قوامی، نماینده مجلس ششم: 20 سال حتی یک خط توضیح دقیق هم ندادند که علت ردصلاحیتم چیست
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۷۱۹۹۳
به گزارش جماران؛ نامه نیوز نوشت: فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: من به عنوان کسی که در دوران شاه زندان رفتم و در اوج انقلاب از زندان عادلآباد شیراز آزاد شدم و به عنوان کسی که سالهاست کار سیاسی کردهام و بالا و پایین سیاست را دیدهام، به اصلاحطلبان نصیحت میکنم که برای ورود به قدرت هر کاری نکنند و اعتبار و سرمایه اصلاحطلبی را به بازی نگیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصلاحطلبان در شرایط کنونی فعالیت قابل ذکری ندارند؛ الا آنکه به صورت محفلی گفته میشود بنای آنها حمایت حداکثری از نامزدی لاریجانی در انتخابات مجلس در سال آینده است اما آیا آنها میتوانند با این شیوه که در گذشته هم تجربه شده است، به مقصود مورد نظر یعنی بازگشت به قدرت سیاسی برسند؟
ناصر قوامی، نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره این موضوع گفت: «اصلاحطلبان دچار اشتباه بزرگی شدهاند که تصور میکنند میتوانند حیات سیاسی خود را به فردی مانند لاریجانی گره برنند. آنها انگار هنوز نمیدانند که ورودشان به انتخابات منوط به تصمیم شورای نگهبان است و پیش از آنکه مسئله ردصلاحیتها حل شود، عملا امکان رقابت آنها وجود ندارد. از طرفی اینکه برخی میگویند میشود در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ بر لاریجانی سرمایهگذاری کرد، سخن کاملا نادرستی است زیرا از کِی تا حالا لاریجانی اصلاحطلب شده است؟»
او ادامه داد: «لاریجانی شانس آورد که در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ردصلاحیت شد زیرا رأیی نداشت و مطمئن باشید اگر در انتخابات مجلس شرکت کند و تأییدصلاحیت هم بشود، مردم به او رأی نخواهند داد و اوج بیخردی اصلاحطلبان است که با او به میدان بیایند».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «در شرایط کنونی همه قوا و نهادها یکدست است و گویا مطلوب برخی همین هم بوده است. ۲۰سال است که به شخص من اجازه نامزدی در انتخابات مجلس داده نشده است و در تمام این ۲۰سال هیچ وقت حتی یک خط توضیح دقیق هم ندادند که علت ردصلاحیتم چیست و این در حالی است که بر اساس قانون باید مشخصا بگویند که علت چیست در صورتی که همواره یک عنوان کلی عدم التزام عملی به اسلام میزنند و تمام و به منی میگویند به اسلام التزام عملی ندارم که به عنوان یک روحانی از ۱۷سالگی منبر رفتهام و سخنرانی کردهام. میدانید چرا من را همیشه ردصلاحیت میکنند زیرا میدانند که در شهر خودمان رأی دارم».
قوامی در پایان گفت: «من به عنوان کسی که در دوران شاه زندان رفتم و در اوج انقلاب از زندان عادلآباد شیراز آزاد شدم و به عنوان کسی که سالهاست کار سیاسی کردهام و بالا و پایین سیاست را دیدهام، به اصلاحطلبان نصیحت میکنم که برای ورود به قدرت هر کاری نکنند و اعتبار و سرمایه اصلاحطلبی را به بازی نگیرند».
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا اصلاح طلبان علی لاریجانی مجلس شورای اسلامی ناصر قوامی افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا انتخابات مجلس عنوان کسی اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۷۱۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/