لغو بازی ایران و کانادا و بازی سیاسی غرب با شعار «ورزش سیاسی نیست»
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۹۶۰۰۶
سیاسی نبودن ورزش شعاری است که همیشه در محافل ورزشی شنیده می شود ولی این شعار برای کشورهای غربی فقط بروز و ظهوری در مقام حرف دارد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، 16خردا قرار بود که تیم ملی فوتبال ایران در یک بازی دوستانه با به مصاف کانادا برود. حتی این روزها مسئولین فدراسیون کارهای اخذ ویزا را هم انجام داده بودند ولی به یک باره فدراسیون فوتبال کانادا اعلام کرد: «بازی لغو است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هماهنگی رسمی؛ لغو مجازی
جالب اینکه بازیای که تمام مراحل هماهنگی آن بصورت رسمی و از طریق مجاری ذی ربط دو کشور چون فدراسیون های فوتبال و سفارتخانه های دوش کشور انجام شده بود، با یک متن مجازی یک طرفه لغو شد.
البته این اتفاق چنان غیرقابل پیش بینی هم نبود. جاستین ترودو نخست وزیر کانادا چند روز پیش در این زمینه به رسانههای کانادا گفته بود که «اداره مرزبانی کانادا (CBSA) نهاد اصلی برای تصمیمگیری در مورد صدور ویزا برای تیم ملی فوتبال ایران است.» او پیش از این هم گفته بود که انجام این بازی دوستانه را «ایده بدی» میداند.
در پاسخ به همین اظهارات بود که خطیب زاره سخنگوی فدراسیون فوتبال گفته بود که «موضعگیریها و اظهارنظرهای منفی نخستوزیر کانادا و برخی افراد دیگر، حاکی از تفوق نگاه صرف سیاسی و حزبی بر همه وجوه حکمرانی کانادا بوده» است.
خطیب زاده با بیان اینکه «هماهنگی این دیدار مستقلا از سوی فدارسیونهای فوتبال دو کشور» انجام شده، گفت که فدراسیون فوتبال کانادا تصمیم دارد میزبان این رویداد ورزشی باشد».
سخنگوی دستگاه سیاست خارجه ایران به دولت کانادا گفته بود که «به دور «شانتاژهای تبلیغاتی مخالفین»، این دیدار تدارکاتی را تسهیل کند.
جان کلام اظهارات خطیب زاده این است که «ورزش در کانادا سیاسی است» و به بیان بهتر کانادا به عنوان یکی از کشورهای تابعه آمریکا اساسا نمیتواند با تیم ملی ایران که نماینده فوتبال مردم ایران است، دیداری دوستانه برگزار کند چون آمریکا با ایران تخاصم سیاسی دارد.
البته خطیب زاده هم به مسئولیت حقوقی کانادا درمورد لغو یا هر نوع کارشکنی در این بازی هشدار داده بود. مسئولیتی که معاون فرهنگی وزارت ورزش با مطرح کردن «پرداخت غرامت 10میلیون دلاری توسط کانادا» به ان اشاره می کند.
وزرشی سیاسی نیست اما نه برای ما
این رفتار کانادا و غربی ها البته منحصرا در قبال ایران نیست. در راستای همین مناقشه اوکراین و روسیه نیز کل ورزش روسیه را تحریم و تعلیق کردند. این درگیری در مراحل ابتدایی خود بود که رسانههای غربی شروع به گمانه زنی درباره سلب حق میزبانی فینال لیگ قهرمانان اروپا از روسیه کردند.این دیدار قرار بود ۷ خرداد در ورزشگاه گازپروم شهر سن پترزبورگ برگزار شود.
سرانجام اتحادیه فوتبال اروپا که بارها باشگاهها و بازیکنان را به جرم رفتار و کنش سیاسی جریمه و محروم کرده، خود در حرکتی کاملا سیاسی به طور رسمی میزبانی فینال لیگ قهرمانان را از سن پترزبورگ گرفت و به پاریس و ورزشگاه «پارک دو پرنس» اهدا کرد.
این تازه آغاز ماجرا بود، در پی این تصمیم تیم ملی فوتبال لهستان که روز ۲۴ مارس در پلی آف جام جهانی باید به مصاف روسیه برود، اعلام کرده در این دیدار حاضر نخواهد شد. تیمهای سوئد و جمهوری چک هم که رقبای احتمالی روسیه بودند، دقیقا چنین موضعی گرفته اند و جالبتر این که هر سه تیم به همراه رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه از فیفا خواستند روسیه را از جام جهانی قطر کنار بگذارد.
فیفا که مقهور قدرتهای سیاسی است، ابتدا زیر بار محرومیت روسیه از جام جهانی نرفت و فقط سرود ملی و پرچم روسیه را تحریم کرد و حکم داد که تیم ملی فوتبال روسیه باید تحت عنوان اتحادیه فوتبال روسیه در مسابقات بین المللی حضور یابد اما در برابر فشارهای فزاینده حامیان اوکراین تاب نیاورد و با صدور بیانیه ای مشترک با یوفا، تیم ملی روسیه را به دلیل تجاوز به اوکراین تا اطلاع ثانوی از حضور درتمامی رقابتهای بین المللی از جمله جام جهانی قطرمحروم کرد. این در حالی است که فیفا آمریکا را که سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد از جام جهانی ۲۰۰۲ کره - ژاپن محروم نکرد.
این اتفاق بارها در قبال کشورهای چون فلسطین نیز اعمال شده است و بارها ورزش اسیر بازی های سیا مقامات غربی شده است.
استاندارهای دوگانه چیزیست که آمریکا و کشورهای تحت فرمانش سرتا پا غوطهور در آن هستند و هرجا که به صلاح و منفعتشان باشد، قوائد و اصول را به نفع خود تغییر می دهند. ایران و اکثر کشورهای جهان همواره ورزش را در قالب دیپلماسی عمومی ابزاری برای نزدیکتر شدن ملت ها قلمداد می کنند و اساسا فارغ از این نگاه، دیدارهای دوستانه و رقابت هایی چون جام جهانی از معنا تهی می شود. حقیقتی که آمریکا و اروپا آن را وارونه می بینند. از نظر اروپا و آمریکا «ورزش سیاسی نیست» اما نه برای ما.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: فوتبال کانادا فدراسیون فوتبال تیم ملی فوتبال جام جهانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۹۶۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از اینجا رانده و از آنجا مانده
مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند و به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجهای جز پشیمانی برای آنها ندارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سالها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را میدانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بینالمللی فجر بودم و این چیزیست که نمیتوانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبتهای اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.
وی به تازگی در مصاحبهای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی میتوانند مهاجرت کنند در حالی که اینطور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همهچیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم، هر روز که بیدار میشوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمیتوانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینههای زندگیام را تأمین کنم؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام میدهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که بهعنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفتهام»
خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگیام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانوادهام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار میدهم آنچه در گذشته داشتم سنگینتر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط میشد که من هم بخشی از آن بودم.»
خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شدمهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.
یکی از واضحترین مصادیق این امر را میتوان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیستویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخنژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلیهای صحنه، تیکتمستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمیگردانیم.»
روایتی از چهرههای غمگین تورنتو!یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیشتر در آثار مرضیه برومند، اخراجیها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر میدهد مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینههای زندگی و شرایط سخت زندگیاش در تورنتو میگوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار میکنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانهی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجارهی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.
این بازیگر ادامه میدهد: نمیتوانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص میدهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبضها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام میدهد به مخاطبین میگوید که شرایط زندگیاش در تورنتو با دشواریهای جدی همراه است.
امیرفضلی در پایان اذعان میکند: بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند چارهای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابانهای اینجا مانند ایران است، بعضی آدمها چهرهی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر میرسد تعداد آدمهای غمگین در خیابانهای ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسامآور قیمتها در کانادا تعداد چهرههای غمگین در خیابانهای تورنتو هم بیشتر شده است.
از نقشآفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادااز دیگر هنرمندان نامآشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفهایشان در ایران بود میتوان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عربنیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاسهای بازیگری مشغول است.
ویشکا آسایش که خیلیها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» میشناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر میکند و به کار رو به روی دوربین علاقهای نشان نمیدهد.
فریبرز عربنیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصیاش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی میکند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی میپردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران میپردازد و میگوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست.
دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سالها در ایران شریک خاطرههای مردم و پازلی از پیکرهی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بودهاند، اندوه بار است؛ به نظر میرسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعدههای پوشالی خارجنشینان نشوند.
همچنین میتوان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزهی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازیهای رسانهای معاندان از جناحگیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظهای و احساسی هنرمندان که ضربهی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد میآید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آیندهای برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آنها باقی نماند.
کد خبر 748608