم است؛ اینها خیلی مهم است. چه جور میشود انسان تشکّر کند از این مجموعهی آگاه، بابصیرت، متعهّد؟»
مشخص کردن مرز با دشمنان، به قدری مهم است که به وقت اعتراض مورد قدردانی واقع میشود. این مرز تنها با بازگو کردن حقایق، علنی کردن تناقضات مدعیان و برملا کردن شایعات بیگانگان توسط رسانهها و اهالی آن و به دور از سیاسیبازی و جناحگرایی، قابل رؤیت خواهد بود.
منبع : مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اقتصاد دولت رسانه های بیگانه فضای مجازی رسانه ها روز ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۲۶۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رژیم اسرائیل در دو راهی تسلیم و شکست
رژیم اسرائیل بعد از هفت ماه به دو راهی بدون بازگشتِ تداوم جنگ یا تسلیم به خواستههای مقاومت در پذیرش آتش بس رسیده است که انتخاب هر یک از این دو با توجه به روند هفت ماه جنگ غزه، نتیجهای جز تسلیم یا شکست برای این رژیم ندارد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جنگ ویرانگر و مرگبار رژیم اسرائیل علیه نوار غزه امروز یکشنبه در حالی وارد روز 212 شد (پایان هفتمین ماه) که عدم وجود دورنمایی مشخص از آینده این جنگ که به باتلاقی برای ارتش این رژیم بدل گشته، باعث شده است که مطالبات در داخل اراضی اشغالی همزمان با خارج از آن، برای تحقق آتش بس و متوقف شدن جنگ بیشتر شده است.
همزمان با این مطالبات و فشارهای داخلی و بین الملل، طرفین جنگ یعنی رژیم اسرائیل و گروهای مقاومت در نوار غزه به رهبری حماس برای چندمین بار به سمت مذاکرات غیرمستقیم رفتند با این امید که این بار، مذاکرات نتیجه داده و دومین آتش بس در این منطقه برقرار شود.
به همین منظور، طی روزهای گذشته و هفته اخیر، تلاشها به ویژه از سوی واسطههای قطری و مصری بیشتر شد و همزمان با سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه از جمله عربستان سعودی و اراضی اشغالی و مصر، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز این بار راهی اراضی اشغالی و سپس شهر قاهره شد تا این بار مذاکرات به نتیجه برسد.
مذاکرات به میزبانی مصر از شنبه شروع شد و حماس برای بار دوم اعلام کرد که به قاهره هیئت فرستاده و با جدیت روند مذاکرات را بررسی و با آن تعامل میکند، با این حال مطالبات این جنبش که مطالبات فلسطینیان نوار غزه است، کما فیالسابق پابرجاست و بدون تحقق این مطالبات، توافقی در کار نخواهد بود.
از آن سو، رژیم اسرائیل نیز علی رغم اختلافات و دودستگیها بین کابینه جنگی و تصمیمگیران این رژیم بر سر مذاکره با حماس در سایه اصرار این جنبش بر خواسته های خود، بالآخره مجبور شد هیئت مذاکره کننده خود را به قاهره بفرستد؛ به امید اینکه فشارها و تهدیدهای این رژیم و حامیان غربی او، برای امتیاز گیری از این جنبش راهگشا بوده و بتواند از این مخمصه و بحران بیسابقهای که بعد جهانی و بین المللی پیدا کرده و هر روز بر گستره تظاهرات ضدصهیونیستی و تجمعات همبستگی با فلسطینیان در غزه بیشتر میشود، خود را رها کند.
اصرار مقاومت بر مطالبات و مواضع
حماس طی این مدت همانند گذشته بر مطالبات چهارگانه خود در هر توافق احتمالی با رژیم اسرائیل تأکید کرده است. «حمد عبدالهادی»، نماینده جنبش حماس در لبنان دیروز گفت که «نرمش حماس در مذاکرات غیرمستقیم درباره آتشبس در غزه و تبادل اسرا هرگز بهمعنای عقبنشینی این جنبش از چهار شرط اصلی خود که قبلاً اعلام کرده بود نیست؛ یعنی توقف کامل جنگ، خروج کامل نیروهای اشغالگر از نوار غزه، بازگشت آوارگان غزه به مناطق خود و بازسازی این منطقه و ارسال کمکهای مستمر و کافی به آن».
در بین این خواستههای چهارگانه حماس، دو خواسته از اهمیت بیشتری دارد و حماس بارها بر آن تأکید کرده و گفته است اساسا توافقی بدون این دو یعنی توقف کامل جنگ و خروج نظامیان صهیونیست، ممکن نخواهد بود.
کرنش و نرمشی که حماس این بار در مذکرات خود از خود نشان داده، این است که در مقابل تحقق این خواستهها حاضر است، اسرای صهیونیست را مرده یا زنده تحویل رژیم اسرائیل دهد. حماس همچنین تأکید کرده که توافق احتمالی باید دارای متن صریح و مکتوب داشته باشد و تضمینهای مهمی برای اجرای آن وجود داشته باشد.
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس نیز امروز بر این مطالبات تأکید کرد و گفت که این جنبش خواهان دستیابی به یک توافق جامع است که به تجاوزگری پایان دهد و عقبنشینی ارتش اسرائیل از نوار غزه را تضمین و یک توافق جدی برای مبادله اسیران محقق کند.
اسرائیل و تهدید و رجزخوانی، تکرار سیاستهای شکست خورده قبلی
رژیم اسرائیل در مقابل این مطالبات و اصرارهای حماس، به تهدید و حربه متوصل شد و حمله زمینی به شهر رفح واقع در جنوب نوار غزه را پیش کشیده است که طی این مدت از جنگ، علاوه بر جمعیت خود، آوارگان شمال و مرکز نوار غزه را در خود جای داده و جمعیتی بالغ بر یک و نیم میلیون نفر دارد.
با این حال، تهدید احتمالی به حمله زمینی در رفح، به دلیل شرایط داخلی در اراضی اشغالی، افزایش اعتراضهای ضدصهیونیستی در سراسر جهان، شکلگیری جنبشهای دانشجویی ضد جنگ از آمریکا و کانادا گرفته تا استرالیا، فرانسه و انگلیس، و فشاری روحی و روانی علیه این رژیم اسرائیل در منطقه بعد از حملات تلافیجویانه محور مقاومت، این تهدید احتمالا پوچ و راه به جایی نخواهد بود.
این تهدید حتی در صورت عملی شدن، به باور ناظران سیاسی، به دلیل اینکه امکان دارد حمله به رفح، به دلیل کشتار و ویرانی چند برابری که برجای خواهد گذشت، تأثیرات منفی و حتی مخرب بر انتخابات آتی در آمریکا بگذارد و این بار موج بزرگی از ضدیت با جنگ و ضدیت با صهیونیسم در جهان ایجاد کند، احتمالا این حمله محدود خواهد بود و هدف از آن همانطور که ناظران معتقدند، صرفا برای وادار کردن حماس به پذیرش شروط تلآویو برای توافق آتش بس موقت است نه توقف کامل جنگ. بیاثر بودن این حربه نظامی بر مقاومت فلسطین نیز پیشتر در بهانه ها و ادعاهای قبلی اسرائیل درباره مناطق غیرنظامی غزه بخصوص خانیونس اثبات شده است.
همزمان با این تهدیدها، رژیم اسرائیل در قالب جنگ روانی به دنبال فشار بر مقاومت فلسطین است؛ لذا روزی مدعی است که رهبران حماس از ترکیه اخراج میشوند و دیگر روز ادعا میشود که آمریکا به قطر فشار میآورد تا ضمن اخراج رهبران حماس از قطر، دفاتر این جنبش نیز بسته شود.
رسانههای صهیونیستی و غربی درهمین راستا، با بهراه انداختن جنگ روانی علیه مقاومت مدعی بسته شدن احتمالی دفاتر حماس در دوحه میشوند که از نظر تحیلگران سیاسی انتشار این گزارش ها در این بازه زمانی با هدف فشار بر مقاومت برای امتیاز گیری در مذاکرات و تبادل اسرا ارزیابی میشود.
فشارهای تلآویو محدود به این موارد نمیشود و کابینه نتانیاهو امروز شبکه الجزیره را رسما در اراضی اشغالی بست که بنی گانتز، وزیر کابینه جنگی اسرائیل در واکنش به این تصمیم و اقدام گفت: تصمیم بستن دفتر خبرگزاری الجزیره در اسرائیل همزمان با مذاکرات در قاهره، شانس به نتیجه رسیدن این مذاکرات را کم میکند.
همزمان که حماس بر خواستههای خود اصرار دارد، مقامات و رسانههای رژیم نیز رجز خوانی کرده و بر مخالفت خود با این خواستهها تأکید دارند. عمده این مخالفتها از سوی برخی از اعضای کابینه رژیم اسرائیل است. رادیو ارتش اسرائیل به نقل از یک منبع سیاسی در این ارتباط گزارش داد که «ما هرگز با پایان جنگ موافقت نخواهیم کرد و ارتش چه آتشبس برقرار شود و چه نشود، وارد رفح خواهد شد».
حماس: پایان هر توافقی باید تضمینکننده آتشبس دائمی باشد
دو راهی تسلیم و شکست
با این حال، حالوروز رژیم اسرائیل در سایه تداوم جنگ نوار غزه را رسانههای این رژیم بهتر و دقیقتر توصیف میکند؛ اینکه جنگ غزه به بن بست رسیده است. روزنامه یدیعوت آحارنوت نوشت که فرماندهان دستگاههای امنیتی در نشستی که چند روز قبل داشتند، به این نتیجه رسیدهاند که جنگ در غزه به بن بست رسیده است. بر اساس این گزارش، تصمیم گیرندگان دستگاههای امنیتی همچنین بر سر بازگرداندن اسرای صهیونیست به اجماعی رسیدهاند و بازگرداندن این اسرا در مقابل بازگشت فلسطینیان به شمال غزه خواهد بود بدون اینکه شروطی و یا عقب نشینی از نتساریم (شهرکی در جنوب غرب شهر غزه) در کار باشد.
حال باید پرسید چرا جنگ نوار غزه به بن بست رسیده و رژیم اسرائیل در دوراهی قرار گرفته است که دو سر باخت و شکست دارد؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، به دلیل اختلاف و دودستگی شدید داخلی و افزایش فشارهای داخلی و خارجی و توقف تبادلات تجاری با این رژیم به منظور توقف جنگ و پذیرش آتشبس مانند آنچه که ترکیه چند روز پیش اعلام کرد، جنگ در رفح به دلیل شرایط و پیامدهای آن، این حمله میتواند خود یک شکست دیگری باشد؛ چرا که حماس تأکید کرده مقاومت برای این حمله آماده است و چه بسا، آن چیزی که کابینه نتانیاهو برای آن یعنی آزادی اسرای خود هدف گذاری کرده و برای کشتار بهانهتراشی میکند، با این حمله دود شود.
از بین رفتن اسرا، یعنی از بین رفتن تنها دستاوردی احتمالی که نتانیاهو میتواند بگوید این همه تبعات منفی برای رژیم اشغالگر درست کرده و فشارها و رسوایی را به جان خریده، ارزش این دستاورد را داشت؛ به ویژه اینکه همه ناظران حتی در داخل رژیم اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند که حذف و یا حتی تضعیف مقاومت از جمله حماس در غزه بعد از این مدت دست نایافتنی است.
در آن طرف این دو راهی، آتشبس و توقف جنگ قرار دارد؛ البته آتش بسی که شروط و خواستههای حماس را برآورده کند؛ به ویژه توقف جنگ و خروج ارتش اشغالگر از نوار غزه. در صورت تحقق این امر و تسلیم شدن در برابر شرواط مقاومت، شکست دیگری برای این رژیم و نخست وزیر لجوج و کابینه جنگی او خواهد بود و این همان حرفی است که نتانیاهو خود به زبان آورد.
نخست وزیر رژیم اسرائیل بعد از بسته شدن دفاتر الجزیره گفت که رژیم اسرائیل هرگز با خواستههای حماس موافقت نخواهد کرد؛ چرا که موافقت با آنها، یعنی تسلیم شدن. او در ادامه تهدیدهای خود گفت که رژیم اسرائیل برای جنگ در غزه به منظور آزاد کردن اسرای خود آماده است.
انتهای پیام/