غلتیدن نگاه جشنواره کن از وجه هنری به سیاستزدگی اعتبار آن را مخدوش کرده است
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۹۲۰۹۶
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینما با بیان آنکه مهمترین مولفه و وجه تمایز جشنواره فیلم کن با ۷۵ سال سابقه، تاکید این رویداد بر مولفههای هنر هفتم و فیلمهای هنری جهان سینما است، تصریح کرد: غلتیدن نگاه این جشنواره از وجه هنری به سمت سیاستزدگی، اعتبار این رخداد را مخدوش میکند.
به گزارش قدس آنلاین، رضا منتظری خبرنگار ایرانی حاضر در جشنواره کن درباره حال و هوای این دوره از این رویداد گفت: جشنواره فیلم کن یکی از تنها جشنوارههای سینمایی دنیا است که اغلب فیلمهایی که در این رخداد به اکران در میآیند، کمتر در دیگر جشنوارهها مورد توجه قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان آنکه تاریخ نیز نشان داده که بسیاری از فیلمهایی که طی ادوار پیشین در این رخداد به نمایش درآمدهاند؛ اغلب آثاری با رویکرد هنری بودند که توفیقی در گیشه نداشتند افزود: اغلب آثار حاضر در این جشنواره سینمایی فیلمهایی با رویکرد و مولفههای هنری هستند که هدف تولیدشان برای سرگرمی، فتح گیشهها و آثاری مورد پسند عامه نیست.
این منتقد سینمایی ادامه داد: همین رویکرد باعث شده بود جشنواره فیلم کن لقب معتبرترین جشنواره سینمایی جهان را به خود اختصاص دهد. چراکه جوایز این رویداد ارزش بسیار بالاتری نسبت به سایر جوایز جشنوارههای بینالمللی سینمایی دارد.
تغییر روش و منش جشنواره فیلم کن؛ از رویدادی هنری به جشنواهای سیاسی
هر چه بر سابقه و سن این رویداد افزوده میشود، شاهدیم که آرامآرام جشنواره فیلم کن در حال تغییر دادن برخی از سیاستهای خود، تغییر در منش و روش برگزاریاش است.
منتظری بیان کرد: نکتهای که در این اواخر به چشم میآید آن است که هر چه بر سابقه و سن این رویداد افزوده میشود، شاهدیم که آرامآرام جشنواره فیلم کن در حال تغییر دادن برخی از سیاستهای خود، تغییر در منش و روش برگزاریاش است. وی تصریح کرد: همیشه معروف بود که جشنواره فیلم برلین سیاسیترین جشنواره سینمایی دنیاست اما امروز که به هفتادوپنجمین دوره جشنواره فیلم کن نگاه میکنیم به وضوح در مییابیم که این رویداد، رویکردی سیاسی را پیشه برگزاری خود کرده است.
وی گفت: در اولین نگاه اگر بخواهیم ارزیابی کلی از جشنواره هفتادوپنجم فیلم کن داشته باشیم در همین چند روز ابتدایی اتفاقاتی در این رخداد سینمایی افتاده که بسیار عجیب و مورد توجه است. نخست این که در مراسم افتتاحیه جشنواره برخلاف رسوم و قوانینی که در منشور جشنوارههای سینمایی و هنری جهان وجود داشته و دارد؛ شاهد دعوت از ولادیمیر زلینسکی رئیسجمهوری اوکراین بودیم که به صورت برخط (آنلاین) و تصویری در این جشنواره حضور یافت و به بهانه موضوع جنگ و سینما درباره بلایی که جنگ با روسیه بر سر کشور و مردمانش آورده سخن گفت.
این منتقد سینمایی خاطرنشان کرد: خود این مسئله، رویکردی سیاسی است. واضح است که اگر جنگی بین روسیه و اوکراین در گرفته، این جنگ مسئلهای سیاسی است. این که یک طرف ماجرا (زلینسکی) روی خط جشنوارهای سینمایی بیاید و درباره مسائل سیاسی صحبت کند به جشنواره فیلم کن رویکرد سیاسی میدهد.
ابتلای جشنواره کن به بیماری تلخ و وصف ناپذیر
منتظری در ادامه با ذکر مثال دیگری به فیلم «عنکبوت مقدس» که فیلمی ایرانی است و در بخش مسابقه جشواره هفتادوپنجم کن حضور دارد اشاره کرد و گفت: فیلمهای ایرانی امسال در جشنواره کن حضور پُر شماری دارند. همانطور که داور ایرانی در جشنواره داریم و میتوان گفت جشنواره فیلم کن امسال به جشنواره ایرانیها بدل شده است. علاوه بر دست اندرکاران دولتی و پخشکنندگان آثار سینمایی که در بازار جهانی فیلم کن حضور دارند؛ بسیاری از تهیهکنندگان، منتقدان و خبرنگاران ایرانی نیز در دوره هفتادوپنجم جشنواره فیلم کن حضور پیدا کردهاند.
وی با اشاره به آنکه فیلم عنکبوت مقدس به کارگردانی علی عباسی روز یکشنبه (دوم خرداد برابر با ۲۲ ماه می) به نمایش درآمد و رونمایی شد ادامه داد: در سانس رونمایی در گرند تئاتر لومیر فیلم را دیدم. نکتهای که عجیب بهنظر میآید متوجه این است که شاهد بودیم فیلمی سیاسی، که اتفاقاً در آن از مولفههای هنر سینمای کمترین نشان را داشت در بخش اصلی جشنواره کن به نمایش درآمد و در کمال تعجب با تشویق فراوان و به قول معروف با جیغ و دست و هورا هم همراه شد.
این فعال رسانهای تصریح کرد: با دیدن این تصاویر و در قامت فعالی رسانهای بسیار تعجب کردم و با خود گفتم چگونه ممکن است جشنواره فیلم کن که بنا دارد رویدادی تام و تمام هنری باشد میزبان چنین فیلمی با ساختار فوقالعاده سطحی، دمدستی، با شعارهای گل درشت و تند علیه ایران و ایرانی باشد. فیلمی که تنها هدفش ارائه تصویری مخدوش و تخریبگر از جامعه ایران اسلامی را نشان میدهد. همه اینها بازتاب تلخی وصف ناشدنی است که این جشنواره را به خود مبتلا کرده است.
امیدوارم جشنواره فیلم کن اعتبارش را با نگاه سیاستزده مخدوش نکند
منتظری بیان کرد: بعد چنین شروع سطحی و دور از انتظاری از جشنوارهای با سابقه ۷۵ ساله، در انتظارم تا ببینم رویکرد این رخداد سینمایی در اختتامیه چگونه خواهد بود. چرا که شنیده میشود و بسیاری نیز معتقدند خانم زهرا امیرابراهیمی، بازیگری که سالها قبل به دلایلی ممنوع کار شد و به فرانسه مهاجرت کرد، حالا که بار دیگر به واسطه این اثر بازگشتی به دنیای سینما داشته از یک سو با حضور در فیلم عنکبوت مقدس و از سویی دیگر به دلیل وجود اصغر فرهادی در هیات داوران این دوره جشنواره فیلم کن شانس بالایی برای گرفتن نخل دارد.
وی با تاکید بر آنکه اگر چنین اتفاقی بیافتد رویکرد سیاسی جشنواره بیش از پیش خود را نشان میدهد تصریح کرد: امیدوارم شاهد چنین اتفاقی نباشیم. منظورم از این امیدواری آن نیست که چنین جایزه ای داده نشود؛ بلکه معتقدم این دست از جوایز باید به حق و مبتنی بر مولفههای سینمایی و هنری به برگزیدگان اهدا شود. امیدوارم جشنوارهای که لقب معتبرترین جشنواره سینمایی جهان را یدک میکشد اسیر سیاستزدگی نشود.
این منتقد سینمایی یادآوری کرد: با اعتبار و سابقهای که جشنواره فیلم کن دارد حیف است تا خود را اسیر سیاستزدگی، حتی در نوع و اهداء جوایز اصلی کند. البته هنوز فیلمهای دیگر را ندیدهایم. به ویژه منتظر هستم تا فیلم «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی را ببینم. این اثر روز چهارشتنبه (۴ خرداد برابر با ۲۵ می) ساعت ۱۷:۳۰ به وقت ایران رونمایی و اکران میشود. باید دید که این فیلم چه محتوا و کیفیتی دارد.
شنیدهها حاکی از آن است که فیلم جدید سعید روستایی درباره تحریمهای ایران است و گویا نگاه نقادانه و تندی را در متن و بطن خود نمایندگی میکند.
انتهای پیام/
منبع: ایرنا
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: جشنواره فیلم کن حضور ایران در جشنواره کن جشنواره سینمایی جشنواره فیلم کن سیاست زدگی جشنواره کن جشنواره ها جشنواره ای کن حضور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۹۲۰۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئالیسم سیاسی چیست؟
عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمیترین نظریه دربارۀ سیاست بینالملل است. پیشینۀ این نظریه را میتوان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگهای پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.
جنگهای پلوپونزی به مجموعه جنگهایی گفته میشود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژیهای جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگهای پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.
از دیگر چهرههای برجسته در سنت رئالیسم سیاسی میتوان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزههای برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشمانداز مسلط سیاست بینالملل درآمد.
در حالی که ایدهآلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بینالملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بینالمللی یا جهانی است، و چون حکمران است، میتواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.
افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبستهای تبدیل میکند که در آن سایر وفاداریها و بستگیها تابع وفاداری به ملت است.
اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایدهآلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشتهاند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان سادهلوحانه به "حقوق بینالملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعهطلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.
در مقابل، رئالیستها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بینالملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل میکند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.
از این منظر، دولتها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعهای فاقد دولت. در چنین جامعهای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.
اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بینالملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بینالملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیستها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بینالملل کاملا هم بیراه نیست.
با این حال میتوان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانیاش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.
بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بینالملل میشود.
در مجموع به نظر میرسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیستها و ایدهآلیستها از روابط بینالملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیستها بوده، ولی انتظارات رئالیستها را چنانکه باید برآورده نکرده است.
به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بینالمللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف میشود، ارجحیت دهد.
به همین دلیل است که رئالیستها بر نقش قدرت در مسائل بینالمللی چنین تاکید شدیدی دارند و میخواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامیاش بشناسند.
البته آنارشی بینالمللی به معنای درگیری بیامان و جنگ بیپایان نیست. رئالیستها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندیهای "توازن قوا" هماهنگ است.
این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان میکند که دولتها وارد اتحادهایی میشوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بینالمللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.
دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیستها معتقدند "نظم بینالمللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولتها به طور برابر توزیع نشده است.
در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرتهای بزرگ" هماهنگ شدهاند. سلسلهمراتب برآمده از دولتها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بینالمللی تحمیل میکند، و کنترلی را نشان میدهد که قدرتهای بزرگ از راه بلوکهای تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولتهای تابع" اعمال میکنند.
این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبیای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخشهای جهان گسترش یافت.
رئالیستها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک میکرد زیرا هزینههای نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هستهای میشد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.
از این رو سلسلهمراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیستها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیلشدهای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.
رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهمترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان میگویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاهطلبی قدرتهای بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هستهای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.
انتقاد دیگر را نظریهپردازان فمینیست مطرح کردهاند که معتقدند رفتار قدرتجویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابتجویانه است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایدهآلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟