Web Analytics Made Easy - Statcounter

پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام خود در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند، خبر پیروزی به سرعت پخش شد و همه ملت مسلمان ایران را غرق شادی و سرور کرد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از صبح زاگرس؛ فتح خرمشهر یکی از بارزترین جلوه‌های نصرت الهی و یکی از مهمترین روزهای انقلاب اسلامی ایران به شمار می رود،شهر مقاوم خیز خرمشهر که پس از ۳۵ روز پایداری و مقاومت در ۴ آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن بعثی در آمده بود، پس از ۵۷۸ روز، بار دیگر توسط رزمندگان اسلام فتح شد و پرچم اسلام بر فراز مسجد جامع و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز در آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ به عنوان مهم‌ترین هدف عملیات بیت‌المقدس در دوره جنگ ایران و رژیم بعث عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی "شهیدعلی صیاد شیرازی" و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی "محسن رضایی" انجام گرفت.در شامگاه شنبه، ۱خردادماه ۱۳۶۱ ،مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز "یامحمدبن‌عبدالله‌"، از بی‌سیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عمل‌کننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای بعثی عراق وارد آمد.

در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند. پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام خود در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند. خبر پیروزی آزادسازی خرمشهر به سرعت پخش شد و همه ملت مسلمان ایران را غرق شادی و سرور کرد و مردم ایران با حضور در مساجد نماز شکر به جای آورده و ندای الله اکبر سردادند.

سردار محمد ارشادی، از فرماندهان دوران دفاع مقدس در گفتگو با این پایگاه خبری تحلیلی در خصوص رشادت های رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد در عملیات بیت المقدس گفت: عملیات بیت المقدس با سایر عملیات های انجام شده، تفاوت‌های اساسی داشت شناخت ارتش عراق نسبت به شرایط رزمندگان در این عملیات با سایر عملیات ها متفاوت بود در عملیات‌های قبلی دشمن بعثی برآورد صحیح از توانمندی‌های نیروهای مانداشت و تصور دشمن این بود که ما از نظر امکانات و نیروی انسانی به  شرایطی نرسیده‌ایم که بتوانیم به سرعت خود را پیدا کنیم و عملیاتی انجام دهیم.

وی افزود: ولی بعد از عملیات موفق فتح المبین دشمن متوجه شد که در مقابل یک نیروی مقتدر و سازمان یافته قرار گرفته است و آن تصوری که از رزمندگان ما داشت غلط بوده است.دشمن در عملیات های ثامن الائمه، طریق القدس و فتح المبین غافلگیر شده بود ولی چون تقریباً همه مناطق اشغالی به غیر از منطقه خرمشهر و هویزه آزاد شده بودند دقیقا نمی دانست که عملیات بعدی ما جهت آزادسازی خرمشهر انجام خواهد شد، لذا با اطلاع کامل از محل انجام عملیات همه امکانات مقدورات و یگان های خود را برای دفاع از این منطقه به کار گرفته بود.

سردار ارشادی ادامه داد: نکته بعدی در مورد عملیات فتح خرمشهر این بود که دشمن بعثی با در نظر گرفتن شرایط موجود و اینکه می دانست شهر خرمشهر مهمترین منطقه استراتژیک اشغال شده است،بنابراین طراحی و انجام عملیات آزادسازی خرمشهر را مسجل می دانست ،لذا در صورت تأخیر در انجام عملیات بیم آن وجود داشت که دشمن با رفع نقاط ضعف خود و بازسازی یگان های آسیب‌دیده و بالا بردن توانایی های رزمی خود مشکلاتی را برای ما ایجاد کند و مانع آزادسازی خرمشهر شود.

فرمانده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: بر همین اساس با تدبیر فرماندهان جنگ اعلام شد که بلافاصله بعد از عملیات فتح المبین همه یگان ها بدون فوت وقت و بدون اینکه اجازه ترخیص به نیروها داده شود به سمت خرمشهر حرکت کند در واقع می‌خواستند مانع از تجدید قوا و سازماندهی سپاه دشمن شوند بنابراین در یک رقابت تنگاتنگ و نزدیک با ارتش عراق که در حال بازسازی و تقویت یگان‌های خود در خرمشهر بود سپاه اسلام آماده آزاد کردن خرمشهر و مناطق اشغالی شد و  بدین منظور دو طرف با تمام نیرو و امکانات مقابل هم قرار گرفته اند.

وی افزود: دشمن قدرت خودش را در حفظ خرمشهر و جنوب خوزستان می دید بنابراین با اطمینان صحبت از دفاع تمام و کمال از خرمشهر می‌کرد و در همین رابطه سعی داشت به کشورهای حامی خود اطمینان خاطر بدهد که به این راحتی خرمشهر را از دست نخواهد داد و به طور کلی بعثی‌ها از دست دادن  خرمشهر را مساوی با از دست رفتن همه اهداف و بلندپروازی های خود می دانستند به همین خاطر برای جلوگیری از شکست در خرمشهر اقدامات بسیاری را انجام دادند.

سردار ارشادی گفت: منطقه عملیاتی بیت المقدس از سه طرف توسط رودخانه و آب محصور شده بود به شکلی که از شمال محور اهواز سوسنگرد از جنوب به رودخانه اروند رود از قلب به هورالعظیم و هورالهویزه و از شرق به رودخانه کارون متصل بود با توجه به وضعیت جغرافیایی منطقه برای انجام عملیات ۴ راهکار پیش‌بینی شده بود اول انجام عملیات در محور سوسنگرد و هویزه و حمله و مواضع مستحکم دشمن از این نیز محور، دوم انجام عملیات در محور جاده اهواز به خرمشهر، سوم عبور از کارون از سمت آبادان و خرمشهر شرقی به سمت خرمشهر غربی  و چهارم عبور از کارون در منطقه سلمانیه و حرکت به سمت غرب و رسیدن به جاده اهواز خرمشهر در محدوده ایستگاه حسینیه.

وی اظهارکرد: در نهایت تصمیم فرماندهان اجرای راهکار چهارم بود که پرهیز از حمله به مواضع مستحکم دشمن بود راهکار هوشمندانه نیروهای خودی به قلب منطقه اشغالی در ایستگاه حسینیه وارد شده و کوتاهترین مسیر را برای درهم شکستن مواضع دشمن و رسیدن به هدف اصلی که همان فتح خرمشهر بود انتخاب گردید، بنابراین مقرر گردید که از سمت سلمانیه و دارخوین از رودخانه کارون عبور نموده و به سمت جاده اهواز خرمشهر به سمت ایستگاه حسینیه برویم هدف ما این بود که با گذشتن از رودخانه و رسیدن به جاده اهواز خرمشهر وضعیت نیروهای دشمن را بررسی کرده و نسبت به موقعیت و میزان نفوذ پذیری آنها اطلاعات بدست بیاوریم.

فرمانده دوران دفاع مقدس تصریح کرد:اما شرایط به گونه‌ای بود که یا می بایست در یک مسیر طولانی و زمان بر به طول ۱۳۰ کیلومتر با دشمن می جنگیدیم و یا با ریسک پذیری و قبول خطر از راه میانبر و وسط منطقه عملیاتی می زدیم تا این مسافت را به حداقل برسانیم و در نهایت منطقه ای را که پشت سر عراقی ها قرار داشت تصرف کنیم. نیروهای اطلاعات عملیات با تحلیل داده ها و نقشه های اطلاعاتی به این نتیجه رسیدند که قوای دشمن در منطقه ای در حد فاصل کارون تا حسینیه قرار دارد از هوشیاری لازم برخوردار نیستند و موانع و استحکامات و میدان مین آنها نسبت به سایر مناطق بسیار کمتر است از طرفی قوای دشمن اصلا فکرش را نمی کنند که ما دست به این ریسک بزرگ بزنیم و از سمت کارون به این منطقه عبور کرده و به آنها بزنید.

وی افزود: لذا به ما اعلام شد که بر اساس مشاهدات غافلگیری و آسیب پذیری داشمن در این منطقه بالاست در نهایت مقرر شد ضمن حمله به مواضع دشمن در محور سوسنگرد هویزه و فشار بر دشمن پس از غروب آفتاب با احداث پل از رودخانه کارون عبور کرده و ضمن درهم شکستن مواضع دشمن مستقیم به سمت جاده اهواز خرمشهر و ایستگاه حسینیه پیشروی نماییم.

ارشای ادامه داد:عملیات که شروع شد در دو روز اول نیرو های دشمن در محور سوسنگرد و هویزه از طریق ایجاد استحکامات دفاعی از جمله میدان‌های مین با تمام توان سد محکمی پیش روی رزمندگان ایجاد کردند هر چند مواضع و خطوط اولیه دشمن در هم شکست ولی پیشروی ها به کندی صورت می گرفت دشمن تلاش می‌کرد که رخنه ایجاد شده را ترمیم کند ولی رزمندگان اسلام با عبور از کارون خط دشمن راشکستند و به سمت جاده اهواز-خرمشهر پیشروی کردند، در این مرحله حدود ۶۰ کیلومتر پشت سر عراقی ها سقوط کرده بود عراقی‌ها  باور نمی‌کردند که دچار این مخمصه شوند کاملاً گیج شده و تمرکز خود را از دست دادند.

فرمانده وران دفاع مقدس گفت: دشمن تلاش زیادی می کرد تا جلوی پیشروی رزمندگان ما را در منطقه حسینیه بگیرد حتی در برخی مناطق توانستند بعضی خاکریزها را پس بگیرند برای مثال درگیری های بسیار شدیدی در محورهای تیپ ۷ ولیعصر و تیپ ۲۷ محمد رسول الله رخ داد ولی با مقاومت و فداکاری رزمندگان این یگان ها حملات دشمن دفع شده و پیشروی رزمندگان ادامه پیدا کرد با رشادت و ایستادگی رزمندگان اسلام و سختی‌هایی که متحمل شدند موقعیت ما در این منطقه تثبیت شد مرحله اول عملیات با عبور از کارون و تسلط و گرفتن سر پل در غرب کارون و تسلط بر جاده خرمشهر اهواز پایان پذیرفت.

وی ادامه داد:اما برای مرحله دوم عملیات دو نقشه عملیاتی مطرح شده بود یکی اینکه مستقیم به سمت خرمشهر حرکت کنیم گروهی عقیده داشتند که باید به سمت مرز کوشک و پاسگاه زید عملیات را ادامه دهیم طرح دوم مورد موافقت فرماندهان قرار گرفت قرار بر این شد که تعدادی از یگانها به سمت پیچ کوشک و مرزهای بین‌المللی بروند و در آنجا عملیات را ادامه دهند با شروع مجدد عملیات و پیشروی به سمت کوشک و و مرزهای بین المللی نتایج بسیار مهمی حاصل شد.

سردار ارشادی ادامه داد: باپیشروی رزمندگان اسلام به سمت مرز کوشک و سقوط خاکریزهای دشمن بعثی عراقی‌ها مستاصل و ناتوان شده بودند و توان مقاومت در برابر حملات برق‌آسای رزمندگان ما را نداشتند لذا در یک حرکت غیر قابل پیش بینی و عجیب کلیه نیروهایشان در مناطق سه راهی فتح جفیر، کوشک ،دوب حردان و پادگان حمید و حتی شهر هویزه داشتند عقب‌نشینی می کردند مساحت این مناطق حدود ۴ هزار کیلومتر می شد.

وی گفت: دلایل عقب‌نشینی عراقی ها این بود که اینها پیش بینی کرده بودند که به زودی از پشت سر محاصره خواهند شد و راه برگشت آنها مسدود می‌شود و مقاومت آنها بی‌فایده است و در صورت ماندن تلفات سنگینی خواهند داد از طرفی می خواستند این یگان ها را به خرمشهر ببرند و مانع سقوط این شهر شوند.در ادامه عملیات آزادسازی شهر خرمشهر یگان های ارتش و سپاه و امکانات مهندسی جهاد سازندگی با تمام ساز و برگ و امکانات و نیروی که در اختیار داشتند آماده انجام عملیات و آزاد کردن خرمشهر شده بودند مردم سراسر ایران اسلامی منتظر شنیدن خبر آزادسازی خونین شهر بودند .

وی اظهارکرد:در نقطه مقابل عراقی‌ها تمام توان و تجهیزات نظامی خود را در شهر خرمشهر متمرکز نموده و به هیچ قیمتی حاضر نبودند که این شهر را از دست بدهند به همین خاطر آنها به شدت و با همه ابزارهایی که در اختیار داشتند از آن محافظت می کردند برای مثال هر جا که احساس می‌کردند امکان فرود آمدن بالگردی وجود دارد از ماشین های منهدم  شده استفاده کرده بودند آنها از نخل هایی که قطع کرده بودن و تیرآهن منازلی که تخریب کرده بودند جهت استفاده و کاشت آنها در مناطق باز استفاده می کردند هر جا لازم بود با تخریب  منازل مسکونی خاکریز و یا کانال درست کرده بودند پشت بام ها را سنگربندی و کوچه های شهر را مین‌گذاری کرده بودند و با بستن تمام راه های نفوذ برای یک جنگ شهری تمام عیار آماده شده بودند.

فرمانده دوران دفاع مقدس گفت:در عملیات آزادسازی خرمشهر اکثرزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در تیپ المهدی(عج) بودند تیپ المهدی(عج) و تیپ امام سجاد(عج) در مرحله سوم عملیات بیت المقدس ماموریت داشتند که پس از دور زدن خرمشهر و عبور از شهرک ولیعصر پل نو را بگیرند و از آنجا خود را به اروندرود برسانند محور پل نو تنها راه ارتباطی زمینی بود که از سمت عراق به شلمچه و از آنجا به خرمشهر وصل می شد.

وی تصریح کر:عملیات فتح پل نو در عملیات بیت المقدس به عنوان یکی از اقدامات ارزشمند و برجسته و تاثیرگذار تیپ های المهدی(عج) و امام سجاد(ع) در کارنامه رزمندگان استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد است در وصف این اقدام ارزشمند که در کارنامه رزمندگان استان به ثبت رسیده ذکر این نکته کافیست که با تسلط ما بر پل نو عملاً ارتش عراق در خرمشهر از پشت سر مورد محاصره قرار گرفت و راه زمینی برای عقب نشینی آنها به سمت عراق کاملا مسدود شد در این شرایط نیروهای دشمن دو راه بیشتر نداشتند یا باید خود را به آب اروندرود می زدند که با توجه به شرایط اروند کار آسانی نبود و یا باید اسیر می شدند.

سردار ارشادی بیان کرد:در شب عملیات برخلاف انتظار دشمن مقاومت چندانی نکرد و سریع عقب نشست در آن شب درگیری‌های پراکنده‌ای داشتیم و عراقی ها مقاومت چندانی انجام ندادند و اکثراً پا به فرار گذاشتند و ما هم به تعقیب آنها پرداخته و تقریباً با نیروهای تیپ امام سجاد قاطی شده بودیم اول روشنایی صبح حدود یک ساعتی در شهرک ولیعصر با نیروهای دشمن درگیر شدیم ولی مقاومت آنها تداوم نداشت و عقب نشستند و ما بر آنها مسلط شدیم بعد از فتح شهرک ولیعصر سربازان عراقی با سرعت در حال فرار بودند و گرو گروه صحنه نبرد را ترک می کردند حدود ساعت 7/5صبح بود که به پل نو رسیدیم عده‌ای از عراقی‌ها به سمت اروندرود در حال فرار بودند عده‌ای از نیروهای دشمن که فرصت نکردند به اروند برسند به سمت خرمشهر فرار می‌کردند و گروهی هم به سمت شلمچه رفتند و در محاصره نیروهایی که از سمت کوشک و پاسگاه زیدپیشروی می کردند افتادند.

وی افزود: حدود ساعت ۹ صبح روز سوم خرداد بود که دیگر مقاومتی وجود داشت نیروهای دشمن وقتی پی بردند که پل نو سقوط کرده و در محاصره رزمندگان ما در آمده‌اند از مقاومت دست کشیده و گروه گروه می آمدند و خود را تسلیم می کردند.

سردار ارشادی اظهارکرد: ارتش بعث به طور کامل در هم شکست و فریاد الله اکبر و ندای پیروزی رزمندگان اسلام در شهر خرمشهر بلند شد شرایط آن روز خرمشهر قابل وصف نبود در هر کوچه پس کوچه ای گروهی از افراد دشمن بیرون آمده و خود را تسلیم می کردند در این عملیات بالغ بر ۱۹ هزار نفر از افراد دشمن بعثی به استارت سپاه اسلام در آمدند اگر همین تعداد از نیروهای بعثی که اسیر کردیم تصمیم گرفتند که مقاومت کنند با توجه به تجهیزاتی که در اختیار داشتند امکان داشت که تاچند ماه مقاومت کنند ولی وقتی متوجه شدم که عقبه آنها مسدود شده و خود را در محاصره دیدنددچار تزلزل روحی شده و راهی جز تسلیم ندیدند.

وی بیان کرد: از آنجایی که گرفتن این همه اسیر قابل پیش بینی نبود در  انتقال انها به  عقبه با مشکل مواجه شده بودیم در آن شرایط  جهت انتقال دادن آنها به اندازه کافی اتوبوس و کامیون در اختیار نداشتیم علاوه بر این تعداد اسیرکه در این عملیات از عراق  گرفتیم بالغ بر ۱۶ هزار نفرهم از آنها به هلاکت رسیدند روی هم رفته دشمن بعثی قریب به ۴۰ هزار نفر از نیروهای نظامی خود را از دست داد و این ضربه محکم به ساختار و قدرت نظامی آنها به حساب می‌آمد.

فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: ساعت ۱۱ صبح روز ۳ خرداد فتح خرمشهر قطعی و تثبیت گردید. حدود ساعت یک بعد از ظهر همان روز رزمندگان ما در مسجد جامع شهر تجمع کردند و ندای الله اکبر سراسر شهر را فرا گرفت. عده ای تیراندازی هوایی می کردند. با انتشار خبر این پیروزی موجی از شادی و سرور سراسر ایران اسلامی را فرا گرفت و مردم در سراسر کشور به خیابان‌ها آمده و این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند.

 

انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: فرمانده دوران دفاع مقدس جاده اهواز خرمشهر عملیات بیت المقدس آزادسازی خرمشهر رزمندگان اسلام ایستگاه حسینیه عبور از کارون سمت خرمشهر انجام عملیات نیروهای دشمن رزمندگان ما شهر خرمشهر فتح خرمشهر مسجد جامع عملیات ها دشمن بعثی قرار گرفت شده بودند پیش بینی مقدس گفت عراقی ها یگان ها پشت سر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۶۸۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!

استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های چهارستاره قدیمی آمریکا درباره حاج قاسم می‌گوید: « ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

 به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های قدیمی آمریکایی است که این روزها یا در کشتی تفریحی‌اش به سر می‌برد یا پای بازی گلف است. چنان اعتباری بین آمریکایی‌ها دارد که برای دیدارش باید به چندین نفر مراجعه کنند تا با این ژنرال چهارستاره صحبت کنند. او درباره حاج قاسم می‌گوید: «من از چیزهایی که مشاهده کردم، می‌توانم بگویم او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

اما برای اینکه معنای عمیق این نوع تعریف و تمجید دشمن از یک سردار بزرگ ایرانی را درک کنید، باید به انواع خاطرات درباره حاج قاسم مراجعه کنید. ماجرا به‌ویژه وقتی قابل تأمل می‌شود که پای صحبت‌های خودِ سردار بنشینید. کتاب «ذوالفقار» (برش‌هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم به همت علی اکبری مزدآبادی) دقیقا چنین فرصتی را برای شما فراهم می‌کند. کتابی که حاج قاسم در آن از صحنه‌های عجیب‌وغریب نبرد می‌گوید و هشت سالی که با شجاعت و ایثار گذشت. آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش‌هایی از این کتاب است.

فرماندهان جلوتر از نیروها
نیروهای ما از ارتفاعات ٢٠٢تا ارتفاعات عین‌خوش و ارتفاعات ابوغریب را اشغال کردند و می‌رفتند به طرف دهانه ابوغریب. آتش توپخانه‌های ما روی ارتفاعات ابوغریب بود و زودتر می‌رفتیم تا تنگه ابوغریب را ببندیم. نخستین بار یکی استیشن به ما داده بودند و نخستین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سیدغضنفر تهامی که بیسیم‌چیِ من بود و حسن دانایی‌فر که آن روز به‌اتفاق شهید زین‌الدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عین‌خوش را داشتند و حسن مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشت‌عباس و عین‌خوش را به‌عهده داشت، چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم. برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین که روی نقشه به تنگه ابوغریب می‌رسید، راه افتادیم و از دور، تأسیسات چاه‌نفت را دیدیم و یقین کردیم که به ظرف ابوغریب می‌رویم.

ماشینی که داخلش بودیم تکه‌تکه شد!
رسیدیم به چاه‌نفت. چهار تا پنج نفر عراقی جا مانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف ابوغریب. وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف می‌آمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور می‌کرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقی‌ها مشغول عبور کردن بود و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمی‌کردیم و به‌سرعت پشت سر ستون تانک می‌رفتیم که خودمان را برسانیم به ستون تانک. در یک ماشین تنها بودیم. همین که گفتیم تانک، انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضدخودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکه‌تکه شد.

احساس کردم صورتم سوخت...
عکس ماشین هست. توی تکه‌های ماشین ما چهار نفر در هوا معلق‌زنان افتادیم روی زمین و واقعاً عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببینید، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند. حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت و مقداری ترکش ریز به‌صورتم خورد و مهدی پایش زخمی شد. عمده ما زخم‌های کوچکی برداشتیم؛ درحالی‌که حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچ‌کس تصور نمی‌کرد زنده باشیم. با انفجار ماشین، همزمان پشت سر ما از جاده آسفالت، احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن، یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن کشته شدند. بعد بچه‌ها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول. این آخرین روز عملیات فتح‌المبین بود.

دشمنی که صددرصد آماده بود
قبل از عملیات «بیت‌المقدس» (که منجر به آزادسازی خرمشهر شد)، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیات «ثامن‌الأئمه»، عملیات «طریق‌القدس» و عملیات «فتح‌المبین». دیگر زمینی در جنوب، غیر از زمینِ خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتح‌المبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت، لذا خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد. یکی از آن ویژگی‌ها، طراحی عملیات بود.

هیچ طراح جنگی در دنیا نمی‌تواند!
الان بیش از ٣٠سال از جنگ گذشته است (زمان روایت این خاطره، ٣٠سال از جنگ گذشته بود) اما اگر دویست سال دیگر هم از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند، نمی‌توانند طرحی جامع‌تر از عملیات بیت‌المقدس طراحی کنند. جامع‌ترین طرح بود، البته این طرح، طرح بسیار متوکلانه‌ای بود، متهورانه و شجاعانه. طرحی طراحی شد که نیرو را نیمه‌شب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیش‌بینی کند این نیرو بدون اینکه با دشمن درگیر شود، ٢١کیلومتر در شب پیاده‌روی کند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر... چنین طرحی در طراحی، قدرت می‌خواهد، جسارت می‌خواهد چنین اقدامی. خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان، حسن باقری را. خیلی انسان بی‌نظیری بود. فکور بود. هیچ دانشگاه و دانشکده‌ نظامی نرفته بود اما خدا در وجود این جوان، دنیایی از فکر و توکل و قدرت قرار داده بود. حسن باقری، انسان عجیبی بود.

بیست و چند روز بی‌خوابی!
نکته دوم سرعت عمل بود. دشمن باور نمی‌کرد در چهلم عملیات فتح‌المبین، این عملیات آغاز شود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهره‌ها دیدنی بود. چهره‌های پر از دوده باروت، پر از خاک، یک گرد چند سانتی خاک روی همه این چهره‌ها نشسته بود. چهره‌هایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهیدحاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعدا توی آمبولانس، در صحنه میدان، عملیات را اداره می‌کرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ خسته هم بودند. بیست روز بگذرد و شما حتی دو شبانه‌روز نخوابید! بیست‌وچندروز پیوسته جنگ، بدون هیچ خوابی، بدون اینکه یک کسی بتواند یک دراز عادی در صحنه بکشد! من دقیقا چهره‌ها در ذهنم هست. آمدیم کنار همین سه‌راه حسینیه.‌ آنجا جلسه‌ای بود... وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود، آن چشم‌ها دیدنی بود. آن گردن‌هایی که حرف‌نزده به یک طرف می‌افتاد، دیدنی بود و کسی واقعاً نمی‌تواند آن حقیقت را نشان بدهد.

با چه رویی برگردیم؟
در همین جلسه بود که حسن باقری اعجازی انجام داد... به‌دلیل خستگی فوق‌العاده بچه‌های رزمنده، همه فرماندهان بحث‌شان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم، یکی دو هفته، سه هفته، تجدید قوا بشود، نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاق‌نظر وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت: «کجا برویم؟ ما بیست روز است که به مردم‌مان می‌گوییم خرمشهر در محاصره است. با چه رویی می‌خواهیم برگردیم؟» مفصل صحبت کرد. صحبت‌های حسن، جوّ جلسه را عوض کرد.

١٥ هزار اسیر، شوخی نیست!
عملیات، سه شب صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد. من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات که آن اتفاق معجزه‌آسا افتاد؟ بیش از ١٥هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت ١٥هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، ١٥هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز و مسلح، درحالی‌که با عقبه‌خودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم شوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخی‌ها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند و...

کامیون کامیون اسیر می‌آوردند...
آن‌قدر عدد اسرا زیادی بود که توصیه همه فرمانده‌هان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چراکه بچه‌های ما توی آنها گم می‌شدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون می‌آمدند اسرا را می‌بردند، تخلیه می‌کردند. در جنگ ما، یکی از جامع‌ترین صحنه‌هایی که می‌توان آن را به اندازه یک جنگ به نسل‌ها ارائه کرد، عملیات بیت‌المقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارت‌های حمدگونه بر زبان امام جاری شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • دهم اردیبهشت، سالروز آغاز عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس
  • از عملیات بیت المقدس تا فتح خرمشهر
  • چگونه عملیات بیت المقدس موفق شد؟
  • علل موفقیت در فتح خرمشهر از زبان سرهنگ عراقی + ویدیو
  • کارگران رزمندگان حقیقی نظام جمهوری‌ اسلامی هستند
  • روایتی کوتاه از حماسه فتح هرمز و اخراج پرتغالی‌ها از خلیج‌فارس
  • حماسه‌سازی رزمندگان باعث ناکامی دشمن در جنگ تحمیلی شد
  • عملیات بیت المقدس نقطه عطف دفاع مقدس است
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!
  • معرفی و انتصاب مجری و نماینده بنیاد علوی در استان کهگیلویه وبویراحمد