Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه تعاملی الف - حسین مهدی‌تبار:

تروری که در روزهای گت اخذشته در تهران اتفاق افتاد با ترور‌های دانشمندان هسته‌ای در سال‌های گذشته تفاوت ماهیتی داشت. ترور امروز، تحولات و اتفاقایر منطقه و افزایش شدت حملات اسرائیل به پایگاه های ایران در سوریه، مجموعه‌ای از اتفاقات تاریخ‌ساز در جنوب غرب آسیا هستند که نمی‌شود و نباید به سادگی از کنار آن‌ها عبور کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

آمریکا تا قبل از بحران‌های اقتصادی سال‌های بعد از ۲۰۰۸، همزمان در سه منطقه‌ی مهم درگیری مستقیم داشت. سه جبهه‌ای که در طول تاریخ، بستر تولید قدرت‌های بزرگ بوده‌آند. شرق آسیا،‌ اروپا و غرب آسیا. امریکا بخصوص از بعد فروپاشی شوروری در این مناطق، به عنوان ابرقدرت، اعمال نفوذ می‌کرد، و با نظمی که مبتنی بر ابر قدرتی طراحی کرده بود، در حال بهره‌ بردن از منافع ابرقدرتی خود بود. اما حالا امریکا نمی‌تواند وضعیت قبلی را ادامه دهد. هزینه‌های درگیری در هر سه جبهه به حدی برای امریکا غیر قابل تحمل شده، که ترجیح داده یکی از این سه منطقه، یعنی جنوب غرب آسیا را به طرز مفتضحانه‌آی ترک کند تا بتواند روی دو حوزه دیگر - بخصوص در شرق آسیا و در مواجهه با چین - تمرکز کافی داشته باشد. در نتیجه حالا خاورمیانه بدون حضور اثر گذار قدرت تعیین کننده‌ی خارجی باقی مانده و صحنه کشمکش قدرت‌های تاریخی منطقه‌ای شده است. 

غرب آسیا در طول قرن‌های گذشته صحنه درگیری سه محور قدرت بوده که از زمان گسترش اسلام تا به امروز در این منطقه اثر گذار بوده‌آند. این سه محور قدرت، یعنی ایران شیعی، امپراطوری ترکان  و اعراب هر کدام هم برهه‌ای در منطقه به تفوق دست یافتند. برتری اعراب در منطقه در همان سده‌های ابتدایی بعد از اسلام پایان یافت. اما ایران و عثمانی، تا زمان تضعیف ایران در اواسط قاجار و بعد هم تا فروپاشی امپراطوری عثمانی همواره در حال تقابل بودند. هدف هم دستیابی به برتری قابل توجه در منطقه بود. از زمان تضعیف ایران و عثمانی در منطقه، خاورمیانه بیشتر،‌عرصه‌ی اعمال قدرت دولت‌های فرامنطقه‌ای بوده است. این قدرت‌های خارج از منطقه هم به دو دلیل جلوی گسترش قدرت ایران و عثمانی را میگرفتند. دلیل اول این بود که بتوانند منافع خود در خاورمیانه را به حداکثر برسانند. و دلیل دوم هم این بود که اجازه ندهند هیچ کدام از قدرت‌های منطقه‌آی بتواند به قدرت برتر در منطقه تبدیل شود. علت این مسئله آن بود که اگر یکی از این قدرت‌ها بتواند به هژمون منطقه تبدیل شود،‌تنها به همین سطح از قدرت بسنده نمیکند و به عنوان چالشی تعیین کننده در نظم جهانی تبدیل میشود. نمونه تاریخی هم امپراطوری عثمانی بود که زمانی که به برتری نسبی در غرب آسیا رسید راه اروپا را در پیش گرفت و حتی تا آستانه فتح وین هم پیش رفت. بنابراین قدرت‌های فرامنطقه‌ای که میراث‌‌دار آن‌ها امریکا بود،  تا همین سال‌های اخیر تلاش میکردند تا هیچ‌کدام از قدرت های منطقه به برتری در منطقه دست نیابند. بنابراین، سیستمی که در خاورمیانه حکم فرما بود، بیشتر به «یک-چند قطبی» شبیه بود که در آن امریکا در راس هرم قدرت و قدرت های دیگری همچون ترکیه، عربستان و ایران در بالانس قدرت قرار داشتند. اما اکنون وضعیت تغییر کرده، امریکا منطقه را مانند گذشته تحت قدرت خود ندارد و تقابل قدرت‌های منطقه‌آی برای تسلط بر خاورمیانه به حداکثر میل می‌کند. 

اما در این میان، نقش اسرائيل چگونه قابل تحلیل است؟ اسرائیل به هیچ وجه مختصات تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه را ندارد و بنا هم نیست که بتواند به هژمون منطقه تبدیل شود. اما یک هدف اساسی را دنبال می‌کند و آن هم جلوگیری از برتری ایران در خاورمیانه است. در نتیجه، در مقابل ایران سه بازیگر قابل توجه وجود دارد. ترکیه‌ای که تحرکات خود را برای برتری شروع کرده،‌ اسرائیلی که تلاش می‌کند مولفه‌های قدرت در ایران را تضعیف کند و نظمی با همکاری اعراب و ترکیه در مقابل ایران بسازد،‌ و اعرابی که ترجیح داده‌اند تا با نزدیکی به اسرائیل وزنه را به طرف محور خود سنگین کنند. همچنین احتمال اعمال نفوذ روسیه و چین هم به میل اعراب قابل توجه است که می‌تواند وضعیت را برای ایران دشوارتر کند. لازم به توضیح نیست که شکست ایران در این تقابل، با افزایش بحران‌های اقتصادی و میل به ایزوله شدن تجارت جهانی ایران ارتباط مستقیم دارد. 

بنابراین ایران راهی جز تلاش برای برتری در خاورمیانه ندارد چون که نه تنها توسعه، بلکه بقای آن در گرو اتفاقات پیش رو است. متاسفانه ایران نه در عهد وستفالی، نه در میانه‌ی دو جنگ جهانی توجهی به اتفاقات اساسی پیش‌آمد و تغییرات حساس در نظم منطقه‌ای و  جهانی را نداشت و بهره‌ای هم نبرد. وضعیت امروز ایران تماما ما حصل «کاری نکردن» در قبال تغییرات نظام بین الملل در برهه‌های مختلف است. بنابراین ترور دیروز یا هراتفاقی که اخیرا در حال رخ‌داد است را باید این‌گونه تحلیل کرد: «چه کسی رهبری آينده خاورمیانه را بر عهده دارد؟»

اما چه باید کرد؟ در علوم سیاسی یکی از ابتدایی‌ترین مباحث در نظریه‌های توسعه، بحث تقدم توسعه سیاسی یا اقتصادی نسبت به هم است. اما مقدم بر هر دوی این‌ها مقوله قدرت سیاسی است. چیزی که چین بعد از دهه هفتاد قرن بیستم را متفاوت از چین ۱۹۵۰ می‌کرد، فقط شروع اصلاحات اقتصادی نبود. تغییر بنیادین در مولفه‌های قدرت سیاسی چین بود. چین اگر این مولفه‌های قدرت سیاسی را تغییر نمی‌داد،‌ نه تنها به وضعیت امروز اقتصادی نزدیک هم نمی‌شد بلکه یک دولت در حاشیه شرق آسیا باقی می‌ماند. ایران امروز هم اساسا در جایگاهی نیست که بتواند به توسعه سیاسی یا اقتصادی فکر کند. ایران با معضل قدرت سیاسی مواجه است و باید برای حل این مسئله کاری بکند. بنابراین در تحلیل چرایی لزوم واکنش به ترور دیروز، توجه به کلیدوژه انتقام کافی نیست. حتی فراتر از آن، مسئله‌ی امروز، افزایش توان بازدارندگی برای حفظ امنیت نیست. مسئله دقیقا جنگ قدرت و تلاش برای تضعیف قطب‌های مقابل است. ایران در لبه‌ی پرتگاهی قرار گرفته که هر آن امکان افتادن آن به انتهای دره وجود دارد. طرف‌های مقابل تمام تلاش خود را می‌کنند تا ایران را به انتهای دره هل دهند. ترور دیروز و خرابکاری های اخیر تازه شروع ماجرا است و تا زمان تضعیف کامل ایران یعنی زمانی که ایران دیگر  نتواند به تبدیل شدن به هژمونی فکر کند ادامه دار خواهد بود. توهم جلوگیری از افزایش تنش با واکنش‌های سطحی و لفظی به اتفاقات رخ داده، اصلی‌ترین علت و عامل افزایش تهدید‌ها علیه ایران در ماه‌ها و سال‌های اخیر است. اگر امروز واکنش تند و مقابله «نظامی» با ترور دیروز انجام نشود،‌ ایران فردا متحمل ضربات سنگین‌تری خواهد بود که کشور را به یک عنصر بی‌تاثیر نه در جهان که حتی در خاورمیانه تبدیل خواهد کرد.

منبع: الف

کلیدواژه: ترور دیروز قدرت سیاسی غرب آسیا منطقه ای قدرت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۷۳۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) واکنش بغض‌آلود وزیر اسبق بهداشت به مهاجرت بهترین شاگردانش از ایران

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دکتر رضا ملک‌زاده، وزیر بهداشت در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی، فوق تخصص گوارش و کبد و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در گفت‌وگویی با بغض و حسرت درباره عواملی که سبب می‌شود پزشکان ایران را ترک کنند، صحبت کرد.

منبع: خبرآنلاین

tags # مهاجرت سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • (ویدئو) واکنش بغض‌آلود وزیر اسبق بهداشت به مهاجرت بهترین شاگردانش از ایران
  • بیانیه ستاد حقوق بشر در واکنش به اقدام متزورانه آمریکا
  • سفیر پاکستان: حمله اسرائیل به کنسولگری ایران صلح منطقه را به خطر انداخت
  • سازمان ملل: نگران چرخه خطرناک و در حال افزایش خشونت در خاورمیانه هستیم
  • سازمان ملل: نگران چرخه خطرناک و در حال افزایش خشونت در خاورمیانه  هستیم
  • افزایش اعتراضات دانشجویی در آمریکا به اقدامات اسرائیل علیه غزه/ رییس مجلس نمایندگان آمریکا رییس دانشگاه کلمبیا را تهدید کرد
  • دعوای کارشناسان ضدایرانی روی آنتن زنده! | صدای مجری هم درآمد
  • واکنش روسیه به مانور نظامی ناتو در نزدیکی مرز روسیه
  • بازرگان: بمب اتم برای نزدن است/ کریمی: قدرت الزاماً تابعی از سلاح نیست +فیلم