سرقت مرگبار برای ۲۰ هزار تومان
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۳۴۲۷۶
دو پسر شیشه ای که هنگام سرقت گوشی تلفن همراه پسری جوان او را به قتل رسانده بودند، مدعی شدند گوشی مقتول را 20 هزار تومان فروختهاند.
به گزارش ایران، شامگاه پنجشنبه 21 بهمن پارسال خبر قتل پسر جوانی در یکی از بوستانهای پایتخت از سوی مأموران کلانتری 136 فرجام به بازپرس محمدرضا صاحبجمعی اعلام شد.
در بررسیهای اولیه مشخص شد، مقتول عصر همان روز برادرزاده 8 سالهاش را برای بازی و گردش به پارک برده بود اما وقتی آنها در پارک مشغول بازی بودند ناگهان دو پسر جوان پای پیاده به آنها نزدیک شده و با تهدید چاقو قصد سرقت گوشی تلفن همراه مقتول را داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقاومت مقتول در برابر سارقان باعث شده بود آنها دست به چاقو شوند و با ضربهای به قفسه سینه پسر 24 ساله گوشی تلفن همراهش را سرقت کرده و از محل متواری شوند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند رد گوشی را شناسایی کنند و معلوم شد گوشی در اختیار زن جوانی با هویت جعلی سهیلا است که سابقه سرقت در پرونده خود دارد. پس از دستگیری سهیلا وی گفت: من عضو یک باند سرقت از خانههای ویلایی شمال پایتخت هستم و نقشه سرقت از مردان ثروتمند را اجرا میکنم.
من بهعنوان پرستار خانگی وارد خانه اعیانی مردان سالمند و ثروتمند در شمال تهران میشدم و بعد از مدتی، زمانی که اطلاعات کامل از وضعیت خانه و محلهای نگهداری پول و وسایل باارزش پیدا میکردم به سایر اعضای باند خبر میدادم و آنها هم در فرصتی مناسب راهی همان خانهها میشدند و نقشه سرقت را اجرا میکردند.
اما زن جوان مدعی شد که گوشی تلفن همراه را پسرش به او داده است. پسر سهیلا نیز در تحقیقات، بیان کرد که آن را از یکی از دوستانش گرفته و در نهایت دوست وی نیز اعلام کرد که گوشی را از یک پسر افغانستانی خریداری کرده است.
بدین ترتیب دستور بازداشت پسر نوجوان به نام نظیر صادر و متهم بازداشت شد. او ابتدا مدعی شد که گوشی تلفن همراه را از کف خیابان پیدا کرده است.اما در ادامه تحقیقات راز جنایت را برملا کرد: آن روز همراه دوستم، مواد مصرف کرده بودیم و حال خوبی نداشتیم.
روی صندلی پارک نشسته بودیم که ناگهان چشممان به مقتول افتاد که با پسر بچهای به پارک آمده بود. به سمت آنها رفتیم، اما نمیخواستیم او را به قتل برسانیم فقط میخواستیم گوشی تلفن همراهش را بگیریم، وقتی مقتول شروع به مقاومت کرد و با ما درگیر شد میخواستیم از دستش فرار کنیم که با پرتاب چاقو، او روی زمین افتاد. بعد از فرار هم گوشی تلفن همراه را 20 هزار تومان فروختیم.
بهدنبال اعترافات پسر نوجوان، همدست او نیز بازداشت شد و از آنجا که دو متهم این پرونده زیر 18 سال داشتند پرونده با قرارعدم صلاحیت به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت به دادگاه اطفال ارجاع شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: یارانه ارز 4200 تومانی آیت الله فاطمی نیا سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران سرقت مرگبار گوشی یارانه ارز 4200 تومانی آیت الله فاطمی نیا سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران گوشی تلفن همراه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۳۴۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقهاش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط میخواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.
به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران